پنجم ، شماره 1284 ژوئن 1997 ، سال خرداد 1376 ، 21 شنبه 31
|
|
بود كليه درد تنها كاش ;دياليزي بيماران
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
دياليزي بيماران مشكلات و نيازها روزانه ، زندگي در كاوشي
مشكلاتگوناگوني با دارويي اقلام تهيهبعضي براي دياليزي بيماران
هستند روبرو
...پيكريم يك اعضاي
درد درهزارتوي را زندگي ذره ذره سختدرمان ، بيماريهاي به مبتلايان
به برخوردارند ، موهبتسلامتي از كه آنها همه.جستجوميكنند رنج و
بزرگ شاعر شيرازي ، حكيمانهسعدي و جاودانه پيام اعتباراين
آنان ياري به بايد پيكرند ، يك اعضاي بنيآدم:است گفته كه ايراني
دست از را خود كليههاي كه آنها يعني دياليزي ، بيماران.بشتابند
و دارو زمينه در جدي كاستيهاي با بيماري ، رنج بر علاوه دادهاند ،
و بيماران اين با گفتوگو حاصل حاضر گزارش.ميباشند روبرو درمان
.است آنان مشكلات و روزانه زندگي در كاوشي
ميخواهيد چه:ميگويد شود فاش نميخواهدنامش كه دياليزي بيمار
كردن زندگي براي كه تلاشي تا ميكشيم كه يارنجي درد از بدانيد ،
اين با كه است سال دارو5 درد ، دياليز ، با شده خلاصه ما زندگيداريم
كه كساني بدهد ، كليه ما كهبه نشده پيدا هم كسي.سركردهام واژهها
مناسب بهعلت يا و ميشوند منصرف دلايلمختلف به بيشتر ميشوند همراضي
.ميماند بيفايده تلاشها RH و گروهخون بافت ، نبودن
:ميگويد است دياليز انتظار در كليويكه بيمار ساله يزدي 25 حسن
به شده خلاصه ما زندگي و ميشوم دياليز ساعت بار 4 هر بار دو هفتهاي
.ماست زندگي از بخشي دياليز دياليز ،
دادهايد ، دست از را كليههايتان استكه سال چند كه ميپرسم او از
مدت اين در.است افتاده كار از كليههايم كه است سال حدود 3:ميگويد
سپري داروخانه و بيمارستان ميان زندگي ادامه براي را بسياري روزهاي
.كردم
پسرش براي كليه گرفتن براي و است شهرستانابهر اهل كه آزادمنش رقيه
كه است سال چند پسرم:ميگويد گريان چشماني با است آمده تهران به
شايد آمديم تهران به گرفت ، كليه ميشود تهران در گفتند.ميشود دياليز
چه ببينيم تا.است دياليز دستگاه زير هم حالا.بگيريم كليه بتوانيم
ميآيد؟ پيش
بچه شايداين تا فروختهام را تمامزندگيام:ميافزايد ادامه در وي
.كند زندگي ديگر مثلبچههاي بتواند و شود خوب
همسرم:ميگويد ميشود دياليز استهمسرش سال پنج كه باغبيگي رحيم
به هفته هر.ميشود خاموش خانهام چراغ اونباشد اگر.است خانه چراغ
نيز را داروهايش و ميبرم دياليز براي بيمارستان به را او منظم طور
.كنيم تهيه كليه يك برايش بتوانيم تا ميكند مصرف هميشه
.نيست دوتا يكي كليوي بيماران مشكلات:ميگويد صحبتهايش پي در
روحي ، مشكلات و رنج و درد و پزشكي امكانات و وسايل نبودن دارو ، بحران
دستگاه تا سه.اوست خانواده و بيمار گريبانگير ديگر طرف از رواني
لازم آزمايشهاي هم هميشه نميكند كفايت نيازمند ، بيماران براي دياليز
.نميشود انجام غيره و فشارخون و قند اندازهگيري مثل
اسفناك بيمارستانها برخي در دياليز وضعيت:ميگويد ابراهيمي سكينه
را لازم معاينات تا نيست هم متخصص پزشك و نميكند كار خوب دستگاهاست
.انجامبدهد
نميتواني نگيري قرار دياليزي وضعيتبيمار در تا:ميگويد رحيميان
دردمند و رنجور تن اين با را سختيهايي چه دياليزي بيمار كه كني درك
كردم مراجعه بيمارستان به قبلي وقت اساس بر پيش روز چند ميكند؟ تحمل
بروم ديگر ساعت چند شد قرار.نميكند كار خوب و است خراب دستگاه ديدم
مراجعه ديگري بيمارستان به شدم مجبور و روز دو شد ساعت چند اين ولي
.كنم
براي كهامكانات است حالي در اين نيستو كم دياليزي بيماران شمار
سربار كه نيز دارو وضعيت.ميباشد ناچيز عبارتي يابه كم بيماران
آخر دست و بايستيم صف در بايد چقدر آمپول گرفتن براي.ماست غمهاي
.نميدهند بيشتر تا دو يكي
كرد بارپيوند يك.ميشود دياليز كههمسرم است سال بيات11 جلال
زندگي دياليز حاضربا حال در و زد پس عضوپيوندي متاسفانه ولي
.ميكند
.دارند ورسيدگي حمايت به نياز بيماراندياليزي:ميدهد ادامه وي
داشته را بيشتري بايداهتمام بهداشت وزارت ويژه به امر مسئولين
با چرا.است ناياب هزار دو اپركس آمپول مثل نياز مورد دارويباشد
كه است بيمارانكم خود درد نميشود؟ ارائه درماني خدمات دفترچه
.ميكند افزون را دردها مشكلاتنيز و نارساييها
بلوار كودكان طبي بيمارستان كودكشدر كه بيماران از يكي پدر
بخشدياليز در بيمارستانها وضعيت:ميگويد است بستري كشاورز
كار از ناگهان كه شده مستهلك اندازهاي به دستگاهها.نيست رضايتبخش
بيشتر در هم مراقبتها نبود همچنين و پزشك كمبود مشكلات.ميافتد
.ميآيد چشم به بيمارستانها
مادر:ميگويد كرمانشاه بيمارانكليوي از حمايت انجمن مسئول
طور به و شده مستهلك دستگاهها.نداريم مجهز دياليز مركز يك كرمانشاه
و مانده باقي بيمار بدن در املاح كه ميشود باعث و نميكند كار منظم
نشدهاي پيشبيني مشكلات ترتيب اين به و باشد داشته وزن اضافه بيمار
.ميآيد وجود به او براي
كمبود يا و دياليزي دستگاههاي به تنها كليوي بيماران مشكلات بيشتر
و تهيدست خانوادههاي در افراد اين بيشتر بلكه نميشود ، محدود امكانات
.ميكنند زندگي آسيبپذير
بيشتر:ميگويد است آمده تهران به دارو تهيه براي كه فومني رسول
قاچاق صورت به يا و است ناياب يا هم فومن شهر در و است كمياب داروها
خريداري نميتوانم كه است زياد قدري به قيمت و ميشود فروش و خريد
.كنم
زندگيميكند شهر سلمان در و سنندارد بيشتر سال كه 16 بهجتي حميد
كمبود دليل به اما ميآمدم تهران به بايد كليه پيوند براي:ميگويد
بيشتر نميتواند است كارگر پدرم.افتاد تاخير به سفر اين پول ،
اگر و ميكنيم تهيه را داروها باشد داشته اگر.كند تحمل را هزينهها
.هيچ كه نباشد
كنيم؟ مراجعه كجا
هدفش كه است خيريهاي كانونهاي جمله از كليوي بيماران از حمايت انجمن
و گيرنده بين ايجادارتباط و بيماران وضعيت به رسيدگي و خدمات ارائه
مختلف شهرهاي در مركز چندين تشكيل با انجمن اين و است كليه دهنده
تامين مردم همكاري طريق از انجمن اين امكانات و بودجه.دارد فعاليت
و كليه زمينه در كه مراكزي تنها ما كشور در امروز به تا.ميشود
بيماران و بود مراكز اين ميداد انجام خدمات بيماران به مربوط مسائل
يا كليه گرفتن زمينه در استانها و شهرها در مراكز اين به مراجعه با
امور ميكردند ، بنياد دريافت بيماران درمان و دارو تامين و كليه هديه
به خاص بيماران به رسيدگي زمينه در سال 75 در نيز خاص بيماريهاي
سرطان و ديابت كليه ، مزمن ناسازي تالاسمي ، هموفيلي ، از كه كساني ويژه
.است شده تاسيس ميبردند رنج...و
قرارداد گراناست ، بسيار داروها:كليويميگويد بيمار دادور قاسم
تمديد ماه چند تا وگاهي است شده تمام درماني دفترچههايخدمات
مراجعه انجمن به.تعلقنميگيرد فرانشيز داروها برخي وبه ميشود
به را مشكلات و برويد بنياد به نداريم پذيرش امروز ما گفتند كردم
كار تنها و نيست مربوط ما به مسائل اين ميگويد بنياد بگوييد ، آنها
.است كليه گيرنده و دهنده بين ارتباط ايجاد زمينه در ما
دخترم:ميگويد ميداد گوش ما بهصحبتهاي حال تابه كه بايرامي محمد
حاضر نيكوكار فرد يك.دادهاست دست از را كهكليههايش است سال سه
بد ازبخت اما بود شده حاصل توافق.بدهد ما به را كليهاش كه شده
چون.كنيم مهيا پيوندرا اين مقدمات لحظهنتوانستيم اين تا ما ،
.ندارد وجود لازم هماهنگي انجمن و بنياد ميان
يافتن كهبراي شوهرش و است رفته ازحال گرما از كه ايمانيفر شهلا
طرف اين طالقاني هلالاحمرخيابان ساختمان پايين در آبخنك ليوان يك
رنگ.ميچكاند گلويش به آب مشكل ، جرعهاي هزار با ميرود وآنطرف
چرا ميپرسم.بلندميكند زمين از و ميگيرد را لرزانش دستان است ، پريده
آوردهاي؟ اينجا را بيمار اين
تهيه دارو بايد و شده تمام داروهايش.كنيم چه:ميدهد پاسخ شوهر
يا خانهبدهم كرايه.نشدهام كار اين به موفق هنوز اما.ميكردم
.نباشم علاف تااينطوري بخرم قاچاق داروهاي
و هستند گفتگو در همه بنياد مراجعينبه كه هستم ساختمان پايين
در كه متوجهميشوم حين همين در.خوبميشناسند را همديگر هم برخي
يا و كجاست در دارو فلان كه ميدهند هم به چهاطلاعاتي گفتگوها اين
چيزهايي چه به پرونده برايتكميل و بكنند بايد چه كليه تهيه براي
را همديگر دور گذشته از گويا كه نفر دو حين همين در و.است نياز
راه از فرد آن از بعد و ميپرسند هم حال از ميرسند هم به ميشناسند
كسي نه:ميدهد پاسخ گرفتي؟مخاطب كليه كه ميگويد بهمخاطبش رسيده
دوستش رسيدهبه راه از فرد.ميشود بدل و رد بيمار مشخصات و نيست حاضر
و تلفن.ميدهد را كليههايش خدا راه در كه ميشناسم را كسي:ميگويد
با دادهاند او به را دنيا گويا كه مخاطب فرد و ميرود و ميگيرد آدرسي
متوجه و ميشود خارج او دنبال به و ميكند تشكر بار چند او از خوشحالي
كه آمدهاند و رفته قدر آن.است مردم بين كليه اطلاعاتي بانك كه ميشوم
نيزنظرات عدهاي و ميشناسند بيراهه از را راه كسي هر از بهتر خودشان
.ميدهند آمده ميدان به تازه بيماران به تخصصي و پزشكي
بايد كار:ميگويد است جريانات براين ناظر كه دانشگاه استاد يك
گونه اين در وساماندهي مديريت نبود و صورتگيرد صحيح مجراي از
افراد خود كه ميشود باعث است ميان در زندگي و مرگ پاي كه موارد
كه حالي در ميكنند حل را مشكل كلمه دو با اينها غالبا و كنند اقدام
.بمانند منتظر هفتهها گاه و روزها بايد غلط سيستم با
دارد ادامه