پنجم ، شماره 1304 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 15 سهشنبه 24
|
|
مسئله يك حل و فاجعه يك !كنيد دقت
از است آفريده انساني فاجعهاي كه مرد يك دستگيري خبر گذشته هفته
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ابعاد از فاجعه اين به مدت اين در.افتاد زبانها سر مطبوعات طريق
به خود از مسئوليت رفع يا سردرد از برخي است ، شده نگريسته مختلفي
كه مينگريم ديگري منظر از واقعه اين به ما اكنون و تاختهاند ديگران
جابهجايي بار از بزرگي بخش.نيست حادثه آن از ميرودكمتر گمان
را مسافربر نام كه دارند برعهده خودروهايي شهر سطح در را مسافران
:است قرار اين از كمابيش خودروها اين مورد در وضعيت.ميكشند يدك
سن از سال از 15 بيش يعنياكثرا گذراندهاند را خود مفيد عمر
هرجايي در تقريبا پيادهكردنمسافر و سوار براياست گذشته آنها
سريعتر براي و ميكنند آشفته را مرور و عبور بالمال و متوقفميشوند
.ميدهند بروز خود از غريبي و عجيب رفتارهاي مقصد به رسيدن
از غير معياري هيچ خودرو يك به مسافربر واژه اطلاق براي كه آنجا از
نظارتي چارچوب و ضابطه هيچ در طبعا ندارد وجود مسافربردن به اقدام
.نميگنجند نيز
قانونشكنيهاي براي پوشش ازاين ميتوان كه است وضعيتي چنين در
به راهبندانها وايجاد ممنوع محلهاي در توقف از بزرگتر ، بهغير
و فرياد دادو با مردم اعصاب فرسايش و سواركردنمسافر خاطر
به را وسيله اين شب پاياني ساعتهاي در ميتوان كرد ، استفاده بينزاكتي
...ميتوان و كرد تبديل هم تصور غيرقابل جنايت رشته يك ابزار
پديده به پرداختن براي ميتوانانگيزهاي را فاجعه اين كنيم دقت
يكي حداقل و داد قرار آن دادنبه سروسامان و مسافربر شده فراموش
.بست خفاشان و خطاكاران روي بر را راهها از