پنجم ، شماره 1313 جولاي 1997 ، سال مرداد 1376 ، 27 يكشنبه 5
|
|
دختر و زن قتل 9 به متهم دادگاه گزارش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
خود اتهامات قبول از پس دقايقي تهران ساكن دختر و زن نه قتل به متهم
امام قضايي مجتمع تالار كه حالي در پياپي ، جنايتهاي بر مبني
و كرد انكار را چيز همه ناگهان ميزد ، موج جمعيت انبوه از (ره)خميني
.است داده انجام رسولي حميد او همكار را قتلها يكايك گفت
بويژه دادگاه جلسه در كرديه ، حاضران كوران خوشرو انكارغلامرضا
.كرد شدتخشمگين به را قربانيان اقوام و نزديكان
خطاب و متهم اظهارات به پاسخ در دادگاه شعبه 35 رئيس گودرزي حميد.
ثابت كه است دست در محكمي مدارك متهم ، انكار وجود با:گفت مردم به
خارجي وجود رسولي حميد نام به كسي و ميگويد دروغ مرد اين ميكند
.ندارد
جمعيت انبوه كه شد آغاز حالي گودرزيدر قاضيحميد رياست به محاكمه
انتظار به دادگاه بسته درهاي پشت سالن ، داخل در جا كمبود علت به
جلسه و رسيد پايان به صبحديروز دادگاه نشست نخستين.بودند ايستاده
.شد هفتهموكول همين چهارشنبه نهروز ساعت به بعدي
نيز وي برادر زن و برادر و متهم ، خواهر جز دادگاه جلسه نخستين در
بود شده دزديده جنايتها ازقربانيان كه وسايلي مخفيكردن بهاتهام
.داشتند حضور
و پرداخت ماجرا توصيف به سخناني طي دادگاه رئيس آغاز ، گودرزي در
منطقه در ويژه به تهران حومه اجساديدر امسال تير چهارم روز:گفت
شده آنها مرتكب (خوشرو به اشاره) متهم شد معلوم و آمد دست به غرب
مرتكب خراسان استان در تا74 سال 72 از غلامرضا شد مشخص بعدا و است
وي.است برده قوچانبهسر و وكيلآباد زندانهاي در و سرقتهائيشده
تحقيقات طبق بودكه داده رخ قتلهائي تهران در اواخرسال 75 از:افزود
اموال پيداشدن.است كشته غلامرضا را شان نفر نه آگاهي ماموران و ما
قتلها اين مرتكب او كه داد نشان وي برادر و خواهر خانه در مقتولان
.است شده
شكاري نامدكتر به تسخيري متهموكيل براي كه شد يادآورد گودرزي.
آنگاه.هستند دانشگاه استاد سابقو قضات از ايشان كه شده انتخاب
كه 28 گفت و كرد معرفي خودرا دادگاه رئيس خواست به غلامرضاخوشرو
پيش سالها اما ندارد زن.است خراسان قوچان در روستائي ساكن و ساله
.است بوده او نامزد منيژه نام به دختري
كه گفت است شده زنداني درسال 72 چرا كه دادگاه رئيس پاسخ در وي
.بودم شده زنداني جواهرات و دزديدن ، طلا و آدمربائي سرقت ، اتهام به
به زندان از مرا داشتند:گفت اززندان خود فرار چگونگي توصيف در وي
را اتومبيلي و رفتم بعد فراركردم ، بود باز دستمميبردند دادگاه
.سرقتكردم
شدي؟ آزاد زندان از پيش ماه چند ـ
.پيش ماه پنج ـ
داري؟ قبول را خود اتهامات ـ
.دارم قبول بله ـ
ميگويي؟ چه شده ديده سرقتيتو ماشين صندلي روي خون لكههاي ـ
.ندارم حرفي و دارم قبول ـ
چهار مرد ، اين قربانيان درميان:گفت حضار به خطاب دادگاه رئيس
تاريخ در كه (ساله 45) توران بانو جمله از.بودند نيز ودختر مادر
گردنش چاقو با آزادي استاديوم غربي در مقابل چيتگر در فروردين 76 13
.بود شده بريده
كسي بانوتوران بستگان از گفتاگر جمعيت به خطاب آنگاه گودرزي.
تريبون پشت علي نام به مردي سپس.دهد پاسخ من سئوالات به اينجاهست
بهشت برود ميخواست صبح پنج ساعت من مادر قاضي آقاي:گفت و گرفت قرار
بپرسيد او از ميخواهم شما از من.خورد جاني مرد اين تور به كه زهرا
سپس است؟ زده آتش را او جنازه و كرده قطع را مادرم دست چرا
تقاضاي و داد دادگاه به توضيحاتي مقتوله ساله پدر 71 محمداسماعيل
كه ترتيبي به مقتولان دختر و مرد و زن چند آنگاه.كرد را متهم قصاص
گفتند و دادند دادگاه به توضيحاتي خواست آنان از دادگاه رئيس گودرزي
تهران غرب اطراف و چيتگر باغهاي در آنها خانواده سوخته جنازه كه
.است كشته را خود قربانيان كامل قساوت با متهم و شده پيدا
و دادند توضيحاتي دادگاه به (عهديه)بانوقدمخير خانوادههاي آنگاه
.كردند را متهم قصاص تقاضاي همگي
با مثل به مقابله خواستار توضيحاتخود ، پايان در خانوادهها از برخي
قصاص ، بر علاوه كه ديگرگفتند برخي و شدند او سوزاندن حتي متهمو
.دادگاههستند و دولت از خسارت خواهاندريافت
او برادر زن و متهم برادر همچنين دادگاه ، ديروز نشست ادامه در
از برادرش كه گفت وي خواهر و دادند توضيحاتي غلامرضا سوابق پيرامون
خود روز و حال از و آمده خانه به بار سه تنها اينسو به سالگي ده سن
.است گذاشته بياطلاع را همه
ميدادند ، توضيحاتي قتلها پيرامون حادثه قربانيان نزديكان كه هنگامي
هاي هاي مقتولان ، بازماندگان ويژه به و جلسه در حاضران از برخي
.ميگريستند
دانشجوي پرند ، - حادثه ازقربانيان يكي پدر كه هنگامي جمله از
شد ، ديگران عبرت براي قاتل سريعتر هرچه قصاص خواستار - دندانپزشكي
كه شد يادآور همچنين وي.رسيد خود اوج به جلسه در حاضران تالم شدت
.كند ازدواج امسال تير روز 19 در بود قرار دخترش
قتل به متهم چنگ از بودند كهتوانسته كساني دادگاه ، جلسه ادامه در
توضيحاتي حادثه جزئيات پيرامون نرگس نام به زني جمله از و بگريزند
ميشناسد ، را زن اين آيا كه دادگاه رئيس پاسخ در خوشرو غلامرضا و داد
.داد تاييدآميز پاسخي
به اشاره با او و خواست قتلتوضيحاتي به متهم از گودرزي سپسحميد
و اصلاح كانون در سالگي سنين 1514 در كه گفت خود مستعار نامهاي
شده متواري زندان راه در كه سال 72 در گفت وي.است برده سر به تربيت
و زد دست اتومبيل سرقت به شهرها اين در و رفت قوچان و مشهد به بود ،
.افتاد زندان به
رسولي حميد از و داد ضدونقيضي پاسخهاي دادگاه پرسشهاي به متهم
بعدي جلسه.داد نسبت وي به را جسدها زدن آتش و قتلها همه كه نامبرد
.ميشود تشكيل چهارشنبه روز دادگاه