پنجم ، شماره 1308 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 20 يكشنبه 29
|
|
رئيسجمهوري تلويزيوني برنامه يك در
داد گزارش ملت به برگزيده
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
صميمي پيامي در خاتمي سيدمحمد آقاي منتخب رئيسجمهوري:سياسي سرويس.
.كرد ارائه مردم به را گزارشخود اولين
:زيراست شرح به پيام اين متن
الرحيم اللهالرحمن بسم
براي مدت دراين است ، گذشته طولاني نسبتا زمان تاكنون خرداد ازدوم
شريفو شمامردم ميان در است من دلخواه كه آنطور كه است نشده ميسر من
و بشنوم را شما گفتههاي و كنم گفتگو شما با رويارو و باشم بزرگوار
خرداد دوم در خداوند لطف به.است بوده دشوار و سخت من براي امر اين
.شد برگزار انتخابات
.بود نشيبميهناسلامي و پرفراز تاريخ در زرين صفحه كه انتخاباتي
و اجتماعي ديني ، سياسي ، رشد و بلوغ ما مردم آن در كه انتخاباتي
ميگذرد روز دهها بزرگ حادثه آن از امروز و دادند نشان را خود تاريخي
حق نواختند خويش راي عنايت و لطف با مرا كه بزرگواري و شريف مردم و
اين طي كه آنچه از بشنوند گزارشي خويش خدمتگزار زبان از كه دارند
پيش تازهاي وضعيت امروز.است گذشته من بر و است گرفته انجام روزها
و نقطهنظرها برنامهها ، بهعنوان انتخابات از پيش كه آنچه است آمده
شما راي با ميشد گذاشته ميان در بزرگوار مردم شما با انديشهها
ملتشريف و من ميان كه پيماني است ، درآمده موكد پيمان يك بهصورت
كردنآن پياده براي تلاش و عهدوپيمان آن به وفاي و است شده بسته ايران
طبيعي.ميكنم احساس خود بردوش را آن كه است بزرگي مسئوليت برنامه
اين براي من تلاش نتيجه در و خاطرمن دغدغه مهمترين مدت دراين استكه
كشور فعلي وضعيت درجريان بامباحثه مطالعه ، با اينكه اول استكه بوده
آگاهي با و بگيرم قرار فرهنگي و سياسي مختلفاقتصادي ، جنبههاي از
و كارها راه يافتن براي تلاش دوم.بگيرم تحويل هست كه را آنچه كامل
كردم عرض كه برنامههايي كردن برايپياده وعملي قانوني مناسب مجاري
براي ضوابطي يافتن براي كوشش سوم و است درآمده ملت و من پيمان بصورت
ضوابط آن وتطبيق مسئوليت انجاماين در خود همراهان و همكاران يافتن
وگفتگوهاي بحثهايمختلف با منظور بههمين.آن مصاديق و موارد بر
در شروعشد ، مطالعه آن براساس و شد تدوين ملاكهايي و ضوابط مختلف ،
بايد كه بهوضعي نگاه موجود ، وضع ارزيابي براي پنجگروه ،
بايد مسير دراين كه نيروهايي گزينش براي تلاش و بشود انشاءاللهايجاد
است دولتي و كابينه تشكيل است من نظر مورد كه آنچه.منباشند همراه
توسعه همهجانبه ، توسعه امر به معتقد نوگرا و نوانديش توانمند ، مبتكر ،
و عدالت با توام نيز و علمي و وفرهنگي سياسي توسعه همراهبا اقتصادي
كه مشهدمقدس به كار آغاز در يكي داشتم ، سفر مدتدو دراين.استقلال
والسلام عليهالصلوه ثامنالائمهامامعليابنموسيالرضا حضرت زيارت توفيق
مناطق خراسان جنوب مناطق به سفريداشتم آن درپي و شد من نصيب
مقاوم و صبور اما محنتكشيده داغدار شريفو مردم با ديدار و زلزلهزده
قم به داشتم سفري نيز آن پساز.شده ويران مناطق بازسازي آغاز اعلام و
با گفتگو و ديدار عليهاالسلامتوفيق معصومه حضرت زيارت بر علاوه كه
محضر از و دستداد ارجمند فاضلان و مدرسان عالمان ، بزرگوار ، مراجع
رهبر با برديدارهايمكرر علاوه تهران ، در اما و.بردم بهره عزيزان
لطفخداوند به و شد برگزار كه مدظله خامنهاي آيتالله حضرت معظم
آقاي جناب محترم رئيسجمهوري با نيز ديدارهايي شد ، خواهد برگزار
محترم نمايندگان با ديدار دويست از بيش آن بر علاوه و هاشميداشتم
با عزيزان ، با نظر تبادل و گروهي چه و بهصورتفردي چه مجلس
با مختلف ، گروههاي و جناحها از سياسيجامعه ، شخصيتهاي و سياستمداران
از بهرهگيري و صاحبنظر شخصيتهايدانشگاهي و متفكران و انديشمندان
من وقت بيشتر كه آنچه.جوانان و زنان با ديدار خاص بطور و آنان حضور
راههاي يافتن واقعيتهاو از بيشتر اطلاع براي تلاش و مطالعه شد ، آن صرف
و.من مناسببراي همكاراني به رسيدن و مسئوليت انجام براي مناسبتر
خدمتگزاريبه از است عبارت افتخار بزرگترين منصفي انسان هر براي
ميزان همين به است افتخاربزرگي اين و هستيد شما كه ملت شريفترين
تحمل براي.است سنگين كشور اين مردم به خدمتگزاري مسئوليت نيزبار
حقمنان حضرت هميشگي هدايت عنايت ، به نيازمند اول درجه باردر اين
صاحبنظران ، نظريات و آراء از بهرهگيري آنگاه و خداوندمتعالهستيم
و حمايت و حضور نيز و تجربه و مهارت اهل انديشمندانو روشنفكران ،
كه است عوامل اين سايه در.ملتشريف شما و ملت اين افراد يكايك نظارت
و بزرگ بسيار كار كار ، اين.ساخت مستقل و آزاد و آباد ايران ميتوان
كاربزرگ اين انجام.برنميآيد دستگاه يك و فرد يك عهده از.است سنگيني
او هويت كه ملتي.است ملي عزم و عمومي همبستگي همگاني ، همت نيازمند
هويت ملتيكه است ، يافته بيشتري روشني و تلالو اسلام خورشيد پرتو در
كه ملتي است ، شده شكوهمندتر و پايدارتر نيرومند ، اسلام با او
سال دويست در.است داشته ارجمند تلاش اسلامي مدنيت بسط و دراستقرار
تاريخ در سرنوشتساز نقشي بيني باروشن توام دينداري خاص گذشتهبطور
با ما كارساز مقابله سبب بيني روشن و دينداري اين.داشتهاست ما ملت
برپايه سرزمينمان آزادي و استقلال از و است استعمارشده و استبداد
.دفاعكردهايم روشنبيني دينداري
بداند بايد نباشد ، ديانت به پايبند چندان اگر حتي منصفي هروطنخواه
و دينداري اين و است يافته خاصي جلاي و رنگ بااسلام كه معنويت اين كه
بايد مشترك عامل براين و پايداريماست و سربلندي رمز و راز روشنبيني
در گوناگون جريانهاي و بزرگ شخصيتهاي مدت ، دراين.پابفشاريم ما همه
.كردند دفاع كشور سربلندي و استقلال از و تهاجمايستادند اين مقابل
داد انصاف بايد ولي.وطنخواه ملي يا شخصيتهايديني و جريانها از اعم
بزرگ انقلاب داشت ، ما تاريخ در سرنوشتساز تعيين كه عاملي مهمترين كه
و مشاركت و باحضور و (قدسسره)خميني امام حضرت رهبري به اسلامي
نشيب و پرفراز تاريخ جديديدر دوره اسلامي انقلاب با.بود مردم فداكاري
و بكند رااحيا ما تحقيرشده هويت توانست انقلاب اين.شد پيدا ما
راپديد بزرگي تحول و بكند ايجاد درجامعه حركت و شور آن براساس
خود شگفتانگيز پيروزي در را آن بارز وجه آغاز در كه تحولي.بياورد
درتلاش بالاخره و مقدس دفاع زيباي حماسههاي در آنگاه و انقلابميبينيم
حيات جديد مرحله به كه بود انقلاب اين.سازندگي دوران ارجمندپرافتخار
و همبستگي وفاق ، مايه بايد و ميتواند كه است وجهي هم اين رساندو خود
از دفاع و كشور اين ساختن براي ملي عزم آن وبراساس باشد ما همدلي
هر ما امروز.كند ايجاد ما در ملت سربلندي استقلالو و انقلاب و ارزشها
خودمان كه بدانيم بايد كههستيم ، هر و ميكنيم چه هر و داريم چه
بازيافته ، خود همين بهخاطر و حاكميم خود برسرنوشت خودمان.هستيم
در نيز و پيشين نظام از رسيده برمشكلاتبهارث مدت دراين توانستهايم
خود پاي روي بكنيم ، مقاومت بيرون از شيطنتهايدشمنان و توطئهها برابر
كه نيست اين معني به اين البتهبرويم بهپيش سربلندي با و بايستيم
طبيعي ، بطور مديريتها در نيست عيب و واشتباه كاستي و نقص ما كار در
پيش اشتباهاتي است ممكن اجرا در چه و برنامهريزي در چه طراحي ، در چه
بوديم ، خودمان خودمان ما وقتي اماباشد نقصهايي و عيب و بيايد
داشته تدبير اگر و كنيم مرتفع كاستيهارا و نقصها ميتوانيم هم خودمان
با اگر و كنيم باور را وآنها بنهيم ارج خودي انديشه بر اگر باشيم ،
مشترك وجه يك.بكنيم آنهاحل كمك با و بكنيم طرح را مشكلات مردم حضور
و بشود ما همبستگي بايدمنشاء و ميتواند كه دارد وجود هم مقطعي ديگر
صحنه در اشتياق مردمبا نفر ميليون سي حضور.بود انتخابات خود اين
و نظام به دلبستگيمردم و ايران در سياسي پوياي زندگي دهنده نشان
به نفر بيستميليون از بيش انتخابات اين در.است خودشان سرنوشت
رئيسجمهوري عنوان به او و دادند راي نامزدها از يكي برنامههاي
مسئوليتهمه و است همه رئيسجمهوري امروز ديگر كه است شده كشورانتخاب
ارادهمردم از آمده بر قانوني دستگاههاي سازمانها و نهادها مردم ، خود
و بگذارند احترام اكثريت انتخاب به بايد نيز مردم همه و دارد
ضوابط و قوانين چارچوب در شده ارائه برنامههاي و انديشهها حولمحور
و بهتر آينده سوي به رفتن ايران ، ساختن براي و گردبيايند ومقررات
و خداوند لطف با كه اميدوارم.بكنند تلاش اسلامي ايران براي فردايبهتر
بار اين بتوانيم شما مستمر نظارت و حمايت با شما ، همكاري همراهيو با
پايان در و برسانيم مقصود منزل سر به است شايسته كه راآنطور مسئوليت
خداوند لطف به منخدا خوب بندگان هم و باشد راضي ما از همخدا كار
را خويش كار گزارش كرد خواهم تلاش گوناگون مراحل و مقاطعمختلف در
هم باز و بخواهم مدد شما از طبعا و بدهم ايران ملتشريف شما خدمت
به كه آنجا تا و ميتوانم كه آنجا تا شما مجامع كهدر كرد خواهم تلاش
بهم حضور نزند ، لطمه گذاشتهايد من عهده شمابر كه مسئوليتهايي
شماها محضر به دارم سخني و حرف اگر و رابشنوم شما سخن و حرف.برسانم
بتوانيم كه بيايد فراهم زمينهاي شد خواهد انشاءاللهتلاش و دارم تقديم
و كنيم دريافت را شما مطالب و كلام سخنها ، وبهتر راحتتر وضعي با ما
و ميسپارم بزرگ خداي به را شما همه دهيم ، توجهقرار مورد انشاءالله
.ميكنم شماخداحافظي با بعدي ديدار تا