پنجم ، شماره 1286 ژوئن 1997 ، سال تير 1376 ، 23 دوشنبه 2
|
|
باغ حريم و تابستان گزارش يك بازتاب
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
شماره دو طي كه بود گزارشي عنوان نسپاريم ، آتش به را گلگشت صفاي
خوانندگان.شد درج صفحه اين در ماه خرداد و 21 روزهاي 20 در پياپي
:شدهاند يادآور زمينه اين در را ديگري توصيههاي و پيشنهادها همشهري
و دشت گردشبه براي مردم كه زماني تابستان و بهار در:رئوفي محسن
اينقبيل در.سفرهميگسترانند كشتزارها كنار در گاهي ميروند ، صحرا
زحمت حاصل كه مزارع به بچهها ، بهخصوص افراد است ، ممكن مواقع
بزرگترهاست وظيفه شرايطي چنين در.برسانند آسيب ماست ، عزيز كشاورزان
چراكه.شوند كشاورزي زمينهاي به نوجوانان و كودكان ورود مانع كه
بوته يك وتخريب لوبيا شاخه يك پژمردن يا گندم شاخه يك فروافتادن
زحمت و رنج گرفتن ناديده و الهي موهبتهاي به ناسپاسي گوجهفرنگي ،
كار ثمره و تلاش و كار صفاي با را گلگشت صفاي است بهتر.است كشاورزان
كشاورزي مزارع به زيان شدن وارد از مانع و درهمآميزيم كشاورزان
.شويم
شكستن با عادتداريم ، ما بيشتر تابستاني گردشهاي در:ف -مهرانگيز
يك اندام واقع در كه ظاهرخشك به بوتههاي كندن يا و درختان شاخه
سال هر در كار اين كنيم ، فراهم هيزم وپز پخت براي است ، زنده گياه
.ميشود ما كشور گياهي پوشش از قابلتوجهي بخش ميانرفتن از باعث
آسيبها قبيل اين و است كم بسيار درختزارها و جنگلها وسعت كه بهخصوص
است بهتر دليل همين به.ميكند فقيرتر را كشور گياهي پوشش و جنگلها
هم چاي كردن درست براي و ببريم صحرا به خود با را آماده و پخته غذاي
زمانه اين در درختان بدهيم اجازه و كنيم استفاده پيكنيكي چراغهاي از
.باشند برپا حداقل آبي ، كم
- خانوادهامبهفشم اعضاي همراه كه هنگامي گذشته هفته:هرمزي علي
يكي با جوان سه شاهدبرخورد بودم ، رفته - تهران شمالشرقي در واقع
كوتاه ديوار برفراز اجازه ، بدون جوانان.بودم منطقه اين باغداران از
باغ صاحب بودند ، آن چيدن سرگرم و كشيده پيش را نارس ميوه شاخه باغ ،
ميزند ، لطمه محصول به آنكه ضمن نارس ميوه شاخههاي به هجوم:ميگفت
درختان نشستن بار به فصل در هميشه ما ميشود محسوب بيحرمتي نوعي
حريم شكستن آن ، صاحب اطلاع بدون باغ به ورود اما بودهايم مردم پذيراي
كه معتقدم و ميدهم باغ صاحب اين جانب به را حق من.است باغدار و باغ
به اجازه بدون ورود از بايد ييلاقي نواحي در تفريح و گشت هنگام مردم
و هميشه گذار گشتو متقابل حقوق حفظ ضمن تا كنند خودداري ميوه باغهاي
.نشود منجر تلخكامي و قهر به و باشد داشته ادامه تفاهم با