پنجم ، شماره 1292 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 1 سهشنبه 10
|
|
شهيد رفتار و نگاه در عدالت و آزادي
بهشتي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
اجتماعي امور در رييسجمهوري مشاور مهاجري مسيح با گفتوگو
مبتنيبراعتقاد ، بهشتي آيتالله شهيدمظلوم عمل و بينش اساس
نميكنند ، اعتماد مردم به كه كساني بود ، بهمردم احترام و اعتماد
اسلام از ميدانند ، مردم قيم را خود و نيستند قايل احترامي آنان براي
دارد فاصله اساسا تفكري چنين با اسلام روح نبردهاند ، بويي
عدلاسلامي ، حكومت به اسلامي تبديلجمهوري بحث معتقدم بنده
كساني خداينكرده اگر و بشود مطرح كهميتواند است فكري خطرناكترين
انقلاب دفن برسانند ، بهمعني عمل مرحله به را اينموضوع بشوند موفق
سربلند ديگر نظام كهاين جايي تا است اسلامي نظامجمهوري و اسلامي
نخواهدكرد
يك تحقق براي آيا است؟ امكانپذير چگونه ارزشها اشارهحفظ
شويم؟ متوسل وسايلنامقدس به ميتوانيم مقدس هدف
و سخت بسيار را كار آنچه اما است ، آسان بسيار اينباره در شعار و بحث
در اگر است ، عملاجتماعي كوران و بحبوحه ميسازددر پيچيده و دشوار
و جاروجنجال تسليم و شديم ارزشها حفظ به قادر چنينشرايطي
گام ارزشها حفظ راه در آنوقتميتوانيم نشديم ، فضايغوغاسالارانه
انسانها اين از والا نمونهاي بهشتي دكتر مظلومآيتالله شهيد.برداريم
.بودند آورده بهدست سختيها و مبارزات كوران در را خود كهاخلاق بودند
به توجه مردم ، به احترام مخالفين ، با بهشتي شهيد برخورد نحوه
از...و آنان آزاديهاياساسي و مردم حقوق به توجه اسلاميت ، و جمهوريت
.باشد الگو همه براي كهميتواند بود ايشان انساني نمونهمنشهاي
و اسلامي جمهوري روزنامه مسئول مدير مهاجري مسيح با حاضر درگفتوگوي
بررسي مورد خصوصيات ، و ويژگيها اين از برخي بهشتي شهيد ياران از
.ميخوانيم هم با كه است گرفته قرار
مقالات سرويس
ديدگاه اين و ديدگاهيداشتند چه آزادي بهشتيدرباره شهيد:همشهري
مييافت؟ چگونهتبلور مخالفين با دربرخورد
شهيدمظلوم كنم عرض بايد مقدمه شمادر سوال به پاسخ از قبل
تحصيل هم دردانشگاه حال درعين و بود فرزندحوزه بهشتي آيتالله
دانشگاه يا حوزه در اشخاصتنها از برخي مانند بود ، ولي كرده
روز علوم و علميه حوزههاي در فرديصاحبنظر بلكه نياموخته ، تئوري
داراي كه كسي علميه حوزههاي در.بود علميه حوزههاي از خارج در
هم كه كسي يعني منقول ، و معقول جامع وي به اصطلاح در باشد ، جامعيت
نقل و روايي كهمنشا چيزهايي و اعتقادات اصول ، فقه ، مثل نقلي علوم
عقليدارند منشا كه عرفان و منطق و فلسفه مثل عقلي علوم و دارند
مجتهد يك حوزهبراي نظر از كه چيزهايي اينايشان بر علاوه.ميگويند
تدريسدر مشغول كه زماني همان مثلادر ميدانستند ، نداشت دانستنشضرورت
سوال ايشان وقتياز لذا و داشتند تسلط انگليسيهم زبان به بودند ، قم
اسلام ، معرفي براي كه ميگفتند فراگرفتهايد ، را زبان اين چرا كه ميشد
امرارمعاش و درامد كسب براي حتي ايشان داريم ، نياز دنيا روز زبان به
درس انگليسي بودند ، كرده تاسيس خود كه دانش و دين دبيرستان در
كنند كسب غيرديني رشته يك از را خود درامد اينكه براي.ميدادند
در بودند ، مسلط نيز جامعهشناسي و روانشناسي چون روز علوم بر ايشان
نيز را آلماني زبان بعدها گرفتند دكترا فلسفه رشته در دانشگاه
تسلط با و اروپاييها براي آلماني و انگليسي زبان دو به و فراگرفتند
معرفي آنان به را اسلام و ميكردند صحبت اعراب براي عربي زبان به
از مديريت همچنين و نويسندگي و خطابه فن در ايشان.ميكردند
.بودند برخوردار تواناييهايزيادي
بودند معتقد داشتندو اعتقاد اسلام درچارچوب آزادي به بهشتي شهيد
لذادر شود ، نهادينه بايد جامعهايران اعتقادات درچارچوب آزادي
داشتند ، برعهده خبرگانرا مجلس مديريت كهايشان اساسي قانون تدوين
قانون در افكار همان جمعيخبرگان تصميمگيري و باحركت
باب در كوتاهي نگاه اگر متجليشد ، ايران اساسيجمهورياسلامي
براي بالا آزاديهادرحد ميبينيم اساسيبيندازيم قانون در آزاديها
چارچوب داراي آزاديها اين منتها است شده افرادمنظور و جامعه
جمهوري نظام و ديني مباني در و اجتماعي نظم در اخلال عدم مبتنيبر
عليالكفار اشداء:است قرآن دستور همان بينش اين درواقع.است اسلامي
با و كرد برخورد بهشدت بايد اصول براساس دشمنان با بينهم ، رحماء و
لذا و.كنند برخورد بايد بالا مسامحه با يعني باشند ، رحماء دوستان
دافعه و امكان اعلاي حد در جاذبه:ميگفتند امام خط تعريف در ايشان
در موضوع اين به ايشان خود واست امام خط ويژگيهاي از ضرورت ، درحد
به چارچوب اين در داشت امكان كه آنجا تا و ميكردند عمل قانون چارچوب
در ايشان.ميدادند گفتوگو و برخورد امكان ديدگاهي هر با خود مخالفين
فاجعه به منجر كه اوايل 1360 و سال 1359 اواخر در بنيصدر فتنه دوره
مقالات و سخنرانيها در بنيصدر اهانتآميز و تند حملات تحت شد ، تير هفتم
اهانتهاي بنيصدر خصوصي ، جلسات در حتي بودند اسلامي انقلاب روزنامه
و جلسات آن در چه بهشتي آقاي ولي ميكرد بهشتي آقاي به زيادي بسيار
و نبود بنيصدر كه خصوصي جلسات در چه و عمومي سخنرانيهاي در چه
شوراي جلسات جلسات در جمله از) بودند بنيصدر مخالف كه بودند ديگراني
به اهانتي هيچگونه (داشتم حضور خودم كه اسلامي حزبجمهوري مركزي
خلال در را بنيصدر اسم ميخواستند وقتي حتي نميكردند ، بنيصدر
به اهانت از نيز ديگرانرا.بنيصدر آقاي:ميگفتند ببرند صحبتهايشان
چارچوب در و اسلامي اخلاق چارچوب در ايشان لذا.ميكردند نهي وي
حرمت رعايت بود كرده تعيين ديگر قوانين و اساسي قانون كه مقرراتي
رييس دوران آن در بهشتي آقاي.ميكردند را افراد آزادي افرادو
و قانونشكنيبنيصدر و اهانت با زمانيكه بودند ، كشور عالي ديوان
اختيارات از بااستفاده اقدامي هيچگونه مواجهشدند ، او دارودسته
اسفند 1359 واقعه 14 وقتي.ندادند انجام بنيصدر تعقيب خودشانبراي
كه) كشور كل دادستان به شكايتي ايشان افتاد ، اتفاق تهران دانشگاه در
قانوني ازطريق تا نوشتند (بودند اردبيلي موسوي آيتالله زمان آن در
در خود كه است انسان يك آزادانديشي نهايت اين.شود رسيدگي موضوع به
دارد ، قرار جامعه در و مردم در نفوذ و محبوبيت قدرت ، از بالايي حد
را مخالف افراد رعايت حال عين در اوست ، درست در نيز قضايي دستگاه
سيستم طريق خوداز حق جامعه در قانون شدن نهادينه هدف با تا ميكند
.بستاند قضايي
ورامين درسفر ايشان آزادمنشانه شيوههايبرخورد در ديگر نمونه
متشنج را ايشان جلسهسخنراني منافقين از آنجاعدهاي دربود
سوار كنند ، هنگام تمام را ايشانصحبتهايشان ندادند اجازه و كردند
تخممرغ ايشان بهسوي بهشتي ، بر مرگ باشعارهاي ماشين ، بر شدن
زيادي اهانتهاي ايشان وبه كردند پرتاب وگوجهفرنگي گنديده
به ماشين به شدن هنگامسوار سپس و جلسه درخود ايشان اولاكردند
را برخوردي اجازههيچگونه و دادند دستورآرامش خودشان علاقهمندان
دادستان شنيدندكه كردند ، تهرانمراجعت به وقتي ندادند ، ثانيا
آقاي.است كرده فوقالذكردستگير رفتارهاي جرم رابه عدهاي انقلاب ،
به اهانت بهجرم هيچكس كه دادند دستور گرفتندو تماس فورا بهشتي
.بشوند آزاد بايد شدگان بازداشت و ببرد سر به بازداشت در نبايد من ،
ازشيوه بزرگي وپندهاي عبرتها شما بهصحبتهاي باتوجه:همشهري
عادي شرايط در انسان جملهآنكه از.ميتوانيمبگيريم ايشان برخورد
-سياسي بحرانهاي در بلكه نمايد ، برخورد خوب ديگران با نيست مهم
اگر كرده ، كسب كه قدرتي براساس فرد كه مقاطعي آن در درست اجتماعي ،
-انساني اخلاق و كند كنترل را خود عصبانيت مخالفيناش ، با برخورد در
موضعرياستديوان از بهشتي ودقيقاشهيد است مهم رعايتبكند ، را اسلامي
محاكمه پايميز به را بهانهايمخالفين هر به ميتوانستند كه كشور عالي
پيشقدم با ميدهند ترجيح بلكه نميشوند مرتكب را چنيناشتباهي بكشند ،
جامعه در را قانونگرايانه رفتار كشور ، عالي ديوان رييس بهعنوان شدن
در شما نظر ميرود بهشمار بزرگي ميراث خود اين و سازند نهادينه
بهعمل بهشتي شهيد رفتار و بينش از درستي نتيجهگيري چيست؟ اينباره
در خودشان بليغ سخنرانيهاي در بهشتي شهيد كه شرايطي در درست آورديد ،
باش عصباني ما از امريكا كه ميگفتند امريكا به خطاب و 60 ، سالهاي 59
به خطاب قرآن در متعال خداوند كه مطلبي همان !بمير عصبانيت اين از و
سخنراني در حال همان در غيظكم ، به موتوا قل:ميفرمايند اكرم پيامبر
نهايت در كنند ، برخورد داخل در خود مخالفين با بود بنا وقتي ديگري
امور پيشرفت براي حتي.ميكردند برخورد نصيحت و صميميت محبت ، آرامش ،
تهرانپس امام مسجد در مثلاايشان ميشدند پيشقدم سكوت به اقدام در
يابد لفظيخاتمه مشاجرات بود اين كهنظرشان (ره)امام سخنان از
درمقابل من بعدموضع به لحظه اين از كه وگفتند كردند صحبت
سكوت (بودند چتربنيصدر زير كه جبههاي يعني)داخلي مخالفين
رعايت را سكوت همين كردند توصيه دوستانشان همه به و است الهامبخش
نتيجهاي همين دقيقا بگذاريد ، يكديگر كنار را برخورد دو اين بكنند ،
اين بر جملاتشان از يكي در ايشان.ميآيد بهدست بود شما سوال در كه
تاكيد (ره)امام و مردم و مخالفين برابر در خود صداقت با همراه موضع
ايشان لذااست اخلاق يك بلكه نيست ، تاكتيك يك صداقت:گفتند و كردند
ديگر بهعبارت.ميكردند عمل و داشتند اعتقاد اصل يك بهعنوان صداقت به
برابر در ايشان شهادت فرمودند(ره)امام كه مظلوميت اوج در ايشان
ميخواستند وقتي و بودند وفادار اصول به نيست ، چيزي ايشان مظلوميت
بكنند ، آنان اهانتهاي درمقابل برخوردي يا اظهارنظري ديگران به نسبت
در را افراد آزادي حدود و ميكردند برخورد اخلاق و سعهصدر با
.ميكردند رعايت اظهارنظر ،
سخنرانيهايشان از يكي در شهيدبهشتي انقلاب ابتداي در:همشهري
شمال كشيهاي خيابان و شهر كشيهايجنوب خيابان كه بودند كرده عنوان
طرف از اظهارنظر اين داشتهباشند ، يكديگر با تفاوتي نبايد شهر
آنچه از گستردهتر بسيار را عدالت بحث كه است آن از حكايت بهشتي شهيد
مطرح ميكنند ، مشاهده اقتصادي عدالت يا قضايي عدالت در صرفا برخي
چيست؟ باره اين در شما نظر ميكردند
بودند معتقد ايشان داشتند ، زيبايي عدالتتعريف از بهشتي شهيد مرحوم
عدالت بودند معتقد ايشان ديگر عبارت به باشد ، جامع بايد عدالت كه
نيستند ، كافي تنهايي به يك هر اجتماعي عدالت حتي يا سياسي اقتصادي ،
بايد باشيم ، داشته جامعه در كامل نحو به را عدالت بخواهيم ما اگر
موضوع با تعريف اين با اگر.باشد اخلاقي عدالت علاوه به فوق موارد همه
ما چشم پيش عدالت به مربوط مسايل از وسيعي افق مواجهشويم ، عدالت
جلوه ايشان عملي زندگي زمينههاي تمام در مسئله اين.ميشود نمايان
عدالت از اقتصادي عدالت هيچگاه بهشتي شهيد بينش در البته.داشت
تبليغات به همه از زودتر كه افرادي بود اين تصور نبود ، جدا اخلاقي
اولين كه حالي در بودند ، منافقين كردند اقدام بهشتي شهيد عليه منفي
علت بودند ، سرمايهداران كردند ايشان شخصيت ترور به شروع كه دشمناني
اقتصادي عدالت اجراي به شديدي پايبندي ايشان كه بود اين در نيز
قطعا ندارد ، اقتصادي عدالت به پايبندي كه كسي بودند معتقد و داشتند
سياسي عدالت صورت اين در است ، اساسي مشكلات دچار اخلاقي عدالت بخش در
شوراي در ايشان لذا.ميآيد اخلاقي عدالت دنبال به اجتماعي عدالت و
كار و كردند پيگيري را صنايع كردن ملي كه بودند كساني راس در انقلاب ،
و شدند جدا ايشان از بخش همين در سرمايهداران و بود ايشان با اصلي
حفظ را خود بادآورده ثروتهاي بتوانند تا گرفتند قرار ايشان مقابل در
جلسات در بهشتي شهيد كه بود نهفته موضوع اين در امر اين علت.كنند
شما ميگفتند آنان به داشتند پولدارها و سرمايهداران با كه مشتركي
عرضه اسلامي نظام به را خود ثروتهاي كه باشيد كساني اولين از بايد
بررسي اسلامي نظام سپس است ، اينقدر ما سرمايه كه كنيد اعلام و ميكنند
بگيرد شما از شده ، شما نصيب نامشروع راه از كه را چيزهايي آن ميكند ،
زياد اگر نيز حلال مال آن از كند ، واگذار شما به است حلال آنچه و
آن شدن طبقاتي از جلوگيري و جامعه تعديل و فقرا به كمك براي داريد
به سرمايهها اين كمك به بتواند دولت تا بدهيد قرار دولت اختيار در
ميآيد ، شما سراغ به اسلامي دولت نكنيد ، اگر وبرسد فقير افراد فرياد
در.ميكند تقسيم فقير افراد ميان در و مصادره را شما غيرحلال مالهاي
تنهايي به اخلاقي توصيه با كه ميگفتند صراحت به ايشان بحث همين
نظام كمك به است لازم بلكه.بكنيم پياده را دين احكام نميتوانيم
افرادي سراغ به قانون اعمال در قاطعيت با و قانون اهرم با اجتماعي ،
علاوه.كنيم ثروت تعديل و برويم نميروند ، مقررات و قوانين بار زير كه
بايد حتما ميشود عايدشان كار از كه سودي كارگيري به در حتي اين بر
كه اندازهاي به حلال سود از ايشان تعريف.باشد شده آن در حدود رعايت
سود آن از اگربيشتر.بود بشود ، تامين سرمايه متوسطصاحب زندگي
همين به است بهدولت متعلق و نيست او مال و حراماست مازاد ببرد ،
مطرح بهشتي عليهآقاي را سوء تبليغات كه اوليننيروهايي دليل
شهادت از كه بودند كساني اولين همانها و سرمايهدارانبودند كردند
چپاول ادامه براي مانع بزرگترين را ايشان چون.شدند خوشحال ايشان
.ميدانستند مردم اموال
دارد ادامه