پنجم ، شماره 1307 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 19 شنبه 28
|
|
سياسي؟ جامعه يا فرد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(دوم بخش) سياست علم و سياسي فرهنگ
روانشانسي درك از گذار براي تلاش رفتاري ، سياست علم اساسي مشكل
سياسي نظريههاي در مشكل اين است ، جمعي پديدههاي عمل نحوه به فردي
.نميخورد چشم به سنتي
سياسي؟ جامعه يا فرد شروع ، نقطه
گيجكنندهبوده و جذاب بسيار تحليلسياسي در فرهنگ مفهوم كاربرد
حيرت مشكلي فزايندهبر نحوي به ميتواند اينمفهوم ظاهرا چوناست
مقابله كلان تحليل و خرد تحليل ميان شكاف يعني علمسياست در آور
مشكل.ميكند عرضه شده بندي سرهم پاسخي صرفا موارد اغلب در ولي كند ،
به فردي روانشناسي درك از گذار براي تلاش رفتاري سياست علم اساسي
روانشناسي غني ديدگاههاي ميتوان چگونه.است جمعي پديدههاي عمل نحوه
در كه داد قرار دانشي دل در را فردي رفتار به مربوط كشفيات و مدرن
دارد؟ سروكار كلان سيستمهاي با نهايت
چونتصميمهاي نميخورد چشم به سياسيسنتيتر نظريه در مشكل اين
ميگرفت قرار موردپذيرش آسانتر نظريهها آن در انساني جوامع به مربوط
و ملتها سازمانها ، احزاب ، مثل پديدههايي پوياييشناسي چارچوب در كنش و
كه بود آن سياسي نظريه كلي اصل.ميشد گرفته نظر در نهادها ديگر
ويژگيهاي از منفك و ذاتي ويژگيهايي داراي فرض يك به بنا نهادها
معنا بدين مشروعيت مسائل ، مفهوم اين همه از فراتر.هستند بخصوص افراد
گوييچيزي كه ميشوند اداره بهگونهاي دولتي نهادهاي و ادارات بودكه
حكم آنها بر اشغالميكنند دورههايي رادر مناصبآنها كه افرادي از بيش
.ميراند
تحليلقرار واحد بايد كنش كه ايننكته بر تاكيد با رفتاري انقلاب
بودند افراد اينتنها ترتيب بدين.كرد راوارونه تمايل اين گيرد ،
موسساتهمواره و نهادها وكنشهاي باشند داشته كنش كهميتوانستند
پافشاري اينبودند وابسته خاص افراد اذهان توسط تصميماتمتخذه به
بالاخص و روانشناسي پيشرفتهاي ورود راه افراد ، كنش محوري نقش بر
امور همه كه آنجا از.كرد باز را سياست علم به فرويدي انقلاب تبعات
امكان روش اين ميگرفتند ، نشات خاص افراد كنشهاي از نهايت در سياسي
را روانشناسي پيشرفتهاي همه از سياست علم دانشمندان بهرهبرداري
.آورد فراهم
ميدانآمده به تازه معرفت براي جديديرا مشكلات بزودي فرصتها اين
گذاشته مبهم جمعي كنش و فردي كنش ميان نقاطاتصال چون كردند فراهم
مطالعات هاينزاولو.بود نپرداخته آنها به جدي بهطور روانشناسي و شده
طور به كلان خرد ، بامشكل سياست علم شدن درگير بواسطه كه را بيشماري
:است داده تشخيص يافتهاند راه آن به خزنده
به كلان پديدههاي به خرد پديدههاي از رفتن فراتر مغالطه اينجا در...
بزرگ واحدهاي با مشابه گونهاي به كوچك واحدهاي با.ميخورد چشم
داده بسط كلان سطح به خرد سطح به مربوط يافتههاي و ميشود برخورد
:وجوددارد نيز بخشيدن مغالطهشخصيت همچنين دراينجا.ميشوند
به تحليل در شبهانساني مقولات كاربرد طريق مقياساز بزرگ پديدههاي
بهمنش مربوط غريبتر و توصيفاتعجيب در ;مييابند فرديتقليل سطح
به نابجاست ديگرانضماميت مغالطه.ميگيرد كارصورت همين نيز ملي
حك افراد ميان نسبت به مربوط و كنشي ميان پديدههاي كه معنا اين
.ميشود برخورد فيزيكي صورتپديدههاي به آنها با و شده واصلاح
احكام اطلاق و جامعه به فرد از رفتن مغالطهفراتر دچار نيز فرويد خود
و وتمدن تابو و توتم كتابهاي در او.است شده دومي به اولي
تحول قواعد از جوامعانساني تاريخي تحول كه بدانجاميرود نارضاييهايش
مبنيبر خود باديدگاه نيز انسانشناسانفرهنگي.ميكند شخصيتپيروي
پافشاري سنت بالعكسبراين و منفرد توسطشخصيتهاي جمعي فرهنگ انعكاس
.كردهاند
براي خود اولينتلاش در لاسول هارولد داردكه اهميت بسيار مسئله اين
عمل وارونه گونهاي به علمسياست به روانشناختي انتقالديدگاههاي
سيستم كه پذيرفتهاست را مطلب اين علمسياست كلاسيك سنت در و كرده
را آن در درگير شخصيتهاي ميتوانند كه شده تركيب نقشهايي از جمعي
عملكردي يكپارچگي نوعي داراي لاسول نظر از سياسي سيستم.منعكسسازند
باملاكهاو مطابق بايد كه دارد نقشهايي اساس اين بر و است خودش خاص
بعد ترتيب بدينآيند در اجرا مورد به سيستم ذاتي معيارهاي
تبيين در بيشتر تدقيق و ساختن غني براي روشي به رفتار روانشناختي
.ميشود تبديل افراد از يك هر نقشهاي عملكرد
رهيافت ايندو سياسي تحليل در كاربردروانشناسي در ترتيب بدين
و ميكند آغاز كلان تحليل و سيستم با كه يكي ;است داشته وجود اساسي
و ميپردازد انساني و زندگينامهاي روانشناختي بعد يك معرفي به سپس
را بزرگتر سيستم ميكندو آغاز خرد تحليل و شخصيت شكلگيري با كه ديگري
شكل شدن اجتماعي درفرايند كه انساني شخصيت ظهورات بهعنوان اصولا
در ملي منش به مربوط ازمطالعات جدا دوم رهيافت.گرفتهميشناسد
پيشداوريهاي و افكار و شخصيت ميان رابطه در پژوهش مثل مطالعاتي
عملياتي رمزهاي باب در لايتس ناتان ابداعي كاملا مطالعات و عمومي
مبناي لايتسنوعي مطالعات در.است شده گرفته كار به گوناگون نخبگان
.گرفتهميشود نظر در سياسي براياستراتژيهاي شناختي منش
پي تفكردر تاريخ زمينه پيش درمقابل درست سياسي فرهنگ مفهوم
طرح با را كار اين و است كلان تحليل و ميانتحليلخرد شكاف تقليل
آنها شدن افرادودرگير شدن اجتماعي پيچيده فرايندهاي ميان اتصال نقاط
همين طريق از سياسي سيستمهاي.ميدهد انجام سياسي فرايندهاي با
آنها طريق از افراد و ميكنند تضمين را خويش بقاي و تداوم فرايندها
شدن سياسي.سازند ظاهر را مناسب سياسي نقشهاي چگونه كه يادميگيرند
در را سياست باب در ادراكي يادگيري و شخصيتي ابتدايي تحولات هم
نقشهاي در افراد استخدام فرايند اخير مورد آنكه بالاخص برميگيرد ،
اوليه مراحل روي بر پافشاري كه ميزاني به.ميسازد محقق را سياسي
اوليه آثار جهتگيري بر سياسي فرهنگ رهيافت.گيرد صورت شدن اجتماعي
به تاكيد كه هنگامي ;ميكند پيدا اتكا رواني- فرهنگي تحليل باب در
پافشاري متوجهشود ، رفتاري شده الگوهاييادگرفته و ادراكات سمت
با انطباق به فرد نياز سياسيو سيستم بنيادين برويژگيهاي بيشتري
چارچوبرهيافت در.گرفت خواهد سياسيصورت فرايند از ناشي احكام
از تاكيد جابجايي كه داريم اختيار در را عملازمينهاي سياسي فرهنگ
بدين جابجايي اين.ميسازد ممكن را وبالعكس سياسي سيستم به شخصيت
يا مسئله كردن بندي سرهم طريق از كلان و خرد سطوح مشكل كه است معني
ابهام ميگيرد درستانجام كاملا نحوي به كه تقريبها يافته نظام توالي
براي تلاشي هرگونه كردنمسئله مبهم فرايند اين در.پيداكند بيشتري
ازابعاد سازگار تصويري تا صورتميگيرد دوجهت هر از مسئله كاربرروي
.شود ارائه سياسي سيستم سياسيو رفتار روانشناختي
هستند كل از اجزاءبيش كه هنگامي:نابجا تدقيق
سياسي مثل مفاهيمي سوي از تقويت با سياسي فرهنگ مفهوم كه اميد اين
و خرد تحليل ميان موثري پل بتواند سياسي مناصب در استخدام و شدن
و احساسات صورتهاي همه سنجش در بيشتر تدقيق مشوق بزند ، كلان تحليل
از سياست علم دانشمندان نارضايي منبع.گرفت قرار سياسي نگرشهاي
تنها نه ملي ، منش مطالعات در روانكاوانه شده پذيرفته بسيار ديدگاه
پيچيده ، سياسي رفتار و كودكي ميان آسان و آرام حركت به آنان تمايل
شور به مربوط تعميمهاي.است تعميمهابوده در علمي تدقيق فقدان بلكه
كلان بابسيستمهاي در ديگر تعميمهاي از نبايد نظر عالم در ملي شوق و
.باشند متمايز
ديدگاه كتابسياستجهاني چاپ اولين لايتسدر ناتان پيش ، سال بيست
بياني ميگيرد ، قرار پوزيتيويسممنطقي چارچوب در كهاصولا را خود
با بايد را فرهنگي الگوهاي به مربوط كهفرضيات است معتقد او.كرد
تعابير اين.داد قرار بررسي مورد اجتماعي علوم قراردادي كانونهاي
ارجاعاتمبهم و شوند عملياتي و كنند پيدا بيشتري تشخص صرفا بايد
در مشكل ولي.كنند پيدا كمي دقت بايد آنها تكرار ميزان و مراتب به
قابل ترديد بيگانگان خصائل توصيف هنگام به افراد كه است اين اينجا
براي سياست علم دانشمنداندارند سر در ذهني تمايلات باب در فهمي
گزارههاي امكان باب در مشروع كاملا دغدغههاي و مشكل اين با مقابله
كه فنوني پيچيدهترين به ملي احساسات و افكار مورد در ارزشگذارانه
تمايزهاي.جستهاند توسل دارند موردي پيمايشهاي و افكار سنجش براي
تعميمهايي از معتبرتر يافته پيمايشهاينظام از آمده دست به ملي
كننده مشاركت مشاهدهگر روشهاي مثل كمي كمتر رهيافتهايي از كه هستند
.آمدهاند دست به انسانشناسان روشهاي و
تازهاي بيشترمشكلات دقت سبك جهت افكارونگرشها پيمايش از استفاده
اين سخنكردهاند ايجاد سياسي فرهنگهاي قلمرو در سازي مفهوم در را
احساسات و افكار نگرشها ، توزيع براساس سياسي فرهنگهاي كه است بوده
مربوط تمايزهاي و ديدگاهها غلبه.شدهاند تعريف خاص جمعيت يك ميان در
ميان بنياني تمايزهاي براي مبنايي ميتوانند آنها درصدي توزيعهاي به
درباب علمي اطمينان با گفتن سخن توانايي.گيرند قرار سياسي فرهنگهاي
كه ميگذارد مبهم واقعيترا اين كشورها مردمان ميان تمايزهاي
نيز مغالطهمذكور.است مغالطه يك پيچيدهترياز بيان صرفا اينرهيافت
از يابي وبرون رفتن فراتر از پيش چيزي سيستمهايكلان كه است آن
.خردنيست سيستمهاي
رابطهميان (1):است كرده نيزايجاد ديگر مشكل دو رهيافت اين
خرده يا) فرد كه معنا اين به تركيب مشكل(2)و رفتارها و و نگرشها
و احساسات و پيچيدهتراست كل يك بهعنوان سياسي سيستم از (سيستم
.منعكسميسازد آن به نسبت را نگرشهايظريفتري
مشخصا كنشهاي از بيشتري افكار ظاهرا مردم كه آناست اول مشكل
ذهني جهانغني ميتوانيم مدرن فنونروانشناسي طريق از ما دارند ، سياسي
بر فرد دروني ازدنياي وجه كدام اينكه تعيين سازيمولي روشنتر را
.دشوارميشود كاملا است حاكم رفتارعينياش
به نسبت ذهنيفرد قلمرو بودن بواسطهپيچيدهتر كه است آن دوم مشكل
از كداميك اينكه افتاده ، تعيين پا پيش سياسي سيستمهاي عيني واقعيت
سيستم يك عملكرد نوع چرايي درك براي نگرش مناسبترين فرد نگرشهاي
افراد نگرشهاي مجموع يا كليت ترتيب بدين ميشود غيرممكن هستند ، سياسي
براي اساسي نگرشهاي مجموعه از فراتر كه ميكنند توليد را مجموعهاي
نگرشهاي وفور اين براساس هستند خاص سيستم يك عملكرد نحوه تبيين
از جدا سياسي سيستم يك كليدي مشخصات به دادن شكل ذهني ، سياسي
.ميشود دشوار آن اعضاي جهتگيريهاي
اقتصاد علم با قياس
جهت باتلاش ميتوان را سياسي تحليلفرهنگ در كلان و خرد مسئله اين
مذكور انقلاب.روشنكرد آورده اقتصاد سر بر انقلابرفتاري آنچه تصور
انگارهبنيادين ترسيم جهت سنتپيشين از كينز بزرگ ازگسست پيش
چرا كه فهميد ميتوان شرايط اين در.داد رخ ملي درآمد جريانهاي
بار ژرف مصاحبههاي حتي و نگرشها به مربوط مطالعات در را خود محققان
نسبيت كشف اميد به فعال افراد و مشتريان سرمايهگذاران ، كارآفرينان ،
سيستم يك ايجاد و يكديگر با آنها ارزشهاي و انتظارات ابداعات ،
اطمينان آن از ميتوانيم ما كه چيزي.كردهاند درگير فعال اقتصادي
آنها دقت يا مهارت ميزان به توجه بدون محققان كه است آن باشيم داشته
آورده دست رابه ذهني دنياهاي سرجمع نتوانستهاند نگرشها ، هرگز سنجش در
.برسند اقتصاد كلان براينظريه كينزي انگاره به و
در كلان نظريه شدن واقع مقبول از پس كه است آن داده رخ آنچه البته
دامنه ميتوان.است شده فراهم خرد تحليل براي مناسبي زمينه اقتصاد ،
آنها بررفتار كه را مشتريان و فروشندگان انگيزشهاي و احساسات گسترده
و دستكاريكرده را بنيادي نظريه كه كرد صورتيارائه به ميگذارد تاثير
.خلطنميشوند كلان تحليل اهداف با وجه بههيچ واقعيات اين ولي سازد غني
نظريه داشتنكامل نگاه جدا صرف با كهاقتصاددانان دارد صحت نكته اين
طور به كلي نظريه يك به ازدستيابي پرهيز و كلان نظريه از خرد
علم ساختن غني به كه تاحدي ولي ;دادهاند كاهش را خود جديمشكلات
در را كار اين توجهداشتهاند ، روانشناختي و رفتاري باملاحظات اقتصاد
مناسب آغازين يكنقطه عنوان به كلان انگاره تقدم سياقپذيرش و بافت
.دادهاند انجام