پنجم ، شماره 1314 جولاي 1997 ، سال مرداد 1376 ، 28 دوشنبه 6
|
|
انتخاب حق
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
هند ساله نويسنده 37 هتيروي باآروند گفتگو
و آگاهيها تاريكيها ، در كاوش براي راهي عنوان به كتاب اين:هتيروي
بسيار كار فيلم به آن تبديل ميكنم فكر و ميشود آغاز انسان درون
است دشواري
:اشاره
مرزهاي از درخارج زماني كه هندي ساله نويسنده 37 هتيروي آروند
رمانشخداي اولين انتشار از پس سال يك اكنون بود ، ناشناخته كشورش
پس اينكتاب.است شده تبديل بينالمللي ادبي شخصيت بهيك كوچك چيزهاي
از كرالايكي در كتاب داستان.شد روبرو فراواني استقبال با انتشار از
روي.هست نيز روي تولد محل كه هندميگذرد غربي جنوب ايالات
وتحريمهاي نژادي و طبقاتي اختلافات خانوادگي ، روابط داستانپيچيده
به رمان اين.ميكند بيان بااحساس و زيبا بسيار شكلي به را اجتماعي
روي.است گرفته قرار منتقدان توجه مورد بسيار و ترجمهشده زبان چندين
.است نوشته چندفيلمنامه رمان ، از پيش و كرده تحصيل معماري رشته در
گفتگويي نيوزويك مجله خبرنگاران با و سفركرد نيويورك به پيش چندي وي
:ميگذرد نظرتان از گفتگو اين از بخشهايي كه انجامداد
باعث همه از بيش چيزي چه.شد مواجه فراواني استقبال با شما كتاب
شد؟ شما تعجب
بيشتر همه از.تعجبآوربود من براي استقبال اين تمامي مجموع در
نامش حتي مردم بيشتر كه مكاني ميتوانددرباره ناشناس فرد يك اينكه
كتابكوچك اين براي هم جهان راههاي و بنويسد نشنيدهاندكتابي را
آرنولد من كه اينست منظورم.بدهد ادامه سفرش به تا هستند باز هنوز
.نيستم شوارتزنگر
روي رمان نوشتن به شد باعث چيزي چه.هستيد فيلمساز و معمار يك شما
بياوريد؟
شيوه فيلمها.نساختهام هم خانه يك تاكنون اما خواندهام ، معماري من
كار اما.كنند آشكار منرا تواناييهاي اينكه براي بودند فوقالعادهاي
و بازيگران باتهيهكنندگان ، بيپايان مذاكرات از روندي فيلم يك روي
و باشد اختيارم تحت چيز همه دارم دوست من.است فيلمبرداران
آن ساختن و كتاب اين نوشتن.بدهد من به را چيزي چنين فيلمنميتواند
سال نيم و چهار كه تنهايي به تجربه يك ميخواستم ، من كه بود شيوهاي
.دارد تعلق من به تمامي به تجربه اين اما.كشيد طول
داشتهاند؟ تاثير شما بر نويسندگان ساير آيا
آنچه.دارد تعلق بهكجا كتاب اين دريابند تا ميكنند تلاش سختي به مردم
.است داشتكاتاكالي اثر من بر اينداستان نوشتن در هرچيز از بيش
هند مردمان.ميشد اجرا كرالا معابد در كه است كلاسيك رقص كاتاكالينوعي
ميشوند بزرگ شدهاند نقل بهسينه سينه و سنتي شكل به كه داستانهايي با
كتاب يكنيستند كتاب مثل فيزيكي شكل داراييك داستانها اين و
اين من ، دركتاب.پايان اين و است آغاز اين ميگويد انسان معموليبه
ادامه مدور شكلي به و ميآيد درآغاز پايان.است برعكس كاملا موضوع
.برميگردد آدم خود چيزبه همه و مييابد
است؟ بوده معماريشما زمينه تاثير تحت شما رمان در ساختار اين
با آن مقايسه آن توصيف راه تنها.است معماري اثر يك من كتاب.كاملا
و كردم آغاز تصور يك با را كتاب من.طبقهاست چند ساختمان يك طراحي
.دادم گسترش را موضوع همانجا از
است؟ راداده شما كتاب براساس فيلم ساخت پيشنهاد كسي آيا
براي راهي عنوان به كتاب اين.ندارم كار اين به ميلي من اما.بله
ميكنم فكر و ميشود آغاز انسان درون و آگاهيها تاريكيها ، در كاوش
.است دشواري كاربسيار فيلم به آن تبديل
تحصيل معماري رشته چرادر داشت اهميت شما براي اينقدر نويسندگي اگر
كرديد؟
و ميترسيدم شدهبودم بزرگ آن در كه مكاني از من.عملي دلايل به
مادي استقلال بودم مجبور دليل بههمين.شوم جدا آن از بايد ميدانستم
كهبتواند است راهي تنها اين هند كشور در ساكن زن براييك.باشم داشته
تامين در توانائي داشت مناهميت براي كه چيزي تنها.دهد نجات را فكرش
نقاشيام من.دهم انجام حرفهاي كار بايد وميدانستم بود زندگيم مالي
دوم سال در كه شكلي به نبودم موفق زياد رياضيات در اما بود خوب
.برگردم خانهام به خواستند من از دانشگاه
است؟ تغيير حال گذشتهدر به نسبت هند زنان فعلي وضعيت شما نظر به
سطح يك در امامعمولا ميشوند عمل سطح چندين در كارها هند در.بله
قدرت هنوز زنان.ميمانند باقي ثابت سطوح ساير در و ميكنند تغيير
عهده به را خود تصميمات مسئوليت و بگيرند تصميم اينكه براي كافي
كه 90 ميدهد نشان درهند ازدواج مورد در بررسي يك.ندارند بگيرند
درصد كه 90 حالي در هستند راضي زندگيخود و ازدواج از مردان درصد
مايهقوت را آن مردان آنچه.هستند ناراضي خود وازدواج زندگي از زنان
.است وحشتناك من نظر به ميدانند قلب
كشور اين فرهنگي نظر از.ميگيرد جشن را استقلالش سال پنجاهمين هند
است؟ گرفته قرار كجا
و 50 است قديمي كشوري هند.ندارم اعتقادي تولدها تاريخ اين به من
داشته وجود بيايد ، بوجود انگلستان اينكه از قبل هند.ندارد قدمت سال
و شوند درمان جراحتهايي چنين تا است كشيده طول زيادي زمان اما.است
نداشت شدن نوشته پيشامكان سال من 30 كتاب.شوند آغاز جديد افكاري
.وجوددارد امكان اين الان اما
است؟ اينطور چرا
امپراتوري ، قدرت ازپايان پس حتي ميشود مستعمره كشور يك كه هنگامي
بودن كم از كشور آن مردم.است آسيبديده بسيار كشور آن فرهنگ
.ميكنند فرار گرفتن قرار انتقاد مورد از و ميكشند رنج نفس به اعتماد
بسيار نوعي به من كتاب.داريم بيشتري نفس به اعتماد ما اكنون
كه آورد بوجود عكسالعملهايي ميتوانست پيش سال ده اما است انتقادي
.نميآيد وجود به ديگر امروز
بود؟ چگونه هند در كتاب اين از استقبال
.رسيد پنجم چاپ به كتاب هفته هشت عرض در و بود خوب بسيار
نوشت؟ خواهيد ديگري رمان آيا
هيچ دهم ، انجام آيندهميخواهم در را كاري چه نميدانم وقت هيچ من
.بدانم نميخواهم و ندانستهام وقت