پنجم ، شماره 1306 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 17 پنجشنبه 26
|
|
...هيچ ديگر و زندگي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
خراسان زمينلرزه درسهاي
دولتي ، نيروهايامداد نبودن آماده خراسانبهعلت اخير زلزله در o
در داشتند دست در وهرچه كلنگ و بيل مانند وسايلابتدايي با مردم
و وانت رابا حادثه مجروحان و آسيبديدهشتافتند منطقه به اوليه ساعات
كردند حمل بهشهر كمپرسي كاميون
واقع ميتواندمفيد خود نوع در گاه كه طبيعي حادثه يك با رويارويي
هزاران ميشودكه فاجعهاي به تبديل نباشد ، اصولي و درست چنانچه شود ،
انسان انبوهي و ويرانميشوند سرپناه هزاران.نابوديميكشد به را انسان
.جبرانناپذيرميبينند عاطفي خود ، آسيبهاي عزيزان دادن باازدست
هياتاعزاميجمعيت.التيامنيابد نيز عمر پايان شايدتا كه آسيبهايي
اين پيرامون قائن زلزلهزده محيطزيستبهمناطق آلودگي با زنانمبارزه
در آن بست جمع كه دادهاند انجام بررسيهايي آن پيامدهاي و زمينلرزه
و نيست كم ما كشور متاسفانهدر دست اين از رويدادهايي.پيميآيد
كمتر وقايعپيشين از گويا كه است بهگونهاي بار هر آنها با مواجهه
.اندوختهايم تجربه
ميرسد بهنظر است ، ويراني و زلزله چند شاهد دستكم سال هر كه كشوري
.نيست برخوردار آن با مقابله براي لازم تدابير از كافي بهاندازه
زلزله آسيبديده ازمناطق زلزله از پس روز كهشش كوتاه بازديدي ضمن
ومديريت سازماندهي نابساماني حاكياز نشانههايي داشتيم ، خراسان
شنيدن بهچشمميخوردو واقعه اوليه درساعات بهويژه كمكرساني
با بهطبع ، .بود نظريه اين بر تائيدي نيز زمينه اين در نقلقولهايي
به ميتوانست آسيبها اين شده ، برنامهريزي ازپيش تدابير و درايت كمي
آن اجراي كه ميشود طرح پيشنهادهايي زمينه اين در.برسد خود حداقل
:نيست گزاف هزينه صرف مستلزم و پيچيده هم چندان
كمتري كهآسيبپذيري بهگونهاي ساختمان واحداث گسل محل شناخت -الف
.كارشناسان نظر با باشد ، داشته
بلافاصلهپس فوري كمكرساني تجهيزات و قبلي آمادگي و مردم آموزش:ب
.حادثه وقوع از
امداددولتي ، نيروهاي نبودن بهعلتآماده خراسان اخير زلزله در
در داشتند ، دردست هرچه كلنگو و بيل مانند وسائلابتدايي با مردم
با را وكشتهها مجروحان و شتافتند منطقهآسيبديده به اوليه ساعات
يك كه بود درحالي اين.كردند حمل شهر به كمپرسي و كاميون و وانت
را مصدوم و مجروح همه آن تكافوي شهر در پزشك چند و كوچك بيمارستان
.نميكرد
و تلفات ميزان ميتواند زلزله آسيبهاي با رويارويي براي مردم آموزش
از نظامي جنگآموزش دوران در همچنانكه.بهحداقلبرساند را جراحت
سال هرچند كه منطقهاي آموزشهادر اين آيا.بود ويژهبرخوردار الزامي
نميرسد؟ بهنظر ضروري است ، يكبار ، فاجعهآفرين
امدادرساني در ناهماهنگي
كه خيريه سازمانهاي و دولتي نهادهاي و مردمي نيروهاي زلزله ، از پس
ناهماهنگ عملكردي عمدتا بودند شده منطقه وارد خود امكانات با
در امدادرساني.بود غيرهمگاني و پراكنده كمكهايآنها و داشتند
جادههاي با كوهستاني و دورافتاده ازمناطق نزديك ، بيشتر مناطق
طبيعي حوادث دستخوش پيوسته كه كشوري در است ضروري.بود گذر دشوار
.باشند داشته آشنايي بحران مديريت با كه شوند تربيت نيروهايي است ،
بهداشتي آموزشهاي
واقعه ، از پس روز چند تنها طبيعي حوادث بحرانهاي مشكلات
چادرهايي در انسانها تجمع.ميدهد نشان را خود ناخوشآيند چهره
كه حمام و آبريزگاه نبودن شدهاند ، برپا هم به نزديك بسيار كه
موجب خود كه روحي لطمات باشد ، سوءتغذيهو آنها نياز جوابگوي
بروز براي را شرايط معيوب ، چرخهاي همچون ميشود ، بدن مقاومت تحليل
يك از كمتر كه خوني اسهال وجود.ميآورند فراهم اپيدميك بيماريهاي
توسط مردم آموزشاست مدعا اين گواه خود شده ، شايع منطقه در هفته
صرف و انساني تلفات از بيشتر ، هرچه سرعت با سيار ، بهطور زنان
بيشتر آلودگي و بيماريها درمان و پيشگيري بهمنظور بعدي هزينههاي
.ميكند جلوگيري محيطزيست
كتابخانهها و مدرسهها تاسيس
انبوهي و شدند ويران مدرسهها از بسياري زمينلرزه اين در متاسفانه
از هميشه بچهها كه آنجا از امارفتند ازبين دانشآموزان از
همهجانبهتر و سريعتر هرچه بايد ميگيرند ، عميق تاثيرات محيط
بچهها.شدهاست تعطيل آموزش مدرسهها ، شدن خراب با.رسيد آنها بهداد
خاكآلود و داشتند ، پابرهنه پانسمان صورت و سر درناحيه و بودند زخمي
فضاي در مدرسهها دادن باسازمان.بودند سرگردان ميانويرانهها در
كردو برپا مدرسهاي ميشود كانكسهايمتحرك ، در حتي و چادرها در بازيا
از دريكي.داد سامان را آموزش كوچكميتوان ، كتابخانههاي ايجاد با
تعدادي كتابدار ، جوان خانم يك بود ، آسيبنديده چندان كه مدرسهها
آنقدر اينكار ميخواند ، كتاب بچهها براي و بود چيده حياط در صندلي
خود چادرهاي به يا و منزل به نبودند حاضر كه داشت جذابيت آنها براي
.بروند
خانهها بازسازي
زندگي از ناشي عوارض بيفتد ، بهتاخير مردم خانههاي بازسازي زمان هرچه
آنمستلزم با مقابله و ميكند پيدا وسيعتر دامنهاي و وسعت چادر ، در
معماري درنظرداشتن ضمن است بهتر راستا اين در.ميشود بيشتري وقت صرف
.شود نيزاستفاده مردمي كار نيروي از مناسبمحلي ، و ارگانيك
آن ، استفاده حركت و زلزله جهت كردن پيدا مسكوني ، ويرانههاي از بازديد
.است حياتي ضرورت يك خارجي زلزلهخيز فنيكشورهاي و عملي تجربههاي از
.است مساله اين گوياي مسكوني ، نجومي ويرانههاي از بازديد
وبه شده تخريب صددرصد ;بود چوب و گل از آنها مصالح كه ساختمانهايي
و اطراف كهچهارستون ساختمانها اصلي اسكلت.بودند شده مبدل خاك از تلي
قطور ديوارهاي و بودند ضدزلزله بهاصطلاح و آرمه بتون از آن شناژ
مصالح از بايد ناحيه اين در ميرسد بهنظر.بودند ريخته كاملا داشتند
به را خرابي و كشتار و آسيب كه ژاپن معماري مانند سبك ساختماني
و مهندسي درست اصول بدون كه ساختمانهاييشود استفاده رسانده حداقل
.بهبارآوردند بزرگتر فاجعههايي بودند ، شده ساخته سنگين مصالح با
ضعيف پايههاي بر كه درحاجيآباد ساختمان يك سنگين و سيماني سقف
هنوز زلزله ، از پس روز شش كه بود ريخته فرو چنان بود شده استوار
.بود نشده ميسر بود مانده آوار زير در آنچه بررسي امكان
وبازسازي رسيدگي در مداومت و پيگيري
تكرار ديگر است ، مانده بهجاي رودبار زلزله از كه تجربهاي است اميد
بهحال كه ميداشتند اظهار يكصدا اهالي زلزله ، از پس ماه چند.نشود
آنها بازسازيخانههاي براي دولت كه وامي...شدهاند رها خود
بوي يكسالبعد ، تا حتي و نيست كهچارهساز است ناچيز آنقدر اختصاصداده ،
و ساختمانها كهبازسازي چرا.ميشد استشمام ازمنطقه فاضلاب آزاردهنده
.بود نشده انجام سامانهفاضلاب
روحيبازماندگان آرامش براي تلاش
روبهرو آن با حوادث اينگونه در انسانها كه آسيبي بزرگترين
سرپناه و نزديكان خانواده ، افراد مرگ از ناشي روحي لطمات ميشوند ،
ميتوان زمينه اين در متخصص زنان نيروي از استفاده با.است آنها
و خود به كمك و خودسازي جهت در آنها به و التيامبخشيد را لطمات
از بهرهگيري و بازسازي در مردم از استفاده.داد آموزش ديگران
راهحل بهترين آنان ، در مردمي مشاركت حس تشويق و آنها بالقوه نيروهاي
.است مساله اين
زمينه اين در جوان دختران و زنان كه است اين گوياي تجربههايگذشته
.گيرد قرار توجه مورد است بهتر كه برخوردارند بارز تواناييهاي از
خسارت وامهاي
و دامداري و كشاورزي به وارده زيانهاي جبران براي وامهايي اختصاص
احتمالي مهاجرت از جلوگيري براي موثر عاملي آنها ، احياي به كمك
.توجهشود بهآن بايد كه است زلزلهزدگان