پنجم ، شماره 1302 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 13 يكشنبه 22
|
|
واقعيت با همزيستي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
رابين و بتمن فيلم كارگردان شوماخر جوئل با گفتوگو
كودكاني كهآنها اينست مثل درست بازيگرانگرانقيمت با رفتار رويه
كندذهنهستند و ديوانه
ابراز متفاوتي نظرات اغلب شوماخر فيلمهايجوئل درباره:اشاره
با را حرفهايش او كه دارند اتفاقنظر مورد اين در همه اما ميشود ،
.ميكند بيان صراحت
فيلمهاي لباس سپسطراحي و كرد آغاز مد و پرده طراحي با را خود كار وي
اين در كه كارگردانيپرداخت به سال 1981 از داد ، انجام آلنرا وودي
اخيرا.ميخورد چشم به آثاراو فهرست نيزدر توجهي فيلمهايقابل دوره
جان كشتننوشتههاي براي وزماني موكل همچون موجود آثار ويگرانترين
را ورابين وبتمن هميشه نامهايبتمنبراي با بتمن وفيلمهاي گريشام
گويي و گفت نيوزويك گزارشگرمجله ميلر مارك.برگزيدهاست كار براي
.ميگذرد ازنظرتان كه است داده انجام باشوماخر
چه ميكنيد فكر.داشتيد علاقه بتمن بهداستانهاي كودكي زمان از شما
بود؟ جالب شما آنبراي چيز
.كنيم رادرك خود كودكي دوران بتوانيمذهنيات كه است دشوار بسيار
سركار مادرم مرد وقتيپدرم كه است اين دارم بهخاطر كه چيزي اما
من اما بود زنفوقالعادهاي مادرم.ميكرد كار شب سه و روز رفتوشش
وارد سالگي يا 8 از 7 من دادم دست از نيز را مادرم پدرم ، مرگ با
.كنم مراقبت خودم از گرفتم ياد و شدم خيابانها
و ميشد سينمارفتن و بتمن كتابهاي صرفخواندن وقتم تمام آنزمان در
دلمشغوليها اين سپس.بودند من دلمشغوليهاي كاربزرگترين دو اين
كردم ترك را خانه شدم ساله كه 16 تابستاني در و يافتند تغيير اندكي
در كه كارهايي كردم سعي و رفتم نيويورك مد مركز به مستقيما و
.دهم انجام بودم كتابهاخوانده
.بگوئيد دهه 60 درباره
دوست مرا همه و بودم شده شناخته بسيار مد جهان در من زمان آن در
به و شدم ديوانه او مرگ از پس من و مرد مادرم زمان همان.داشتند
.آوردم روي مخدر مواد و شبانه زندگي
نور اينكهدر از.داشت شباهت آشامها خون زندگي به نوعي به من زندگي
پتو جلويپنجرهاتاقم حتي ميرفتم بيرون وشبها ميترسيدم شوم ديده
مركزي پارك به سال1970 ژانويه سوم اما ، كردهبودم آويزان
كه مخدري مواد تمام من و پوشاندهبود برف را جا همه.نيويوركرفتم
.كردم دفن بودم كنده كه عميقي گودال در داشتم
آيااگروال.شد روبرو فراواني بااستقبال هميشه براي بتمن
ميساختيد؟ او با ديگري كيلمربازميگشتبتمن
كار باكسي و ساخت خواهم را فيلم چگونهاين بود اين من اصلي مشكل
بسيار مرا كار كيلمر ووال كنم ، كار او با نميخواهم كه كرد خواهم
كند بازي را قديس يك نقش فيلم اين جاي به ميخواست او زيرا كرد ساده
بودم مايل شدت به من.بكند را كار همين او ميخواستيم واقعا هم ما و
.يافت پايان خوبي به مسئله و كند بازي را نقش اين كلوني جورج
بازيگرانبه خود آيا هستند بازيگرانمشهور از پر بتمن فيلمهاي
اصرارداشتند؟ يكديگر با بازي
.بود اوجشهرتش در ميكرد بازي هميشه دربتمنبراي وقتي كري جيم
كس هم كيدمن خانم.باشد همبازي كيدمن خانمنيكل با بود مايل او
.كرد رامعرفي ديگري
داشته درامدي نيز دوستانشان كه دارند نياز بعضيافراد ميكنم فكر من
مسئله اين البته.ميشود هزينهها سرسامآور افزايش باعث همين و باشند
كههر است اين كردن همراهي منمشكل ديدگاه از ندارد من به واقعاربطي
دور خودش واقعيتبازي از بازيگر باشد همراهيبيشتر اين به تمايل چه
عبارتمعمول يك اين.است بسيارخطرناك بسيار بسيار اينمسئله و ميشود
اين نگو چيزي بازيگر به دربارهبمبگذارياوكلاهما:است هاليوود
حرف ويتنام هيچوقتدرباره ميدانيد.ميكند رادگرگون آنها حال مسئله
.دگرگونميكند را آنها حال اينمسئله.نزنيد
آغاز كسي چه را گرانقيمت بازيگران با رفتار رويه اين نميدانم من
به توجه با.كندذهنهستند و ديوانه كودكاني كهآنها اين مثل درست كرده
عاقل انسان ميشود هميشهباعث كه چيزي تنها ميكنم خودمفكر تجربه
.است واقعيت با عميق بسيار بماند ، همزيستي
كنوني زندگي از اما ميكنيد صحبت بهراحتي خود گذشته درباره شما
.نگفتيد چيزي خودتان
داشته زندگيخصوصي چگونه نميدانم هنوزواقعا بگويم صادقانه اگر
با خوبي بسيار همچنينروابط و دارم دوستانفوقالعادهاي من.باشم
.هستم عاشقكارم من اين بر علاوه.پسرتعميديام
نميكنيد؟ شرمندگي هستيداحساس كسي چنين اينكه از شما
رفتارهايمواقعا بعضي از مسلما نيستماما شرمنده زندگيام از من
مخدر مواد به ميتواندمدتي كسي چگونه كه ايناست منظورم شرمندهام
آنها با كه كساني از نباشد؟ شرمنده رفتارهايش بعضي از باشدو معتاد
.شرمندهام نيز ندارم خاطر به را نامشان حتي اما كردهام كار