پنجم ، شماره 1320 آگوست 1997 ، سال مرداد 1376 ، 4 دوشنبه 13
|
|
جمهور رئيس يك به عشق ميليون 20
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
دانايي پيروزي جشن
شوق و شور با كه ديدم را فرزندم دو جوانان ميان در:شهيد دو پدر
تعارفميكردند مردم به شيريني
دفتري عشق لحظههاي شاعر ديگر ، مولاناي را شمس و آمد ديگر شمس را بلخ
و پنهان را عشق دگر حالي و آمد ديگر ورقي را مثنوي.است گشوده ديگر
است پير بزرگ ، و است كوچك است ، دفتري نو كتاب كهنهاست قصهاي پيدا
هر است ، شاعر كودكي هر دوست خطه در است ، مولانا سرزمين اينجا جوان ، و
.مولانا شاعري
سه شد ، سفته در شد ، گفته غزل ديگرآمد ، ورق را ناب لحظههاي دفتر
ديگر فيلمي تاريخ تصويربردار.خاتمي خامنهاي ، خميني ، غزل ، سه نام
ياد.ناباست لحظههاي.بلاابد انقلابي متن در انقلاب لحظههاي ساخت
سرخ رنگ و خاكستريغربت كوچههاي از يار ، يادآمدن پيروزي روزهاي
ديگر رنگي شهر جوان سينه دوستبر تصوير.است ناب لحظههاي.ميخكها
آغوش به تاريخ ديوار ازپشت يار.انقلاب ناب لحظههاي رنگ.است
.سفيدنقل باران باز رسيد ، ديده مشتاقانسرخ
لحظههاي.برگشتهاست قمر ديدار به شمس-دگر مولاناي از ديگر حضوري
ابديت ميان در شهر جاپيداست همه دوست عكس لحظههايانقلاب ، ناب ،
مثل.است رسيده هزاران به آينهدوست در دوستشده گم آينهها
دلهاامام محبوب دراز ، راه از مسافري براه چشم همه.انقلاب لحظههاي
در.بود امام تصوير يكپارچه شهر ميخك ، و نقل باران.رسيد راه از
رهبر؟ است؟كدامين كدام قصه اين حزب؟ كدام محبوبيت و دموكراسي؟ كدام
كشور؟ كدام در جمهوري؟ رئيس كدامين مقتدا؟ كدامين
دل نهدر بار اين ميشود ، تكرار انقلاب ، تاريخ لحظههاي ناب ، لحظههاي
جمهوري يكرئيس به عشق ميليون سپيدآزادي ، 20 دل در كه شب سياه
.ميشود شمرده عشق
كه مينشيند مسندي بر خاتمي ثمرمينشيند ، به آرام مبارزهاي امروز
جنس ديگر زنان و شدند باور جوانان امروز بود ، آن پل راي ميليون بيست
.نيستند دوم
.اسلامي مدني جامعه تولد ، تولد يك جشن گرفت ، جشن كشور
مدني جامعه تولد
كه باشند باور اين بر عدهاي شايد:ميگويد انصاريان معصومه خانم
تا بنشينيم منتظر بايد اكنون و بود كردن انتخاب و دادن راي ما وظيفه
ميكنند گمان.كند اجرا را شدهاش مطرح وعدههاي منتخب جمهور رئيس
يكباره و بيفكند موسي عصاي و كند معجزه پيامبر يك مثل بايد ايشان
ميانجامعه آن از و ببلعد را غلطاجتماعي مناسبات و روابط اژدهاي
قانون اجراي باورندكه اين بر هم ديگر عدهاي.آورد بيرون سر مدني
و است تدريجي برنامه گفتوگويك فرهنگ ترويج و جامعهمدني تشكيل و
آيند ، فائق مشكلات بر ايشان تا كنند حمايت خاتمي آقاي از مردمبايد
مردم درون از بايد اجتماعي تحول هر كه است اين نكته اصليترين اما
از را اجتماعي غلط مناسبات نيست قادر هيچكس.بيرون از نه شود آغاز
.دهد تغيير بالا
انسانها و كرد ، تكيه اصل اين بر خود مواضع اعلام در نيز خاتمي آقاي
روز اين در كه دارد جا پساست خوانده تحول براي منبع بزرگترين را
كه مدني جامعه ولادت شود ، گرفته ولادت يك بزرگي به جشني فرخنده
.باشيم نيز آن شكوفايي و رشد شاهد مردم حضور با اميدوارم
دولت صداقت
آقاي موفقيت اصلي عامل را راستگويي و صداقت رباني عليرضا
در خاتمي آقاي كه رفتاري كه دارد اشكالي چه:ميگويد و ميداند خاتمي
در.كند پيدا ادامه هم جمهوري رياست دوران در است داشته مدت اين
نه باشد پاسخگو بايد دولت كه پيشميآيد اشتباهاتي گاهي دنيا جاي همه
به صداقت با مسائل از برخي حتي كرد پنهان مردم از را مساله اينكه
كنند احساس اينكه ميپذيرندتا بهتر خيلي مردم شود داده توضيح مردم
كنم احساس كه جايي منتا حال هر به.است شده پنهان ازآنها مسايل
باشد لازم كه كاري هر و حمايتميكنم خاتمي آقاي از ميشود واقعيتهاگفته
.ميدهم انجام
هستم پس ميدهم راي
امروز همين تا را خاتمي آقاي پيروزي:است معتقد فرهادي پژمان
هم من پيروزي پيروزي ، اين كه ميكنم باور كمكم اما نميكردم باور هم
فكر اصلا انتخابات شروع قبلاز تا باشد موثر توانست من رايهست
شد اعلام نتايج وقتي اما شود ، پيروز خاتمي آقاي دارد امكان نميكردم
اگر كه شدهام مطمئن امروز اما.نميشد باورم هم باز و شدم شوكه
وجود هستم ، احساسميكنم و خوشحالم خيلي من امروز.ميتوانيم بخواهيم
فرياد امروز جشنبگيرم ميخواهم است بزرگي روز موثرم ، امروز و دارم
من ديگر حالا باشم خوشحال ميتوانم باشم شاد وميتوانم هستم من ميزنم
توانستم و بود موثر من راي و دادهام راي مندارم جامعه از سهمي هم
.بزنم رقم را آيندهام
باشيم داشته را جوانان هواي
بهداشبورد را منتخب جمهور رئيس كهعكس تاكسي راننده واحدي علي
دو اين تا قرارگذاشتيم خط بچههاي با:چسباندهميگويد خود ماشين
سوار صلواتي را مردم هم خودم من كنيم روشن را ماشين چراغهاي روز
.هستيم خاتمي آقاي نوكر ما هستند ما مهمان همه امروز.ميكنم
كرايه بدهد توفيقشان هم خدا باشند داشته را جوانها هواي...انشاءا
را جوانان هواي خاتمي آقاي:است خاتمي آقاي از خواهش يك هم ما امروز
.باشيد داشته
كنيد باور را مردم
امروزبايد:دارد اعتقاد علوماجتماعي دانشجوي نصرتي فاطمه خانم
كه برسند اينباور به ميدانند مردم رامتولي خود كه كساني تمام
متولي بهترين مردم.نميخواهند متولي آنها.هستند فهيم چقدر مردم
فكر و شود گذاشته احترام مردم شعور به بايد هستند ، خود امور براي
ايران در حكومتي هر پايداري انكارناپذير اصل مردم كردن باور ميكنم
كشور درخورده شكست هم حكومت شده گردانده رو مردم از وقت هر و است
دادهاند نشان هم اخير انتخابات در و شدهاند باور مردم خوشبختانه ما
و بود شاد اصل اين ميمنت به بايد پس ميكنند انتخاب آگاهي روي از كه
.گرفت جشن را پيروزي
بگيريم جدي را مردم
آن كاركرد و مردم حركت تحليل در اجتماعي روانشناس جمشيديان دكتر
مسائل از بسياري تا بود كامل و جامع حركت يك انتخابات اين:ميگويد
مردم ، نظر احترام و حرمت انسانها ، شان جامعه ، بلوغ شود ، روشن
بود مسايلي ديگر عناصر از بسياري و اخلاق انتقادپذيري ، قانونگرايي ،
و بحثها تمامي از بدور انتخابات اين.نمود رخ انتخابات اين در كه
داشت بزرگ پيام يك ميكردند مطرح مختلف جناحهاي و گروهها كه مسايلي
اكتفا شعار كهبه دادهاند نشان مردم بگيريم ، جدي را مردم اينكه
به چيزي آنهانميخواهند دارند مدنظر را آنهاعملكردها نميكنند
احترامي كه باشند سخنگويآنان كساني ندارند دوست تحميلشود آنها
با كرد سعي و گرفت درس اينمسايل از بايد.نيستند قائل برايمردم
.باشند خوشحال كه داد حق آنها به مردم نظر به احترام
خيابانهاميبينم در را شهيدم فرزندان
زمانانتخابات در:ميگويد يكجانباز و شهيد دو پدر ايجادي آقاي
وقتي اما ميكردند؟ بودندچه فرزندانم اگر خودميپرسيدم از گاهي
و جشن شاهد ديروز وقتي بودم ، شاهد خيابانها در را جوانان وشوق شور
فرياد خيابانها در عشقي چه با كه بودم نوجوانان و جوانان سرور
تمام هم روز آن افتادم خرمشهر آزادي روز ياد به ميدادند سر پيروزي
.ميكردند شيرينيتعارف هم به مردم بود سرور و خيابانهاجشن
شيريني شوق و شور با كه ديدم را فرزندم دو جوانان ميان در من
شوق و شور اين كه ميخواهم خاتمي آقاي از من.ميكردند تعارف مردم به
.بگذارند حرمت را
ميفهمد را جوانان خاتمي
كردهاست نصب خود ماشين روي بر خاتميرا آقاي عكس كه جوانان از يكي
.منبكند ماشين از را عكس كسينميتواند ديگر امروز:ميگويد
تمامي پشتيباني به ميتواند خاتمي آقاي.است من شادي و جشن روز امروز
بهماشين هم را ايشان عكس آمدهام خيابان به امروز.باشد دلگرم جوانان
.رابفهمند آنها كه هستند كساني جوانانپشتيبان بدانند همه تا زدهام
وصل در وصل خوش روزهاي شعر ، و ترانه روزهاي نقل ، و ياس سپيد روزهاي
ياران وصل در.ميشود هديه سينه سينه دل ، آن در كه است شوري ياران
بغل بغل سپيد مريم مهر ، نقل باران وشيريني عشق باران.است باران بذل
دوستان.پرشتاب قطره قطره.ميبارد هم خورشيد ياران وصل در و ميبارد
جشن.دوست بر در دوست و است آزادي در آزادي است نور بر نور جمعند
رويا به كه است عشق افسانه ابتداي مهر قصه انتهاي در.است ياران وصل
.ياران وصل ماند
كه گرفتند جشن را ديگر ولادتسپيدهاي قديمي ياران و آمد خاتمي
وصل.وقمر شمس وصل.است ياران وصل.بود سپيده در سپيده ما انقلاب
اختران سپيد سرخ خود كه شبي است ، شبي عجيب شبكه ستارگان با خورشيد
.است انقلاب ناب يادلحظههاي كه دارد كنار در را سيمينعذار مهتاب و
به ياس گلبرگ و سرب كه تفنگهاآنجا لوله بر ميخكها سرخ يادسپيده
.همميآميزند
كهسرفصل آنجا دارند يكديگر گردن در دست شاخههايسبز و اسلحه كه آنجا
دارد آغوشمرئوسي در جاي رئيس كه آنجا نشستهاست قاعده در جامعه هرم
است كجا و است ياران وصل روز.است ناياب بزرگتريندموكراسيها در كه
رياست مسند بر را رئيسجمهورشان گرفتن قرار مردمش كه سرزمين آن
.بگيرند جمهوريجشن