پنجم ، شماره 1318 آگوست 1997 ، سال مرداد 1376 ، 2 شنبه 11
|
|
1900- قرن2000 گزارش
دريا روي در حريق فاجعه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
مه 1932 16
ژرژفيليپار كشتي در حريق
كشتي آفريقا ، شرق در ايتاليا سومالي ، مستعمره سواحل نزديكي در
دستخوش تن هزار ظرفيت 21 به بهنامژرژفيليپار فرانسه مسافربري
يكي.كاممرگفرستاد به را ازسرنشينانش نفر كه 50 شد آتشسوزيهولناكي
كه است آلبرلوندر نام به فرانسوي گزارشگر قربانيانيك اين از
آورده بهدست فراوان شهرت جهان كنار و گوشه از جالبش باگزارشهاي
.بود
مارسي بندر عازم و ميكرد دريانوردي هند اقيانوس در فرانسوي كشتي
روسي كشتي يك آنتوسط سرنشينان از نفر حريق 675 وقوع از پسبود
كشتي.يافتند انتقال بندرعدن به سلامت به و شدند نجاتداده
هزينه فرانك ميليون و 118 شده آبافكنده پيشبه سال دو ژرژفيليپار
.بود شده آن ساخت
خطرويرانگراست ، يك هم هنوز دريا درروي آتشسوزي كشتيها ، براي
كه ميرود كار به شده چوبورنيكش نوعي آنها بدنه درساختمان زيرا
آتش شعلههاي هنگاميكه و ميگيرد آتش كبريت مثل جرقهاي مختصر به
.نيست ساخته كاري هم دريا آب از برميخيزد ،
كرد خودكشي و شد ديوانه پرواز عشق از
ژوييه 1932 24
در را پرواز به عشق جواني عنفوان از كه بود برزيلي يك دومون سانتوس
به برايصعود تجربههائي خودش كشور در قرن آغاز در او.ميپرورانيد سر
و درسالهاي 1906 و آمد فرانسه به سپس و بدستآورد بالن بوسيله آسمان
اولين آنها از كهيكي ساخت پرندهاي ماشينهاي سرمايهشخصي با 1909
سقوط سن رود در آن با هنگامپرواز اما بود ، هليكوپتر ابتدائييك نمونه
ساعتيدر شد موفق بار اين و هواپيماپرداخت ساخت به بعد مدتي.كرد
.آيد زمينفرود به سلامت به و كند زمينپرواز سطح از متري ارتفاع 80
هوانورديدنبال در را تجربياتش بهبرزيل بازگشت در دومون سانتوس
بود ، نوپاموثر دانش اين پيشرفت در دستآورد به كه نتايجي و كرد
بخاطر و شدهبود محروم پرواز از بيماري براثر اخير سالهاي در اما
از گزارشتازهاي.داد دست از را خود رواني تعادل محروميت اين
.است كرده پروازخودكشي بيقرار دلباخته اين استكه حاكي ريودوژانيرو
.داشت سال مرگ59 هنگام وي
ديويس تنيس جام در فرانسه پيروزي
ژوئيه 1932 29
فرانسوي قهرمانان نصيب هم باز ديويس تنيس جام پياپي سال ششمين براي
نفس تازه دوحريف سالگي در 34 فرانسويبوروترا مشهور باز تنيس.شد
را فرانسه تيم اينموفقيت با و داد شكست را امريكائيواينزوآليسن
.رسانيد پيروزينهائي به
بيرقيب ميدان در پيروزي
ژوييه 1932 26
نامدار ركابزنان از سواريفرانسه دوچرخه امسال مسابقات در
ايتاليائي ، و بلژيكي رقيبان بدون و نبود خبري گذشته سالهاي
سال مسابقات در كه لودوك آندرهشدند ميدان تاز يكه فرانسويان
.سرگذاشت پشت را حريفان آساني امسالبه مسابقات در داشت ، درخششي 1930
و يافت توجهدست قابل امتيازات به اوليهمسابقات مرحله شش در وي
نيز سوم و دوم نفرات.داشت تن به آخر مرحله تا قهرمانيرا زرد پيراهن
.بودند ركابزنانفرانسوي
بلژيك در كارگران همگاني اعتصاب
ژوييه 1932 11
هفتم روز كه بلژيك در درناحيهشارلروآ معدنچيان ناگهاني اعتصاب
بيش اكنون و كرد سرايت ديگر كارگران ميان در سرعت به شد ، آغاز ژوييه
متعدد علل همگاني ايناعتصاب.كشيدهاند كار از دست كارگر هزار از 150
افزايش و كشور وضعاقتصادي وخامت به ميتوان جمله كهاز دارد
.اشارهكرد كارگران معاش مزد ميزان كاهش و بيكاري بحران قيمتها ، گسترش
ميان تفاهمي ايجاد با كارگريميكوشند سنديكاهاي مركز مديران
مديرانصنايع اما دهند ، پايان اعتصابات به كارفرمايان و كارگران
اين واستدلالشان كردهاند خودداري خواستهايكارگران پذيرش از تاكنون
بايد دولت كه است بحراناقتصادي از ناشي كشور در توسعهبيكاري كه است
به نميتوانند صنعتي ومديران كارفرمايان و بكوشد آن دررفع
.بدهند كار انبوهبيكاران
بهتظاهرات و گرفته فزوني خشمكارگران اعتصابات ادامه اثر بر
اعاده براي پليس درمارشين.است شده خيابانهامنجر در خشونتآميز
ضرب به دوكارگر گرفت ، در كه شديدي وخورد زد در و كرد مداخله نظم
با.برانگيخت وآشوب خشم از تازهاي موج حادثه واين شدند كشته گلوله
خود تلاش بر غائله دادنبه پايان براي سنديكاها اينمديران وجود
عنوان چنين اعتصاب خاتمه براي را كارگران وخواستهاي افزودهاند
پيشين ، قيمت در آن تثبيت و نان بهاي افزايش در تجديدنظر:ميكنند
.هفته در كار ساعت قانون 40 اجراي و معاش مزد برقراري
شد محكوم اعدام به فرانسه جمهور رئيس قاتل
ژوييه 1932 27
دومر قاتل گورگولف
را فرانسه جمهور رئيس كهدومر تبعيديروسي پزشك محاكمهگورگولف
درازا به چندان و شد آغاز پاريس جنائي دادگاه در بود ، كرده ترور
جنايتي نيز متهم خود حادثه ، متعدد شهادتگواهان بر علاوه زيرا نكشيد ،
قرار و آرام دادرسي جريان در وي.نميكرد انكار بود شده مرتكب كه را
در تهي و بيسر مطالب و كرد راقطع دادستان سخنان بارها و نداشت
با مدافعش وكيل.داشت بيان اينقتل به مبادرت براي خود حقانيت
كرد عنوان را او رواني تعادل مسئلهعدم پريشانگوئيها اين به توجه
اماگورگولف دهد ، نجات اعدام از را خود موكل شگرد اين با شايد تا
كمال در من ميگوئي؟ پلا و پرت چرا !نه:زد فرياد او سر پرخاشكنان
...!هستم سلامت نهايت در و عقل
و دانستند محرز را متهم جنايت اتفاقآراء به دادگاه قضات بدينگونه
.محكومكردند اعدام مجازات به را او