پنجم ، شماره 1287 ژوئن 1997 ، سال تير 1376 ، 24 سهشنبه 3
|
|
انتخابات پيام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
دوم جمهوري رياست انتخابات ايران ، ملت اصلاحي حركت تاريخ در:اشاره
از بعد تحولات و سال 57 اسلامي انقلاب وقوع با.است كمنظير خرداد 1376
ادعا ميتوانيم اكنون خرداد 76 ، دوم انتخابات عظيم تحول بهويژه آن ،
عمل و انديشه احياگران تلاشهاي و شكنجهها زجرها ، همه آن بخشياز كنيم
و...و شريعتي شهيد مطهري ، شهيد اقبال ، تا گرفته جمال سيد از ديني
امام حضرت يعني اخير دهه دو در حركت اين رهبري مهمتر همه از
سال آستانه در اسلامي تمدن ايجاد منشاء و نشسته بار به (ره)خميني
انتخاب با ايران بزرگ ملت كنيم ادعا ميتوانيم اكنون.است شده 2000
اسلامي جمهوري نظام چارچوب در قانونگرايي روند بر تاكيد با اصلاح حركت
براي اماساخت خواهد جهان مسلمانان و خود آن از را آينده قرن ايران
به پاسخگويي و انتخابات قالب در مردم پيام درك منظور اين به رسيدن
مردم اساسي خواستهاي چيست؟ ملت هر نيازهاي اساسيترين نظير سوالهايي
رييس اساسي شعارهاي و برنامهها كلي اصول است؟ كدام انتخابات در
به جوانان ويژه به و مردم خيل شدن كشيده موجب كه بود چه منتخب جمهور
امري چنين متكفل حاضر مقاله و است ضروري است؟ شده راي صندوقهاي پاي
.است
مقالات سرويس
ميبدي فاضل تقي محمد
مشكلها افتاد ولي اول نمود آسان عشق كه..
برگزيدهشدن و ايران اسلامي رياستجمهوري دوره هفتمين انتخابات
قوه عنوانرئيس به خاتمي محمد سيد والمسلمينآقاي حجتالاسلام جناب
تاريخ در پديدههايشگفتانگيز از راي ، ميليون ازبيست بيش با مجريه
در كرد ادعا ميتواناست اسلامي انقلاب از پس ويژه به و ايران سياسي
سالمترين در و آگاهانه ، مردم ، درصد هفتاد از بيش كه است كشوري كمتر
.برگزينند را خود دلخواه جمهور رئيس انتخاباتي ، فضاي
صورت تحليلهايي برانگيز تحسين و انتخاباتشگفتانگيز اين پيرامون
.است شده ارائه خارجي و داخلي رسانههاي در نظرهايي ، نقطه و گرفته
چرا كه سوال اين به پاسخگويي براي رويدادي چنين تحليل پرونده ولي
كه معدودكساني حتي و متفكران فرهنگيان ، جوانان ، بويژه ايران مردم
پاي به كامل بااشتياق بودند ، نااميد و انقلابسرخورده از دلايلي به
مورد كانديداي تبليغاتيرقيب ، هجوم برابر در و رايآمدند صندوقهاي
اسلامي نظام و بهانقلاب كه دادند نشان و رابرگزيدند خود نظر
.است باز همچنان وفادارند
انتخابات در مردم اساسي خواستهاي چيست؟ ملت هر نيازهاي اساسيترين
چه منتخب اساسيرئيسجمهور شعارهاي و كليبرنامهها اصول كدامست؟
نكاتي به ميتوان ونيازها شعارها گذاشتن دركنارهم است؟با بوده
.نمود روشن را مسايلي و دستيافت
قدر كه است نعمت دو:فرمود (ص)اكرم پيامبر.-ملي هويت و امنيت -10
.سلامت ديگري و امنيت يكي ;است ناشناخته آن
در را بلاها ساير و ميداده رنج را ايران ملت همواره كه آفاتي از يكي
كه ;است بوده جامعه قانوندر اجراي عدم يا و است ، فقدان داشته پي
و متفكران و مبتكران بالاخص مختلف ، طبقات از را وامنيت آرامش
روشني به را خود فرداي كسي كه معني بهاين ;است كرده سلب توليدگران ،
بيقانون جامعه.نمايد نظاره بهتيرگي را افقها همه و نبيند
سلايق قانون بهجاي و است گسسته هم از پيوندها تمام كه جامعهاياست
بهدست آدميان نشيب و فراز و جامعه زيروزبر ميكندو حكومت اشخاص
چنين تغيير ثباتومينمايند قدرت اعمال جامعه در كه است سليقههايي
آنگاه دانشگاه يكاستادسليقههاست تغيير و گروثبات در جامعهاي
افكار سفره و مينمايد رادنبال خود تدريس انگيزه ، اشتياقو با
از آكنده را دانشگاه محيط ميگستراند ، كه ديگران بهروي را خود
و فكري سرمايه هنگامي بازرگان يك.ببيند فرهنگي و امنيتسياسي
را جامعه كه ميگيرد بهكار آباداني و توليد درجهت را خود مالي
-شد شكسته قانون حريم اگربداند قانون پاسدار را حكومت و قانونمند
از را امنيت -ديگران خواه و باشد حكومت حصارقانونخواه شكننده حال
جامعه ، اداره اگر.ميبرند محاق در را ارزشها و مينمايند سلب جامعه
قانون ، بهجاي و شود واگذارده اشخاص بهسلايق فرهنگي ، محيطهاي بهويژه
اجتماع ، و اسلام از خود فهم براساس هركس و شوند حاكم فشار گروههاي
هيچ سازد ، زيروزبر را افراد سرنوشت دارد ، دردست كه اهرمهايي بهخاطر
هر و داشت نخواهيم آبادتر فرداي به اميدي هيچ و بود نخواهد امنيتي
جامعهاي چنينميشود ناشي ميافتد ، كه اتفاقاتي براساس رويدادي
را خود ثبات است ممكن اتفاقي كمترين با كه خواهدشد ، سرنوشتي گرفتار
باشد ، قانون گرو در كه اين جاي به جامعه سرنوشت اگر يعني.بدهد ازدست
نخواهد ثبات ملي امنيت و شود ، هويت اداره اشخاص سلايق و هويت با
احساس يگانگي ، احساس جاي به حاكم دربرابرنظام مردم و گرفت
رفته ملت و دولت ميان بيگانگي كه است بديهي.كرد خواهند بيگانگي
درجوامع ولي شد ، خواهد كشيده خطرناكي و سهمگين مراحل رفتهبه
و قانون پناه در زيرا ميكند ، هويت احساس هركسي قانونمند و مدني
نويدي جالبترين خاتمي آقاي.ميبيند شده تعريف را خود شخصيت مدنيت ،
ناشي شعار اين و است جامعه كردن قانونمند است ، داده ملت اين به كه
اين جامعه دانشوران و فرهنگيان و است ايشان عميق درك و بالا شعور از
خواهد سربلندي به قانون پناه در جامعه كه ;درمييابند نيك را معنا
بود قالبي فراخترين اين و يافت خواهد باز را خود عزت هركسي و رسيد
بنابراين ديدند خويش سياسي مشاركت و نظر ارائه براي مردم كه
جامعه قوام خود ، منتخب رئيسجمهور از رايدهندگان انتظار اوليترين
.است جامعه كردن قانونمند و مدني
تورم عذابند ، آندر از روزگار اين در مردم كه مشكلي حادترين هرچند
و درامدها فاحش تفاوت آن از وبدتر قيمتها گسيخته افسار افزايش و
يك معيشت تنگي و اقتصادي ناهمواريهاي ولي طبقاتياست فاصلههاي
ديگر جاي رادر آن عوامل يا و عامل بايد كه است زندگي از بعدي
تعريف نهادهاي و باشد جامعهقانونمند اگر است مسلم كه چه آن.جست
هيچ كه گروههايي و نهادها و گردد اساسينهادينه قانون در شده
مصيبات از كثيري شوند ، بركنده ريشه از ندارند قانون در جايگاهي
چه و داخل در چه ايراني ، فرد هر زيرا ;رفت خواهد بين از نيز اقتصادي
محفوظ او انساني كرامت و شود داشته پاس بايد كه دارد حقوقي خارج ، در
محو و بيشخصيتي با مساوي كه فقر ، و گرسنگي جامعهقانونمند ، در.بماند
و تبعيضها ندارد ، اعراب از محلي هيچ است ، كرامتانساني و عزت
.ميكنند سلب را انسانها كرامت عزتو نابجا تفاوتهاي
راي صندوقهاي بهپاي فوجفوج جوانان اين و است جواني جامعه ما جامعه
كه دريافتند زيرا ;برگزيدند را خود منتخب رئيسجمهور و رفتند
او شعار مهمترين و نخستين كه گذاشته انتخابات صحنه در گام كانديدايي
و قانونمند جامعه يعني مدني جامعه و است مدني جامعه بنيانهاي تقويت
از افرادي.ميشود مشاهده حقوق اعمال و امنيت آن در كه جامعهاي
از حمايت با اما خود سليقههاي براساس و بيضابطه فشار ، گروههاي
جامعه در.نميكنند رو و زير را جامعه و فرد سرنوشت قانوني ، نهادهاي
سرش از او موي تار چند كه خانمي با فيالمثل كه ندارد معنا قانونمند
نيست ، خوشايند او لباس فيالمثل كه جواني با يا و ريخته بيرون
با اقتصادي و تجاري چپاولگران طرف آن از و بشود شنيع برخوردهاي
نتيجه در و بربايند !قانون پناه در را ، جامعه ثروت اقتصادي ، شبيخون
آينده ميدهند ، تشكيل را كشور جمعيت سوم دو كه پسر دخترو از جوانان ،
تماشا به تاري و تيره چشمانداز در را خود فردي هويت و شغلي تحصيلي ،
.بنشينند
رئيسجمهور محوري ازشعارهاي ديگر يكي -قانون پرتو در آزادي -20
و بخشيد اميد بهجوانان و كرد جلب خود سوي به را كهجامعه منتخب ،
در مشروع و مصرح آزاديهاي تامين داد ، نشاط را دانشگاهيان و حوزويان
در همواره كه است اصولي از آزادي ميدانيم نيك.است اساسي قانون
و سياسي مجامع در ولي گرفته قرار بررسي و موردبحث آكادميك محافل
در ايران مردم گمشدههاي از است ، نكرده باز را خود جاي مردمي جوامع
وزيده آزادي عطر از نسيمي كجا هر و است بوده آزادي اصل تاريخ طول
اولين اين زيرا ;دادهاند قرار آن معرض در را خود مشتاقانه مردم است ،
انديشهگر طبيعت نيروي از كه حقوقياست از آزادي است آدمي طبيعي حق
حيوانات ديگر از را ماهيتانسان كه نيرويي است ، برخاسته انسان
انسان هر درموجوديت پيوسته حقي چنين اين ميسازد ، ومشخص ممتاز
سويمجامع از قانونگذاري و وضع به نيازي استو لايتغير و ثابت
هيچوجه به امتيازات و حقوق اينگونه ميرسد نظر به.ندارد قانونگذاري
و نشست يك با بتوانند تا نيست انسان افراد از خاصي عده انحصار در
.كنند اعطا امتيازاتند ، اين واجد ذاتا كه ديگر افراد به گردهمايي
كه است ، داده نويد جوانان و جامعه به خود گفتههاي در خاتمي آقاي
كه چرا كرد خواهد حمايت اساسي قانون در مصرح آزاديهاي از آينده دولت
.بدارد پاس را آنها بايد دولت و است انساني هر طبيعي حق آزاديها اين
ندارد ، معنا دولت از مستقل تشكلهاي و احزاب آزادي بدون مدني جامعه
دولت از مستقل تشكلهاي دربرابر كه است اين در دولتي هر دوام و بقاء
خواستهاي منافع مدافع و بيانگر مستقل ، تشكلهاي زيرا ;باشد پاسخگو
تشكلهاي تا بكوشد جد به بايد آينده دولت.هستند جامعه گوناگون اقشار
فرهنگي ، و فكري مستقل نهادهاي صورت به يا و احزاب صورت به يا مستقل ،
.درآورد انحصاري حالت از را جامعه و بيايد بهوجود
وجه كه است اين آيندهآقايخاتمي دولت از ما جوان جامعه انتظار
دولت دهد ، قرار اقتصاديآن وجه بر مقدم را توسعه فرهنگيسياسي
مشكل كه چرا باشد فرهنگي و سياسي دولت كاري ، دولت علاوهبر بايد آينده
رشد معناي به تنها توسعه و است سياسي و فرهنگي توسعه عدم ما جامعه
رژيم بزرگ خطاهاي از.نيست سالانه درآمد رشد اصطلاح به يا و اقتصادي
اين در و ميفهميد سالانه درامد رشد در تنها را توسعه كه بود اين شاه
آينده دولت سياسي بينش.گرديد سلب آن از شوندگان حكومت اعتماد راستا
طبقه به اتكاء و تبليغاتي سياسي ، جبر قيموميت ، سلطه ، راه از نبايد
رئيس كه همانطور بايد بلكه شود ، تامين ناآگاه تودههاي يا و خاص
بر را خود سياسي بينش است ، فرموده خود سخنان در بارها منتخب جمهور
بر مبتني مردم سياسي مشاركت و دهد قرار مردم فرهنگي و سياسي مشاركت
و سياسي صحنههاي در نيز مردم حضور است صحنه در مردم آگاهانه حضور
خلاصه و سنديكايي حرفهاي ، صنفي ، مجامع تشكيل تكوين بر مبتني فرهنگي ،
مردم حضور براي واجب بابمقدمه از تشكلها اين و است مستقل تشكلهاي
سياسي مشاركت اصلي ، واجب ولي است ، گريزناپذير و ضروري سياسي صحنه در
ما و.است اقتصادي و فرهنگي سياسي ، توسعه سوي به عمومي حركت و مردم
آزاديهاي اگريابد تحقق سرعت به معنا اين آينده دولت در اميدواريم
از نه استبدادي ، حركت هيچنوع گردد ، نهادينه اساسي قانون در مصرح
جانب از استبداد.گرفت نخواهد صورت مردم ، جانب از نه و دولت جانب
چيز همه فرهنگي استبداد در.سياسي تا است فرهنگي استبداد بيشتر مردم
استبداد فرآوردههاي از مطلقانديشي و است مطلق سفيد يا مطلق سياه
الناس.است سياسي استبداد فرآوردههاي از استبدادفرهنگي و است فرهنگي
محورهاي از آزادي شعار كه ميدانم گفتني را نكته اينملوكهم دين علي
آزاديهاي آزادي ، از مراد و است بوده ملي خواست يك و انقلاب اصلي
به شاه رژيم دوران در آزاديها نوع اين نيست ، آن غربي معناي به مبتذل
.برانگيخت رژيم آن ضد بر را مردم و داشت وجود وفور
بر حقحاكميت خواهان و بيان آزادي سياسيو آزادي خواستار ما جامعه
خود ، موقعيت و ازمقام صرفنظر انساني ، هر استيعني خويش سرنوشت
و دارد ابراز دلهره و بيهيچترس ميانديشد ، كه را چه هرآن بتواند
از تقليد ، و ترس كه چرا نهراسد ، غيررسمي و رسمي نهاد هيچ از
مشاركت زمينههاي بايد آينده دولت.است توتاليتر جامعه فرآوردههاي
مغاير كه نظرهايي كردن آشكار در مردم كه نمايد فراهم طوري را مردم
خشن و ناروا عكسالعملهاي با است حاكم قدرت عملكردهاي و سياستها با
محروم مشاركتي گونه هر از را مردم صورت اين غير در.نگردند روبهرو
انتخاباتي بيانات از يكي در خاتمي والمسلمين حجتالاسلام.داشتهايم
آن كردن محروم جامعه يك حق در ستم بزرگترين من باور به:فرمودند
يا نتواند كه جامعهاياست جامعه آن خود افكار و آراء از جامعه
تحليل و تجزيه با و بشنود را خود در موجود مختلف افكار نخواهد
آينده دولت.غلطيد خواهد در استبداد ورطه به كند انتخاب را بهترين
بخشد تحقق را منتخب جمهور رئيس پرمعناي و زيبا كلام اين كه اين براي
افكار نشر سكوي بايد نغلطد در استبداد ورطه جامعهبه اصطلاح ، به و
عمومي ، افكار نشر حساس و مهم جايگاههاي از و كند فراهم را عمومي
وظايف سوي به و قانون مسير در بايد كه هستند دانشگاهها و مطبوعات
بدر سياسي ووابستگيهاي تعلقات از و شوند هدايت دارند ، كه عمدهاي
را جامعه فرهنگ ارتجاعي ، و شخصي سليقههاي نوع ازهر دور به و آيند
جز نخواهدبود ميسر مهم اين و سازند شكوفا ملي و ديني درمسيرارزشهاي
بيست از بيش صداي دريافتهو را انتخابات پيام كه وزيراني تعيين با
.باشند شنيده كهنوشتندخاتمي قلم ميليون