پنجم ، شماره 1294 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 3 پنجشنبه 12
|
|
تاريكي در لبخندي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ايكس مالكوم فيلم بر يادداشتي
است سياسي باشدفيلمي ديني و مذهبي آنكهفيلمي از پيش ايكس مالكوم
بيانيهايسياسي به ومستقيماش صريح موضعگيري با نگاهاول در و
پاياني سكانس چند از قبل تا حتي و است شده مانند نژادي برتري عليه
كه است آن واقعيت اما ميرود ، پيش شعارزدگي تيغ لبه روي فيلم گويي
عملا كل داناي حذف با هوشمندانه بهنحوي (فيلم كارگردان) اسپايكلي
بيطرفي اين لحظاتي معدود در هرچند) واميگذارد تماشاگر به را قضاوت
.ميكند ميبيندبسنده ضروري آنچه نمايش به تنها و (ميدهد ازدست نيز را
احساسات برمبناي اثر ساختاردروني و روايتي فرم انتخاب لحاظ بههمين
داشتهصورت وجود واقعي مالكوم درزندگي كه صراحتي خصوصا و وتنشها
.شعارگونه براساسديدگاههاي نه پذيرفته
پيرامونياش ازشرايط آمده تنگ به سياهپوستيمسلمان ، ايكس مالكوم
عليه مبارزه و سياهانامريكا ميان همبستگي و دراتحاد سعي
قاطعاش اشارههاي با همراه جامعهسفيدپوست به نگاهاو.سفيدپوستاندارد
متحد براي او تلاشهاي از بارزي جلوه امريكا سياهان بودن آفريقايي به
قرار سفيدپوستان يوغ زير در سالها كه است شدگاني استثمار كردن
يا شخصيت اين از مصور زندگينامهاي از فراتر فيلم اما.داشتهاند
.است ضدارزش يك نفي در بيانيهاي حتي يا و صرف واقعگرايي
و پياپي ميگذاردتحولات انگشت آن فيلمبرروي كه نكتهاي مهمترين
سعي او جواني در:رخميدهد مالكوم در هرچندگاه استكه مداومي
فاصله بودنش سياه موقعيت از لباس و مو آرايش و نام تغيير با ميكند
زندان به نيز بعد اندكي و ميپيوندد تبهكاري دستههاي به سپس بگيرد ،
سياسي ، و مذهبي وسيع مطالعات و اسلام پذيرفتن با زندان در.ميافتد
و قوي بيان جهت به زندان از آزادي از پس.ميدهد رخ او در انقلابي
از اختلافات بهعلت بعد چندي اما ميشود اسلام جمعيتامت سخنگوي موثرش
.مييابد دست خودش اصلي شخصيت به شده جدا هم گروه اين
نشاندهنده ميافتد اتفاق او زندگي درطول كه تحولاتي و عظيم چرخش اين
ضرب به كه جايي از و شده جامعه وارد او كه جايي از است عظيمي چالش
با دگرگونيها اين كه جالباست و درميآيد پاي از گلولههايمتعدد
پراكنده كمي فيلم است ممكن جهت وبههمين شده تلفيق نيز فيلم نوعبيان
.نمينمايد يكسان و استوار چندان كه مالكوم همچونشخصيت برسد بهنظر
اين از تلخ.ميرسد قتل به تلخ و فجيع شكلي به مالكوم فيلم پايان در
با مبارزه سر بر عمريرا كه) سفيدپوستان نهبهوسيله او كه جهت
در فيلم.ميشود سياهپوستكشته چند دست به بلكه (بود نهاده آنها
و بيان اودر شجاعت و جسارت و تكافتادگيمالكوم و تنهايي بر اغلباوقات
زمره در را ميتوانآن دليل بههمين.دارد بيعدالتيهاتاكيد با مواجهه
و) انتها در فيلم هرچندقهرمان.داد قرار فيلمهايقهرمانپرداز
به نگاهاش نوع نمايش در امااسپايكلي نميرسد پيروزي به (برخلافمعمول
اسطوره يك مالكوم از او كه چرا ميشود ، موفق مذهبي -سياسي شخصيت اين
.هست و بوده اسطوره يك مالكوم كه ميدهد نشان تنها نميسازد ،
شريف شهرام