پنجم ، شماره 1284 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 21 شنبه 31
|
|
در بينشعلمي توسعه كارهاي راه و كاستيها
عمومي آموزش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
دوم بخش - علمي بينش عمود و عمومي آموزش
به ديروز علمي بينش عمود و عمومي گزارشآموزش اول شماره;اشاره
مختلفآن ابعاد و علمي بينش گزارش اين در.رسيد گرامي نظرخوانندگان
نيز ، راهكارها شماره اين در است گرفته قرار بحث مورد عمومي آموزش در
كه است گذاشتهشده بحث به علمي بينش بخش در عمومي آموزش كاستيهاي و
ياريدهنده كه وپرورش آموزش وزارت تربيت و تعليم پژوهشكده از سپاس با
باهم است ، گزارشبوده اين تهيه در همشهري فرهنگي علمي سرويس
.ميخوانيم
علمي هيات عضو و درسي برنامهريزي كارشناس گويا زهرا دكتر خانم
باورها ، از مجموعهاي به روحيهعلمي كه است معتقد بهشتي شهيد دانشگاه
داراي كه كساني واكنشهاي و بركنش كه اطلاقميشود شيوهها و ارزشها ،
چون چندو كننده تعيين كه مجموعهاياست حاكم هستند چنينروحيهاي
.است افراد تعامل
به وروددانشآموز ابتداي همان از علمي فرهنگ ايجاد:ميگويد وي
آغاز بايد است ، خلاق و طبيعيجستجوگر طور به بچه كه زماني يعني مدرسه ،
.شود
جدايي اساسي ، مشكلات از يكي:ميدارد اظهار همچنين گويا دكتر خانم
روبرو بزرگ معضل يك بهصورت آن با ما كه است مدرسه و جامعه ميان
واقعيت با كه ، ميشود روبرو چيزي با مدرسه دانشآموزدر كه اين.هستيم
عملاغيرقابل درس كلاس محيط در آموختههايش و ندارد زندگياشتطابقي
.است جامعه و بيروني محيط در استفاده
باشيم ، داشته جامعه خدمت در پرورش و آموزش ميخواهيم اگر كه حالي در
بيرون واقعيتهاي از تمثيلي كهمدرسه كنيم برنامهريزي گونهاي به بايد
كلاس در ما دانشآموزان.باشد جامعه خواستهاي نيازهاو از تبلوري و
اظهارنظرپيدا و گفتگو فرصت كه هستند شدهاي مهار درسانرژيهاي
.نميكنند
به سالارانه همه و آزاد ، امن ، محيطي در دانشآموزان اگر كه حالي در
با و بپردازند ديگران گفتههاي و خود تفكر فرايند تحليل و تجزيه
آراء تعامل براي محلي را كلاس و كنند توجيه را خود استدلالهاي همفكري ،
.شد حلخواهد مشكلات اين از بزرگي بخش بيابند ، اصولي توافقهاي و مختلف
ابتداي همانزمان از ميبايد علمي ، فرهنگ ايجاد كه ميكند تاكيد وي
طبيعي طور به دانشآموز زمانيكه.شود آغاز مدرسه در دانشآموز ورود
.است خلاق و جستجوگر
و علميمعلمان گزينش لزوم بر تهران رياضي دبير اقدم حكيمي احمد
.ميكند تاكيد پرورش و آموزش نظام در مديران
در علمي ، بينش يعني بحث اين اصلا آيا ديد ابتدا در بايد:ميگويد وي
مدير ، معلم ، آيا.خير يا است دوانده ريشه آموزشي هرم مختلف سطوح
علمي نگرش و بينش داراي خود هرم اين درراس وزير حتي و منطقه ، رئيس
آنرا خود كارهاي در و ميدهند را لازم بهاي پژوهش و بهتحقيق هستند ،
.خير يا ميكنند اعمال
اوليه سالهاي شيراز ، دانشگاه علمي هيات عضو رياضي ، عبدالمهدي دكتر
دانشآموزان علمي پرورشبينش كار آغاز براي زمان بهترين را تحصيل
معرض در را هرچيز ماحصل ميخواهيم فعليما وضعيت در:ميگويد دانسته ،
آنان از را نوآوري نوع هر عملا كار اين با و قراردهيم بچهها ديد
با ومعلمان فرهنگيان خود بايد اول درجه در من عقيده به.سلبميكنيم
اين ماحصل و شوند زمينههافعال اين در و بگيرند انس پژوهش و تحقيق
طور به مسايل تا كنند تزريق كشور وپرورش آموزش بدنه به را پژوهشها
.نشود داده خوردبچهها به آگاهانه
است كيفي نيروهايانساني بر عمده تاكيد يكم و بيست قرن آغاز در امروز
زمينهاي خود ، اهداف از آگاهي علميو چارچوبهاي در حركت ضمن بايد ما و
و درك با علمي ، افرادي مدارس تافارغالتحصيلان آوريم فراهم را
از دانشآموزانميبايست در تحقيق و پژوهش روحيه البته و انديشمندباشند
به آنان تشويق با بالاتر درسطوح و شود ايجاد مدرسه به ورود سنين همان
.گسترشيابد تحقيقي كارهاي انجام
به بيتوجهي ريشههاي تهران فيزيك باسابقه دبير آيتاللهزاده مهدي
جامعه فرهنگي زيرساختهاي در را دانشآموزان علميدر بينش ايجاد
و عالم به را لازم بهاي ما جامعه اساسا:ميگويد وي.ميكند جستجو
قشر جامعه اين نيز دانشآموز كه است طبيعي و نميدهد دانشمند
متاسفانه طرفي از.نميبيند مناسبي جايگاه در را فرهيخته و تحصيلكرده
و آموزش اداري سيستم در صحيح گزينش عدم دليل به ما معلمان علمي سطح
در محقق و پژوهشگر معلمان تعداد و ندارد قرار مطلوبي سطح در پرورش
ملاكها اساس و برپايه مديران گزينش ديگر سوي از و است اندك ما كشور
لازم امكانات وجود عدم علاوه به اينها همه نميگيرند صورت منطقي و درست
علمي كار و پژوهش به مناسب ارزشگذاري عدم و آزمايشگاهي و تحقيقاتي
داراي و پژوهشگر افرادي ما مدارس فارغالتحصيلان متاسفانه كه شده موجب
.نباشند علمي بينش
بر تاكيد با زمينه اين در تهران دانشگاه استاد شكوهي غلامحسين دكتر
اگر:ميگويد دانشآموزان علمي بينش تقويت در درسي برنامههاي نقش
نظر تجديد خود برنامههاي در بايد كنيم ، ايجاد علمي بينش ميخواهيد
از ما روشهاي و نيست كارساز ما برنامههاي از بسياري متاسفانه.كنيم
.است بدتر آن
كه است تجربي فرصتهاي مجموعه از عبارت درسي برنامه وي ديدگاه از
.است شده پيشبيني دانشآموزان استعدادهاي درآمدن فعل به قوه از براي
استعدادهاي بچهها تا باشد فرصتي بايد درسي برنامه هر كه ، معنا بدان
.آورند در فعل به قوه از را خود خداداد
مثال براي) مطالب اصالت حفظ برضرورت شكوهي دكتر زمينه اين در
،(تجربي علوم تعليم در استقراء و رياضيات تعليم در قياس از استفاده
واگذاشتن تطابق ، و جذب فرايندهاي تحقق جهت لازم زمينه آوردن فراهم
پرهيز و دانشآموز به حتيالامكان ميآيد پيش كه پرسشهايي به پاسخ يافتن
هريك در دانشآموز ذهني خصوصيات به توجه و زمينه اين در شتابزدگي از
برنامههاي كارآيي و سودمندي براي راهكارهايي عنوان به رشد ، مراحل از
.ميكند تاكيد دانشآموزان ، در علمي بينش پرورش و ايجاد در درسي
است فرايندي علمي فعاليت علمي بينش و علم هنري -عاطفي زيرساختهاي
در اثرپذيريها و اثرگذاريها چگونگي و قانونمندي كشف امكان آن در كه
كه است فرايندي هنري فعاليت كه صورتي در است ، نهفته پديدهها ، ميان
نشدني تصور و نوين انديشههاي و پندارها زايش و آفرينش امكان آن در
را خلاق فعاليت هرگونه سرچشمه صاحبنظران برخي.ميدهد دست نيز
را پويا علمي بينش پديدآيي و پنداشته يافته سازمان و اصيل عاطفههاي
هنگامي دانش افراد ، اين ديدگاه از.نميبينند سرچشمه اين از جدا هم
هنر چون باشد ، آن خدمت در هنر كه باشد انسان خدمت در ميتواند
و ميدهد نجات دانش پديدههاي انبوه در شدن غوطهور از را دانشپژوه
دكتر.ميشود رهنمون پديدهها عاطفي و انساني جنبههاي به را توجهش
:ميگويد نظريه اين طراحان از عشايري
بلكه بدهد ، دانشآموز به را انديشهها فقط نبايد ما پرورش و آموزش
و خلاقيت حس.بياموزد بوم و مرز اين فرزندان به را انديشيدن بايد
محترم را فردي تفاوتهايبگذارد حرمت را افراد تكتك بودن خودي
و نيامدند دنيا به يكسان انسانها.كند ايجاد يكسان شرايط و بشمارد
اين براي كه است اين ما رسالت و وظيفه ولي زيست ، نخواهند هم يكسان
ما.بروند بالاتر شايستهتر ، افراد تا كنيم ايجاد يكساني شرايط افراد
آن اساس كه كنيم ايجاد پرورش و آموزش در شرايطي آينده در بايد
.كردن حفظ نه باشد ، سالاري شايسته
محصول بايد و بدهيم پرورش نظام اين در را انساني و عملي هوش بايد
خود ومن بخواهند را خيرديگري كه باشند نظامانسانهايي اين نهايي
ديگران خير در خيرشان كه هستند درجامعهاي بدانند و كنند فراموش را
و است شدن اجتماعي نوعي هم علم چون.آنها خوشي در خوشيشان نه است ،
تمامي عليرغم يعني.كند فراهم را شرايط اين بايستي هم پرورش و آموزش
كه باشيم اين از غافل نبايد ما نظام ، اين در جمعيت كثرت و مشكلات
خودش مسايل حل براي كه است انسانهايي پرورش پرورش ، و آموزش وظيفه
.نكند اكتفا آموزشي محيط دادههاي به و باشد خلاق
نبايستي او.كند كهنه را من بايد من دانشجوي و دانشآموز:ميگويد وي
پرورش و آموزش لذا.زدهايم درجا ما صورت اين در كه باشدچرا من مثل
كمك مهارتها انباشتن به نه.بردارد قدم پويا زمينه همين در بايد
.كند
آموزش مناسب و كافي امكانات با خوب جاهاي در را عده يك نميتوانيم ما
اين و است بزرگ نقص يك يكسان شرايط وجود عدم اين ومتاسفانه بدهيم
.است غلط نظام
استحكام را نظام كه است عدالت.است عدالت نظام ، بهترين قطعا
.داشت نخواهد استحكام اجتماعي عدالت بدون هيچنظامي.ميبخشد
دلسوزي.باشد يكسان ميبايست درس كلاس در حتي دانشآموز براي شرايط
شده بزرگ اندوه نشده ، تقسيم خوشي.باشد است ، ضعيف كمي كه آن براي
و همبستگي و بگيرد ياد هم را بهديگران كمك ما دانشآموز بايستي.است
.وابستگي نه باشد داشته همدلي
امور طريق از انساني عواطف به بخشيدن اصالت ضرورت بر تاكيد با وي
:ميگويد چنين هنري
عاطفه نقش به ما مسلما و است انگيزه و هيجان زندگي موتور و بنزين
و استعداد از نوعي به بايد ما.زيادينكردهايم توجه عاطفي سواد و
اين و باشند داشته شورزندگي بايد ما بچههاي.كنيم توجه عاطفه رشددر
قدمبردارد ، بايستي ضروري نيازهاي رفع و كانالخلاقيت در هيجان و شور
به دست و كنند برخورد مدار هيجان براياينكه و ارضايي خود براي نه
با شهر نظمترافيكي زدن برهم اعتياد ، به روآوردن مثل اعمالنادرست
هيجان اينها همه.بزنند ديگري غيرعقلاني اعمال و موتورسواري
انسان هيجانهاي.كند اصالتپيدا هيجانها بايداست كردن مداربرخورد
و ازتاريخ و دارد رشد ميدانيد كه همانطور انسان عاطفه.هستند تركيبي
هنر به عواطف به بخشيدن براياصالت ما قطعا.ميگيرد شكل جمعي فرهنگ
بهعاطفهها كه كنيم استفاده گونهاي به هنر از مابايد.داريم نياز
كه است انساني فرهنگ و هنر در مختلفعاطفه ابعاد.بدهد اصالت و صيقل
اصالت آن به ميبردو بالا را هيجانها كه است تئاتر يك.رشدميكند
به آنجا در.ميشود قايل ارزش حرمتانساني و نفس اصالت به و ميدهد ،
هنر به ما اينرو از و ميشود بدل و رد دانشآموز براي سرعتهيجانها
رعايت را اخلاق و ميدهد پيام انسان واحساسات عواطف به چون داريم نياز
.ميكند
دارد ادامه