پنجم ، شماره 1299 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 9 چهارشنبه 18
|
|
باشيم داشته گفتن براي حرفي
(آخرينبخش) حكومتگران ساله يادگار 200 گلستان عمارت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
از يكي بهعنوان كه گلستان كاخ به مربوط گزارش پاياني بخش در
علاقهمند مردم روي بر كشور ميراثفرهنگي و معماري ارزشمند مجموعههاي
به علاقهمند شهروندان از يكي خواندني و جالب است ، اظهارات شده گشوده
است ، شده عنوان ما گزارشگر با گو و گفت در كه را فرهنگي ميراث
:ميخوانيد
قلب در زيبا و قديمي عمارت اين گلستان ازكاخ گزارش تهيه هنگام
كاشيكاريهاي به شيفتگي ، با كه شدم روبرو سالخوردهاي مرد با -تهران
از تلخ لبخندي با آمد خود به وقتي.بود شده كاخخيره اين بيروني نماي
.كرد مناستقبال
از بهنقل را زيادي خاطرههاي كه يافتم كساني زمره در را او
در:ميگفت.سينهداشت در موزه -كاخ اين مورد در خود پيشينيان
گلستان كاخ همين حوالي تهرانيعني مركز دور چندان نه گذشتهاي
به گردش و زدن قدم براي خانوادهها تعطيل روزهاي.بود مردم گردشگاه
تابستان ، درچله حتي كه دارم ياد به خوب.ميآمدند شهر از نقطه اين
نوازش را آدمي چهره ميدان ، همين در خنكي نسيم آفتاب غروب هنگام
آمدن بالا از پيش و بعد روز صبح تا صفاياقليم و خنكي اين و ميكرد
-كشيده شهرداريتهران كه زحمتي همه اين با حالا ، اما.داشت آفتابادامه
هنوز اما -گرفته خودش به وضعآبرومندانهاي كه شهر پارك همين نمونهاش
.نفسبكشد راحتي به آدم نميگذارد غبار و دود.است دمكرده شهر مركز
تحصيل ادامه سرگرم اروپايي كشور دو در كه فرزندم دو ديدن براي من
مركز دنيا ، شهرهاي همه در كه ميبينمميروم آنجاها به گاهي هستند ،
شهر مركز اينجا اما است ، مردم زدن قدم و تفريح براي دنج محلي شهر
.ميدهد فراري را مردم و شده اتومبيل و ازدحام و ازدود انباشته
:ميگويد عمارتگلستان زيباي و شكوهمند نماي به اشاره با پيرمرد
دارد ، يكجا را ملي و اسلامي كهشوكت معماري اين پناه در شما بيتعارف
يك دارند ، سعي مردم دنيا شهرهاي بيشتر در آرامشنميكنيد؟ احساس
چون كنند ، پيدا خودشان ملي معماري و جديد معماري ميان مشترك خصوصيات
.ميبرد بين از را ملي معماري بيگانه ، معماري به شيفتگي ميدانند
گنبد چهار زيباي مجموعهبناي آمد بانكها از يكي اسلامي انقلاب از پيش
در را بيگانه معماري نماد اولين و كرد خراب را تهران حسنآباد ميدان
بود ، شده هم اعتراضهايي روزها آن ظاهرا !كاشت شهر قديمي ميدان اين
نيامدند بيانصافها.نشاند كرسي به را حرفش و بود بيشتر بانك زور اما
-ايراني معماري از تلفيقي كه را ما خود معماري از نشاني و نام حداقل
ناشايست تركيب متوجه بينندهاي هر.برند كار به بنا اين در است اسلامي
دارد ، قصد شهرداري شنيدم ، منحسنآبادميشود ميدان پيرامون بناهاي
اين در را حسنآباد گمشده گنبد و بخرد بانك رااز ساختمان اين
كردند نادانيسعي افراد يا فرد هم ، انقلاب از بعدكند ميدانبازسازي
كار اين.ببرند بين از را شرقيآن شمال ضلع در واقع گنبد زدن آتش با
بحث مورد بانك گردانندگان دفاع غيرقابل باعمل باشد كه هدفي هر با
.ندارد فرقي انقلاب از پيش دردوران
را ايراني معمارياصيل طريقي به بايد كه است اين منظورم حال هر به
شاهد شهر ، در بعد به اين از تاحداقل كنيم احياء خودمان بناهاي در
هنگامي و.باشيم معماري اين نمونه بر سازهايتازهاي و ساخت
هويت حفظ نيزبه ما كه ببينند ميآيند ، ما كشور ديدن براي كهخارجيها
.هستيم علاقهمند خودمان فرهنگي