پنجم ، شماره 1310 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 22 سه‌شنبه 31
|
|
عمل تا انديشه از ;ملي وفاق
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ملايمت مختلف ، مدل‌هاي در وتحول تغيير براي آمادگي:سريع‌القلم دكتر
فرهنگي صراحت نظر ، به‌تحقق‌اجماع كه است شبكه‌اي اجتماعي وامنيت سياسي
.انجاميد چارچوبفرهنگي‌خواهد و
و نمي‌شود ديده مطلق‌گرا درجوامع مشورت و انديشه‌ها و افكار تعاطي
از جامعه كه مي‌توان‌دريافت افواه و دهان به دهان نقل درعرصه تنها
.رنج‌است در موضوعي
پدرشان دستور اين.بودند آورده همراه به باريك تركه‌اي خود با يك هر
دو آورده خود با كه را تركه‌اي تا گفت خود فرزندان از يكي به او بود ،
يك با و كرد اجرا را پدر دستور راحتي به او تنومند فرزند.كند نيم
.شكست ميان از را باريك تركه دست ، حركت
بود برادرتان دست در كه تركه‌اي كرديد مشاهده فرزندانم:گفت پدرشان
.شد نيم دو به و نياورد مقاومت تاب قدرت كوچكترين مقابل در چگونه
تا داد دستور وي آنگاه.كردند تاييد را او سخن همگي پدر فرزندان
با كه تركه‌هايي از مجموعه‌اي و دهند قرار كناريكديگر را تركه‌ها
.دهند شكل آورده‌اند خويش
به را مجموعه اين فرزندان‌تنومندش از يك هر تا داد دستور پدر آنگاه
صدد در سعي‌فراوان با آنان از يك هر.بشكند را وآن كند نيم دو
.نشدند مجموعه اين به‌شكستن موفق هيچگاه ولي برآمدند
را متفاوت راهي براي‌خود شما از يك هر كه صورتي در:گفت پدر
همگي‌شما كه حالي در بود ، خواهيد شكستن راحتي‌قابل به برگزينيد ،
هيچگاه كنيد تلاش خاندان اين وپايداري اعتلا براي و يكديگر كنار در
به و اتحاد در موفقيت رمز و بشكند را شما توانست نخواهد هيچ‌قدرتي
.شماست پيوستگي هم
:مذموم مطلق‌گرايي
در.مي‌انديشند خطا و سهو هميشه خلايق آن در كه است نگرشي مطلق‌گرايي
براي وكينه ستيزه‌جويي به جستن توسل و ديگران تفسيق تلقي ، طرز اين
.است غالب و نهادينه نوعي‌تفكر دور ، از ديگري كردن خارج
سهيم خويش سرنوشت در را وديگران صلح و تفاهم والاي منزلت به احراز
تلاطف تفكر ، بسته‌از دور اين در.ندارد جايي مطلق‌گرايي دانستن ، در
.ندارد معنا ديگران به ياري‌رساندن و معاضدت مهرباني ، و
نمي‌شود ديده مطلق‌گرا جوامع كردن‌در مشورت و انديشه‌ها و افكار تعاطي
جامعه كه مي‌توان‌دريافت افواه و دهان به دهان نقل درعرصه تنها و
.است رنج در موضوعي از
هيچ به را ديگري و خودبيني يعني مطلق‌نگري:مي‌گويد دانشگاه استاد يك
.دشمني و كينه و حقد يعني پنداشتن ،
ديگران يعني مطلق‌گرايي:دارد عقيده نيز حقوق رشته دانشجوي قاسمي
و راناحق ديگران.استدلالي و برهان و دليل كردن‌بي‌هيچ يد خلع را
.ديدن را خود تنها و دانستن فاسق
صفتي مطلق‌گرايي:نيزمي‌گويد روانشناسي رشته دانشجوي صالحي فريبا
.نزديك‌مي‌كند انحطاط به روز به روز را هرجامعه‌اي كه است مذموم
نمود:كه است اعتقاد براين سياسي علوم ارشد كارشناسي دانشجوي يك
و فرهنگي ركود داراي و ايستا سنتي جوامع در مي‌توان را مطلق‌گرايي
.كرد مشاهده سياسي
دانشگاه سياسي علوم و دانشكده‌اقتصاد استاد سريع‌القلم محمود دكتر
نداشته وتحول تغيير آمادگي كه جوامعي:است بهشتي‌معتقد شهيد
خواهد باقي بسته آنها استنباطي شبكه و كرد نخواهند رشد هرگز باشند ،
.ماند
دكتر.است وپويايي تحول بدون و سنتي جامعه مطلق‌گرا جامعه
اصل عامه‌گذران‌زندگي براي سنتي جوامع در:ادامه‌مي‌دهد سريع‌القلم
جوامع در كه حالي در.كردن حكومت استمرارفرصت نخبگان ، براي و است
در دولتي عملكرد و تصميم‌گيري فضاي و جامعه روح پويا ، و يافته توسعه
اجتماعي ، عدالت فكري ، تربيت شدن ، صنعتي مانند فعاليت‌هايي راستاي
از ;غيره و فردي شخصيت و توانايي‌ها رشد تكنولوژي ، و علم بهداشت ،
به ديگر سوي از و آينده‌نگري و فعاليت‌ها زمان‌بندي زمان ، به بشدت يكسو
مادي امكانات از وسيع بهره‌برداري‌هاي و كار انجام فرايند موضوع
.دارد بستگي كارآيي تدريجي افزايش عبارتي به و انساني
دگرگوني و تحول واژه با.است تغييرناپذير قالبي عقايد داراي مطلق‌گرا
مشورت قرآني تفكر تفكر ، نوع اين مقابل كه حالي در.است نامانوس
هنر مجموع در و ديگران عقايد و نظرات به توجه و تعاون شورا ، كردن ،
.است افكار و سليقه‌ها و عقايد ساير به دادن گوش
:كريم قرآن
مائده 2ياري‌كنيد را يكديگر تقوا و نيكوكاري در
و داشتند بپا نماز و اجابت‌كردند و اطاعت را خدا امر كه آنان
شورا 38...دهند انجام يكديگر بامشورت را كارشان
شورا 8همه...مي‌داد فرقه‌قرار يك را خلايق تمام مي‌خواست ، خدا اگر
و اختلاف راه هرگز و باشيد رسول و خدا فرمان پيرو ايماني وحدت روح با
شما عظمت و قدرت شده ضعيف و ترسو تفرقه اثر در كه نپوييد تنازع
كه باشيد پايدار و صبور و يكدل بايد همه بلكه شد ، خواهد نابود
انفال 46.است صابران با هميشه خداوند
صلح به مايل نيز تو تمايل‌داشتند مسالمت و صلح به دشمنان اگر و
شنواي كه‌خدا واگذار خدا به را خود كار و كن خداتوكل بر و باش
البته باشند تو فريب فكر به اگردشمنان و.است خلق صلاح به دانا
مومنان ياري و خود نصرت به كه اوست.كند كفايت ترا خدا كه باش مطمئن
62-انفال 61.گرداند منصور و مويد ترا
سلامت راه او خشنودي رضاو پي از كه را هركسي كتاب بدان خداوند
عالم وبه آورد بيرون گناه و جهل تاريكي از را او و كند هدايت پويد
مائده 16.كند رهبري وي‌را راست راه به و گرداند داخل نور
اين اجراي و الهي كلام در تعمق و كريم قرآن روح‌بخش آيات به تشبث
در فردي ، درابعادميشود تعالي و سعادت موجب دستورات ، بي‌ترديد
اساس و اصل كريم قرآن موارد ساير در و درمملكت‌داري و گروهي ابعاد
.مي‌نهد ما روي پيش را حركت
:دادن گوش هنر و عقايد تنوع
دارد اشاره ديدگاهها تنوع صراحت‌بر به آن مشابه آيات و مذكور آيات
خود نمي‌توان هيچگاه عقلي و ديني و اخلاقي لحاظ به مي‌دهدكه نشان و
.دانست ديگران انديشه‌هاي به توجه و مشورت از بي‌نياز را
بكارگيري با جامعه‌اي بتوان‌در كه است بزرگ و ارزنده هنر يك اين
اعتلاي و نفع‌رشد به آنها تمامي از مختلف ، وسليقه‌هاي عقايد تمامي
.جست بهره كشور
آمادگي فراگيري ، هنر كردن ، گوش هنر:مي‌كند تاكيد سريع‌القلم دكتر
آراسته متضاد ، و متفاوت جديد ، انديشه‌هاي هضم هنر انتقادپذيري ، براي
بودن نسبي درك موافقت ، وقار با فرهنگ و مخالفت منطقي فرهنگ به شدن
با كاري و فكري شدن سهيم در روحي آمادگي انساني ، توانمنديهاي
را نظر اجماع به دستيابي اخلاقي بستر كه است خصايصي جمله از ديگران ،
.مي‌آورد فراهم
اين بر بگويد ما به را شغل‌خود و نام نشد حاضر كه ساله رهگذر 44 يك
و پيشرفت جهت در مختلف عقايد و نظرات از بهره‌گيري:كه است عقيده
تبادل و آراء و افكار تعاطي با آسيبپذير نقاط ترميم و سازندگي
به دادن فرا گوش خوب هنر يعني هم اين و مي‌شود ميسر بهتر انديشه‌ها
.ديگران نظرات
در من:گفت وي.شديم خصوص‌جويا اين در را تاكسي راننده يك نظر
را اين ولي ندارم اطلاعي موضوع اين دانشگاهي و علمي مسايل مورد
به نيز ديگران بگذاريم ، احترام ديگران نظرات به ما اگر كه مي‌دانم
احترام ديگري نظر به كه هم كسي.مي‌گذارند احترام ما عقايد و نظرات
.مي‌شود بي‌احترامي نيز او خود عقايد به نشود ، قايل
بايد خانواده اعضاي همه بي‌ترديد:مي‌گويد خانه‌دار ، غفاري مريم خانم
يك به نيز جامعه.باشند سهيم خود سرنوشت و آينده وشكوفايي رشد در
.دارد شباهت خانواده
خود تحمل قدرت كه عادت‌نكرده‌ايم جامعه در ما متاسفانه:مي‌افزايد وي
سخنان به دادن فرا گوش به عادتببريم بالا انتقاد شنيدن مورد در را
تا شود آغاز غيره و دانشگاه و مدرسه خانواده ، از بايد ديگران
.باشيم داشته پويا و آگاه جامعه‌اي بتوانيم
بايد ما همگي:مي‌گويد نيز الهيات آخر ترم دانشجوي چاروقچي نسرين
چون بدهيم اهميت ديگران سخنان به و باشيم انتقادپذير كه كنيم عادت
امر اين.نيست مصون اشتباه از هيچكس و است محدود انسان توانايي‌هاي
.مي‌شود جامعه در كمتري اشتباهات بروز موجب
انديشه‌ها اين نيايد ، فراهم فرصتي عقايد ابراز براي اگر:مي‌گويد وي
.مي‌ماند باقي افراد ذهن گنجه‌هاي در بسته سر شكل به
ثابت بايد ما اسلامي كشور:دارد عقيده نيز ساله جود 34 كشاورز مريم
افكار و عقايد درآن و است كشور قانون‌مدارترين و كه‌آزادترين كند
.نمي‌شود گرفته ناديده اسلامي ميهن توسعه تحقق براي سليقه‌ها و
حال هر به:مي‌گويد شود نامش‌درج نيست مايل كه دانشگاه استاد يك
مختلف فكري وروش‌هاي عقايد سليقه‌ها ، نماينده مختلف واحزاب گروهها
از بهره‌گيري ديگران ، انديشه‌هاي و آراء به ملاك‌توجه بي‌ترديد.هستند
محكم اجتماعي همبستگي به دستيابي نهايت در و متعالي و سازنده عقايد
.است قوي و
تحمل قدرت مي‌بايد كه است اين‌عقيده بر نيز سابقه با روزنامه‌نگار يك
بالاي رده مديريتهاي مرحله از آنان ، انتقاد و ديگران شنيدن‌عقايد
الگو نقش موارد برخي در مي‌توانند بي‌ترديد آنان زيرا شود ، آغاز كشور
.كنند ايفا مردم براي را
:سينما كارگردان يك با گفتگو
برايمان خودتان حرفه در نظرات‌مختلف و عقايد اعمال مورد در لطفا
را نو انديشه‌هاي و نظرات مي‌توان چگونه شما حرفه در اينكه و بگوييد
بست؟ بكار
نكنيم ، جريحه‌دار را عمومي كه‌افكار طوري نظام و اسلام چارچوب در ما
و ركود ازحالت ايران سينماي كه بنديم بكار مي‌توانيم‌روش‌هايي
و مختلف مواجهه‌هاي با مختلف موضوعات نمايش واقع در.آيد بدر گرفتاري
اجتماعي همبستگي و مي‌شود جامعه رواني تخليه موجب اساسي شكلي به نو ،
و مسايل روي بر تاكيد و جامعه خطدهي آن بر علاوه.مي‌كند تسهيل را
با جديد مواجهه‌هاي دستاورد دارد نظر مورد اسلامي‌مان نظام كه موضوعاتي
.است موضوعات
:سازنده نظرات بكارگيري و مديريت
برنامه‌هاي در سرعت تكامل‌ديدگاه‌ها ، اجرايي ، فعاليت‌هاي بر نظارت
فرهنگ ايجاد وتوسعه ، سازندگي اهداف به سريعتر اجرايي ، دستيابي
پيش از بيش پويايي نتيجه در و سازندگي فعاليت‌هاي در رقابت و تلاش
دستاورد مختلف زمينه‌هاي در درخشان استعدادهاي بروز و متخصص نيروهاي
.است مختلف نظرات و عقايد و ديدگاهها به توجه
نظر اجماع مدل در زمان ، باگذشت اگر:مي‌گويد سريع‌القلم محمود دكتر
.شد خواهد سكون و ركود دچار جامعه نشود تجديدنظر مقطع يك
ملايمت مختلف ، درمدل‌هاي تحول و تغيير براي آمادگي:مي‌افزايد وي
صراحت اجماع‌نظر ، تحقق به كه است شبكه‌اي امنيت‌اجتماعي و سياسي
.انجاميد فرهنگي‌خواهد چارچوب و فرهنگي
را خود نظر تهران اقتصاددانشگاه دانشكده استاد رزاقي ابراهيم دكتر
:مي‌گويد ديدگاهها ساير به توجه و مديريت خصوص در
در استدلال فرهنگ منجربه‌شكل‌گيري ديدگاهها ساير به مديريتها توجه
كشور سازندگي راستاي در مثبت نظري آنكه براي زيرا.مي‌شود جامعه
برهان و دليل با و دقت به نظران صاحب مي‌بايد بپوشد ، عمل جامه اسلامي
.دهند ارايه را خويش نظر علمي
دارد ادامه
سليماني رامين
