پنجم ، شماره 1302 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 13 يكشنبه 22
|
|
پرورش براي آموزش ، براي مدرسه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(نخست بخش) حال و گذشته در مدارس ساختار بررسي
ما پرورش و آموزش بر كهعميقا جديد تمدن خصلتهاي مهمترين از يكي
است آن فنسالاري جنبه است ، افكنده سايه
ميشوند ، آورده هم با همسنگ عادتا چه اگر وپرورش آموزش:اشاره
بر يكي غالبا و بودهاند يكديگر با همساز تاريخ طول در ندرت به اما
يا و پرورش آموزشو تقدم تاريخي بطور.است شده شناخته افضل ديگري
از گويا وجهي ديگري بر يكي رجحانمنزلت واقع در و بالعكس
به تمايل نيز شكلي لحاظ به.ميدهد نشان را جديد و سنتي تمايزتعليمات
و سنتي سيمايمدرسه در تفاوت از حاكي انسان رشد دوجنبه اين از يكي
در بودند ، رشدپرورشانسانها جايگاه ما زمانيمدارس.است جديد مدرسه
خود راوظيفه نوجوان و كودك عملاآموزش و امروزصرفا مدارس حاليكه
و فضيلت كسب براي مقدس تعليمتلاشي روزگاران آن در.ميدانند
تكاپويي تعليم ، منحيثالمجموع ، امروز آنكه حال بود ، مدارجمعنوي
.اجتماعي معيشت برايتامين است التزامي
كه زماني بازميگردد ، پيش قرن يك حدود به تعليم در دگرانديشي منشاء
خدمت به جديد وفنون علوم با نو نسل نمودن آشنا براي نوين آموزش
و فراگيرياطلاعات از شد عبارت تعليم ماهيت اينزمان از.گرفتهشد
تحصيل با صرفا كه تخصصي اشتغالي كسب به نيز آن مقصد و مهارتها اخذ
قرنها براي كه گرفت حاليصورت در تحول اين.گرديد معطوف ميشد عايد
والاي شخصيت به نيل بهانگيزه تجربي ، يا و ديني از اعم فراگيريمعارف ،
و پارسا فاضل ، بود مدرسهايعالمي تعليمات وفرآورده صورتميگرفت انساني
و پرورش همينجهت به و بود چنين انتظار لااقلاوصافحسنه به متخلق
.ميشد مقدمشمرده عملي مهارت و تخصصعملي كسب بر همواره تزكيه
ما پرورش و آموزش بر عميقا كه جديد تمدن خصلتهاي مهمترين از يكي
نخستين مدرسه برداشت اين با.است آن سالاري فن جنبه است ، افكنده سايه
خود جوهره در لذا و گرديده تعبير شدن متخصص مقصد براي ايستگاه
.مينمايد خارج كارش دستور از عملا را وپرورش داشته ماهيتيآموزشي
است شدن مهندس و دكتر رايج تعليماتمدرسهاي ماحصل امروزيتر بيان به
از و ساخته رامصروفآموزش خود امكانات تمام بايد مدرسه وبنابراين
اين.ندهد راه دغدغهايبخود دانشآموزان اخلاقي و شخصيتي رشدروحي ، بابت
يك بجايپرورش جايگزينيآموزش يا و تقدم كه تعمق خور در نكته
است ، انسان تكامل در قهقرايي سيري يا و جديد زندگي در جبري واقعيت
مجال اين تحليل مورد كه آنچه.نيست سطور اين اصلي موضوع حال هر در
است كشور فعلي مدارس عملكرد بر پرورش و مركبآموزش كلمه اطلاق است
مدارس محيط.دانست واقعيت مصداق را آن نميتوان مبنايي هيچ با كه
دشوار لذا و بوده مطلقاآموزشي مدرسه به ما نگاه اصولا و فعلي
تربيتي كارائي فقدان و داشت انتظار آن از بتواندستاورديپرورشي
و فردي كردار در مستقيما اثراتش كه بوده بزرگ غفلت و قصور يك مدرسه
.ميشود منعكس مردم اجتماعي رفتار
كه بوده كودك روحي و ذهني استعدادهاي رشد در دوبال پرورش و آموزش
و تعليم مربيان و اولياء توجه مورد يكديگر با همسنگ همواره بايد
دوبعد اين از يك هر به پرداختن در تسامح تغافلو.گيرند قرار تربيت
و نموده مختل را انسان واستعدادهاي توانائيها شكوفائي از نيمي
است آن اهميت نكتهحائز.شد نخواهد حاصل او جانبه همه نتيجتاتكامل
در ماهمچنان كودكان مدارس ، آموزش برنامه توسعهچشمگير عليرغم كه
راهبريپرورش و حمايت فرصت بهترين از شكلگيريشخصيتشان سالهاي مهمترين
الگوي كه است نهفته پرسش نكتهاين اين مغز در.ميگردند محروم
قربانيميكنند؟ او پايآموزش به را دانشآموز پرورش چگونه مدارسكلاسيك
در تئوريك ركن پنج به نسبت حاكم تلقي طرز در بايد را پرسش اين پاسخ
ارزشيابي و محصل معلم ، محيط ، نظام ، يعني مدرسهاي تعليمات ساختار
ميدهد نشان بخوبي موارد اين به فلسفي نگرش نحوه.نمود جستجو
ذات در و گرديده بنيان آموزشصرف براي امروز مدارس شالوده چگونه كه
.ندارد بهپرورش ميلي خود
همه.است سالار ماهيتابرنامه موجود مدارس آموزشي نظام(الف
و آموزش فضاي معلم ، درسي ، كتب آموزش ، محتواي از اعم نظام اين اركان
كنترل و مركزيتعريف مقامات توسط همگي دانشآموزان پيشرفت سنجش حتي
مقتدرانهايبر بطور عيار تمام آموزشي يكبرنامه طريق اين از.ميشوند
يا و ديگران و معلم عمل داشتهوآزادي سيطره نظام اين زواياي تمامي
و خلاقيتها.مجازنميداند را شدهاند تبيين دقت به كه ازضوابطي خروج
جزميگرفتار مركزيتگرايي يا سانتراليزم زيرسلطه در فردي ابتكارات
سراسركشور در درس كلاسهاي دست صدهاهزار با مركزي مغز يك گويا و آمده
سراسر به واجد روش يك بهصدور متمايل خصلتا نظام اين.ميكند رااداره
تربيتي ملاحظات با عمل نحوه اين و است مختلف ، باشرايط ولو نقاط ،
واجد ميتواند آموزشي و تعليمي نظر از چه اگر دارد ، منافات
.باشد نيز استانداردهايي
و نيروها در صرفهجويي نيز و يكپارچگي نظم ، جهت به سالار برنامه نظام
نقطه اما دارد ، عمومي آموزش عرضه در هم امتيازاتي امكاناتبههرحال
كه است ومعيني ثابت حرف آموزش.است بعدپرورش در آن مسلم ضعف
هر خاص باروحيات اماپرورش شود ، ارائه چارچوبيتمركزگرا در ميتواند
امكاناتگوناگون با بالاخره و او اجتماعي و فرهنگي ، تربيتي شرايط كودك ،
تابعدستورالعملهاي نبايد و لذانميتواند و دارد سروكار متنوع و
كيفيت بعدآموزش در اندازهكه هر به سالار برنامه نظام يك.مركزيشود
در كه چرا خواهدبود ، نارسائي دچار بعدپرورش در ارتقاءبخشد ، را خود
عاجز كودك عميق و مستقيم درك خوداز تمركزگراي منطق سيطره
.خواهدگرديد
برابر در بازدارنده عميقا و سرسخت عاملي مدارس كالبدي محيط(ب
اجتماعي مراوده امكان كه سبب بدان هستند ، آنها پرورشي رسالت
كنترلشده و منظم بخش.مينمايند سلب آنها از را يكديگر با دانشآموزان
است جايي همان اين و ميافتد كلاساتفاق داخل در كودك مدرسهاي فعاليت
كودكان فيمابين انساني وواكنش كنش و فردي ارتباط گفتگو ، كههرگونه
ندارد وجود هيچصورتي تحت رابطه كه جايي در.ميشود غيرمجازشمرده
نظارت وبا شده بطوركنترل روحيات تبادل و انتقالارزشها ميتوان چگونه
درمحيط كه رفتاري مكانيزم سويديگر از داشت؟ انتظار را معلم
در نظم اين و دارد نظماتكاء ايجاد به حياتي بطور ميشود مدرسهتوصيه
كلاس داخل در.است بايكديگر كودكان فعال مناسبات با مغاير ذاتخود
آنها رويارويي و مواجهه و بوده معلم روبه منحصرا دانشآموزان آرايش
ارتباط تفريح زنگ در و حياط داخل درميسازد ناممكن عملا را هم با
تاثيرات حتي ميتواند بوده نشده كنترل و بيهدف يكديگر با بچهها
زماني هرز و نيمبند ارتباط همين.باشد داشته پي در نيز ضدپرورشي
درآمده طولاني صفهاي بصورت ميگيرد قرار مدرسه اولياء مداخله كهمشمول
يك نه و مهرهها ، رديف انباشت محلي بصورت مدرسه چهره پس اين از و
در كلاسيك مدرسه محيط ترتيب بدين.ميآيد در فعال ، انساني اجتماع
برخوردار و مثبت اجتماع يك به شباهتي كلاس ، درون در خود ، زمان حداكثر
حداقل در و نداشته پرورشي و آموزشي مساعي تشريك و تعاون امكان از
رها كاملا و كنترل و برنامه بدون را كودكان حياط ، در نيز ، خود زمان
مهمي پرورشي تاثيرات واجد نميتواند طبيعتا و گذاشته خود حال به شده
آن مقتضيات و كودك بهآموزش محيط اين كالبدي امكانات تماميباشد
.ميماند باز كودك تربيت مناسب ارائهفضاي از جبرا و گشته معطوف
پوينده يك نه و دانش جوينده يك معاصر مدرسه قاموس در دانشآموز(ج
پرورشي بار آنكه از بيش دانشآموز تعريف اساسا.است فضيلت و معرفت
رشد دانشآموز كلمه از.است آموزشي برفراگيري ناظر باشد ، داشته
كه تصورنمود ميتوان راحتي به حاليكه در نميشود ، مستفاد مشخصي تربيتي
.ميداند را غيره و علوم ، ادبيات رياضيات ، در چيزهايي چه دقيقا او
شخصيت تكامل تحصيلات ارتقاء كه ميشود گفته مدرسه از خارج در البته
دانشآموز كه چيزينيست اين اما داشت ، خواهد پي در را دانشآموز
اخلاقيجلوههايي رشد و فردي تربيتباشد آن بهحصول موظف رسما
از بدانهابيشتر اهتمام لذا است ، بودندانشآموز دانشآموز بر مزيد
كه است كسي دانشآموز مدرسه در.تامدرسه ميرود انتظار خانواده
بعد با تنها دانستن و بداند كه است قرار يا و ميداند را چيزي
.نيست پرورشي تدابير به متكي لزوما و داشته سنخيت مدرسه آموزشي
سن گوياي مدرسه ، از خارج در مختلف ، سالهاي دانشآموزان درجهبندي
چيزي آن حجم مبين مدرسه آموزشي نظام نظر نقطه از اما است ، دانشآموز
اين.بياموزد بايد همچنان كه چيزي آن نيز و آموخته تاكنون او كه است
يعني نميكند ، پيدا بستگي دانشآموز پرورشي رشد اندازه به اصلا تشخيص
با مستقيمي نسبت الزاما درسي سالهاي مراتب سلسله كه نيست اينطور
است آن تعمق قابل نكتهباشد داشته دانشآموز اخلاقي و تربيتي پيشرفت
دانشآموز به نخستين سالهاي همان در و زود خيلي نگرش نوع اين كه
داشته را آموزشياش پيشرفت دغدغه بايد تنها مدرسه در كه ميكند القاء
بر مازاد مدرسه ، منظر از درسي ، مواد فراگيري بر علاوه چيزي هر و
است امري اجتماعي و فردي روحيات تعالي و شخصيتي تكامل.است احتياج
او دانشآموزي هويت از اصولابخشي و نميشود مطالبه او از مدرسه در كه
.نيست
مواد و ازموضوعات مستقل شخصيتي كشور مدارس بر حاكم نظام در معلم(د
مينمايد ، پيدا هويت تخصصآموزشياش با همواره او.ندارد آموزشي
از چيزي زمينهها ساير و ادبيات علوم ، رياضي ، در تخصص بدون بطوريكه
آن و است اعتباري مفهومي حقيقتمعلم در.نميماند باقي معلم معلمي
علوم رياضي ، معلم بلكهمعلم نهمعلم دارد وجود واقعيت در كه چيزي
انتظارات بر معلم آموزشي صبغه از حاكي بوضوح تعبير اين.است غيره و
معلم يك از بگذريم ، كه قديمي اندرزهاي و گفتهها از.اوست از پرورشي
نيز تربيتي و پرورشي امور در قابليتهايي واجد كه نميرود توقع رسما
.باشد
طريق اين از و درسي كتب تفهيممطالب و تشريح معلم شده تصريح وظيفه
ديني معلم حتي.است بهدانشآموز آموزشي دانستنيهاي و انتقالمطالب
كردن متدين وظيفه درعمل ميشود ، ادعا بعضا كه آنچه نيز ، برخلاف
مورد در دانستنيهايآنها تا ميكند تلاش بلكه رانداشته ، دانشآموزان
سطحينگريو به منجر است ممكن حتي اينروند.دهد افزايش را دين
شود آنها ديني تمايلات كردن كمرنگ مالا و دين به دانشآموزان بيعلاقگي
او به نسبت انتظار و نگرش نوع از بلكهناشي معلم ناتواني از نه اين و
حتي ما مدارس در رايج سيستم كه نمود اذعان بايد جهت همين به.است
و مواد مستبدانه سيطره تحت معلم خود كه چرا نميباشد ، نيز سالار معلم
به خود درسي حوزه از خارج ندرت به معلمين.دارد قرار برنامهآموزشي
از دانشآموزان تكتك از آنها شناخت بنابراين و ميشوند نزديك دانشآموز
فراتر كلاس در شده مطرح مباحث از آنها فراگيري و دريافت ميزان حد
دانشآموزان او براي كه ميگردد مشخص معلم پاياني قضاوت در.نميرود
متفاوت يكديگر با ميكنند دريافت كه درسياي نمره نظر نقطه از صرفا
قرار توجه مورد را آنها گيرندگي قدرت از بيشتر چيزي او و هستند
.است نداده