پنجم ، شماره 1297 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 7 دوشنبه 16
|
| |||||
مغزي بيماري‌فلج موضعي درمان
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
بود ، شده شيميايي‌ساخته جنگهاي در منظوراستفاده به كه سم‌كشنده يك
مغزي نوعي‌فلج كه‌به كودكاني درمان براي درانگليس اخيرا
.است كاررفته به هستند ، مبتلا (CerebralPalsy)
سم از چايخوري قاشق يك سي ، معمولابي.بي تلويزيون گزارش به
جانبي عوارض از يكي اما.بكشد را نفر يكصدهزار مي‌تواند باتيولاينين
اثر همين كه دريافته‌اند پزشكان.ماهيچه‌هاست كردن ضعيف سم ، اين
مغزي ازفلج كه عضلات‌بيماراني راحت‌سازي و شل‌كردن براي مي‌تواند
.رود كار به مي‌برند ، رنج(CP)
يك‌بيماري اين.مبتلاست (CP) به شده ، يكي متولد كودك هر 400 از
اين از برخي.مي‌كند ايجاد اختلال پا و حركت‌دست در كه است عصبي
آنان بيشتر آنان همه نه اما دارند ، هم يادگرفتن اشكال كودكان ،
غيرقابل سفت‌و ماهيچه‌هايشان اما حركت‌مي‌كنند ، كمي ساله گريگ 5 مانند
يا فيزيوتراپي ساعتها به نياز چنينبيمارانيميشود انعطاف
.دارند تمرينهاي‌توان‌بخشي
(Leeds) درليدز كودكان بهبود و توان‌بخشي ناحيه‌اي درمركز پزشكان
دلگرم نتايج كشنده‌باتيولاينين سم پايه‌اي تركيب با دارويي مي‌گويند
عضلاتي راحت‌سازي و كردن شل سم ، اين اثرات از يكياست داشته كننده‌اي
.بوده‌اند سفت خيلي كردن ، كار براي پيشتر كه است
يك.مي‌شود انجام صدمه‌ديده محل داروبه مستقيم تزريق با كار اين
كارمي‌بريم ، به تزريق براي كه ميزان‌دارويي:مي‌گويد كارشناس
مسموم آغازنشانه‌هاي سبب كه است مقداري كمتراز مرتبه صد چندين
استفاده شده كنترل شرايط تحت را آن ما ، ضمن در.مي‌شود غذايي شدن
.مي‌شود تزريق عضله داخل به وريدي تزريق‌داخل جاي به يعني مي‌كنيم ،
بيماري تاثير تحت ماهيچه‌هاي گروه يا ماهيچه به را دارو همچنين ،
.مي‌كنيم تزريق
درمان تحت كه بود كودكاني نخستين از يكي ساله كاپيتانوي 9 فرانچسكا
پيش.كرد شركت درمان دوره‌هاي اولين در و گرفت ، قرار سم‌باتيولاينين
استفاده معلولين ويژه پاها ، ساق فلزي نگهدارنده‌هاي از وي درمان ، از
قرار زمين روي تخت و صاف طور به را كف‌پاهايش نمي‌توانست زيرا مي‌كرد ،
.دهد
وقتي زيراپيش‌تر دارم بهتري احساس اين‌تزريق از پس من:مي‌گويد وي
را پاهايش اوه ، :دوستانم‌مي‌گفتند مي‌گذاشتم روي‌زمين را پاهايم
حرفها اين ديگر حالا اماسفتميشدند خيلي عضلاتم زيرانگاهكنيد
نمي‌توانستم كه هستم سابق از خوشحالتر حالا من اين بنابر.نمي‌زنند را
.بگذارم زمين را پاهايم
تزريق‌باتيولاينين ، با كه مي‌كنم من‌فكر:مي‌گويد مادرفرانچسكا
او.دهد انجام نمي‌توانست ، پيشتر كه را خيلي‌كارها مي‌تواند وي
اسكيت تخته از مي‌تواند شود ، سوار اسكيت كند ، دوچرخه‌سواري مي‌تواند
او در قبلا كه هم عضلاني تنش‌هاي و دارد بهتري تعادل كند ، استفاده
.ندارد وجود ديگر بود ،
معلولان با كه است انگليس خيريه بزرگترين‌سازمان (SCOPE)اسكوپ
يا مغزي مبتلابه‌فلج بيماران روي حاضر ، حال آنها ، در كارميكند كار
اما آمده‌اند ، به‌هيجان كشف اين خاطر به آنان گرچه ، .است (CP)
.است محتاطانه خوشبيني‌آنان
دارو اين درازمدت اثرات و عوارض هيچكس:مي‌گويد سازمان اين مقام يك
درازمدت در احتمالا.است سم يك دارو اين بالاخره زيرا نمي‌داند ، را
از بخشي كردن فلج دارو اين طرزكار نيز و.آمد خواهد پيش مساله‌اي
.كند نمو و رشد يا بيايد كش نمي‌تواند عضله اين بنابر.است عضلات
به بار يك ماه هر 6 كه سم اين درازمدت اثر نمي‌داند كس هيچ اين بنابر
چيست؟ مي‌شود ، تزريق دائم و ثابت طور
برخي براي اما.نيست معجزه‌آسا يك‌درمان اين كه دارند تاكيد پزشكان
هنر در مهارت حال‌كسب در فرانچسكا.است بوده كارساز درمان خانواده‌ها
قدرتش از درمان از تاپيش كه است چيزي اين و دوچرخه‌سواري‌است
.خارج‌بود
خارجي رسانه‌هاي واحد
