پنجم ، شماره 1306 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 17 پنجشنبه 26
|
|
عدالت نظام اسلامي ، نظام:انقلاب معظم رهبر
استقرار آن كار وواجبترين اولين و است
عدالتاست و قسط
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
مسئولين و كردهاند كار انجام صرف را خود جواني و عمر بازنشستگان
باشند آنها تلاش پاسخگوي بايد
يابد ادامه بشدت بايد نيرويانتظامي درون در متخلف عناصر با برخورد
روز اسلامي انقلاب معظم خامنهايرهبر آيتالله حضرت:سياسي سرويس.
با نيرويانتظامي مسئولان و فرماندهان از زيادي ديدارجمع در گذشته
شئون تمامي در عمومي امنيت تامين ضرورت و اهميت بر سخناني در ايشان
در انتظامي نيروي اقتدار كيفيت افزايش و كردند تاكيد مردم زندگي
شرافت ، اخلاق ، به جدي توجه و امنيت مخل عناصر با برخورد و تعقيب
.دانستند ضروري نيرورا اين درون در امانت و نجابت
اجتماعي تامين و هفتهبهزيستي آغاز با همزمان كه ديدار اين در
آنحضور در نيز اجتماعي تامين سازمان مقامات مسئولانو و شد انجام
به تاميني كمكهاي ارائه اجتماعيو تامين رهبري معظم مقام داشتند
توصيف اسلامي نظام فلسفه و براساس منطبق را مستمند و ضعيف طبقات
به بايد ايران اسلامي جمهوري دولت و كشور مسئولين:فرمودند و كردند
دهند قرار كمكرساني مشمول را كمك به نيازمند طبقات صحيحي و ويژه شكل
تلاش به را خانوادهها و افراد كه باشد گونهاي به نيز كمكها نوع و
.نياورد بهوجود ركود نيز جامعه در و كند وادار مناسب
و بازنشستگان بهوضعيت توجه ضرورت خامنهاي آيتالله حضرت
بازنشستگان ، :فرمودند و دادند قرار موردتاكيد را مستمريبگيران
خود جواني و عمر كه هستند اين از پيش اندكي در كشور فعال نيروهاي
تلاش اين به كشور كه است آن هنگام اكنون و كردهاند كار انجام صرف را
در بازنشستگان وضع چه هر زيرا بگويد پاسخ عمر دوران مستمر زحمتكشي و
خواهند كار بهتري دلگرمي با نيز دولت فعلي كاركنان باشد ، بهتر كشور
.كرد
ضروري سرفصلهاي از يكي امنيترا سخنانشان ادامه در قوا كل فرمانده
باشد ، امنيتنداشته كه جامعهاي:فرمودند و بشربرشمردند زندگي در
امنيت محتاج فعاليتي هر انجام براي انسان.ميكند پيدا اختناق حالت
از واجبتر تهران امنيت.است مردم همه به متعلق نيز امنيت و است
مرفه افراد امنيت و نيست كشور غرب و شرق و جنوب مرزنشين مردم امنيت
به چشم كه كارگري امنيت از واجبتر امكانات و سرمايه از برخوردار و
طبقه يك به متعلق اسلامي نظام در امنيت.نيست دارد خود روزانه مزد
كه اينجاست و باشند برخوردار آن از بايد مردم عموم و نيست ويژه
مردم زندگي شئون تمامي در امنيت برقراري در انتظامي نيروي اهميت
.ميشود احساس
سازندگي براي حقيقي و حركتجدي يك شروع از اسلامي انقلاب معظم رهبر
عناصر با برخورد:فرمودند و كردند خرسندي ابراز انتظامي نيروي دروني
و كند پيدا ادامه جديت و شدت با بايد انتظامي نيروي درون در متخلف
تخلفات بايد انتظامي نيروي مسئولان.شود سالمسازي نيرو اين درون فضاي
تخلف هرگونه به نسبت بشمارند ، بزرگ ميتوانند هرچه را نيرو اين داخل
جديت با را وظيفه انجام در قصور و كوتاهي و نكنند اغماض خيانتي و
تهديد و متخلف با مقابله براي مردم اميد چشم زيرا نمايند پيگيري
تعرض هرگونه و انتظامياست نيروي به مردم آسايش و امنيت كننده
كه بزرگياست بسيار گناه مردم ، امنيت به ايننيرو درون از احتمالي
كه بشود چيزي همان انتظامي نيروي اينترتيب به تا بشود اغماض نبايد
سرسختانه برخورد ضرورت كلقوا فرمانده.است آن نيازمند اسلامي نظام
را مردم زندگي و امنيت تهديدكنندگان با انتظامي نيروي شجاعانه و
و اصلاح راه بايد انتظامي نيروي:فرمودند و دادند قرار تاكيد مورد
مسئولان و كند دنبال قدرت و باجديت را كمي و كيفي گسترش و تكميل
مورد اعتبارات تامين براي مسئله اين اهميت درك با نيز كشور بودجه
.كنند همكاري نيرو اين نياز
دستگاههاي برخورد سخنانشانضرورت از ديگري بخش در رهبري معظم مقام
حراممورد پولهاي از بهرهمندان با را انتظامي قانونگذاريو قضائي ،
ميكنند بازي عمومي ثروتهاي با كه كساني:فرمودند و دادند قرار تاكيد
قائل را حدي هيچ نامشروع و ناپاك درآمدهاي به دستانداختن براي و
و زرنگيها انتسابها ، ارتباطات ، بر تكيه با تا ميكنند تلاش نيستند ،
درون از را جديد بيدرد ممتاز طبقه يك ثروت ، مراكز بر بودن مشرف
طبقه گذاشت نخواهيم پروردگار فضل به اما آورند ، بهوجود اسلامي جمهوري
و بگيرد ، شكل ايران اسلامي جمهوري در حرام پولهاي از بهرهمندان
بهوجود بزرگي انحراف چنين كه داد نخواهند اجازه انقلاب و اسلام مخلصين
.سربرآورد نظام درون از جديد بيدرد مرفه طبقه يك و آيد
اثر بر اقتصادي تلاش سرمايهگذاريو افتادن خطر به قوا كل فرمانده
:وفرمودند خواندند نادرست را بيدرد مرفه طبقهجديد با مقابله
با بايد كشور گوناگون ودستگاههاي قانونگذاري و قضائي دستگاههاي
هر.كند ناامني احساس بايد است متخلف كه كسي و كنند برخورد متخلف
و بگيرند قرار تعرض مورد مبادا كه بترسند بيگناهان آن در كه نظامي
و است منحرف نظام آن كنند ، آرامش و آسايش احساس عمده گناهكاران
.كند پيدا را وضعي چنين ما اسلامي نظام كه داد اجازه نبايد
تصويب ضرورت به را اسلامي شوراي توجهمجلس خامنهاي آيتالله حضرت
با مقابله براي نيرويانتظامي و قضائيه قوه نياز مورد قوانين
است نظامعدالت اسلامي نظام:فرمودند و كردند بادآوردهجلب ثروتهاي
براي را رفاه ما.است عدل و قسط آناستقرار كار واجبترين و اولين و
نيز توسعه و سازندگي مبارزه ، جنگ ، از هدف و ميخواهيم عدل و قسط
كنند ميتوانندرشد انسانها كه است محيطي چنين در استو عدل و قسط
.آورند بهدست را انساني كمال و برسند بشري عالي مقامات به و
را اسلامي مقدسات به رژيمصهيونيستي اهانت اسلامي انقلاب معظم رهبر
مقدسات صهيونيستهابه اهانت:فرمودند و دادند اشارهقرار مورد
دنياي اطراف از و است آورده بههيجان را اسلام امت وجدان اسلامي ،
به تنها آمريكاييها وجود اين با اما است ، شده بلند اعتراض صداي اسلام
صهيونيستهاي از خود حمايت ادامه با و كردهاند بسنده تاسف اظهار
مجموعه خواست و انساني ارزشهاي و انسانيت قانونشكن ، و سفاك ظالم ،
.دادهاند قرار بياعتنايي مورد را انساني عظيم
عدالت مسئله به ضرورتاهتمام سخنانشان پايان در قوا كل فرمانده
مسئولاناجرايي ، :فرمودند و دادند قرار موردتاكيد را اجتماعي
روشنفكران و روزنامهنگاران روحانيون ، گويندگان ، قانونگذاري ، قضائي ،
هر و شود ضعيف كشور در اجتماعي عدالت جهتگيري اگر كه بدانند بايد
معدود ، عدهاي بهسود و ضعيف طبقات زيان به بگيرد ، انجام كشور در كاري
خواهند بينصيب عامه و شد ، خواهد تمام قانونشكن قانوندانهاي و زرنگها
.ماند
انتظامي نيروي فرمانده لطفيان سرتيپ رهبري معظم مقام سخنان از پيش
در امنيت و نظم برقراري جهت انتظامي نيروي اقدامات از را گزارشي
از اجتماعي تامين سازمان مديرعامل كرباسيان سپس و كرد ارائه كشور
.رساند استحضار به را گزارشي سازمان اين عملكرد