پنجم ، شماره 1290 ژوئن 1997 ، سال تير 1376 ، 29 يكشنبه 8
|
|
تغييرمي‌دهم مدام را عكاسي‌ام تكنيك
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
عكاس واتسون آلبرت با گفتگو
شد مشهور مي‌اندازد دردسر به خودرا عنوان‌هيچكاك با عكس اين
از يكي اسكاتلندي عكاس 53ساله واتسون آلبرت:اشاره
اوعنوان Cyclopsچشم يك غول مجموعه‌عكس.است جهان بهترين‌پرتريست‌هاي
است داده اختصاص خود به را دهه90 فرهنگي كتاب بهترين
تازه نمايشگاه و اروپا در هنرمند اين نمايشگاههاي برگزاري مناسبت به
كه كرده‌است او با گفتگويي فتومگزين مجله آلمان دوسلدورف شهر در او
:مي‌گذرد نظرتان از
گاهي‌اوقات عكاسي ، خاطر به بايد گفته‌ايدكه جايي در اين از پيش
نيست؟ شما ميل مطابق واين باشيد بي‌پروا و جسور
سر بر فقط كه هم كسي و است جسور قاتل دارد ، يك بسياري معاني جسارت
بايد هم باشد طلب جاه كه كسي.است جسور هم او مي‌كشد ، فرياد ديگري كس
هم جاه‌طلب ، و نفس به اعتماد با انسان كه است سخت خيلي.باشد جسور
بگيريم نظر در را واژه‌جسور متضاد وقتي.باشد جسارت‌نداشته روحيه زمان
منفعل زمان هم و ترقي‌طلب نمي‌توانيد:مي‌كنيم درك مطلبرا بهتر
.باشيد
مي‌كنيد؟ استفاده كارتان جسارت‌در اين از بيشتر موقع چه
مثل شخصيتي باارزش‌ترند ، مي‌شوند گرفته سريع خيلي كه عكس‌هايي امروزه
مراقبوقتشان شهروندان ساير از بيشتر نيكلسون ، جك يا ايستوود كلينت
زمان براساس‌مفهوم امروزي موفق شخص براي‌يك اصل مهمترين.هستند
و بگيري اوعكس از تا مي‌شوي روبه‌رو كسي چنين وقتي‌با هرحال به.مي‌باشد
با ارتباط پرتره‌همان يا چهره از عكاسي زيرا) برقراركني ارتباط او با
كه آنچه به باشي ، اغلب منفعل خيلي او با برخورد اگردر ،(است ديگري
بايد مي‌فهمم كه جسارت‌است اثر در تنها.نمي‌يابي داشته‌اي‌دست تصميم
.داد انجام سريع گرفت‌و تصميم
امروز ، درباره‌شان هنرپيشه‌هاي از انتقاد با (معروف عكاس) ارويت اليوت
تا شود فيلم‌هايشان‌چاپ تصاوير دارند بيشتردوست آنها كه مي‌گويد
.پرتره‌شان
يا مي‌كنيم صحبت امريكايي هنرپيشه‌هاي درباره كه دارد بستگي
حالت‌هاي امريكايي‌تنها هنرپيشه‌هاي:مي‌گويد الويه لارنس اروپايي ،
انگليسي هنرپيشه‌هاي كه حالي در مي‌دهند نشان را خود شخصيت از مختلفي
براي.مي‌كنند نقششان با منطبق را خود و مي‌دهند قرار نقش در را خود
جذابي شخصيت خيلي كه شده مسجل امر اين امريكايي هنرپيشه‌هاي از خيلي
به اگرنيست آنها زياد استعداد نشانگر زياد جذابيت اما هستند ،
كه مي‌بينيد كنيد ، نگاه انگليس در بازيگري رشته تحصيلات و آموزش سيستم
بعد يادبگير ، را رفتن اتوبوس با كه‌اول است قديمي اصل اين براساس
.بروي مي‌تواني بخواهي كه كجا هر
بگيريد؟ عكس داشته‌ايد دوست بيشتر شخصيت كدام چهره از
.مي‌گيرم عكس ميل كمال با باشد ، عكس يك براي سوژه‌اي كه كسي هر از من
شخصيت كسي هر.است جذاب برايم سرگذشتش و گذشته به‌خاطر شخصيت يك گاه
آلفرد واقع در عكاسي‌كردم ، او از كه كسي اوليندارد علاقه‌اي مورد
هيچكاك.گشود رويم به عجيب و رويايي افقي كار اين و بود ، هيچكاك
و هم‌مشهور ظاهرش حتي مشهور و بااستعداد بسيار بود ، استثنايي شخصيتي
جان شايدبراي گرفته‌ام ، عكس او از درمجموعه‌اي من.بود شده شناخته
!چطور؟ ياكوروساوا گودار لوك ژان براي باشداما شده كاري چنين فورد
مي‌خواست باميل بلكه همكاري فقط نه اين‌مجموعه تكميل براي هيچكاك
كار لحظه هر و بود دوست‌داشتني خيلي هيچكاك.عكس‌بگيرم او از كه
.بخش لذت او با
شما و شماباشد عكس مجموعه در كه مايل‌بوده هم هيچكاك خود مطمئنا
.داديد نشان دست ، در مرده يك‌غاز با را او هم
مجله يك بود ، ذائقه آشپزخوش يك هيچكاك.خاص‌داشت دليل يك عكس اين
اما بگيرم آشپزخانه‌اش در عكسي او از كه كرد پيشنهاد به‌من
براي طبخ‌اش دستور به كه‌مربوط دهم نشان موقعيتي در را مي‌خواستم‌او
.باشد كبابغاز
مفهوم و دارد دست در غاز كه است درباره‌مردي ضربالمثلي انگليسي در
عنوان با اين‌عكس مي‌كند ، ايجاد دردسر خودش اوبراي كه است اين آن
.شد مشهور.مي‌اندازد به‌دردسر را خود هيچكاك
آينه يا اوست ازشخصيت شما تفسير بيشتر يك‌شخص پرتره شما براي آيا
او؟ فردي خصوصيات دقيقي‌از
تغيير مدام را عكاسي‌ام تكنيك مي‌كنم من‌سعي است ، متفاوت كاملا اين
مي‌كنيم ، نگاه را دهه 20تا 40 به مربوط پن اروينگ پرتره‌هاي وقتي دهم
پرتريست يك او.است بوده وفادار سبك يك به همواره او كه مي‌بينيم
اما است ، محدود كاملا كارهايش اما.بهترين شايد حتي و بوده ممتاز
متفاوت كاري مي‌خواهم مدام.است بوده جالب هميشه تغييرات من براي
.دهم ارائه
با شما چهره ارتباط كنم ، عكاسي شما از مي‌خواستم الان اگر
برايم مي‌توانست اينجاست ، كه ضبطصوتي يا و روبه‌رو ساختمان آسمان ،
در و بگيريم عكس كلينت‌ايستوود از مي‌خواستم يكبار !باشد جالب
است كساني از يكي او.اوبدهم به قهرمانانه فرم يك كه نظرداشتم
مي‌خواستم.مي‌كنم فكر مشخص فرم يك قبل‌به از مي‌گيرم ، عكس ازشان كه‌وقتي
.بگيرم رنگي هم و سفيد و سياه عكس هم
پيراهن يك گفتم او به داشت ، تن بر رنگ هلويي پيراهن يك آمد او وقتي
فيلم‌هاي براي كه دارد؟ما اشكالي چه من لباس كه گفت او ولي بپوشد جين
را عكس اين بلكه عكاسي‌نمي‌كنيم ، كثيف ياهري دلار يك‌مشت بخاطر
.مي‌گيريم براي‌مجله
عكس‌را اين ما كه گفتم او به و نشان‌دادم واكنش سريع خيلي خدا شكر
.پذيرفت مرا ونظر شد تسليم بالاخره و پيانوات‌نمي‌خواهيم بالاي قاب براي
مبهم يك‌عكس طبيعتا مي‌دادم ، نشان صورتي‌رنگ پيراهن در را ايستوود اگر
از يكي خودرا و مي‌گذرد زمان آن از سال امروز ، 12.مي‌شد بي‌معني و
برايم تحولات و مي‌كنم فكر سريع‌تر حالا.شمارمي‌آورم به عكاسان بهترين
.است مهم
.دنبال‌مي‌كردم را آن دقت و باسخت‌گيري داشتم ، ايده‌اي وقتي زمان آن
آنها ازباارزش‌ترين يكي.دارد متفاوتي وابزارهاي عكاس‌سلاح‌ها يك
:مي‌پرسند شما ازمعاينه‌از قبل امريكايي پزشكان امروزه.است شخصيت‌اش
.كرد خواهيد قطعاتعجب زنده‌اند؟شما هنوز شما ومادر پدر آيا
درمان از بخش‌عمده‌اي زيرا است جالب شخصيت‌شما مسئله پزشك براي اما
منفي تاثيرات مي‌توانند والدين كه است روشن.مي‌شود مربوط آن به شما
.بگذارند كودك شخصيت روي
چه‌چيزهايي بگيريد ، عكس كه‌نمي‌شناسيد كسي از است قرار وقتي
اوبدانيد؟ درباره مي‌خواهيد
او مي‌كنم‌و نگاه او به دقت با.چيزهايي‌بفهمم شخص درباره مايلم ابتدا
بامحيط را رابطه‌اش حتي مي‌دهم بررسي‌قرار مورد سوژه به‌عنوان را
نيروي كار براي‌اين.خاص خصوصيات و استخوان‌بندي صورتش ، فرم اطرافش ،
نشسته مبل روي به‌راحتي مقابلم در شخص كه مدتي در.مي‌كنم مصرف زيادي
.مي‌كنم نگاه به‌او دقت با
امكان‌دارد كه آنجا تا سريع‌تر ، هرچه كه است اين من تفكر اساس
كه پيش‌نيست سال صد مثل ديگر الاننفوذكرد شخص درون به بايد
داري دوهفته‌فرصت.بردارم چهره‌ات از مي‌خواهم‌تصويري:مي‌گفتند
بنشيني؟ اينجا
به وقت‌داريم ، ثانيه چند تنها كار براي.است مهم خيلي زمان امروزه
.باشيم سريع مي‌توانيم كه تاجايي بايد خاطر همين
من اماعكس بر گاه ولي مي‌شود خوبي‌گرفته عكس اتفاقي وقت‌ها بعضي
او حواسم‌روي همه كه مي‌كنم تلاش مي‌گيرم ، همواره را كسي پرتره وقتي
.شود متمركز
پس عكس‌بگيرم ، مي‌خواهم نمي‌شناسمش كه‌خوب هنرپيشه‌اي از كنيد فرض
جديدترين تا مي‌خواهم او از.آورم بدست اطلاعاتي او درباره بايد ابتدا
.ببينم را فيلم‌اش
آن قسمت‌هايي‌از حداقل اما ببينم را تمام‌فيلم داشت نخواهم فرصت قطعا
.مي‌شوم آشنا درفيلم او نقش با و مي‌بينم را
شده يكنواخت و خسته‌كننده ازبازيگران ، عكاسي من براي امروز البته
مهم‌تري‌بپردازم چيزهاي به دوسلدورف در نمايشگاه‌ام در اميدوارم است ،
.اشخاص‌مشهور اين پرتره تا
به‌نمايشگاه را مردم كه همين‌هنرپيشه‌هاست پرتره كه مي‌دانيد اما
.مي‌كشاند
اميدوارم.مي‌كشانند خود به‌طرف را مردم آهن‌ربا مانند آنها البته
چيزهاي سمت به را توجه‌مردم و كنم استفاده واقعيت اين از بتوانم
و موزه‌ها به آنها.علاقه‌مندند عكاسي به آنها اغلب.كنم هم‌جلب ديگري
درقالب را موضوعات از طيف‌وسيعتري مي‌خواهد دلشان و گالري‌هامي‌آيند
خواهم هنرپيشه‌هاعكس مشهورغيراز شخصيت‌هاي از طبيعتا.عكس‌ببينند
.مختلف كارهاي و مناظر واز گرفت
از كه عكسي روي روحي‌اش حالت كه است گفته اودون زماني‌ريچارد
است؟ همين‌طور هم شما براي آيا.مي‌گذارد تاثير مي‌گيرد ديگران
.من از بهتر خيلي حتي است ، خوب بسيار پرتريست يك اودون
اودون آثار پس‌زمينه دارد ، ولي هنري به‌اصول گرايش من پس‌زمينه‌كارهاي
چنين در او و بود مد طراح او پدر.است مد طراحي و مدگرايي براساس
يكي من.است شده شكوفا توانا پرتريست يك به‌صورت و شده بزرگ محيطي
توهم اين دچار حتي بوده‌ام ، واروينگ‌پن سرسخت‌اودون طرفداران از
.هستند بهترين آنها كه بودم شده
مثل را كتابهايشان و مي‌كنم نگاه آنها كار به وقتي حالا اما
در هم ضعف‌هايي ورق‌مي‌زنم ، "Passage"وپاساژ اتوبيوگرافي
.كارشان‌وجوددارد
آثارنگاه اين به وقتي.كرده‌اند كار محدودي خيلي روش‌هاي به آنها
يك هرساله مثل‌پن ، هوشمندي شخص كه‌چگونه مي‌شوم متوجه مي‌كنم ،
و داده صيقل تنها را آن مدام و گرفته دست در را جواهرگران‌قيمت
.است داده قرار ديد ودرمعرض برق‌انداخته
زمينه در را سفيداش سياه پرتره‌هاي همه كه است شده روشن برايم
كارهاي در سپس.است گرفته سفيد زمينه روي را رنگي عكس‌هاي و خاكستري
رنگي و سفيد زمينه در سفيدرا سياه پرتره‌هاي همه كه شدم متوجه اودون
.است داده انجام كارپن‌را عكس درست او.زمينه‌خاكستري در را
تحسيني پرتريست‌هاي‌قابل و بيستم جالبقرن انسانهاي آنها دوي هر
پرتره‌هاي من به‌نظر.بوده يكنواخت يكسان‌و آنها ولي‌سبك بوده‌اند
بيشتر اودون عكس‌هاي.است برخوردار بيشتري روح و عمق از قديمي‌اودون
دلش هميشه او.موزيسين‌ها و هنرپيشه‌ها ;است مشهور شخصيت‌هاي از
به‌جاي مثلا كند وادار را آنها و بدهد اشخاص اين به خاصي فرم مي‌خواست
سادگي است ، هفتاد دهه به مربوط كه عكس‌اش مجموعه دركنند نگاه خاصي
كرده تجربه سي‌سال او كه دريافتم ناگهان.كرد متاثر مرا به‌شدت عكس‌ها
او مثل كه مي‌كردم سعي به‌طرزمايوس‌كننده‌اي و رسيده اينجا به تا
از تا چند.مي‌كند چه كه مي‌داند دقيق چقدر كه شد روشن برايمبشوم
اين درميان شده‌اند ، پنهان اينجا برانگيزش ، تحسين فوق‌العاده پرتره‌هاي
از خيلي و مي‌كرد كار گروهي به‌صورت ديگران با خوب خيلي او.مجموعه‌ها
.است گرفته گروهي به‌صورت را عكس‌هايش بهترين
دارد ادامه
فتوحي مهرزاد
