پنجم ، شماره 1306 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 17 پنجشنبه 26
|
|
سياست علم و سياسي فرهنگ
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
بخش) سياسي فرهنگ مفهوم تكامل در درگير مسايل ;سياست علم و فرهنگ
(اول
.ميباشند متنوع و متفاوت موثرند ، درسياست كه مولفههايي:اشاره
توجه مورد سياست ، علم به سنتي نگرشهاي در كه آنهاست از يكي فرهنگ ،
علم علماي و كرده تغيير معادله اين جديد ، عصر درقرارنميگرفت
رابطه به ميخوانيد كه مقالهاي.بخشيدند ويژه جايگاهي را سياست ، فرهنگ
مطابق.ميپردازد ميشود مطرح اينباره در كه موضوعاتي و سياست فرهنگو
نكرده پيدا مشخصي تعريف فرهنگ هنوز است ، آمده نوشتار دراين آنچه
آنرا رابطه و فرهنگ ميتواند كه است سيستمي نگرش يك بهعلاوه.است
نيز مشكلاتي و سئوالات همينباره در.دهد قرار دقت مورد باسياست
.دارد اشاره نيز آنها به مقاله كه پديدميآيد
مقالات سرويس
اما ميآيند وجد به خويش قلمرو به تازه ايدههاي كردن وارد از دانشها
.است كرده عمل كند فرهنگ مفهوم هضم و جذب در غريب نحوي به سياست علم
ديرباز از سياست علم كه است دليل اين به حدي تا امر اين شك بدون
در مفاهيم اين.است گرفته كار به را فرهنگ مثل مفاهيمهمجنسي
خاص موارد عليت طرح براي اما شدهاند ، واقع بسيارمفيد كلي تبيينهاي
.بودهاند آميز طفره
به آلماني نظريهپردازان او از پس و مونتسكيو نخست ;مثال عنوان به
عموم آداب و سنتها عادتها ، از تنيده هم به مجموعهاي عنوان به قانون
وجود به فرهنگ و سياست علم ميان پلي نيز ملت مفهوم.پرداختند مردم
پيش بنيادين ، ارزشهاي كننده منعكس اساسي كهقانون تصور اين.آورد
اساسي قانون نظريه بر دهه 1930 تا و است يكجامعه آرمانهاي و فرضها
علوم ديگر ميان در كه فرهنگ شايعتر و تعاريفاوليه از كرد پيدا غلبه
.ميبود تشخيص سختيقابل به بود ، مشترك اجتماعي
مفهوم از اساسي جزء دو سياست علم از نوكلاسيك و كلاسيك مفاهيم اين
دارند تمايل انساني جوامع اينكه:داشتند خود دل در را فرهنگ مدرن
در انساني مجتمعهاي اينكه و باشند داشته ديرپايي و ويژگيهايمتمايز
مفاهيم دهه 1940 اوايل تا دارند پويايي قوانين وتغيير توسعه برابر
هنر.شدند واقع استقبال مورد دانش اين در فنونتحقيقي ، بر مبتني جديد
درك به عمومي افكار از تازهاي تعريف آن همراهبا و نمونهاي پيمايش
اين به فزاينده طور به سياست علم هماندوره در.داشتند نياز آكادميك
مفهوم اينبپردازد انسان از وتازه انقلابي مفهوم به كه شد كشيده سو
وجوه همه به را آن همانكشفيات و بوده فرويد كشفيات از ناشي تازه
.ميداد نفوذ و بسط غربي انديشه
جنگ و بود ايدهها از جديدي تركيب و القاء آماده زمان ترتيب بدين
به ناپذير گريز نياز.ساخت ضروري را كار اين به پرداختن دومجهاني
منظور به خارجي فرهنگهاي درك جهت افراد از بيشماري تعداد آموزش
پنهاني كنش تفسير و رواني جنگ هدايت نظامي ، حكومتهاي جهت برنامهريزي
.بخشيد مشروعيت رشتهاي ميان رهيافتهاي و مطالعاتميداني به دشمنانه
روي به را سياست علم درهاي جامعه و بابانسان در جنگ دوران دغدغههاي
.گشود همسايه دانشهاي وبيشمار ظهور حال در قدرتمند ، مفاهيم
.گرفت قرار فهم و درك مورد كاملا كه بود مفاهيم اين از يكي فرهنگ
انسان كوتاه ، دورهء يك در كه بود آن بالاخص فرهنگ به دليلتوجه
شده ظاهر مسلط و غالب اجتماعي علم يك صورت به قومشناسي يا شناسي
چندان شناسان انسان براي رشتهاي ميان تحقيق و مطالعاتميداني.بود
و زنان از فوقالعادهاي نسل هدايت تحت دوره آن در چونآنها نبود ، تازه
بنديكت ، روت ميد ، مارگرت مثل كساني اگر حتي.خلاقبودند و اديب مردان
خط در ديگران و مرداك جرج كارديز ، آبرام كلوكهون ، كلايد گورر ، جفري
قرار جنگ دوره در موثر و سياسي ومشاوره مربوطه تحقيقات مقدم
شخصيت و فرهنگ ميان سنتهاي جذاب وظهورات آنان جمعي درخشش نداشتند ،
كار كه انسانشناسان اين.بود كرده نفوذپيدا سياست علم به مطمئنا
ميكردند ، تغذيه آن از و متكيكرده فرهنگ مفهوم بر ابتدا را خويش
اجتماعي علوم از ومتهورانه نو دنياي يك ايجاد در خويش بالقوه برسهم
كلايد امروز دوبارهمدعيات قرائت ;ميكردند مبالغه عمومي خدمات در
شناسان اگرانسان اينكه بر مبني انسان براي كتابآينهاي در كلوكهون
سياستجهاني و پيشرفته جوامع مشكلات حل كنند ، رجعت خود اصلي جاي به
پذيرش از شرمندگي و غربت غم احساس بر غلبه نوعي شد خواهد ممكن
اين اگربود يافته فراواني شيوع دوره يك در غرور اين.است اينغرور
كه رسيد خواهيم بدانجا بگذاريم ، كنار را كلوكهون آميز مدعياتاغراق
روسي تحقيقات مركز در جنگ بعداز مطالعاتي بنيانگذاريبرنامه در او
.است هدايتكنندهداشته نقش هاروارد
غلبه و شيوع بسيار اجتماعي علوم در فرهنگ مفهوم جنگ از بعد شرايط در
فرهنگ مفهوم تا كشيد طول دهه يك تقريبا كه است شگفتي اماجاي.داشت
آلموند.اي گابرييل توسط مفهوم اين ابتكاري طرحشود صورتبندي سياسي
.اچ ساموئل بعد سال ودو گرفت صورت سال 1956 در كلاسيكاو مقاله در
مقايسهاي و ويراسته متن محور را سياسي مفهومفرهنگ بياولم آدام و بير
از آشكار كاربردهاي اولين آثار اين.دادند قرار سياست علم در خود
آنهاختم به كار ولي ;ظهوررساندند منصه به را سياسي فرهنگ تعبير
فزاينده توجه دوم جنگجهاني از بعد دهه طي در ديگر نويسندگان و نميشد
مطالعات.كردند راآشكار سياسي تحليل در فرهنگ مفهوم ضمني برد كار به
باب در ديدگاههايپيچيدهتري بر فزاينده طور به ملي منش به مربوط
در ناتانلايتس.ميشدند گذاشته بنياد فرهنگي انتقال و شدن اجتماعي
سخناو.داد صورت تحليلنخبگان در اصيلي كاملا ابداع سياست علم قلمرو
با عملياتي يكرمز در كه دارند تمايل عناصررهبري كه بود اين
ناممطالعه به خويش ماندني ياد به كتاب در لايتسشوند يكديگرسهيم
سبك مطالعه در ژرفنگر روانشناسي تاملات از ميتوان كه نشانداد بلشويسم
طبقه در متشكل جمع اين.گرفت بهره سياسي طبقه دريك جمعي وروح
.است سهيم ومشتركي مهم تجربيات در سياسي
او ترتيب بدينسكهاند يك روي دو فرهنگ و شخصيت مفهوم ، اين اساس بر
در روانكاوانه بعضا و روانشناختي تاملات از بهرهگيري درپيشبرد
اين.يافت انسانهاموفقيت از گروهي مطالعه جهت سياسي مطالعهچهرههاي
جرج خانم و آقا مطالعه).باشد فرهنگ خرده يك نماينده گروهميتواند
(دارد حالتي چنين وودروويلسون درباره
سياست علم مطالعات در فرهنگ مفهوم آشكار اخذ براي صحنه ترتيب بدين
و روانشناسي به مربوط مفاهيم تازه خون كه رفتاري انقلاب.شد آماده
علوم دانشمندان كرد ، هديه سياست علم بدن به را آن به مربوط حوزههاي
آنها.كنند استفاده سياسي مفهومفرهنگ از ساختكه راناگزير سياسي
ملي ، آيين سياسي ، ايدئولوژي عمومي ، مثلافكار مفاهيمي از اين از پيش
بهره اساسي قانون در مردم جمعآمده احساسات و ارزشها عمومي ، اجماع
.ميآمد جمع فرهنگسياسي تعبير در آنها همه اكنون ولي ميبردند
مفهوم فكري تاريخ به خلاصه طور به كه مقالهاي در آلموند.اي يل گابري
تحت او ديدگاههاي كه است شده نكته اين متذكر ميپردازد ، سياسي فرهنگ
به جريان سه اين او نظر از.است داشته قرار خاص فكري جريان سه تاثير
سنت اول جريان.كردند ايجاد را سياسي فرهنگ ومفهوم پيوسته يكديگر
.گرفت شكل پارسونز تالكوت و وبر ماكس توسط استكه جامعهشناختي نظريه
جهت شده آرماني الگوهاي نيز و بنيادين ذهنيو هنجارهاي بر جريان اين
پافشاري آنها به بخشيدن ساخت و سيستمهاياجتماعي در تلاطم آوردن فراهم
روانكاوانه گرايشهاي كه داشت شناسانيتعلق انسان به دوم جريان.داشت
شكلگيري به مربوطه فنون وحتي فرضيات نظريهها ، از سوم جريان.داشتند
شايد فرهنگ مفهومنشاتگرفت گيريها نمونه و موردي سيستمهاي توسعه و
يكديگر به شاخههارا اين همه وجه بهترين به كه باشد مفهومي تنها
و برايجامعه يكپارچهساز و وحدتبخش بنيادي آن ، از فراتر و ساخت متصل
.آورد فراهم سياست
به سرعت سياسي فرهنگ يافتنتعبير عموميت تا پذيرش از كوچك گامي
تبديل روشنفكران كلي بهطور و سياسي دانشمندان ميان در رايج تعبير يك
مفهوم.است باقيمانده بيدروپيكر تعبير يك صورت به هنوز ولي ;شد
معرف ابتدا استكه اجتماعي علوم مفاهيم از بسياري همانند سياسي فرهنگ
بواسطهكاربردهاي بزودي ولي هستند زنده و قدرتمند ديدگاههاي و تاملات
بدينترتيب.تبديلميشوند مبهم و كمي مفاهيمي به تشخيص عدم از ناشي
كه دارد وجود خطر اين است ، داده تذكر سيدنيوربا كه طور همان
كه شود تبديل شده نشين ته و رسوبي مقولهاي به سياسي مفهومفرهنگ
دقيقتر شاخصهاي با كه گيرد قرار استفاده مورد تبيينچيزي براي گهگاه
دقت از مشروع تقريبا تمايل همين بخاطر.تبييننيست قابل انضماميتر و
كه است اجتماعي علوم در استفاده قابل همهمفاهيم ساقطكردن تمايز و
كه كرد موشكافي نكته اين در و پرداخت مفاهيم تدقيق به متناوبا بايد
سهمي اجتماعي علوم در نظري پيشرفتهاي در ميتوانند مفاهيم آن آيا
.ميدهند انجام را كار چگونهاين ميتوانند اگر و خير يا باشند داشته
و مثلهويت سرمفاهيمي آنچهبر به ميتوان فوق تمايل شدن روشن براي
.كرد رجوع است رفته حد از بيش رواج و شيوع بواسطه بيگانگي خود با
كار به را آن سياست علم دانشمندان اكثر كه سياسي فرهنگ مفهوم
كههر است گرفته نشات آلموند.اي يل گابري مطلب اين دل از گرفتهاند
سياسي كنشهاي سوي به جهتگيري از خاصي الگوي درچارچوب سياسي سيستم
فرهنگ باب در تفسير گونه دو متحمل ميتواند تعريف اين ميگيرد قرار
بدانيم سياسي سيستم عملكرد تابع را سياسي فرهنگ آنكه اول:شود سياسي
ميان در تابع سياسي نگرشهاي توزيع با را سياسي فرهنگ آنكه دوم و
كرد بيان نيز صورت بدين ميتوان را تفسير دو اين.دهيم توضيح جامعه
ياديدگاههاي سياسي سيستم عملكردهاي به ابتدائا را سياسي فرهنگ كه
صورت بدين سياسي فرهنگ از سيدنيوربا تعريف.دهيم بست مردم جداگانه
تجربي ، باورهاي سيستم بر است شامل جامعه يك سياسي فرهنگ:است
را سياسي كنش وقوع موقعيت و شرايط كه ارزشهايي و عاطفي نمادهاي
جملاتي.دارد متعددي تفسيرهاي قابليت نيز تعريف اين.ميكنند تعريف
دايرهالمعارف در سياسي فرهنگ باب در مقالهاي آغاز در من كه را
:دارد حالتي چنين نيز آوردهام اجتماعي علوم بينالمللي
فرايند به كه است احساسات و باورها نگرشها ، از مجموعهاي سياسي فرهنگ
رفتار بر حاكم قواعد و اساسي مفروضات و ميبخشد معنا و ترتيب سياسي
و سياسي آرمانهاي هم سياسي فرهنگميكند ارائه را سياسي درسيستم
صحنه سياسي فرهنگ.دربردارد را سياسي جامعه يك عملياتي هنجارهاي هم
.آنهاست كلي شكل به سياست رواني و ابعادذهني ظهور
تعاريف.دارند تاكيد رفتار ذهني و روانشناختي بروجه تعاريف اين همه
حدي تا سياسي قلمرو كه هستند مطلب اين متضمن كار اين انجام فوقبراي
.است عمومي فرهنگ از وجدا متمايز
بالاي سطوح تا دستشويي به رفتن آموزش از مزبور تحليل ترتيب بدين
مسئله اين به اندكي توجه مطالعات اين در.برميگرفت در را سياستگزاري
باشد داشته را خويش خاص مقررات ميتواند جامعه يك سياسي حيات كه ميشد
را ديگر برخي و كرده تصفيه را نگرشها از برخي ظرفيتخود اساس بر و
از مرحله اولين در سياسي فرهنگ مفهوم دستاورد.دهد قرار تاكيد مورد
يك از سياسي ارزشهاي نگرشهاو مياني بهتمايز تا بخشيد حيات خود كار
معرف فينفسه امر ايناست بوده ديگر سوي از فرهنگي كلي ارزشهاي و سو
مانده مبهم كلي طور به آنچه.است سازي مفهوم در توجه قابل پيشرفت يك
روانشناختي وجوه فقط سياسي فرهنگ مفهوم آيا كه است مطلب اين است
مفهوم اين آيا.ميرود نيز آن از يافراتر دربرميگيرد را سياسي حيات
واقعي رفتاري الگوهاي يابا است اطلاق قابل ذهني ملاحظات بر فقط
الگوهاي هم و رفتاري الگوهاي هم تعبير اين اگر است؟ نيزدرگير
موضوع اين به آميز مخاطره نحوي به دربرگيرد را روانشناختي
به ارجاع يا اشاره براي زنانه لاف شيوهاي از بيش چيزي كه نزديكميشود
.سياسينباشد رفتار
را آن ظرفيتهاي و كنيم حفظ را سياسي فرهنگ مفهوم اعتبار اگربخواهيم
آن كه اموري محدودههاي كشف و آن مزاياي بررسي سازيم محقق كاملا
حاضر گفتار در ما هدف بنابراين.ميكند پيدا اهميت اشارهدارد بدانها
پيشنهاد و مفهومي تدقيق در موجود كردندشواريهاي روشن براي تلاش
.است ممكن راهحلهاي
دبليوپاي لوسين:نوشته
محمدي مجيد:ترجمه
دارد ادامه