پنجم ، شماره 1291 ژوئن 1997 ، سال تير 1376 ، 30 دوشنبه 9
|
|
هستند غيرعادي عكسهاي دنبال مجلات ،
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آخر بخش)عكاس واتسون آلبرت با گفتگو
دلسرد مجلات با كار از وارويتRittsريسLeibovitz مثل عكاسهايي
هستيد؟ راضي شما آيا.ميآيند بهنظر
براي كار با فكرميكردم پيش هشتسال.حالانبودم از راضيتر هيچوقت
غيرعادي عكسهاي دنبال مجلاتهميشه.افتاد خواهم مجلاتبهمخاطره
بود شده منتشر تازه Uanity Fairمجلههنري كه زماني مثلا هستند ،
مدرن هنر موزه يا و سانفرانسيسكو موزه يا اپرايسلطنتي از عكسهايي و
ستارههاي و روز مسائل به زود خيلي هم مجله اين اما.ميداد نشان را
.پرداخت سينمايي
در تو اگر.دارد بستگي عكاس هر سبككار به مجلات با كار البته
قطعا كند ، كنترل را شرايط همه ميخواهد كه بگيري قرار مجلهاي مقابل
ميشوند ، دلسرد كارشان از كه عكاساني به بايدشد خواهي دلسرد كار از
بهجاي بايد امروز.كنند عكاسي ديگري مجلههاي براي كه كرد پيشنهاد
هيچ سال بيستوپنج من خود مثلاپرداخت ديگري كارهاي به كردن ، شكايت
وقتي.كردم چاپ را "Cyclops" مجموعه اينكه تا نكردم منتشر كتابي
كتاب بهصورت اگر.كن منتشر كتاب يك نيستند ، مناسب هدفت براي نشريات
موفق هم كار اين در اگر و باش ، نمايشگاه يك دنبال نميشود ، انجام كار
باز اگر.بگذار نمايش معرض در هفته آخر تعطيلات در را عكسهايت نشدي ،
.بده تغيير را ارتباطت وسيله نشدي موفق هم
رسيديد؟ هنر به شد چطور
هنر مدرسهعالي در را تحصيل من.مربوطميشود گذشتهام به ماجرا اين
تحصيل وگرافيك مجسمهسازي نقاشي ، دررشتههاي سال دو و كردم شروع
تحصيل ادامه گرافيك دررشته تخصصي بهصورت سال دو ازآن پس.كردم
من گذشته بههرحال.رفتم لندن عاليفيلمسازي مدرسه به بعد.دادم
بهخوبي هم من عكسهاي در اين و است گرافيك به علاقهام و عشق از حاكي
را ديگران چگونه كه يادگرفتم فيلمسازي عالي مدرسه در.ميرسد بهنظر
.ميشود عكاس شخصيت همان به مربوط موضوع هم باز طبيعتا.كنم كنترل
كني رفتار آدمها با چطور كه ميگيري ياد كمكم تحصيل ، سال چهار بعداز
.نيست درستي رفتار مردم قراردادن بازيچه كه معتقدم و
خطرناك شدن گرفتارنشريات و محتاج يكعكاس براي كه ميرسد نظر به
آيا.كرد قطع مجلات با را كارش ناگهان كلين مثلويليام باشد ، عكاسي
كنيد؟ كاري چنين است ممكن هم شما
اما.بله مايوسشوم ، كارم از و كنم احساسدلسردي اگردارد بستگي
دهم ، انجام را كار عقيدهخودم و نظر با ميتوانم شومكه متوجه اگر
همكار يك الان من مثال براي.نميكشم كنار مجلات با همكاري از هرگز
نشستهاي فرمان پشت تو كه كني احساس كه زماني تا.نشرياتم براي جسور
كه لحظهاي آن از اما.است روبهراه همهچيز ميكني ، هدايت را همهچيز و
خواسته خاصي عكسهاي تو از و ميكشاند سويي به را تو نقليه وسيله
كار ميان بسياري تفاوت حال بههر.بود خواهد خطرناك كار ديگر ميشود ،
بعضي.دارد وجود موزهها و گالريها براي يا و كتاب يا مجله يك براي
چاپ مجله يك در آنچه اما.هستند مناسب موارد اين همه براي گاه عكسها
زده ديوار به و شود قاب نبايد ترديد بدون ميرسد ، جالب بهنظر و ميشود
.باشد مناسب هم كتاب يك در چاپ براي يا و شود