پنجم ، شماره 1308 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 20 يكشنبه 29
|
|
!باشد شايعه كند خدا اما است داغ خبر
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
آماده درتكاپوي تئاتر سينهچاك عاشقان همه و است راه در ماه شهريور
سراسري جشنواره درچهارمين شركت براي خود نمايشي اجراهاي نمودن
.هستند آتشكار تئاتر
اهميتجايگاه به اشارهاي ميدانم داغلازم خبر اين به پرداختن از قبل
.باشم داشته آتشكار سراسريتئاتر جشنواره ويژه
آنرا انتظار هيچ كه ميرسد ازجايي روزي و كهرزق شنيدهايم
ناباوري و بهت اين با شهرستانيها تئاتربويژه هنرمندان و نداشتهاي
تمام با و شوقيوصفناپذير و شور با را سراسريآتشكار جشنواره سومين
همگان چنانچه.پشتسرگذاشتند آن كيفي و كمي وكمبودهاي كاستيها
حركتفرهنگي يك بعنوان آتشكار سراسريتئاتر نيزپذيرفتهاندجشنواره
و ميشود فجرمحسوب تئاتر سراسري جشنواره بعداز تامل قابل و پيشرو
از گردن و سر يك فرهنگينيز تهاجم با مقابله درعرصه كه چهبسا
.باشد بالاتر فجر تئاتر جشنوارهسراسري
جشنواره سومين شركتكنندگان بالايياز درصد ميدانيم كه همانطور
غيب سر از دستي به هميشه كه ميدادند تشكيل شهرستانيها را آتشكار
تئاتر هنر نسبتبه را آنان برافروخته عشق تا بودهاند دوخته چشم
از ماه چندين گذشت وجود با هنوز كه هرچند.دارد نگه مشتعل همچنان
اصيل حركت اين كه كنند نتوانستهاندباور برگزاري دوره سومين برگزاري
توجه اين و.است آمده بيرون صنعتي يكمجموعه آستين از فرهنگي وحمايت
در آتشكار جشنوارهسراسري براي بالقوه امتياز شهرستانهايك تئاتر به
آمار كه چرا محسوبميشود فجر سراسري باجشنواره مقياس
اتفاق به حضوراكثريت نشانگر فجر سراسري شركتكنندگانجشنواره
قرار اقليت در بابت اين از شهرستانيها و ميباشد تئاتريهايپايتخت
فرهنگيگستردهتر ارتباطات جريانات در و بودن پايتختي خصلت اين.دارند
اجراي ناچار به جريانات ، اين درمقابل خودباختگي احساس و داشتن قرار
هر از بيش تئاتري مضامين طرح يا و اجرايي شكل در چه نيز آنان تئاتري
ملي و هويتدار تئاتري طرح تا بود خواهد خودباختگي اين نمايشگر چيز
دسيسههاي انواع در گرفتار و امروزي جامعه دردآشناي مضامين با
به قريب اكثريت يعني شهرستان تئاتر و.اقتصادي و اجتماعي فرهنگي ،
به خودباختگي اين از آتشكار تئاتر سراسري جشنواره شركتكنندگان اتفاق
ميپردازند امروزي جامعه آشناي درد و ملموس مضامين طرح به و بوده دور
اگر ميسازند ، فراهم ملي و هويت با تئاتر گرفتن شكل براي را زمينه و
.باشد همچنانماندگار فولاد و سرب ميان برخاستهاز حمايت كه
وتئاتر تئاتر نسبتبه وافر واميد شور همه اين كه افسوس اما
اگرچه.شود فراموشيسپرده بوتههاي به برايهميشه تا ميرود شهرستان
دارد ، حقيقت هم اگر و نباشد بيش شايعهاي داغ ، خبر اين كه اميدواريم
.بدهد را منتظر و مشتاق چشمان همه آن پاسخ و شود يافت كسي
تئاترآتشكار سراسري جشنواره دبير و آهن ذوب عمومي روابط كه اميد
در گرچه.ضدفرهنگيبدهند عمل اين به پاسخيدرخور و آمده خود به
كارگزاران نيز و راداشتند هنر و فرهنگ براي داعيهدلسوزي آغاز
ببينند و بگشايند را وچشمهايشان شده بيدار خواب از فرهنگيكشور
...و ميرود؟ ملكچه اين در نمايش هنر بر كه
نائيني مسلمي حسين