پنجم ، شماره 1310 جولاي 1997 ، سال تير 1376 ، 22 سهشنبه 31
|
|
شهروندي و شهرنشيني
طالب مهدي دكتر با گو و گفت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
قالب در مشاركتمردم شهروندي ، اساسي مقدمات و ضرورتها از يكي
خدمات ارائه در مردم و كنند راكم دولت بار بتوانند كه شوراهاست
باشند سهيم
شاخصهاي و معيارها با هم آن شهرنشيني ، و شهر ظهور:اشاره
ارقام و آمار.ماست جامعه مهم پديدههاي از سنتي ، شهرهاي از متمايز
به شهر به روستا از مهاجرت دور چندان نه سالهاي طي كه ميدهد نشان
شناخته كهشهر مناطقي تعداد بر و كرد ، افزايشپيدا سرعت
سازمانها ، ادارات ، تعداد آن ، موازات به.است شده شدهاندافزوده
سوال.است كرده پيدا افزايش شديدا نيز...و خودروها كارخانجات ،
گسترش همچنين و شهرنشينان ، و افزايششهرها صرف آيا كه اينجاست اساسي
پشتوانههايفرهنگي با ظهورشهروند از نشان ميتواند وصنايع بوروكراسي
در سعي و شده انجام همينچارچوب در حاضر گوي و گفت باشد؟ خود خاص
.دارد پرسش اين تحليل
مقالات سرويس
كه ميطلبد لذا استشهرنشين ، جامعهاي ما ، جامعه كه آنجا از:همشهري
در اساسي موضوعات از يكي.شود بحث پديده لوازماين و ضرورتها درباره
تنگاتنگيباشهرنشيني ارتباط كه است وشهروندي اينبارهشهروند
داريد؟ موضوع اين تفسيرياز و تعريف چه جنابعالي.دارد
است سهلسهل و آسان هم و است سخت هم تعريفشهروند.:طالب دكتر.
و است شهروند ميكند زندگي شهر در كه فرد هر بگوييم كه معنا اين به
ميطلبد را خاصي ساختارهاي و روابط فرهنگ ، كه معنا اين به است مشكل
.داشت توجه آنها همه به بايد تعريف ارائه براي كه
جامعه بعد يك و دارد فني و اداري تاريخي ، بعد يك شهروند اين بر علاوه
اين در.دارند را خود خاص ويژگيهاي و مباني اينها از هريك و شناختي
پيچيده آن شناختي جامعه بعد در شهروند تعريف گفت بايد هم تقسيمبندي
كه است شهر شناخت تعريف ، اين براي لازم مقدمه كه چرا است غامض و
بايد را شهروند تعريف كه است آن از پس و نميرسد نظر به ساده چندان
.كرد شهر تعريف با منطبق
مثلا 5) معيني ازحد آن جمعيت كه منطقهاي هر شناختي جامعه لحاظ به
شناخته شهر شد ، شهرداري داراي اينكه يا بگذرد (نفر هزار يا 10
نهادهاي و اجتماعي روابط ماهيت شهر جامعهشناختي تعريف در.نميشود
.ميشود توجه ميپردازند خدمات ارائه به كه موجود
ايران در وشهرنشيني شهروندي ويژگيها ، اين به توجه با:همشهري
.گيرد قرار مطالعه مورد ميتواند چگونه
;كرد تقسيم دودسته به را شهرها ميتوان مورد اين در.:طالب دكتر.
شناخته شهر عنوان به گذشته از دارندو طولاني سابقه كه شهرهايي يكي
و شدهاند شهر به تبديل روستا از تازگي به كه دوممناطقي و ميشدند
ازشهرهايي دومبيشتر مورد شهرهاي تعداد.هستند شدن شهر درشرف يا
شهر از نوع اين ديگر بهعبارت.تاريخيهستند سابقه داراي كه است
درسال آمار طبق.ندارند را شهري وليكاركردهاي گسترشهستند روبه
جاافتاده شهرهاي-دستهشهر دو هر شامل كه داشتيم شهري نقطه 1335 ، 199
اين كنوني شرايط در كه درحالي ميشود ، -جديد شهرهاي و پرسابقه و
پيدا روندادامه همين اگر.است رسيده نقطهشهري بهحدود 600 تعداد
.داشت شهرخواهيم به 1200 ماقريب سال 1400 ، يعني ديگر كند ، 25سال
طولاني ازسابقه كه شهرهايي مشكلات و مسائل كه داشت تاكيد بايد
شدهاند تبديل شهر به ازروستا تازگي به كه شهرهايي با برخوردارند
اين ميان بايد شود ، انجام دقيقتر بحث اينكه براي.است متفاوت كاملا
و گرفته شكل تازه شهرهاي به ابتدا در است بهتر و شد قائل تفكيك دو
.بپردازيم آنها به مربوط مسائل
.است هنوزروستايي ساختارها گفت بايد شهرها از گروه اين مورد در
اين كه زماني.ميباشد فرهنگيروستايي زمينههاي و خدمات شكل روابط ،
مانند رسمي نهادهاي برخي ظهور آن نمود اولين ميگيرند شهر نام مناطق
و هستند دولتي نهادها اين كه است اين اهميت حائز نكته.است شهرداري
توسط شهرها كه ميشود و شده گفته كه اين با.دارند دولتي هويت
امااين.باشد انتخابي بايد شهردار و ميشوند اداره انجمنهايشهري
كه است دولت اين درواقع و برميگزيند را شهردار كه است كشور وزارت
نهادي شهرداري ، يعني ميكند انتخاب شهرداررا و ايجاد را شهرداري
توسط كه آن جاي به شهردار كه ميبينيم گام اولين در پس.دولتي است
.ميشود تعيين دولت توسط شود انتخاب شهري شوراهاي يا انجمن و مردم
دولت توسط كه است آن بودجه ميكند ، دولتي را شهرداري كه ديگري موضوع
است مطرح دولتي نهاد عنوان به نهاد اين دليل همين به.ميشود تامين
از قبل آن وضعيت با را وضع اين.مردم طرف از شده انتخاب نهادي نه
مشكلات حل براي مردم مشاركت و دخالت روستا دركنيد مقايسه شدن شهر
امور در روستا مردم است ، زياد رفاهي و اقتصادي مشكلات خصوصا خودشان
شهر به تبديل روستا همين كه امازماني دارند ، نقش رفاهي مختلف
نهادهاي و دولت از انتظار و ميرود بين از نوعمشاركت اين ميشود
آن يعني.مطرحميشود مطلق صورت به دولتي خدمات ارائه براي دولتي
مقدمات و ضرورتها از يكي حاليكه در.ميشود منتفي كاملا دخالتها
دولت بار بتوانند كه شوراهاست قالب در مردم مشاركت شهروندي ، اساسي
اين بر رسم روستا درباشند سهيم خدمات ارائه در مردم و كنند كم را
خود محصول از بخشي روستائيان روستا ، انتظام و مديريت براي كه بوده
فرهنگ ، اين اما ميكردند ، واگذار غيره و حمامي داروغه ، دشتبان ، به را
شهر از پس رفاهي ، امور براي شهرنشينان درامد از بخشي پرداختن يعني
براي را شهر حكم كشور وزارت كه وقتي يعني.ميرود بين از كاملا شدن
و ندارد را شدن شهر براي لازم شرايط روستا ميكند ، صادر روستا يك
ميكند ، پيدا افزايش شهري خدمات مصرف ;ميآيد پديد خاصي معضلات و مشكلات
و دولت بر است تحميلي همه اينها كه..و ميشود زياد شهر هاي هزينه
.ميكند ايجاد مشكل خود كه كند تامين را آنها بايد لاجرم دولت
لازم شرايط وجود بدون روستاها اين چون كه است اين موضوع ديگر طرف از
كاملا و است غيرشهروندي روابط روابط ، ميشوند ، مطرح شهر عنوان به
چهره و روياروي شهرها اين در روابط.جمعي و شورايي نه ميباشد خصوصي
است رسمي و كاركردي روابط شهروندي ، فرهنگ در كه حالي در است چهره به
نوع اين ايران شهرنشين.ميكند تنظيم را روابط نوع مقررات ، و قانون و
ما شهرنشيني رشد كه است حالي در اين و ندارد را شهروندي فرهنگ از
بخش به مييابد افزايش جمعيت هرچه يعني.است شده ما جمعيت رشد معادل
جمعيت.است شهر به مهاجرت حال در روستا جمعيت.ميشود منتقل شهري
روبه جمعيتش كه است شهر اين و مانده ثابت تعداد لحاظ به روستا
در شهروندي فرهنگ و شهروند اينكه با ديگر عبارت به.است افزايش
اما نميشود ديده امور اداره در مردم مشاركت و است نگرفته شكل جامعه
.ميشود بيشتر روز به روز شهري جمعيت
ايران در دولت آنوضعيت و كرد اشاره بايد مهم نكته يك به اينجا در
و فراوان طبيعي منابع داشتن اختيار در بهدليل ايران در دولت.است
.است نبوده مردم ماليات و عوارض مديون را خود موقعيت خصوصانفت
و مردم به نياز كه قدرتمند و ثروتمند است بخشي خود دولت ، يعني
دولت نوعي شدن پيدا باعث امر اين.ندارد كشور اداره در آنها مشاركت
توقع مردم باشد عظيم مالي منابع صاحب دولت كه زماني و است شده سالاري
.ميدانند سهيم ثروتها اين در را خود و دارند را منابع اين دريافت
و اقتصادي امكانات داراي كه داريم دولتي طرف يك در بنابراين
كه امكاناتي از دارند انتظار كه مردمي و است فراواني سياسي اختيارات
پيدايش از مانع امر اين.كند استفاده ميگذارد آنها اختيار در دولت
.نميكنند فكر آن به اصلا دولت يا مردم و است شده مشاركتي فرهنگ
مشاركت آن اساسي پايه كه شهروندي فرهنگ ظهور كه است مسلم بنابراين
.ميباشد سخت و مشكل است
لازم خاصي زمينههاي شدن شهروند براي كرديد اشاره كه همانطور:همشهري
به ديگر طرف از ندارد ، وجود زمينهها اين روستايي ساختار در كه است
گريزي و شوند شهر به تبديل روستايي مناطق از برخي كه است لازم حال هر
است؟ حل قابل چگونه تعارض اين.ندارد وجود وضعيت اين از هم
ازفرهنگ ما كه است اين راهحل.واقعيتدارد تعارض ، اين:طالب دكتر
.بدهيم جديدتطبيق شرايط با را آن و استفادهكنيم خودشان گذشته
كرد سعي دارد ، بايد وجود شوراها مانند ماتشكيلاتي روستاهاي در اگر
همين كه آن نه باشد شورا همان با همراه شهرنشيني مرحله به آنها ورود
مشاركتي كارهاي و ساز همان ديگر عبارت بهبگيريم آنها از هم را
صد و شود منتقل شهر به داشته وجود روستا در آن از پيش كه طبيعي
.گيرد انجام ميبايد تغييرات و اصلاحات برخي با امر اين البته
كه هستند شدن دنبالشهر به جهت اين از روستائيان امروزه متاسفانه
برخي از آنها تا ميشود بحث يا و ميگيرد تعلق آنها به دولتي بودجه
.كنند خالي شانه هزينهها
تعارض بروز منجربه خود نيز تشكيلشوراها حتي ميآيد نظر به:همشهري
شورا كه زمانيدولت ساخت به است مربوط كه ميشود ديگري بحران يا و
كند مشاركت خدمات ارائه در صرفا كه داشت انتظار نميتوان آيد ، پديد
هزينهها تقبل در صورتي در شورا اينكند تقبل را هزينهها از بخشي و
...و اجتماعي برنامهريزي ، عرصههاي در نيز اختياراتي كه ميكند دخالت
هم مختلف تصميمگيريهاي در مشاركت دنبال به شورا يعني.آورد دست به
به و است پايين به بالا از معمولا كه دولت ، ساخت با موضوع همين و هست
تمايل شوراها يعني.است تعارض در ميكند ، فعاليت ودستور صورتحكم
.است دخالتغير مخالف دولت و دارند تصميمگيري در دخالت به
مناست ، مدنظر كه شورايي كرد بايددقت اما است درست:طالب دكتر
اين براي كه وظايفي.دارد وجود خاصي آنوظايف براي كه است شورايي
.است مردم براي رفاهي خدمات تامين ميشود ، مشخص شوراها
حاضر و ندارند فرهنگي چنين كه مردم يكي است بعد دو از هم ما مشكل
و باشند فعال خودشان و برسانند حداقل به دولت از را خود توقع نيستند
و خاليكنند مردم براي را عرصه نميخواهند كه دولتي ونهادهاي دولت دوم
ميكند ادعا دولتي بخش چراكه بدهند ، مردم به را خود اختيارات از بخشي
و ندارد اقتصادي امور در خصوصا مردم بهكمكهاي نيازي و خودكفاست كه
مربوط اينبحثها كه ميكنم تكرار البته.كند عمل انحصاري لذاميتواند
مرحله اين وارد تازگي به هستندو شدن شهر حال در كه است مناطقي به
.شدهاند
كهدر باشد بايد گونهاي به وظايفشوراها كه ميفرماييد شما:همشهري
شورا يك وقتي كه اينجاست مسئله اما فعاليتكنند رفاهي خدمات تامين
هم تصميمگيريها در كه دارد انتظار كند ، مشاركت رفاهي خدمات تامين در
در فقط بود نخواهند حاضر شوراهايي چنين يعني.باشد داشته مشاركت
تصميمگيريها در نقشي هيچ اما باشند فعال است هزينهبر كه حوزههايي
.باشند نداشته
روشن خودمان براي هميشه براي موضوعرا اين بايد ما:طالب دكتر
شهر و ايدهال شهروند يك و مشاركتفعال ميخواهيم اگر كه كنيم
.بدهيم او به را شهروند يك همهحقوق بايد باشيم داشته مطلوب
مردم از اقتصادي مشاركت انتظار كه است اينگونه داريم ما كه برخوردي
ديد اين با.دهيم مشاركت درتصميمگيريها را آنها نميخواهيم ولي داريم
را بسياري موانع مسئله همين.رسيد شهروندي فرهنگ به نميشود مسلما
از درصد است 95 داده مطالعهنشانميآورد وجود به شهروند ظهور براي
تصويبكرده شهرسازي عالي شوراي سالگذشته چند در كه جامعي طرحهاي
چرا؟چون.است نيافته تحقق اجرادرآيد ، به شهرها در تا است
ساختمانتجاري منطقه كدام اينكه.شهرنشيناست نهايي اجراكننده
شده ذكر طرح در...و باشد پارك كجا اداري ، كدام مسكوني ، كدام باشد ،
انجام تصميمگيريهاي كه است اين علت ، .است نداده تن آن به شهروند اما
به هم مردم بنابراين و نبوده مردم منافع راستاي در طرح در گرفته
حالا خب.نكردهاند اجرا را آن و زدهاند سرباز آن از مختلف انحاء
و شود گرفته ديگري جاي تصميم كه كنيم اصرار همچنان ما اگر ببينيد
به راه كه است طبيعي كنند ، مشاركت هزينهها در و باشند مجري فقط مردم
نگهداري و اجرا تصميمگيري ، عرصه در بايد دولت.برد نخواهيم جايي
شهروند پيدايش منجربه كه است رويهاي چنين و بدهد مشاركت را مردم
همه در نميتوانند هم شوراها كه كرد فراموش نبايد البتهشد خواهد
شوراها به كه باشد داشته وجود انتظار اين نبايد و كنند دخالت امور
در كه است گونهاي به مسائل حوزهها برخي در.شود داده تام اختيارات
در نبايد و نميتواند شورا كه ميشود بحث شهري ياحتي و كشوري كلان سطح
تراكم كه ميدهد نشان اقتصادي مطالعات كه وقتي مثلا.كند دخالت آنها
ديگر باشد از 180 بيشتر يا از 40 كمتر نميتواند هكتار هر در جمعيتي
نوع اين تعيين.باشد يا 200 تراكم 30 اين كه بگيرد تصميم نبايد شورا
شهرسازي عالي شوراي مانند ذيربط نهادهاي و موسسات توسط استانداردها
چنين تعيين از پس.يامنطقهاي و محلي شوراهاي در نه ميگيرد انجام
و شود سپرده شوراها به بايد بعدي تصميمات كه است استانداردهايي
بودن ، تجربه كم مانند مشكلاتي آنها فعاليت ابتداي در كه است طبيعي
ما اگر كه است اين مهم اما بيايد وجود به وغيره امور برخي بينظمي
.شد خواهد رفع عمل و تمرين جريان در نقائص اين كنيم آغاز
مرحلهشهر در يا شدهاند شهر بهتازگي كه مناطقي درباره:همشهري
و باسابقه شهرهاي به گو و گفت درابتداي.شد صحبت هستند شدن
مشكلات و مسائل كرديد ، اشاره نيز دارند پيشينهتاريخي كه شهرهايي
چيست؟ پيدايششهروند مسير در آنها
آنها كهدرباره است شهرهايي از شهرهامتفاوت اين مشكلات:طالب دكتر
مستحكم عدمارتباط باسابقه شهرهاي معضل ومهمترين اولين.شد بحث
چون موضوعاتي به آن از پس.شهرهاست اين در ساكن ميانافراد اجتماعي
مردم مشاركت امكان كه است مكانهايي و محله مفهوم رفتن ميان از
داشت عرفي و نظم محله هر گذشته در.ميآورد فراهم را نظارتي حتيامكان
يككل عنوان به محله و بگذارند پا زير را آن نميتوانستند افراد كه
عرفجلوگيري مخالف رفتارهاي انجام از داشتو نظارت مردم رفتار بر
نظارتي و چنينملاحظات اگر متاسفانه اماامروزه.ميآورد عمل به
در دارد منفي بارارزشي و ميدهد معنايفضولي داشتهباشد وجود
و موثر هم واقعا كه بود پسنديده هنجارها نوع اين درگذشته كه حالي
.بود مثبت
براي را زمينه و كرد غلبه اينموانع بر ميتوان چگونه:همشهري
كرد؟ شهرونديهموار فرهنگ و شهروند پيدايش
ميتواند كه باشيم محلي تشكلهاي سمتتشكيل به بايد ما:طالب دكتر
به بايد تهران چون بزرگي شهرهاي در.باشد آن غير يا شورا نام تحت
را آن محدوده كه ميگيرند تصميماتي هم تشكلها اين.كرد حركت سمت اين
.كرد خواهند مشخص امر كارشناسان و قانون
و باشد كلان سطح در نميبايد شوراها اين اختيارات كه است طبيعي
در امروز ببينيد ، .كرد تامين هم را شوراها اين حقوق بايد همينطور
شوراها اين كه دارد وجود عديدهاي مشكلات و مسائل تهران محلههاي همين
خودروهاي كه صدا آلودگي مثلا باشند ، موثر آن رفع در ميتوانند
يا ميآورند وجود به كوچهها در دورهگرد فروشندگان مانند گوناگون
ميتوانند همگي.كوچههاست در بچهها بازي از ناشي كه مسائلي و سروصدا
هر از قبل نيز همه اين.شوند برطرف محلي شوراهاي همين برنامهريزي با
تشكلها اينشود تفويض شوراها اين به كه دارد اختياراتي به نياز چيز
چنين يك محله هر در ژاپن در.دارد وجود يافته توسعه كشورهاي در
مشكلات و مسائل و دارند حضور آن در زنان بيشتر كه دارد وجود تشكيلاتي
آن دنبال به اگر گفت بايد حال هر بهميكنند حل و ارزيابي را محله
حتي و خرد سطوح در بايد آيد پديد شهروندي فرهنگ و شهروند كه هستيم
اختيارات و وظايف شوراها اين.داد اهميت شورا به كلان سطوح برخي در
گيرد انجام ميبايد گام به گام صورت به كه داشت خواهند متعدد و متنوع
.كرد خواهد تسهيل را شهروندي فرهنگ ايجاد كه است شرايطي چنين ظهور و
داديد قرار همشهري اختيار در را خود وقت اينكه از:همشهري
.سپاسگزاريم