پنجم ، شماره 1296 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 6 يكشنبه 15
|
|
را خود فراغت اوقات چگونه جوانان
بگذرانند؟
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
افزايش.دانسته‌اند فراغت تجلي‌تمدن با مصادف را جديد جامعه
ازدواج ، سن افزايش و كار بازار به انسان ورود ديررسي تحصيل ، سال‌هاي
مي‌شود خوانده جواني كه است آورده پديد انسان زندگي در را خاصي دوران
مردم عموم زبانزد جمله‌وقت‌طلاست ما درفرهنگ اينكه با:اشاره
عمر و وقت ديده ، همين زيان سرمايه‌هاي يكي‌از متاسفانه اما است ،
از خاصي دوران در بالقوه‌اي هراستعداد اينكه به توجه بااست
يا كودكي در بيشتر يادگيري‌ها و پذيرش‌ها از بعضي و گشته شكوفا زندگي
شدن تلف و فرصت رفتن دست از كه مي‌يابيم در است ، امكان‌پذير نوجواني
.بردارد در را اجتماعي و فردي جبران‌ناپذير زيان‌هاي چه وقت
در كه اصطلاحي و وفراغت كلمه‌اوقات ومفهوم معنا به توجه و دقت
و وسيع بحث كارمي‌رود ، به فراغت صورت‌اوقات به كلمه دو اين تركيب
واقعيت و انسان وزندگي حيات در لذازمان.مي‌كند ايجاب را اساسي
مورد شايد و بايد كه طور آن اجتماعي و فردي آرمان‌هاي پيشبرد در آن
.است نگرفته قرار عموم توجه
چگونه او كه دارد اين‌امر به بستگي پيش بيش‌از امروزي جوان آينده
استفاده باقي‌مي‌ماند ، برايش موظف كناركار در كه آزادي ازوقت
يك از افتاده پا پيش و سطحي تفريحات بين مي‌تواند اوقات اينميكند
اينكه يا ;برود هدر بيهودگي به ديگر طرف از بي‌حوصلگي و خستگي و طرف
.شود دروني حيات تجديد و نشاط منبع يك به تبديل و رود كار به خلاقانه
براي آن ضرورت و فراغت اوقات مختلف جنبه‌هاي به مي‌آيد پي در كه مطلبي
.است پرداخته جوانان
اقتصادي ، فردي ، اجتماعي ، ضرورت يك جوانان‌جامعه به معقول توجه
.است فرهنگي سياسي‌و
حاكم ضوابط و آن سلامت‌بنياد و جامعه نيروي است ، چون اجتماعي ضرورت
خود ملت فرهنگ بايد آنان.است جوانان وجود مستلزم نهادهايش و آن بر
.بخشند تكامل و داده گسترش را آن مثبت و سالم جنبه‌هاي و كنند حفظ را
بدون جانبه ، وهمه سريع اقتصادي رشد است ، زيرا اقتصادي ضرورت
لازم ومهارت علم از برخوردار و آزموده انساني نيروي مستلزم ترديد
.است
اقتصادي ، مبارزه‌سياسي ، كه عصري چون‌در است ، سياسي ضرورت
سياسي افكار فلسفه‌هاو و است حاكم برآن فرهنگي و ايدئولوژيك
يكديگر با و مي‌كنند تلاش مردم در ونفوذ تاثير براي گوناگون‌پيوسته
باشد گونه‌اي به بايد جوانان و نوجوانان تربيت برمي‌خيزند ، مبارزه به
چگونه باشند؟ مي‌توانند چه دارند؟ چه كيستند؟ كه دريابند آنان كه
ايدئولوژي‌هاي و فرهنگ‌ها هجوم مقابل در چگونه كنند؟ خويشتن‌سازي بايد
...و كنند؟ مقاومت استعماري
بايد جوانان و براي‌نوجوانان هرگونه‌برنامه‌ريزي در بنابراين
پايه‌هاي قرارداد1ـ توجه مورد را عمومي‌زير مبناي و پايه‌ها
ياجامعه‌شناختي 3ـ اجتماعي روان‌شناختي 2ـپايه‌هاي رواني‌يا
.ديني پايه‌هاي
نيز نوجوانان جوانان‌و اجتماعي تكامل رشدو زمينه در موثر عوامل
.گروه‌همگنان و اجتماعي ـ وضع‌اقتصادي خانواده ، :عبارتنداز
در دولتي خاص‌دستگاه‌هاي مسئوليت و جهان‌امروز در دولت‌ها فعاليت
اوقات خاص سياسي بعد نشان‌دهنده آزاد ، اوقات در فرد امكانات گسترش
اركان ساير با فراغت پديده رابطه نيز جهت اين از.بود خواهد فراغت
.مي‌شود ملاحظه اجتماعي
افزايش.فراغت‌دانسته‌اند باتجلي‌تمدن مصادف را جديد جامعه
ازدواج ، سن افزايش و كار بازار به انسان ورود ديررسي تحصيل ، سال‌هاي
خوانده جواني كه است آورده پديد انسان‌ها زندگي در را خاصي دوران
.نمي‌نهد قدم بزرگسالي به مستقيما كودكي از جديد انسان ديگر.مي‌شود
كمي يا فقدان با كه مي‌يابد تجلي او زندگي در چند سال‌هايي بلكه
.مي‌يابد بزرگ سهمي فراغت آن‌اوقات در و است مترادف مسئوليت
خوبي‌ها ، جوان ، دنياي دنياي كه است مهم‌اين مساله ميان اين در
است رازهاي‌ناپيدايي و رمز ودنياي سربرآورده شادي‌ها ، خلاقيت‌هاي
بدون و جوان دنياي درست شناخت بدون.داد آن به منطقي پاسخي بايد كه
و دوخت چشم نسل اين شكوفايي به نمي‌توان آنان پاگير و دست مشكلات حل
جبران‌ناپذيري عواقب آمده ، دست به فرصت اين از چشم‌پوشي و تاخير حتي
.ساخت خواهد كشور آينده و ملي سرمايه‌هاي نصيب را
مفهوم‌فراغت و تعاريف
لاتيني ريشه واز مصدر اسم به شده قديمي‌مبدل مصدر "Leisir"..
برابر در فراغت.است شده گرفته معناي‌مجازبودن به "Licerc"
اجتماعي ، حيات مجموعه به توجه بدون آن تعريف ليكن مي‌گيرد ، كارقرار
.نيست ممكن مسلط فرهنگي -اجتماعي مدل‌هاي زندگي ، شيوه فنون ، سطح
شيوه‌هاي اقتصادي ، سازمان توليد ، كلي اشكال بين نزديك رابطه‌اي همچنين
.دارد وجود فراغت اوقات گذران كيفيت و مدت و درآمدها عادلانه توزيع
دارد ادامه
