پنجم ، شماره 1292 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 1 سهشنبه 10
|
|
بساط تابستان بهانه به روزسخني يادداشت
فراغت ذوباوقات و بقالخرزويل
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ميشناسند ، باشند خوانده ناصرخسرو سفرنامه كه كساني را خرزويل بقال
و ناصرخسرو كه زماني برميگردد ، ( ه 438) پيش سال هزار به داستانش
آنها كه است اين داستان خلاصه ميگذشتهاند ، قزوين خرزويل ده از برادرش
:ميگويد كسي ميگيرند ، را ده بقال سراغ
.منم بقال ميخواهي؟ چه -
:ميگويد ناصرخسرو برادر
.گذر بر و كهغريبيم شايد ، را ما باشد ، هرچه -
:ميگويد بقال
!ندارم هيچ -
بقال ميگفتند ميكرده ادعا ايننوع از كس هر هركجا آن از بعد
براي فوقبرنامه برنامهريزي اين با.حكايتماست حالا.است خرزويل
تابستاني گرماي فراغتشاندر اوقات طلاي است كهقرار نو نسل تابستان
خرزويل ، بقال بساط است شده ما فوقبرنامه و برنامه بساط شود ، ذوب
نظر از مشابهتي اندك و ادعا اندازه نظر از تفاوتي اندك با البته
.موجود جنس
و در رنگارنگبر پلاكاردهاي و روزهايپارچهها تابستان ، اول روزهاي
نوباوههايشان نامنويسي به را ملت نوعي به كدام هر كه است شهر ديوار
فحواي در تاملي اندك تنها.ميكنند دعوت فوقبرنامه آموزشي كلاسهاي در
البته.ميسازد متبادر ذهن به را اساسي و مهم نكته چند پلاكاردها اين
فرهنگي فعاليت نام به مغشوش مسئلهاي طرح از گوشههايي نكات ، اين همه
فعاليتهاي تشبيه اگر.پرداخت خواهيم بدان ديگر مجال در كه است
چندان خرزويل بقال بساط با نو نسل براي شده طرحريزي فوقبرنامه
بگوييم ، تعارف و بيمجامله اول نكته عنوان به بايد نباشد ، معالفارق
كه رنگارنگ روح و گرايش و ذائقه همه بااين كه يعني.نيست جور ما جنس
كلاسها از نوع بااين نميتوان وجه هيچ به ميشود مشاهده نو نسل ميان در
.ربود را مخاطب دل
يا جوان كه است اين نسل اين اوقاتفراغت اشباع معناي آيا براستي
درهم كلاس سر امروز است ، داده را خود درسي امتحان ديروز كه نوجواني
...و زبان آموزش براي بنشيند ديگري ريخته
بيش مبحثهستيم ، خلط دچار برنامه تعريففوق در ما كه ميشود معلوم
فيالواقع روزها ، اين در شده اعلام كلاسهايآموزشي درصد از 80
بدان آموزشي مستقيم برنامههاي اثناي در ميبايست كه است سرفصلهايي
.شود پرداخته
است فرحبخشيمخاطب با آن برنامهتوامانسازي فوق فعاليت ركن نخستين
چه دولتي و رسمي اجراچه و تصميمگيري مراجع ازسوي متاسفانه كه
نيز مجريان و مسئولان از دسته آن.ميشود توجه كمتر بدان خصوصي و آزاد
;خرزويلميدهند بقال پاسخ مشابه اندپاسخي واقف مسئله عمق به كه
.(نداريم امكانات)
صورت استفادهبهينه نيز اندك همينامكانات از آنكه دوم نكته
وجود امكانات مورد در تصميمگيري براي متمركزي مرجع كه چرا نميگيرد ،
و دبيرستانيها تا پايين سني گروههاي از نو نسل كه است اين.ندارد
سررفته حوصلههاي با كلنجار و كسالت به تابستان هرم در دانشگاهيها
مبدل زيانآور زغال به شكوفايي شمش جاي به آنها اوقات طلاي و ميگرايند
.ميشود
قدم نسل اين براي كه ادعاكردهايم ابزار كدام با ما براستي
تكرارنصيحتهاي ملغمه كه رسانهها تلويزيونو و راديو.برداشتهايم
برنامه چند خريدار چشم با است كافي.هستند شدهبزرگترها كامپيوتري
آشكار ادعا اين اثبات تا كنيم دنبال رسانهها در را نسل اين ويژه
.شود
باحجم را فرهنگي مراكز و تئاترها ، سينماها برنامه حجم است كافي
با ما فعاليتفرهنگي بساط شباهت درصد كنيمتا مقايسه نو نسل نياز
.شود روشن خرزويل بقال
كه را امورفرهنگي كارگزاران و ازمسئولان گروهي توجه و تلاش البته
ميكنند و كرده راهتكاپو اين در روز و شب عطشخدمت ، و دل سوز با
و نظام مجموعه كل با سخنما روي نميگيريم ناديده هيچوجه به را
فوق فعاليتهاي مجموعه بويژه و فرهنگي فعاليت مسئله كه است ملت
.نميآورند درنظر را نوباوه نسل برنامه
و امكانپذيراست بخشنامه و شعار نهبا مسئله اين حل آنكه كلام حاصل
شيوع نيازمند اول درجه در مسئله اين حل.وارقام آمار اعلام با نه
در و فرهنگي فعاليت اهميتدادنبه براي اصولي ديدگاه و نگرش يك
نگرشامكانپذير آن رساندن بروز ظهورو منصه به براي ملي عزم درجهدوم
.است
خودكرده ، آن از را جهان مسئولان رهبرانو فرهنگيترين كه كشوري در
.نيست بعيد چندان معضلي چنين حل