پنجم ، شماره 1286 ژوئن 1997 ، سال تير 1376 ، 23 دوشنبه 2
|
|
واقعيت تا شعار از قانونگرايي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
بيش و پيش قانوني ، رفتار بر توصيه و قانونگرايي كه است ماهي چند
بديهي مسلمو اصل يك شده ، پذيرفته ارزش و هنجار عنوانيك به آنكه از
صحنه ، از حريف راندن بيرون حربهايبراي حكم در باشد ، مطرح جامعه در
.درآمدهاست گروهي خواهانه اقتدار ميدانكارزارهاي به
ميماند ، مهجور و قانون ، مسكوت نبود ، بين در رقابتي اگر احتمالا
آفت عارضهو اولين ميرسد نظر به كه است گونهاي وضعيتبه حاضر حال در
است قانون اجراي در تسامح حقيكديگر ، در جناحين بين مسامحه و مصالحه
در اصلي قطب دو آشتيكنان مناسبت به بيفتد ، آسياب از آبها اگرروزي و
چه و ;بود خواهيم شاهد را گريزان قانون برهكشان سياسي ، رقابتهاي
.فاجعهبارياست و كننده مايوس تصور و تصوير
و عملي است ، التزام قانون رعايت توسعه ، هرگونه ضرورت:اشاره
درشيوه را خود كه است آن ، موضوعي اجراي و قانون به اعتقاد
از جوامعمتمدن تمايز وجه كه جايي تا ميسازد برخوردهانمايان
در.است نهفته دولتها و قانونگراييملتها ميزان در غيرمتمدن جوامع
به اقشار گروههاو همه نهادن گردن بر مبتني عمومي مدنيمصلحت جامعه
به رسيدن براي كه معناست آن به اينسخن است ، قانون و عمومي آراي
نميتوان وغيرقانوني غيرمقدس شيوههاي از قانوني ، و اهدافيمقدس
قانوني شيوههاي اعمال در كه است آن اينسخن ديگر وجهكرد استفاده
كه هستند وتكليفي حق داراي يكديگر برابر در مردم همه و همهگروهها
.بود خواهد جامعه بقاي آنهاضامن به عمل و تعهد
مقالات سرويس
رياست دورهء هفتمين انتخاباتي آشكار مبارزات گرماگرم در ديروز
كانديداي از دفاع منزلهء به قانون ، اجراي ضرورت بر تاكيد جمهوري ،
بود اين جز موضعي سر بر تلويحا هم ، رقيب گروه گويا.بود جناح يك
قانونشكنان با شود ، رعايت بايد قانون:نظير جملاتي برابر در والا
نشان واكنش...و خيانتاست ، انتخابات قانون از تخلف برخوردميشود ،
.نميداد
بيشتري چه هر سهم كسب پردهبراي پشت مبارزات گرم گرما در و امروز
از اجرايقانون ، بر تاكيد كشور ، اجرايي مديريت درهرم قدرت ، از
قانونخواهي و قانون برابر در ديروز ، كه ميگيرد صورت جناحي ناحيه
شوراي مجلس كه است اين سر بر حرف امروز ، .نميگرفت دفاعي موضع چندان
پيشنهادي وزراي پيرامون -الف:دارد وظيفه بلكه حق ، قانون ، طبق اسلامي
در مرسوم و گزينشي اسلوبهاي از و كند تفحص و تحقيق جمهور رئيس
قابل غير را وزرايي يا وزير -ببگيرد بهره دولتي نهادهاي و ارگانها
به موجبقانون به جديد ، دولت يافتن رسميت از بعد -ج.بداند اعتماد
زير همواره را كابينه اعضاي پوشانده ، عملكرد عمل جامه خود نظارتي بعد
.باشد داشته ومراقبت نظر
و شود اجرا مو به مو بايد انتخاباتي قوانين كه بود ديروزحق سخن هم
.بپردازد خود قانوني وظائف به بايد مجلس كه است امروزحق سخن هم
و محسوس جريان ، دو هر بين مشترك حال عين در و مهم بس نكتهاي اما ،
تاكتيك يك عنوان به كهقانونخواهي ، است اينجا نكته.است تاملبرانگيز
كسي ، بنابراين ، كمتر.است كرده خوش جا سياسي مجموعهرفتارهاي در
طرفين سخن بيپيرايگي و گفتار برصدق باشد ، بيطرف ناظري اگر خصوصا
دعوا طرفين هيچيكاز به كه قانونمداراني بيچاره و.تائيدميزند مهر
شده واقع تفاهم سوء محل وامروزشان ديروز مواضع و ندارند بستگي
.است
بيش و پيش قانوني ، بررفتار توصيه و گرايي قانون كه است ماهي چند
و مسلم اصل يك شده ، پذيرفته ارزش و هنجار يك بهعنوان آنكه از
راندن بيرون براي حربهاي حكم در باشد ، مطرح مدني جامعه در بديهي
درآمده گروهي خواهانه اقتدار كارزارهاي ميدان به صحنه ، از حريف
بين در رقابتي اگر احتمالا بگوئيم ، كه نيست مغرضانه داوري ، اين.است
گونهاي به وضعيت حاضر حال در.ميماند مهجور و مسكوت قانون ، نبود ،
در جناحين مسامحه و مصالحه آفت و عارضه اولين ميرسد نظر به كه است
آسياب از آبها روزي اگر و است قانون اجراي در تسامح يكديگر ، حق
برهكشان سياسي ، رقابتهاي در اصلي قطب دو كنان آشتي مناسبت به بيفتد ،
و كننده مايوس تصور و تصوير چه و ;بود خواهيم شاهد را گريزان قانون
و جدلآميز رقابت و ناسازگاري استمرار اين ، وجود با.است باري فاجعه
چهره از غبار و گرد كه ملاحظه اين نيز ، به طرفين پرخاشگرانه گاه
باشد ملي جايخرسندي نميتواند ميروبد ، قانونخواهي شعارهاي قانونو
.است خيرخواهانه جرياني ، كمتر چنين سرچشمه كه چرا
عرصه در سياسي واسلحه فشار اهرم يك بمثابه گاهقانون هر
با صورت اين در.است نگراني جاي يافت قدرت ، كاربرد رقابتآميز
بموقع و كرد قانوني را لايحهاي يا طرح ميتوان گروهگرايانه ملاحظات
كرده ، خودداري تبصرهاي يا مادهاي تصويب از برعكس ، يا گذاشت اجرا
طرفي ، ازنداد قرار كار دستور در را اولويتهايي و فوريتها دستكم ،
افراطي اعمال يا نديد خود گروه مصلحت به مواردي در را قانون اجراي
نفس از شده اسير رينگ گوشه در سياسي ، حريف تا ساخت خود پيشه را آن
قرار غفلت مورد ملي مصالح كه است خطرناكي ورطه چنين در.بيفتد
.ميدهد دست از جناحي و گروهي منافع به نسبت را خود تقدم و ميگيرد
جوامع سياسي فرهنگ ناآشنادر و غريب پديدهاي شاهديم ، كه را آنچه
گل ميانآب از كه است مشهور.نيست حزبي نظامچند از برخوردار
!ميگيرد ماهي كه است ملت اين استثنائا ، احزاب ، سوي از شده آلوده
دوره ، هر حالو همه در نوبتي ، طلبي انضباط و قانونگرايي همين بالاخره
و قوانين گذاردن متروك زمينه آشناكرده ، حقوقشان به را مردم عامه
.ميسازد نامساعد را ملت تضييعحق
سطوح در گردانندگانش و خاطرسرآمدان دغدغه اولين كه نظامي در اما ،
اسلامي ارزشهاي تحكيم و اعتقادي مباني تعميق كشور ، مختلفمديريت
بيشترين الهي ، عدل حاكميت براي مردمش كه سرزميني در و است ،
تحت كه جوامعي با احزاب ، ميان بازي قاعده كردهاند ، را جانفشانيها
.است متفاوت كاملا هستند ، سكولار رژيمهاي حكومت
اجتماعي عدالت تحقق وسيله تنها اسلامي ، قانون نظام يك در قاعده ، به
;نميآيد سياسي رقيب ترساندن كار به هرگز دست ، دم عصايي همانند و است
چنين در.باشد حاضر صحنه در رسمي تشكل يك چارچوب در اگر بويژه
صدق سر از بايد اقليت ، و اكثريت مغلوب ، و غالب محكوم ، و حاكم نظامي ،
از پارهاي به تنها نه آنهم و باشند قانون به ملتزم قلبي ، باور و
آئين بر مبتني نظام يك در موجود ، تعاريف به بنا وآن فصول و مواد
كركره روز يك كه نيست دونبشي دكان مشروع ، سياسي سازمان ،(ص)محمدي
جذب براي را قانونخواهي پيشخوان ديگر روز و بكشد پائين را قانون
جز تحققعدالت و نيست بردار عدالتخواهيتعطيل.ببندد آذين مشتري
وفاق شده شناخته محور بهاين همگان نهادن گردن و قانون حاكميت درسايه
.نيست ميسر ملي ،
و سمت به حركت خاتمي ، والمسلمين حجتالاسلام انتخاباتي شعار اصوليترين
-شرط و بيقيد بخشيدن حاكميت طريق از مدني جامعه بنيانهاي تقويت سوي
بوده ملي ، ميثاق گرانبهاترين اسلامي ، جمهوري اساسي قانون مفاد به
و كيش هر با] آزاده و مسلمان ايراني ميليونها والا ، هدف اين.است
سرانجام ، و.زد گره هم به آرا ، اخذ صندوقهاي پاي در را [مذهب
دلنشين و اميدبخش پيام اين منادي بردوش را تاريخساز و خطير وظيفهاي
در اينك و شد آغاز زنده ملت اين حيات در درخشان و نو فصلي.نهاد
مطمئنا.هستيم انتخاباتي شعارهاي عملي آزمون آغاز روزهاي واپسين
اعلام تحققبرنامههاي پس از كابينهاش ، اعضاي و جديد رئيسجمهور تنها
تكاليفي نيز ملت بزرگ ، آزمون اين در.برنميآيند ملت ، مقبول و شده
رفتارهاي جزء درجزء نيز ، اودارد بردوش سنگين ومسئوليتهايي خطير
سخني قانون زبان با جز.بماند قانونوفادار به بايد جمعي ، و فردي
كه است اينصورت در.باشد نداشته قانون حكم به مگر وادعايي نگويد
را جهانيان و كنيم نظاره را است آغازشده كه فصلي درخشندگي ميتوان
چنين در.واداريم نويناسلامي تمدن ارزشهاي و جاذبهها تحسين و بهتماشا
و ضابطهگرايي آيا دورنمايي ، چنين با موقعيت چنين در شرايطي ،
به نظاماسلامي ، در خود رفيع جايگاه و منزلت از ميتواند قانونمداري
مبارزات عرصه در موردي و تاكتيكي ، مقطعي رفتارهاي فرودست مرتبه
حاشيهراندن برايبه مترسكي بار هر و كند سقوط گروهگرايانه ، سياسي
اسلام ، سياسي فرهنگ در اگر نوبت ، باشد؟ به آسيابي در رقيب ،
بلكه كنيم ، مبارزاتيتعريف تاكتيك يك بمثابه را نميتوانيمقانونخواهي
استراتژيمبارزات حاكميتقانونرا لاجرم و داريمعدالتاجتماعي وظيفه
همه از بيش كساني چه خودبدانيم ، ديني و سياسي مجاهدات و
گروهها ، كدامكسان ، و دارند را انديشهاي چنين كردن مسئوليتنهادينه
و طبيعي بطور كه را مسير اين در وظيفهپيشگامي ملت ، اقشار و دستجات
رسول بعثت از (ص)محمدي آئين سرافراز شهيدان راه بخش تداوم منطقي
حماسه آفرينش پي در چه اگر دارند؟ دوش بر است ، امروز به تا الله
كه دريافتيم خرداد 76 ، دوم روز در ايران رشيد ملت شعور و پرشور
مصداق امابه است ، ريخته فرو ومردم فاصلههابيننخبگان و ديوارها
سياست ، عالم نخبگان يقين ، المقربون ، به اولئك السابقون السابقون
و مترقي ، دانشجويان روحانيت آزاده ، روشنفكران انديشهورانديندار ،
نظام قانونگزاري مجلس در كه برگزيدگانملت بويژه دانشگاهيان ،
را عمومي افكار دارندتا بردوش مضاعف مسئوليتي آمدهاند ، اسلاميگردهم
.است مقدس وقت ، همه و هميشه كهقانون مجهزسازند اساسي باور اين به
عطر از و ميكشند بو را ميشناسند ، صداقت را عمل اهل ما ، هوشيار مردم
با تنها.ميخورند فريب دير كه هستند زودباوراني ميآيند ، وجد به آن
به خوبمان مردم قلبهاي گستردهتر فتح برسر بيشتر ، صميميت و صداقت
!برخيزيم رقابت