پنجم ، شماره 1299 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 9 چهارشنبه 18
|
|
نظام انتخابات آستانه در كه اكنون
هستيم؟ مهندسي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نظام انتخابات آستانه در همكار يك از است پيامي ميخوانيد پي در آنچه
همه.است حساسي بسيار موقعيت.نظام اين گرفتن بنيان و مهندسي
و صادقانه و متفكرانه و بزنند بالا آستين چه آينده روز ده در مهندسين
شركت فعالانه جديد دوره در خود نمايندگان انتخاب به نسبت عاشقانه حتي
كنار را خود آن فرآيند و آينده و سرنوشت به بيتوجه اينكه چه و كنند
اينكه چه و بزنند رقم سرنوشت آنها براي ديگران دهند اجازه و بكشند
كه را نامي و ليست هر مطالعه و توجه بدون مسئوليت رفع منظور به فقط
سه هر در بيندازند ، صندوق در و كرده كپي گذاشتند دستشان جلوي ديگران
انتخاب ليست يك شاهد بعد روز سه و رسيد خواهد بهاتمام انتخابات حالت
نيز بعد دورههاي و شد انتخاب اول دوره همچنانكه.شد خواهند شده
نبايد ديگه هستي كهدوستم بگويم تو به اول حالت اين در...شد خواهد
بيتوجهيات با بيحاليو با كه شد خواهي كسي تو.بزني نق موجود وضع از
.زدهاي ظالمانهلطمه همقطارانت ديگر سرنوشت به هم و خود سرنوشت به هم
بهتوداد را طلائي فرصت بهترين شرايط و نظام جامعه ، براينكه مضافا
.نكردي استفاده ولي
گشاترين راه پرتجربهترين ، پربارترين ، سختترين ، اول دوره انتخابات
كه مملكتي مسئولين براي.هستيم عضو كه ما براي..ما بودبراي
براي و بكنند اقدامي هرگونه و تفكر به شروع رابطه اين در بخواهند
و آوردند بدست را دستاوردهائي كه اول دوره در شده انتخاب عزيزان خود
هيئت تركيب در كه ميدارد اذعان و.گذاشتند ميان در ما با صادقانه
لايق افراد از بايد نمايندگان از ودرصدي بازنگريشود بايد مديره
.باشند آزاد مهندسين
ناباورانه ، عدهاي اگر.كرديم انتخاب تو و من را موجود هيئتمديره
ما كردند ، انتخاب نامطمئن و مسئوليت احساس بدون و اعتماد بدون
و ساخت دانش و مهندسي كه آرزوياين و اميد با و عاشقانه و صادقانه
ارتقاء حاشيهاي روابط كردن قانونمند و تدبير و سايهانسجام در را ساز
روز و مكان و جا بدون پشتيباني ، بدون را آنها كرديمولي انتخاب دهيم
از و كرديم رها رهنمود و فكري حمايت وبدون بودجه بدون حتي اول
توقع اينكه مثل كرديم ، تيز برايشان را تيغهايمان هم اول همانروزهاي
تيزتر ما از شمشيرهايشان يا و هستند ما از غير آنهامخلوقي داشتيم
اول دوره پايان در ما و ميدوزند و ميبرند برسند كه كجا بهر و است
.رسيد خواهيم همهآرزوهايمان و چيز بهمه
دارد ديگر شرايطي و وضع (هست نيز من تهران كه) شما تهران كه نكن فكر
ميشود هم خوب.ميشود...كرد پياده آن در را كرج وضع مثلا نميشود و
و بگذارم طبق در را سالهام چهارده تجربيات ميتوانم من ببينم بگو ولي
نميكني فكر وآيا كنم؟ تقديم عزيزان شما به ميدانونك وسط بياورم
از حتما نمايندگاني يا نماينده شما كه باشد پيشنهاداين بهترين
آنقدرداشته توانائي و بفهمد را شما درد و شما زبان كه قشرخودتان
گذاشت نظاممهندسي دوره اولين يا حالا دومين ، به قدم وقتي كه باشد
تعداد به بتواند او عاشقبودن و او گذاشتن اخلاص كف در جان او ، رسالت
عمل جامه تو و من مظلوم وهمدرديهاي تو حق به آرزوهاي از زيادي
سازنده رهنمودهاي و ساله چندين تجربه آنكولهبار من آنوقت.بپوشاند
نزد به كرج از كه هياتي با كردهام تزئين گل با سبديكه در را
.كرد خواهم شما و تو نماينده يا رسول تقديم را آن آمد توخواهيم
نمايندهاي خود بين از نيز ماكرد خواهيم چنين نيز ما همچنانكه
صادق.باشد عاشق.باشد بهترينمان از كردهايم سعي و كردهايم انتخاب
همت با.كردهايم مجهز نيز خيليچيزها به را او.باشد توانمند.باشد
براي نه) كردهايم تيز را شمشيرش شوق باسنگ كانون عضو نفر همه 280
بلكه نفرنيست يك او تجهيزاتش ، شدن كامل بخاطر فقط (كردن وخراب بريدن
را همزبان و همدل بداني 280نفر را او ارزش خواستي اگر.است نفر 280
و ما نماينده ميگويد تو و مشتركمن مشكلات و همدردي.بياور بخاطر
بپردازند تكاپو و تلاش به راستا يك ودر هم كنار در بايد شما نماينده
اين در داشتهايم كمي دستاوردهاي اول دوره كهدر ميكني فكر اگر تا
كردهباشيم قدرشناسي داده مثبت پاسخ موجود مديره هيات بهنداي هم دوره
نمايندگان تلاش اينكه راضمن جديد دوره در سياستگذاري روند و همجهت و
درصدي قشر 90 منافع راستاي در هم ميداريمكمي پاس نيز را تشكلها ساير
.انشاالله...بگردانيم نظام بدنه
كرج.فروزنده سياوش مهندس