پنجم ، شماره 1299 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 9 چهارشنبه 18
|
|
قانونمند جامعه ضرورتهاي از آزادي تامين
است
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(بخش آخرين) شود اجرا كه است خوب وقتي قانون
درچارچوب مردم ، منتخب جمهوري برنامههايرئيس به رايدهندگان
ميباشند قانونمند جامعهاي خواستار مدني جامعه
قانونمندي و آزادي
و مردم منتخب جمهوري رئيس خاتمي حجتالاسلاموالمسلمين برنامههاي در
قانونمندي و قانون به موثر رويكرد مدني ، جامعه چارچوب در
هفتمينانتخابات جريان در ميليوننفررايدهنده دارد200 ويژهاي جايگاه
به را جامعه بيشترقانونمندي چه هر تحقق اسلاميايران ، جمهوري رياست
جامعه دريك است بديهي.كردهاند خودمطرح اساسي خواستهاي از عنوانيكي
شنود و گفت و قلم و بيان آزادي اجتماعي ، و آزاديهايفردي قانونمند ،
تهديد مورد مختلف طرق به مردم حقوق قبيل اين و ميشود شمرده محترم
نميشود ، داده لازم بهاي قانونمندي به كه جوامعي در.نميگيرد قرار
جدي موانع صورت به حكومت ، رسمي عملكرد و رفتار از خارج فشار گروههاي
دامنه ميكنند سعي مرور به و ميگيرند قرار قانوني آزاديهاي راه سر بر
سوي از قانوني اصول شدن معطل كه سازند محدود آنجا تا را قانون اجراي
كه ، حالي در.درآيد روزمره عادات صورت به و شده پذيرفته مردم
يك به دستيابي براي كه ميگويند اجتماعي ، معروف كارشناسان و متفكران
برخوردار آن تبعات از مساوي حقوق با مردم همه كه قانونمند جامعه
ديگران بر آنان سلطهجويي موجب افراد ثروت و قدرت ميزان و باشند
اجتماعي عادت يك صورت به مرور به قانونپذيري كه است لازم نشود ،
جمهوري ، رياست انتخابات دوره هفتمين برگزاري از بعد و اكنون.درآيد
رئيس سوي از شده ارائه برنامههاي قالب مردمدر اساسي خواستهاي از يكي
اين بخشنخست در.است جامعه قانونمندي و قانون اجراي جمهوريمنتخب ،
نظرات از بخشي شود كهاجرا است خوب وقتي قانون عنوان تحت كه گزارش
بخشپاياني گزارش ، ادامه در.راخوانديد كارشناسان و مردم وپيشنهادهاي
.ميخوانيم را گفتوگوها اين
بررسي:ميگويد زمينه اين در مسائلاجتماعي در محقق شيوايي ، پروين
تغيير باعث نميتواند قانون نوشتن تنها كه ميدهد نشان تاريخي شواهد
بلكه.شود نظر مورد قوانين اجراي و جامعه فرهنگي -اجتماعي مناسبات
زمينههاي موازي حركتهاي صورت به بايد جديد قوانين تدوين با
قانونو بين واقع در تا آيد جامعهفراهم اصلي نهادهاي در فرهنگيلازم
اجراي و شود ايجاد تنگاتنگ و نزديكيهايمناسب اجتماعي عادات و عرف
عمق از جدا صورتپوستهاي به و ظاهري و تحميلي مسالهاي صرفا قانون
و آموزش نظام در بايد موازي حركتهاي اين عبارتي به.نباشد جامعه
،(...و سينما مطبوعات ، تلويزيون ، راديو ، ) جمعي ارتباط وسايل پرورش ،
.گيرد قرار جدي توجه مورد اصولي برنامهريزيهاي با
:ميافزايد وي
نشده نهادينه ما جامعه در فرهنگآپارتماننشيني مثلا چرا واقع به
را تحولي و تغيير هر مجازاست ميكند فكر آپارتماني صاحب هر چرا.است
رامياندازد كلنگ راحتي به و كند ميتواندايجاد آپارتمانش در كهبخواهد
ديواري فكرميكندچهار زيرا.ديوار كاشيهاي كفو موزائيكهاي جان به
نشان اينمساله.نيست جايز تفكري اصلاچنين كه حالي در واختياري است
دست به دست خيلينهادها بايد فرهنگ يك و فكر تغييريك براي كه ميدهد
بههر كه كساني مجازات براي اينزمينه در مناسب قانون تدوين.بدهند هم
نياز بدون قانون قاطع اجراي و ميكنند همسايههاايجاد براي مزاحمت نحو
رسانهها ، در مربوط مسايل طرح و پارتيبازي و دوندگي هيچگونه به
در مسايل اين بيان حتي و گوناگون صور به مطبوعات و تلويزيون راديو ،
زمينه غيره ، و راديويي ، تلويزيوني مختلف گفتوشنودهاي و درسي كتابهاي
.فراهمميآيد فرهنگ اين برايشكلگيري
در ويبريم پايان به روسو نظراتژانژاك با را سخن نيست بد اما
قانونگذاري گونهسيستم هر هدف كه است اجتماعي ، معتقد قرارداد كتاب
.برابري و آزادي:ميشود محدود موضوعاساسي دو به
اساساحالت و مدني آزادي توضيح هيجدهم ، در قرن متفكر و فيلسوف
:مينويسد مدني
بسيار ميشود ، تغييرات مدني حالت طبيعيوارد حالت از انسان وقتي
غريزه جايگزين عدالت او رفتار در.ميگيرد انجام او ملاحظهايدر قابل
انسانكه و...ميشود اخلاقي تابعقوانين سابق برخلاف او اعمال ميگرددو
رفتار اصولديگري طبق ميشود مجبور توجهميكرد ، بهخود فقط زمان آن تا
.مشورتنمايد خود عقل با تمايلاتش پيروياز از قبل و كند
نامحدود حق و طبيعي آزادي اجتماعي قرارداد قبول با انسان عبارتي به
ميدهد دست از برميآيد ، دستش از و ميخواهد كه چه هر تصرف براي را خود
تحصيل دارد ، تصرف در كه را آنچه مالكيت حق و مدني آزادي عوض در اما
است لازمندهد رخ اشتباهي مبادلات اين مورد در آنكه براي.مينمايد
كه مدني آزادي از است فرد هر قواي به محدود فقط كه طبيعي آزادي
قدرت اثر كه تصرف وعمل شود داده تميز ميباشد ، عمومي اراده به محدود
است ، اسنادصحيح اساس بر كه مالكيت با ميباشد متصرف اولين حق يا و
نميتواند آن بدون آزادي كه برابري مورد در اما و.نگردد اشتباه
مورد در اما:توضيحميدهد چنين اين روسو بياورد ، ژانژاك دوام
وثروت قدرت درجه كه نيست آن ، اين از منظور كه بگويم برابريبايد
شدت هيچگونه سبب قدرت كه است اين مقصود بلكه.باشد يكي كاملا افراد
اندازهاي به هيچكس و گيرد قرار استفاده مورد قانون طبق و نشود عملي
فقير قدري به هيچكس و بخرد را ديگري شخص بتواند كه نگردد ثروتمند
از بزرگان كه است آن مستلزم اين.بفروشد را خود گردد مجبور كه نشود
و حرص خود ، طرف از خردان و دهند تعديل را نفوذشان و ثروت خود طرف
.سازند محدود را طمعشان
عمل نميتوانددر و است خيالي و برابريواهي اين ميگويند مخالفان
آيا اما نميشود يافت كامل برابري عمل البتهدر.باشد داشته وجود
.تنظيمنمائيم را موجود برابري عدم لااقل كه نيست بهتر
بايد جامعهسالم يك در كه است اينباور بر نيز كاظميپور شهلا دكتر
مورد در ما درجامعه البته.درآيند اجرا بهمرحله خوبي به قوانين
قوي اجرايي ضمانت نداشتن يكي دارد وجود مسئله دو قوانين اجراي عدم
و قوانين اجراي در قوانين اجراي مسئولين مسامحه يا و قوانين براي
قوانين وقتي.است اجتماعي موازين با شده وضع قوانين تطابق عدم ديگري
باشد داشته اجتماعيتفاوت عادات و عرف با زيادي ميزان به شده وضع
.ميگردد مشكل خيلي كردنآنها پياده
ساخت؟ قانونمند ميتوان راچگونه جامعه كرد؟ بايد چه اما
و كامل دراجراي پيگيري اول گام:اجتماعيميگويد امور كارشناس يك
طور به و كامل دقيق ، قانون كنند مشاهده مردم وقتي.است قانون دقيق
آن رعايت به ملزم ميشود اجرا گاهي از هر و فصلي نه و مستمر
-گيرد1 انجام بايد همزمان بهصورت كار دو راستا همين در.خواهندبود
به كه تنبيهكساني -و 2 ميگذارند قانوناحترام به كه كساني تشويق
چگونه بايد تنبيهها تشويقهاو اين اينكه حال.پاميزنند پشت قانون
غيرهمسايلي و رانندگي از يامحروميت جريمه كتبي ، يا باشد باشد ، حضوري
.شود كاركارشناسي آن روي بايد كه است
از مردم بياطلاعي به قانون رعايت عدم بياعتناييآيا يا بياطلاعي
درصد چند يا و قانون نسبتبه بودنشان بياعتنا به يا و برميگردد آنها
نميپرسنددليل شد واقع خلافي حالوقتي هر به بردارد؟ در را ايندو از
اما.شود مجازات قانون مطابق بايد بلكهخلافكار بود چه آن انجام
بسيار مردم بياعتنايي رانندگي ، مثل موارد برخي در كه است اين واقعيت
گوناگوني عوامل در ريشه بياعتنايي اين بيترديد و ميآيد چشم به
.دارد
متاسفانهبرخي:ميگويد باره دراين حقوقي مسائل كارشناس يك
مسلم آنچه.دارند مجدد بررسي و بازبيني نيازبه و دارند ابهام قوانين
باشد درك قابل همهمردم براي كه گردد تدوين بهزباني بايد قانون است
شدهاند عنوان سنگيني وبيان واژهها با قوانين اوقات كهگاهي حالي در
:ميكنند درماندگي احساس آنها تفسير در نيز كرده تحصيل افراد حتي كه
قانون به نسبت مردم كه ميشود باعث نيز پيچيدگيها همين حال هر به
را گوناگوني پيچيدگيهاتفسيرهاي اين اينكه بويژه شوند بياعتنا
.دارد نيزبدنبال
ناشي مقررات و قوانين به ازبيتوجهيها برخي:حقوقدان يك گفته به
كردن فراموش يا بدآموختن اثر در است ممكن ناآگاهي.است ناآگاهي از
و روش هم آموزش.است آموزش راه از آگاهي دادن كار اين چارهباشد
تعيين او ويژگيهاي و مخاطب نوع به بسته كه دارد گوناگون ابزار
.قانوناست به بياحترامي و بياعتنايي از ناشي خلافها برخي اماميشود
.داشت قاطع برخورد افرادبايد گونه اين برابر در