پنجم ، شماره 1306 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 17 پنجشنبه 26
|
|
سياسي تفسير
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
تركيه در دمكراسي فرجام رفاه اسلامگراي حزب انحلال احتمال حاشيهء در
اربكان رهبرينجمالدين به تركيه رفاه حزب انحلال زمزمه روزها ، اين
رفاه حزب محافل اين.است گرفته اوج كشور اين قضائي و سياسي محافل در
و رسانده آسيب لائيك نظام پايههاي و بهمباني كه ميكنند متهم را
.است انداخته بهخطر را دمكراسي
دست به دمكراسي از تعريفي چه تركيه لائيكهاي كه نيست روشن گرچه
درصد كم 20 دست كه ميدانند حزبي انحلال گرو در را آن حفظ كه ميدهند
تعريف به اگر حتي آنان حال ، اين با آنند ، طرفدار تركيه مردم
سرسخت هواداران از خود كه- دمكراسي از پوپر چونكارل نظريهپردازي
آگاهندكه بهخوبي باشند ، وفادار نيز -است غربي ليبرال نظامهاي
نجات نه و است دمكراسي نابودي جهت در گامي رفاه حزب كردن غيرقانوني
و آرا طرح امكان كه است دمكراتيك نظامي پوپر ، اعتقاد به.آن
مردم اكثريت حال ، عين در و باشد داشته وجود آن در متفاوت برنامههاي
بدون را حاكم گروه قانوني ، نهادهاي به توسل با و آزادانه بتوانند
سازند آن راجايگزين ديگر گروهي و كشيده زير به قدرت اريكه از خشونت
.شد باز همواره نيز راه اين و
با متفاوت برنامههايي رفاه ، حزب اگر تعريف ، اين به توجه با
مغاير نهتنها اين ميكند ، ارائه تركيه مردم به لائيك احزاب برنامههاي
واقع ، دراست آن ضروري لوازم و اسباب از بلكه نيست ، دمكراسي
به ندارند حق تركيه مردم كه است معني بدين رفاه حزب كردن غيرقانوني
.كنند زندگي خود ميل و اراده طبق يا و بينديشند ديگر گونهاي
خواستار دمكراسي حفظ براي اينكه بر مبني لائيكها ادعاي بنابراين ،
.ندارد عقلپسندي محمل هيچ هستند ، رفاه حزب انحلال
نيز نظام پايههاي و بهمباني رفاه حزب آسيبرساندن بهانه اما و
.است بياساس اندازه تاهمين
مسالمتآميز بهطور قانون ، چارچوب در كه است كرده اعلام بارها رفاه حزب
تاكنون نيز رفاه حزب سوي از تعهدات اين نقض از موردي و ميكند فعاليت
نظاميان حمايت با تركيه لائيكهاي اساسي برچه حال ، است نشده گزارش
كه است اين جز آيا كنند؟ اعلام غيرقانوني را رفاه حزب ميكنند تلاش
و عقايد و آرا طرح از و ندارند را تكثر و تنوع تحمل تاب آنها
عقايد و آرا طرح امكان اگر و ميهراسند؟ خود برنامههاي جز برنامههايي
باشد؟ دمكراسي مدعي ميتواند هم باز تركيه نظام آيا نباشد ، گوناگون
سرمايهداري نظام سرد ، جنگ دوران در.است تكرار حال در تاريخ گويا
مانع كمونيست ، احزاب رسيدن بهقدرت از جلوگيري بهانه به جهاني
پس دوران در اينك و شد جهان كشورهاي از بسياري در دمكراسي استقرار
خطر بروز احتمال به تشبث با ميخواهد هم باز آيا سرد ، جنگ از
ببندد؟ اسلام جهان در بويژه مردمسالاري براستقرار را راه بنيادگرايي
رفاه حزب احتمالي انحلال برابر در خود موضعگيري با اروپا اتحاديه
پذيرش شرط اتحاديه ، اين زيرا داد ، خواهد را پرسش اين پاسخ تركيه ،
كشور اين در بشر حقوق وضع بهبود و دمكراسي گسترش را تركيه عضويت
سازد روشن اروپا اتحاديه تا است مناسبي زمان اينك و است كرده اعلام
چيست؟ دمكراسي از منظورش كه
زيدآبادي احمد