پنجم ، شماره 1292 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 1 سهشنبه 10
|
|
ميآيد؟ بوجود چگونه خانواده در خشونت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
يك بلكه باشد ، داشته علت يك فقط كه نيست بيماري يك خود خودي به خشم
كه ناميدهاند سركشي اسب را خشم فرويد و شكسپير و افلاطون.است فرايند
.است سوار آن بر دليل
و است عاطفي انرژي ميشود مطرح كه موضوعي اولين خشم با ارتباط در
در گرفت ، را شدنش جاري جلوي ميتوان كه است انرژي ثابتي مقدار منظور
خشم.شود جاري بدن سراسر در شدت به سيل همچون ميتواند صورت اين غير
ارتباط يكديگر با شناسي زيست نظر از ناپذيري تفكيك طور به پرخاش و
ليكن.ميشود محسوب عاطفه آن ابراز پرخاش و است عاطفه يك خشم.دارند
غريزي است واكنشي خشم.ميباشند پرخاشگري غريزه چهرههاي آنها هردوي
ابراز جلوي اگر.وآرزوها اهداف به رسيدن از نوميدي و تهديد برابر در
و افسردگي صورت به و ميگردد باز بدن درون به خشم شود ، گرفته خشم
.ميآيد در رخوت و سستي نگراني ، شرم ، گناه ، احساس
سال 1872 به كه) وحيوانات انسان در عواطف ابراز كتاب در داروين
مستلزم و تهديد برابر در ساده است واكنشي خشم:ميگويد(نوشت ميلادي
واقع در.برخيزد خويشتن از دفاع به و شود تحريك جانور كه است آن
مانند فرويد.است كرده تعريف تلافي براي انگيزهاي را خشم داروين
در شناختي زيست نظر از كه است احساسي پرخاشگري:كه بود برآن داروين
بين از و كرد محو را آن نميتوان وجه هيچ به و است شده تثبيت انسان
را پرخاشگري فرويد كه اينجاست در داروين با فرويد تفاوت وليكن برد
و خويشتن از دفاع را آن داروين آنكه حال ميدانست جبار و ويرانگر
اين دهنده نشان خشم بروز اجتماعي ، نظر از.ميدانست محيط با سازگاري
در.نيست جامعه مطابقانتظارات رفتارش كه شده پيدا كسي كه است
زيرا استمتفاوت ، امري خشم با مجادله كه است بهتذكر لازم اينجا
شدت كه است بازي نوعي همچنين و دارد اجتماعيمشخص هدف يك مجادله
تند و درشتخويي و درشتي معني به (Violence) خشونت اما.ندارد را خشم
در را وسيعي طيف خانواده ، در خشونت بنابراين.است كردن خويي
تا خانواده اعضاي از تن چند يا دو بين لفظي مشاجرات از كه برميگيرد
سوال اين اينجا در.است نوسان در قتل حتي و بدني خورد و زد و درگيري
رفتارهايي چنين با خانوادهها از برخي مواقعي در چرا كه ميشود مطرح
همچنين و خشونت تئوريهاي به توجه مستلزم سوال اين به پاسخ !مواجهند؟
.ميپردازيم آنها به مختصر طور به زير در كه است خشونت علل
:پرخاشگري تئوريهاي
خشونت فرويد نظريه در اينتئوري اساس:پرخاشگري غريزه تئوري.10
رفتاري چنين انسانبراي كه است معتقد و ميكند معرفي تمامنشدني را
مطرح انسان در را غريزه دو كلي طور ويبه.است شده برنامهريزي
اين از ليبيدو يا حيات انرژي كه (Eros) زندگي غريزه يكي ميكند ،
كه است پرخاشگري و (Thantos) مرگ غريزه ديگري و ميشود ناشي قسمت
.ميشود ناشي قسمت اين از موربيدو انرژي
و ميكند تلاش انسان حيات ادامه جهت در ليبيدو كه ميكند مطرح فرويد
اين بين كه است معتقد او.انسان حيات به دادن پايان جهت در موربيدو
.دارد وجود ستيز و جنگ دايم طور به غريزه دو
تئوري اين:رويدادهايآزارنده به واكنشي عنوان به پرخاشگري.20
غريزه تئوري برابر در و دارد اجتماعي روانشناسان نظريه در ريشه
عوامل كه ميكند مطرح تئوري اين طرفداران.است گرفته شكل پرخاشگري
دست از و فقدان درد ، محروميت ، همچنين.موثرند پرخاشگري در محيطي
انگيزه و ميشود پرخاشگري انگيزه آمدن بوجود باعث چيزي دادن
.ميشود پرخاشگرانه رفتار آمدن بوجود باعث خود نوبه به نيز پرخاشگري
تئوري اين:شده يادگرفته اجتماعي رفتار عنوان به پرخاشگري30
آموخته رفتار را پرخاشگري كه است اجتماعي رويكرديادگيري جديدترين
.برد نام را ميتوانبندورا تئوري اين پيشگامان از.ميكند معرفي شده
كودكان به را پرخاشگرانهاي فيلمهاي خود ، نظريه اثبات براي بندورا
پرخاشگري كه كودكاني از بيشتر آنها كه كرد مشاهده و داد نشان
كه ميكند مطرح بندورا ضمن در.دارند پرخاشگرانه رفتارهاي نديدهاند ،
از ميشود ، مطرح مختلفي مسايل آن بروز تا پرخاشگري مشاهده لحظه از
نيز و ميشود ابراز آن در پرخاشگرانه رفتار كه راهي يا روش:جمله
و محيطي عوامل و (تنبيه يا ميشود تشويق آيا كه) عمل هر نتيجه
.ميگذارد اثر رفتار بر كه اجتماعي
:(اجتماعي و محيطي تعيينكنندههاي) خشونت خارجي عوامل تئوري40
محيطي بلكهعوامل نميآيد بوجود خلاء در پرخاشگري استكه اين منظور
دسترس در راههاي پرخاشگر فرد و ميآورند بوجود را پرخاشگري اجتماعي و
.ميكند انتخاب پرخاشگري بروز براي را
به افراد مورد در اعمالپرخاشگري يا و محروميت تئوري اين براساس
.ميشود فرد در پرخاشگري آمدن باعثبوجود خود نوبه
ديدگاههاي از كه شدهاند منشعب هم ديگري تئوريهاي فوق ، نظريههاي از
:مثال براي.ميدهند قرار بررسي مورد را پرخاشگري و خشونت مختلف
براي و ميكند تقسيم تيپ بهدو شخصيتي نظر از را افراد آيزنگ:الف.
،B تيپ و Aتيپ: اينكه جمله از ميكند مطرح را كدامخصوصياتي هر
بودن ، كوشا اضطراب ، جديت ، همچون خصوصياتي داراي A تيپ است معتقد و
پرخاشگرتر افراد اينگونه و شوند شناخته دارند دوست و بودن طلب رقابت
عدم طلب ، راحت آرام ، از است عبارت آنها خصوصيات كه هستند B تيپ از
.نبودن عصبي و رنج زود رقابتطلبيو
نوميدي پرخاشگري بسيارمهم علل از كه ميكند مطرح دالرد جان:ب.
زمينه در چه و باشد شناختي مسايل درزمينه نااميدي چه است ،
نظريه و است داده زمينهانجام اين در وسيعي تحقيقات وي.نيازها
.است رسانيده تاييد به را خودش
تا ملايم رنجش از وسيعي داددامنه انجام كه تحقيقي از پس موير:ج.
(آلرژي) راحساسيت آنها همه علت و كرد طبقهبندي را پرخاشگريكامل
در خودش تحقيق در وي كه نماند ناگفته البته.ميداند مخصوص غذاي به
.است كرده مشخص جداگانه طور به را غذا اين فردي هر براي زمينه اين
آلرژي مانند ميگويدتغذيه تغذيه امور كارشناس بلاند جفري:چ.
را سالهاي هفت پسر نمونه براي وي.خوسازد بد را انسان ميتواند
افراد او بر علاوه و ورزيده مبادرت او درمان به خودش كه برد نام
.است كرده درمان روش همين به هم را ديگري
بوستون روانپزشكي روانپزشكانبيمارستان از يكي كه آكس آلبرت:ح.
كه گرفت استنتيجه داده انجام زمينه اين در كه ازتحقيقاتي است
.دارد ارتباط خشم با نورآدرنالين + وآدرنالين ترس با آدرنالين
اول دسته:ميكند دستهتقسيم سه به را خشم علل هال استنلي:خ.
و ننوشتنخودكار يا تلفن خوردن سكه مانند اجسامبيجان و اشياء
رفتار ميگويد توضيح در كه ميبرد نام فكري مسايل را دوم دسته.غيره
ما فكر طرز و ما افكار از منشعب خشم اين و ميكند خشمگين را ما خاصي
خشمگين را ما كه (غرب در) مردان كردن آويزان گوشواره مثلا است
.ميكند
از ناشي خشم از است عبارت ميشود شامل درصدرا بيشترين كه سوم دسته
و حماقت چاپلوسي ، فريبكاري ، ظلم ، :مانند يكديگر با آدميان رفتار
.غيره
بين كه پرسشنامهاي رابراساس تقسيمبندي اين كههال است ذكر به لازم
.است داده انجام توزيعكرده خانوادهها
:رواني بيماريهاي و شخصيت اختلالات.خانواده10 در خشونت علل
كنترل تحت را ديگران وسواسيميخواهند افراد عموما:وسواس -الف.
كه كنند طوررفتار آن ديگران كه دارند تمايل و داشتهباشند خود
.ميشوند خشمگين شديدا صورت اين غير در.دارند دوست اينها
.ميبرند لذت ديگران واذيت آزار از ساديستيك افراد:ساديسم -ب.
ممكن بعضيمواقع در افراد اينگونه بيمارگونه بنابراينرفتارهاي
.گردد منجر مقابل درطرف پرخاشگري ايجاد به كه است
ديگران رفتار خود ، علتسوءظن به پارانوئيد افراد:پارانوئيد -ج
بهخاطر مواقع از بعضي و ميكنند تفسير و منفيتعبير طور به را
.پرخاشگريميزنند به دست تعبيرات همين
ضد رفتارهاي به دست الكليستها موارد پارهاي در:الكليست -چ.
.ميزنند پرخاشگري يا و اجتماعي
شخصيتهاي از اعم بيماريهايرواني ساير:رواني بيماريهاي ساير -ح.
ارگانيك همچنينبيماريهاي و ناپخته تهاجمي ، -اجتماعي ، انفعالي ضد
.ميشوند پرخاشگري باعث بعضيمواقع در صرع مانند
پرخاشگرانه رفتارهاي دربروز زوج يك هوشي بهره:طرفين هوشبهر20
و هوشبهربالا داراي طرفين از يكي اگر مثلا.بسزاييدارد تاثير
طرف از دايم طور به بالاست دارايهوشبهر كه فردي باشد ، پايين ديگري
مرتبه چندين است لازم هركاري انجام براي كه چرا.ميشود مقابلخشمگين
.شود انجام كار آن تا بدهد توضيح
بسزايي نقش پرخاشگرانه شكلگيريرفتارهاي در فرهنگ:فرهنگي نقش30
امريكا مثلادر است خاصي شكل به رفتار اين فرهنگي درهر و دارد
اما است يكديگر طرف به ظروف پرتاب خشمگيني لحظه در پسند مورد رفتار
بعضي در حتي يا و بوده متفاوت شكلهاي به رفتار اين ديگر كشورهاي در
.است ممنوع كلي طور به پرخاشگرانه اعمال مواقع
يكي هميشه كه ميشود باعث موضوع اين.:زوج دو بين طبقاتي فاصله 40ـ
خودش در زيادي خشم مقابل طرف اينكه نتيجتا و بفروشد فخر ديگري بر
.باشد مقابل طرف از انتقام صدد در و كند جمع
فشارهاي آن نتيجه در و بيكاري.:فشارهاياقتصادي و بيكاري 50ـ
كنديا خودكشي يا و ببيند خط آخر در را خود كهفرد ميشود باعث اقتصادي
.دهد بروز خود از پرخاشگرانه رفتارهاي
دارد ادامه