پنجم ، شماره 1307 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 19 شنبه 28
|
|
پايبند تاريخيمان خويشتنداري به چشمانداز
باشيم
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
هميشه ما داشتهايم ، بشر تاريخ بزرگ كشاكشهاي در كه حضوري نسبت به
اگرچه.دوستي ديگر و خويشتنداري اعتدال ، به نامدار بودهايم مردمي
انتساب ايران به كه گردنكشان برخي اندكشمار خيرهسريهاي از نميتوان
و ظفر هنگامه در حتي ما كه است اين واقعيت اما پوشيد چشم داشتهاند ،
ميدهد نشان تاريخ و نشدهايم متهم قساوت و خشونت به هرگز جهانگشايي ،
.نخواستهايم دوستي و مهر وانهادن بهاي به هيچگاه را سروري كهاورنگ
كه را يونسكو جهاني سازمان بلندپايگان از يكي قول نقل ميشويم يادآور
جنگي اسيران باره در ژنو كنوانسيون ميدهد نشان بررسيها:بود گفته
است ، شده اجرا دقيق بهطور ايرانيان توسط و بار يك تنها تاريخ همه در
بوده كنوانسيون اين تصويب و طرح از پيش هزارسال اندي هم آن و
نشان درگرفت ، دختر و زن يازده قاتل ماجراي سر بر كه جنجالي اما!است
مرور را تاريخيمان خويشتنداري ديگر بار يك ما لازمباشد شايد داد
و كردن تكيه او مليت بر پي در پي فرديقاتل ، ويژگيهاي جاي به.كنيم
خود كه همسايه ، و برادر بهملتي كردن بدگمان را مردم اينگونه ، به
نخواهد موجب آيا عسرتميگذراند ، به روزگار جنگافروزيها ، آتش در اكنون
شود؟ وارد خدشه ما ديرپاي نجابت آبگينه بر شد
برخي آن ، آتش هيزمبيار سوگمندانه كه غريزي ، و سطحي واكنشهاي اينگونه
تجربه چون كه ديگراني يا است ما ملت زيبنده بودند ، همكارانرسانهها
سوداهاي در غرقه نداشتهاند را گوناگون جذبفرهنگهاي و هضم تاريخي
مجرد مهاجران ميكند تاكيد خويشند؟جامعهشناسيبزهكاري خودپرستي
دشوار اجتماعي و شرايطاقتصادي روي در رو را خود كه هنگامي بهويژه
نيز موجود وتجربيات دارند جرم ارتكاب براي را زمينه بيشترين ببينند ،
با.تشكيلميدهند گروه همين را مجرمان درصد عمدهترين كه ميدهد نشان
پناهجويان توسط شده انجام بزه موارد تعداد اگر انگاره ، اين
همين تا كه آنان تقريبي شمار ميليون حدود 2 با را كشورمان افغانمقيم
اين ذاتي سلامت به افزونتر كنيم ، مقايسه ميبردند ايرانبسر در اواخر
بوده ايران بزرگ فلات تمدن از بخشي كهموجد برد خواهيم پي شرقي ملت
.است
از بلكه و افغان نه بحث مورد جنايتكار دريافتهايم ، كه اكنون بهراستي
بگيريم تصميم هميشه براي بار يك كه ندارد آن جاي همميهنانماست ،
يك جرم تسري موجب كه نكنيم قضاوت گونهاي به اينچنين مواردي در هرگز
ايجاب ايراني طبع ذاتي وقار شود؟ بيگناهديگر انسانهاي انبوهي به تن
افغان برادران از پيدلجويي در گونهاي به حادثه ، اين پي در ميكند
مظلوم ، پناهجويان اين كار از گرهگشودن كه نبريم خاطر از و باشيم ،
وايجاد ميطلبد را امر متوليان از دقيق و دورانديشانه بس پويهاي
.نيست كار چاره هرگز موارد ، اينگونه در عمومي التهابهاي
كرمي ناصر