پنجم ، شماره 1300 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 10 پنجشنبه 19
|
|
!بودم خورده را ظاهرش گول
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
خانواده دادگاه راهروهاي در
به مرا نامه‌اي تيتر مي‌گذرانم ، نظر از را ارجاعي نامه‌هاي حاليكه در
شده نوشته بسياردرشت كه جمله دو از مركب تيترمينمايد وسوسه تامل
و تيتر دهنده تكان بين‌جملات فاصله و مي‌خوانم انتها راتا نامه.است
.درمي‌يابم را متن‌نامه
خودرا پشيماني نامه مقدمه در است‌كه جواني دختر نامه نويسنده
برخورد و ظاهر فريب كه امر اين به اعتراف با پزشك يك با ازدواج از
دو بين چون مي‌گويد و مي‌كند ، اعلام خورده را وي تحصيلات و متواضعانه
و خواستگاري مراسم است ، داشته وجود نزديكي فاميلي نسبت خانواده
تفكر فرصت آنكه بدون و سرعت به و وي پدرخود هزينه با عروسي و نامزدي
از بعد روز صبح از داماد آقاي.مي‌گيرد انجام باشد داشته تامل و
با پدرشوهر منزل در خانم عروس و دانشگاه‌مي‌رود و درس كلاس سر عروسي‌به
ناگفته البته.مي‌ماند تنها فضولتر شوهر و 5خواهر فضول مادرشوهر يك
.مي‌باشد بزرگتر روحي‌برادر و فكري سيطره تحت پدرشوهرنيز كه نماند
وبا است داشته پزشك بابرادرزاده را دخترش ازدواج آرزوي كه‌چون برادري
دخالت با برآبمي‌بيند را آبرو و باد بر آرزورا ناخواسته ، ازدواج اين
خانم‌تنها عروس بيشتر اذيت و براي‌ايذاء را شرايط شوهر تحريك‌خانواده و
دو بهفراهمميكند شده سركوب خواسته‌هاي آرزوهاو انبوه از سرخورده و
در پشت نيمه‌شب را دخترك مادرشوهر زيركانه نقشه با كه نمي‌كشد ماه
.مي‌روند و مي‌گذارند پدرش خانه
از پس !عذابآور و سخت روزهاي.مي‌ماند شوهر آمدن انتظار به ماه 7
چه البته !برمي‌گردد بخت خانه به فاميل وساطت با انتظار روزهاي گذشت
آن توام نيز جسمي اذيت و كتك و فحاشي ماه ، چند از بعد كه بازگشتي
بار يك هفته دو هر !ديگري شهر در هم آن است ، دانشجو شوهر.مي‌شود
همسرش با و دوست خواهرانش و مادر با.مي‌آيد خانه به روز دو يكي براي
زن پدرشوهر جمعه‌اي اينكه تا..دارد بزن دست شوهر پدراست غريبه
فكش و چشم و كبود بدنش كه جائي تا مي‌گيرد كتك و لگد زير به را جوان
پدر خانه به خورده زخم روحي و مجروح جسمي با زن.مي‌بيند آسيب نيز
.مي‌كنم نگاه نامه تيتر به دوباره...مادر گريه اما برمي‌گردد
نمي‌خوردم را او شغل و گول‌ظاهر كاش اي
.نمي‌كردم پزشك‌ازدواج يك با هرگز كاش اي
اين‌مشكل بررسي يكي.است تامل جهت‌قابل دو از جوان زن اين دل درد
قانوني حل بيان‌راه ديگر و مي‌باشد وجامعه‌شناسي روانشناسي جهات از
:است موجود و موردمدون اين در كه
بلكه نيست ، پزشك جوان دختر انتخاب همسرمورد كه است تذكر به لازم -1
سال چهار يا سه متداول طور به عبارتي به.است پزشكي سوم سال دانشجوي
طرح احتساب بدون هم آن.است مانده باقي عمومي دوره اتمام براي ديگر
شهر در است هويدا نامه متن از كه طور آن و !تخصص دوره احتمالا يا و
فشردگي يا و مسافت دوري علت به اين بنابر.مي‌باشد تحصيل مشغول ديگري
پدرش منزل به نمي‌تواند روز دو يكي از بيشتر بار يك هفته چند هر دروس
.بزند سر هست نيز خودش منزل واقع در كه
مي‌باشد لرستان استان شهرستانهاي از كه‌يكي نامه آدرس به توجه با -2
با همراه پدرشوهر منزل در جوان عروس سكونت گرفتن نظر در با و
نظر از هم مذكور خانواده اولا كه رسد مي نظر به وي پرجمعيت خانواده
هم و (است پزشكي دانشجوي كه ارشد پسر از غير به) تحصيلات و فرهنگ سطح
كه.دارند قرار پاييني موقعيت در مادي امكانات و درآمد سطح نظر از
همسر شلوغ خانواده كنار در اتاق يك در جوان عروس نبود ، طور اين اگر
تحصيل به مشغول خانواده اين دختر پنج اينكه ديگر و نمي‌شد ساكن
عروس با قابليت‌ارتباط اجتماعي شعور ازنظر حداقل يا و مي‌شدند
جوان دختر تحقير و سرزنش به مدام كه آنجايي از داشتند را جوان
از متاثر كه انساني حتي و اجتماعي كافي و لازم بينش عدم مي‌پردازند ،
ملهم كه فرهنگيميشود نتيجه است ، نيافته پرورش فرهنگ
سنن كه ضدارزشهايي و ارزشها فاميلي ، نادرست پيمانهاي پيش‌داوريها ، از
اجتماعي رايج هنجارهاي با تضاد در امروز و مي‌كند معين فاميل و مهجور
چيز همه لياقت پزشكي دانشجوي جوان داماد آقاي محيطي چنين در.مي‌باشد
داده او به اطرافيان جانب از رفتاري هر اعمال حق حتي و دارد را
جوان مرد خود نيز و.داشت نخواهد تحمل جز چاره‌اي جوان دختر و مي‌شود
زبان از دانشگاه در قبولي از پس قطعا و يافته پرورش محيط اين در كه
مي‌بيند ، را سايرين احترام و تعظيم و مي‌شنود..دكتر آقاي دكتر ، آقاي
تكريمي و پزشكي شغل قداست جهت از احترام اين كه نيانديشيده قطعا
علت همين به !ايشان شخص خود نه است پزشكان‌قائل براي جامعه كه است
را ورفتاري برخورد گونه هر حق امروز احترام آقاي و ديروز محدود جوان
...چون زيادمي‌داند ، هم جوان زن سر از واحتمالا مي‌دهد خود به
و آينده‌همسرش شغل و نزديك رابطه‌فاميلي از متاثر هم جوان زن (3
خانواده‌اش سلطه‌مادي تحت جوان مرد كه اين‌مطلب به انديشيدن بدون
علت به را امرارمعاش و كار و خودكفايي خيال حتي و شغلي‌ندارد است ،
تا بسوزد و بسازد بايد سالها كه امر اين و ندارد ، تحصيل به مشغوليت
تا بماند منتظر بايد هم آن از بعد و برسد اتمام به تحصيل دوران
آينده شغل با واقع در آگاهي و بررسي بدون زن..و خدمت و طرح دوران
به تن اشتياق و جهل با و شناخت بدون چون مي‌كند ، ازدواج آقا اين
ذكر كه نكاتي به توجه با.دارد نادرستي اساس حقيقت در كه مي‌دهد وصلتي
همسرش اينكه چه.نيست پزشك يك با ازدواج عزيز خواننده اين مشكل شده ،
باشد بهانه‌اي نبايد مسئله اين پس.است نپرداخته طبابت شغل به هنوز
يك در اما.مي‌خواند پزشكي يا است پزشك همسرشان كه كساني براي
خانواده‌اش و خانم اين عجله و شتاب با كه گفت مي‌توان كلي جمع‌بندي
كمترين بدون مثبت دادن‌جواب و پزشكي دانشجوي آقاي با ازدواج براي
است افتاده اتفاق آنچه بيشتراز انتظاري نمي‌توان تفكري تامل‌و
بگيرند هروقت را ضرر جلوي ولي.تدبيرنيست را كرده خود چه.داشت
و عسر.دارد وجود حرج عسرو مورد اين در قانوني نظر از.است منفعت
زيان‌جسمي ، و ضرر و خطر وجود زندگي‌و شدن مشقت‌آور از حرج‌عبارت
مي‌تواند وحرج عسر اثبات از بعد زن.رواني‌است و مالي و شرافتي
و مي‌شود تنظيم شكايت‌كيفري موارد اين در معمولا.نمايد طلاق تقاضاي
و تاييد صورت در.مي‌شود ارجاع قانوني پزشكي به دقيق براي‌بررسي بعد
لازم راي و كرده رسيدگي دادگاه قانوني ، پزشكي گزارش گرفتن نظر در با
.مي‌نمايد صادر را مناسب و
