پنجم ، شماره 1321 آگوست 1997 ، سال مرداد 1376 ، 5 سه‌شنبه 14
|
|
آري:گفتند كه آنان
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و شادي‌طلب ، مهرانگيزكار ژاله دكتر با گفت‌وگو در زنان سياسي مشاركت
صديقي مرضيه
به (مرد و زن) كه‌ايرانيها داشت وجود تصور اين انتخابات اين از قبل
در كه مهم‌نيست برايشان كه شده‌اند تبديل بي‌تفاوتي آدمهاي عده يك
نيست اين‌طور اصلا كه حالي در.افتد مي اتفاقي چه كشورشان
مردم اينكه آن و داشت خاص ويژگي انتخابات دوره اين:صديقي مرضيه o
رسيده‌اند نتيجه به‌يك و آمده‌اند آگاهي با سياسي آزاد فضاي يك در ما
برگزار را انتخابات شرايطبحران در هميشه ما گذشته انتخابات در چون
.كرديم
كه آنچه جمهوري رياست انتخابات در معتقدم من:شادي‌طلب ژاله دكتر o
حرفهاي كردند احساس همه كه بود اين شد ، بيشتري عده حضور باعث
.مطرح‌مي‌شود قبل به نسبت منطقي‌تري
مسندهاي در باكفايت مردان مانند مي‌توانند هم زنان:كار مهرانگيز o
قرار دوراني آستانه در من نظر به هم زنها ولي بگيرند ، قرار سياسي
و مطرح را خودشان و كند كار نفس به اعتماد با مي‌توانند كه گرفتند
.كنند معرفي
را خودش راي بودن بالا حدودي تا شد ، جمهور رئيس و آورد راي كه كسي:س
راي ازحق زنان كه است فرايندي چه اين.است زنان مشاركت مديون
.شدند تبديل راي به‌صاحبان داشتن
:شادي‌طلب دكتر خانم
بپردازيم راي‌برنده و خاتمي آقاي به اينكه از قبل مي‌خواهم اجازه من
نخست روزهاي از انقلاب ، دوران درطول.كنيم نگاه زنان مشاركت خود به
ده از كه نبوده طور اين ولي داشته ، نوسان ما راي‌زنان امروز به تا
همه در و هميشه ما زنان.باشد رسيده درصد هشتاد به دفعه يك درصد
اينكه امادادهاند راي و آمده‌اند ميدان به داشتند ، حضور انتخابات
.كرد جستجو بايد را اينها بوده ، قبل دفعات از بيشتر آنها حضور چرا
.كنيم تاكيد مشاركت مسئله روي بيشتر مي‌خواهم اجازه من
:صديقي مرضيه خانم
سياسي حضور و درشعور جهش يك انقلاب از قبل ما زنان كه معتقدم هم من
صفهاي انتخابات تمام در كنيم هم‌نگاه كمي لحاظ از اگر.كردند پيدا
صندوق در خانمها را آراء از نيمي هميشه.طولاني‌بود خانمها
اين در كه باشيم داشته توجه نكته اين به بايد البته.ريخته‌اند
كمي ، لحاظ از يعنيداشتند وزن هم جوانان خانمها بر علاوه انتخابات
.آمدند ميدان به و كردند مشاركت كردند ، وجود اعلام هم آنها
شايد.تاثيرگذاري‌خانمهاست مي‌بينيم ، انتخابات اين در ما كه را آنچه
راي صندوق پاي به تكليف و انجام‌وظيفه عنوان به فقط قبل سالهاي در
بود پنجم مجلس قبلي زمينه‌ساز بار اين ولي.راي‌مي‌دادند و مي‌آمدند
راي روي هم آوردندو راي هم يعنيبودند اثرگذار بار اين خانمها و
يك اين خانواده اعضاي و مردان و جوانان جمله از گذاشتند اثر ديگران
.بود خاص ويژگي
لحاظ از ولي.داشتيم فراگير و كلي حضور انقلاب از بعد هميشه ما
هم مي‌دهد نشان اين پس.راي‌نداشتيم قدر اين باري هيچ ما راي تعداد
و شدند اضافه جوانان هم.آمده‌اند نمي‌دادند ، وقت‌راي هيچ كه مرداني
و بودن زنده خواستند بار اين همه.نمي‌دادند راي كه خانمهايي هم
ما هستيم ، همه ما كه كنند اعلام و بياورند صحنه به را خودشان مشاركت
نقش بر علاوه ديگر طرف از.داريم نقش همه ما و گيريم تصميم همه
.است شده آماده‌تر خانمها مشاركت براي جامعه بستر رسانه‌ها ، و مطبوعات
در قضاييه ، قوه بدنه در دولت ، بدنه در گذشته سال در 5 ، 6 كنيد حساب
از قانونگذاري ، طريق از كه كردند شروع متحد زنجير صورت به همه مجلس
به دست آنها مشكلات رفع و خانمها به بيشتر دادن ميدان و اصلاحات طريق
صحنه در زنان بيشتر حضور براي را حركتي و بستري تا دادند هم دست
بالاتر آگاهي‌ها سطح كه شده اين آماده بستر نتيجه.كنند آماده
.هستند دنبال‌جواب نيازها براي و شناخته‌اند بهتر را رفته ، نيازهايشان
براي شتاب جامعه ، ميزان‌آگاهي رفتن بالا خاطر به هم حاضر حال در
.است بالاتررفته خانمها كار به رسيدگي
:كار مهرانگيز خانم
تازگي انتخابات جريان در زنان سياسي مشاركت كه مي‌كنم فكر هم بنده
بارزي به‌نحو ايران جامعه در ابتداي‌انقلاب از كه است تحولي.ندارد
انقلاب اول از اما (مي‌زند حرف شمرده و آرام بالحني).است شده نمودار
كه طيف‌هايي پيوست‌و به‌وقوع مملكت اين در سياسي اتفاقات به‌امروز تا
باقي دارد شرعي تكليف بجاآوردن به احتياج سياسي صحنه در حضور براي
به ولي داشت مشاركت حقا بود ، فعال هم‌حقا طيف اينماندند
از ديگربه‌تدريج طيف‌هاي و لايه‌ها.بود انحصاري اومشاركت هرحال‌مشاركت
به‌نظرشان چون.شدند دور سياسي صحنه‌هاي در حضوري نوع هر يا دادن راي
انتقادي كمترين كه است كساني به متعلق سياست‌منحصرا عرصه كه رسيد
امور به انتقادي اندك كه كساني طرفي از.ندارند كشورشان به‌امور
.نشدند وارد كردند ، راخالي صحنه داشتند ، كشورشان اجتماعي و سياسي
بايد قانونگذاري پنجم انتخاب مي‌كنم تصور من.دادن راي امر در حتي
در ما گواينكه.باشد جمهوري رياست هفتم دوره انتخابات مقدمه‌اي‌بر
آن در اما.نبوديم طيف‌ها همه مشاركت شاهد پنجم مجلس انتخابات
همه غيرمستقيم طور به كه را پيامي يك و افتاد اتفاقي يك انتخابات
آنچه برخلاف:كه بود اين پيام آن.كشورمان زنهاي بخصوص.كردند دريافت
سياسي مهم مشاغل در را زنان ايران ، مردم كه بودند گفته ساليان طي كه
صحنه‌هاي در آنها حضور براي آمادگي هيچگونه هنوز و نيستند پذيرا
پيدا حضور سياسي صحنه‌هاي در زنان ديديم ولي ندارند ، مديريتي و سياسي
در دموكراسي تمرين اين با و شدند ، مواجه هم مردم استقبال وبا كردند
تجربه آگاهانه را شدن وانتخاب كردن انتخاب حق زنان كشور سياسي فضاي
.كردند
:صديقي خانم
.ماست درمملكت دموكراسي آزمايشهاي همه مي‌گوييداينها كه همان‌طوري
.درآمدند روسفيد مردم و نظام خوشبختانه
بودند نكرده انتخابات‌شركت در سال درطي 18 كه كساني مي‌بينيد شما
كه‌مملكت كردند احساس برهه‌اي بود ، در مانده سفيد وشناسنامه‌شان
حالت به كه هم بعضي‌ها شايد.مي‌شود حساب راي‌شان.مي‌دهد بها آنها به
.دارد دوست را آنها جامعه كردند احساس بودند ، افتاده سياسي انزواي
آنها براي شود قايل بها مذهبي‌ها براي است ممكن كه همان‌قدر نظام اين
داشته را آنها نظر دارد دوست و است قايل بها ايراني به‌عنوان هم
...باشد
:كار خانم
در زنان مذهبي حضورطيف‌هاي با كه كنم مي‌خواهم‌اضافه البته ، .بله
گروه اين جديدي‌از پيام توانستيم مجلس‌پنجم انتخابات جريان
است بهتر يا مذهبي به‌شدت كه شهرهايي در مثال به‌طور.كنيم دريافت
آوردند ، را اول راي زنان شهرها همان از بودند ، سنتي به‌شدت بگويم
آنقدر.نمي‌دانم تاثير بدون قضيه اين در را سياسي فعل‌وانفعالات البته
مرداني‌براي يا نبوده فعاليتي شهرها اين در كنم فكر كه نيستم خام
ولي.است افتاده اين‌اتفاقات همه يقينا.فعاليت‌نكردند زنان اين
بسيار حامل‌پيام شد ، ريخته صندوق زنان‌به به‌نفع كه آرايي تعداد
كه‌تصور آنچه برخلاف:آن‌اينكه و.بود ياجامعه‌شناختي سياسي مهم
به ايران جامعه نظرشان به كه (داخل در يا كشور از خارج در) مي‌شد
دنبال به و است زنده جامعه كه شد معلوم بود ، شده تبدل جامعه‌مرده‌اي
.است تحول
قرار مسندهاي‌سياسي در كفايت با مانندمردان مي‌توانند هم زنان
.(نيست كفايت بر دليل سياسي مسند در گرفتن قرار هرچندكه).بگيرند
با مي‌توانند كه گرفتند قرار دوراني آستانه در من به‌نظر هم زنها ولي
معرفي تا چون.كنند معرفي و مطرح را خودشان و كنند كار اعتمادبه‌نفس
مشاغل و مقام و مسند مطالبه نمي‌تواند اجتماعي گروه هيچ نشود انجام
.كند كليدي
اين درواقع‌چرايي.كردند مشاركت چرامردم كه انتخابات مورد در
به‌نظرمن.كرد جستجو فرايندانقلاب در بايد من رابه‌نظر مشاركت
و هيجاني يكي.دارد نيم‌رخ دو يا صورت چهره ، دو دو بعد ، دو انقلاب
را انقلابي كه نديده‌ايم حال به تا ما و دارد عصاره يك ولي است غلياني
كه است اين عصاره آن.بگذارند انقلاب را اسمش و كنند جدا عصاره‌اش از
كه برسد وتكامل تحول از درجه‌اي به.برسد اجتماعي به‌وفاق جامعه
.باشد اجتماعي وفاق مسئول دولت ،
اگر.سرگذاشتيم پشت را انقلاب بعدهيجاني ما كه مي‌رسد نظر به
برسند ، مقصود به هيجاني ازبعد استفاده با بخواهند باشندكه كساني
.مي‌افتند عقب ازقافله دارند كه هستند آنها.مي‌كنند اشتباه آنها
به حركت و عمومي مشاركت.رسيده‌ايم انقلاب از منطقي بعد به‌آستانه ما
اجتماعي وفاق اين.است منطقي و عقلاني بعد اين سمبل اجتماعي وفاق سمت
دولت از و بدانند خودشان از را دولتشان زنان كه مي‌كند كمك
مشكلاتشان از بخشي كه شدند متوجه زنان چونبخواهند را مطالباتشان
تفكر و بينش از ناشي اينها همه غيراز عادت ، از غير سنت ، غيراز
ادعا و اعلام و شده ظاهر شخصيتي كه حالا واست كشور سياسي مديران
خانه در را بخواهدزن كه تفكري و بينش با تفكرم و بينش من كه مي‌كند
.داده‌اند راي او به است ، متفاوت نگه‌دارد
رئيس فلاني اگر:مي‌گفت كه بود قبل انتخابات‌دوره‌هاي در ديدگاهي:س
در شده مطرح ولي‌ديدگاه.ندارد من حال به سوديازياني.شود جمهور
اگر:مي‌گفت ديدگاه اين.ديگري‌بود جور جمهوري رياست انتخابات‌اخير
.مي‌پردازم كمتري معنوي و رواني هزينه من شود جمهور رئيس فلاني
:صديقي خانم
يك به رئيس‌ها اين از سري يك اينكه ولي داشتيم مشاركت ميليون سي ما
احساس.كرده‌اند خودشان براي را محاسباتي يك قطعا است رفته سو و سمت
اين.شد خواهند منتفع هزينه‌ها ، از جلوگيري با و انتخاب بااين كرده‌اند
را آينده‌اي و جرياني كه كند احساس راي‌مي‌دهد كس هر كه است طبيعي خيلي
كه دارم قبول هم را ايندارد هم انتظاراتي آن تبع به و مي‌زند رقم
شده هم ارزشمندي كارهاي.كرديم كار مملكت اين در سال ما 18 ، 19
يك انتخابات اين ولي.است شده خوبي اقتصادي و فيزيكي سرمايه‌گذاريهاي
خلاء جامعه در اجتماعي و فرهنگي قسمت در ما اينكه آن و داشت مهم پيام
احتياج فرهنگي سرمايه‌گذاريهاي به كه كساني و جوانان قشر به.داريم
.نشده داده بها دارند
چه رابگيرد؟ قدرش چه پيامها اين كه‌از است جمهور رئيس هنر اين
اكثريت بتواند بپردازدكه مباحثي چه به و آن‌بكند؟ در تصفيه‌هايي
اين 18 ، طول در را فرهنگي خلاءهاي جبران.باشد جوابگو اقشاررا اين
.بكند بتواند بايد جمهور رئيس سال 19
:شادي‌طلب خانم
مشاركت‌مي‌كردند بالقوه‌مان دهندگان راي از عده‌اي قبل دفعات در اگر
راي بار اين اگر.تحليل‌كرده‌اند را قضيه و مسئولين‌نشسته‌اند قطعا
افزايش مشاركت سهم و آمدند ميدان به بالفعل ما بالقوه دهندگان
شركت همه پيش دفعات در كه مي‌دهد نشان راي ميليون سي چون -يافته
مردم بار اين كه شد باعث چيزي چه كه كنيم تحليل بايد پس -نمي‌كردند
چه اينكه از را مسئله اين دارم اصرار.دهند راي و بيايند ميدان به
.كنم جدا شده ، انتخاب كسي
و زن)ايرانيها كه داشت وجود اين‌تصور انتخابات اين از قبل چون
نيست مهم كه‌برايشان شده‌اند تبديل آدمهاي‌بي‌تفاوتي عده يك به (مرد
.نيست طور اين اصلا كه حالي در.مي‌افتد اتفاقي چه دركشورشان كه
اين براي آنها.نشده‌اند تبديل بي‌تفاوتي انسانهاي به هرگز ايرانيها
جايي دارد وجود كه جرياني در كه مي‌كردند احساس چون نمي‌كردند ، شركت
مي‌توانم من.است دموكراسي تمرين موضوع اين خود.نمي‌آمدند پس ندارند ،
ندارم دوست (ميز روي قندان به اشاره) را قندان اين فرض به چون بگويم
.كند وادار مرا نمي‌تواند كسي و كنم نگاه قندان قيافه به نمي‌خواهم
اين:گفته‌كه خودش با حداقل ولي محاسباتي‌دارد خودش براي كسي هر
كسي و نشده‌ام ميدان وارد نداشتم باور را چيز فلان اگر كه داشتم را حق
مي‌بينيم را شناسنامه‌هايي دليل همين به دقيقانكرده مجبور مرا هم
شناسنامه نبايد ما قطعا بود ، اين از غير اگر چون مانده سفيد كه
ملاحظات اين ولي مي‌كنند ملاحظاتي كه هستند عده‌اي البته.مي‌داشتيم سفيد
اگر ولي.فرداست زيان و سود محاسبه ملاحظات اين.مي‌كند تفاوت ترس با
نظر به اين بنابر.مي‌داشتيم سفيد شناسنامه نبايد ما بود كار در ترسي
راي و مي‌آيند مي‌خواهند ، عده‌اي كه است جامعه يك در حضور حسن اين من
احساس هم عده‌اي.مي‌برند دارند ، انتظار كه هم را فايده‌هايي مي‌دهند ،
.نمي‌آيند و نيست آنها جاي اصلا ميدان اين در كه مي‌كنند
همان كه ندارند هم ابايي هيچ.مي‌ماند سفيد هم شناسنامه‌هايشان
ما -است مهم خيلي اين -دهند راي جايي يك در و بياورند را شناسنامه
است ، سفيد شناسنامه‌اي اگر كه كرده‌ايم زندگي جايي در سال اين 18 در
در كنيد باورنكردهاند تنبيه شناسنامه بودن سفيد خاطر به را او
را امكاني چنين كه مي‌بينيد را جوامعي حال و گذشته جوامع از بسياري
.ندارند و نداشتند
هيچ ناآگاه مردم از توده‌اي حكومت‌بر كه است اين ديگر مسئله
مردم‌مستقر آگاهي عدم بر مي‌خواهد سياسي‌كه بينش.نيست افتخاري
سياسي اين‌بينش باشد ، داشته پي در را برعقل هيجان غلبه و شود
نخواهي ، خواهي ما گذشته ، سال فرايند 18 در اين بنابر.نيست ماندگار
رفتارهاي بر كه انقلاب از نيم‌رخي آن به مي‌رسيم داريم و مي‌رسيديم
.است مبتني عقلايي
حضورعده باعث كه آنچه رياست‌جمهوري ، انتخابات در معتقدم من
قبل به نسبت منطقي‌تري حرفهاي كردند احساس همه كه بود اين شد ، بيشتري
.مي‌شود مطرح
.مي‌شود مطرح پرتوقانون در آزادي برقراري‌قانون ، از ديدگاهي يك
(.مي‌كند ادا تاكيد با و بلند را كلمه‌قانون)
چه مي‌خواستيم چه ما.بود خطا آزمون‌و سال برآيند 18 موضوع اين
بوده واضح آنقدر و بارز آنقدر منتها.مي‌افتاد اتفاق اين نمي‌خواستيم
است؟ افتاده اتفاقي چه كه نمي‌شود باورشان هنوز خيلي‌ها كه
اجراي‌قانون و قانون حضور.ومي‌طلبند مي‌پسندند مردم را مدني جامعه
مشروع آزاديهاي از.مي‌دهند ترجيح شخصي سلايق تابع جامعه يك بر را
.كنند استفاده مي‌خواهند اساسي قانون
:صديقي خانم
نگاه دور ، اين‌هفتمين و قبل جمهوري دوره‌رياست شش ويژگيهاي به اگر
فضاي يك در ما مردم اينكه آن و دارد مجزا كاملا يك‌ويژگي كنيد ،
انتخابات در چون رسيده‌اند نتيجه يك به و آمده‌اند آگاهي آزادسياسي
.كرده‌ايم برگزار را انتخابات بحران شرايط در هميشه ما گذشته
يك كه انقلابداشتيم اوايل در جمهور انتخابرئيس شوق و شور اول بار
و مي‌كرديم عوض را معيارهايمان بايد بحران آن در.بود اشتباه انتخاب
جو يك در مردم باز كه مي‌گذاشتيم نظام حفظ براي مطمئن‌تر نفر يك
در جمهوري ، رياست انتخابات در طور همين.دادند راي بحران و اضطرار
بحران شرايط يك ما انتخاب دوران در هميشه...و (ره)رحلت‌امام
امنيت و ملي امنيت و ثبات شرايط در كه بود انتخاب اولين اين.داشتيم
.داديم راي و رفتيم بين‌المللي
:شادي‌طلب دكتر خانم
روي يابر مي‌كنيم حساب هزينه‌ها برروي يا انتخابات در فرموديد
راي كسي به اگربنده يعني.است آگاهي اين‌عين.دارد كه فايده‌هايي
;است انحصارگرايي فردآدم اين كه بود اين واستنباطم ندادم
استنباطكرده‌ام ، ..و گفتار طريق‌رفتار ، از هم را انحصارگرايي
هزينه‌ها روي مردم انتخابات اين در شايد و آگاهي‌است و آزادي اين
.فايده‌ها روي تا كردند حساب بيشتر
مديون را راي‌خودش از مقداري منتخب رئيس‌جمهور كه مي‌دانيم ما:س
البته دارند ، كه وهيجاني شور به توجه با هم جوانان.بوده جوانان
كنند؟ برخورد آگاهانه و بگيرند تصميم عقلايي خيلي شايدنتوانند
:شادي‌طلب خانم
به بودكه گونه‌اي به مي‌كرد ، خاتمي‌حمايت آقاي از كه جناحي حركت
مدارس ، در معلمين‌ما ما فرهنگيان.بود استوارشده فرهنگيان توده
خود چون.كشورند سراسر در ما دانشجويان و دردانشگاهها ما اساتيد
و ايشان حركت معتقدم داشتند ، جالبي ديدگاه و بودند فرهنگي آدم ايشان
معلمين.بود استوار كشورمان فرهنگي جامعه بر ايشان تبليغاتي حركت
كم دست مقابل جناح كه چيزي.كشور اين در هستند پيام‌آوران بهترين
كرده حساب كساني روي خاتمي آقاي.مي‌گويم كرديد مطرح چون.بود گرفته
كردن صحبت براي بلندي صداي ولي.نداشتند جيب در پولي اصلا كه بود
.بكنيم مي‌توانيم كارها خيلي كلاس سر معلمين ، ما.داشتند
را اين‌نتيجه مي‌توانيم جوانان و بانوان فراوان تعداد از آيا:س
و است اجتماعي دلمشغولي‌ها ، دلمشغولي اساسي‌ترين حاضر حال در كه بگيريم
:كار خانم.هستند وبانوان جوانان قشرها عمده‌ترين
اجازه اصلا موضوع اين.جنگ شرايط يك و داشتيم بحران شرايط يك ما
.كند مطرح را حقوقش كه دهد اجازه خودش به و كند فكر كسي كه نمي‌داد
بعد.است عوارضش جزو هم سكوت هست ، جنگ كه جامعه‌اي هر در هميشه چون
استفاده با را مسايل‌شان كه گرفتند ياد مردم يافت پايان جنگ اينكه از
كه كمي مطبوعات‌بسيار از استفاده با زنها.كنند مطرح مطبوعات از
.بزنند را حرفهايشان توانستند دارد ، وجود
ايران ، مشكلاتشان مردم تمام و وجوانان زنان من عقيده به حال هر در
انديشه اين‌مشكلات به كردند شروع و كردند بيشتراحساس جنگ بعداز را
.آن كردن طبقه‌بندي و كردن
برنامه و كردند اعلام خاتمي كه‌آقاي را هدفي مهمترين مي‌كنيم فكر
براي فورا و سريعا اگر ايشانبود مدني جامعه ايجاد دادند
ازدست‌بدهد را محبوبيتش نيست برندارند ، مهم گام مدني جامعه تشكيل
.خواهدبود مسئله مملكت كل براي ولي -است فرد يك او -نه يا
:صديقي خانم
جامعه‌شناسي مطالعه يك هنوز ما كنم‌كه اشاره مي‌خواهم را نكته يك
در.قشري‌داشتيم جور همه راي دراين 30ميليون چون.نكرديم دقيق
كه روستايي آن‌جوان از.داشتند حضور اقشار بازاين هم برنده راي
روستايش در ديگري اومعضل.نباشد فرهنگي معضل است‌معضلش ممكن اصلا
را...و شغل مشكل مشكل‌ازدواج ، .كند حل را مشكل آن كه‌بايد دارد
به و مي‌شويم بزرگ شهرهاي وارد داريم‌تا آدمها قشر اين از.حل‌كند
طيف اين در ما.دارند اقتصادي زياد برخورداريهاي كه مي‌رسيم طبقاتي
مشكل.دارند خانوادگي مشكل كه برمي‌خوريم اجتماعي طبقات به گسترده
شغل ، عدم مسكن ، عدم دليل به بي‌پولي ، به‌خاطر.دارند خانه داخل فساد
شما كه فرهنگي -اجتماعي مشكلات اقسام و انواع درواقع.اعتياد
فرض حالكند حل را اينها است نظام وظيفه كه بكنيد تصورش مي‌توانيد
است فرهنگي - اجتماعي خواسته دارد بزهكاري مشكلات كه اين خواسته كنيد
دو در ولي است فرهنگي -اجتماعي هم مي‌كند زندگي شهر در آنكه خواسته
هم دومي.دارد اقتصادي ريشه‌هاي اوليهستند هم با متضاد كاملا طيف
.دارد مردم با نظام ارتباطات و قانوني مسايل در ريشه
پوشش‌و مثلنداشتيم حدود و برايشان‌حد هيچ‌وقت ما كه مسايلي
روشنتري تعريف بايد حالا نداشته ، درست چارچوب كه مشكلات اقسام و انواع
البته.كنند پيدا هم با صميمي و دوستانه ارتباطات هم مردم كه بكنيم
در ريشه ما فرهنگي و اجتماعي مسايل از بسياري كه نگرانم اين از من
را چهارهفته از هفته يك مردم نماينده به‌عنوان من چون.دارد اقتصاد
را درددلهايشان و هستم اجتماع مختلف آدمهاي بين هستم مردم درميان
قانون كه مي‌رسيم به‌جايي نپردازيم ، اقتصادي مسايل به اگر.مي‌كنم گوش
.نمي‌كند حل را مشكلي...و كردن وضع
حل را مشكلشان اقتصادي كار با بايد دارند اقتصادي مشكل كه كساني
كار مي‌كند روشن هم با را آدمها رابطه كه آنچه نهايتا البتهكنند
.است اجتماعي
چه‌اولويت‌هايي داده‌اند راي رئيس‌جمهور به كه كساني شما به‌نظر:س
بپردازند؟ آن به كه داشته‌اند درنظر
:شادي‌طلب دكتر
بتوانيم كه نكرديم تحقيقاتي كار يك چون.است سختي كار خيلي اين ،
بخواهم كه‌من است سختي كار هم اين.دارند توقعاتي چه مردم بگوييم
اصرار و حذف‌مي‌كنيد را عام موارد هم شما وچون.بكنم سه دو يك
بر مالكيت انتخاب ، حق به مي‌توانم.كنيم صحبت زنان درباره كه داريد
اشاره بدهد زنان به را حق اين بتواند كه قوانيني اصلاح و خويش سرنوشت
يك ما.مي‌زنم مثالي كنم روشن را جمله‌ام اينكه براي فقط من.كنم
تبصره‌اش و ماده كار قطعاخانم كه داريم مدني قوانين در قانوني
دارد حق مرد:مي‌گويد كه مي‌دانم را قانون خود من ولي هستند حفظ راهم
دختر اينكه از بعد.دربياورد كسي عقد به سال از 9 قبل را صغيرش دختر
...اينكه جز ندارد چاره‌اي رسيد بلوغ سن به
داريم بندي يك مدني قانون در كه است اين مهم بلكه چرا كه نيست مهم
ماه ماه ، 6 پنج سال ، دو يكسال ، كه دختري كه مي‌دهد اجازه پدر به كه
.دربياورد ديگري كس عقد به ندارد بيشتر
زنها زندگي بر اندازه اين تا كه‌مردها است نكردني باور اين ببينيد
بندهاي اين به امروز زنهاي من به‌نظر.باشند مسلط دخترشان به‌عنوان
و تغيير خواسته‌هايشان از يكي و كرده‌اند پيدا بيشتري آگاهي قانوني
اين در ما زنان اولويتهاي مي‌كنم فكر من.است قوانين اين‌گونه تحول
است ، همه براي كه تشكلها و سياسي آزادي بيان آزادي علاوه‌بر انتخابات
ديگران موجودي‌كه به‌عنوان را زن كه اين‌قوانيني كه هستند اين به‌دنبال
.شود اصلاح مي‌كنند ، انتخاب برايش ديگران مي‌گيرند ، تصميم برايش
آزاديهاي از بسياري است ممكن زن به‌عنوان‌يك مي‌كنم فكر واقعا من
نكرده ، فكر اين‌طور كه داشتم پدري مثال به‌عنوان باشم داشته را حقوقي
به اشاره) ايشان يا و من ولي نمي‌كرده عمل اين‌طور كه داشتم شوهري
مهمترين بنابراين.باشيم استثنايي موارد مي‌توانيم (صديقي خانم
مطرح‌مي‌كنم زنان صرفا ازديدگاه زن يك به‌عنوان من كه مسئله‌اي
شدن‌داشته انتخاب حق و كردن حق‌انتخاب مي‌خواهم من كه است اين
محل شغل ، تا تا جوراب رنگ تا رنگ‌لباس از كردن انتخاب.باشم
مهم شاخصهاي از يكيديگر چيز هر همكلام‌تا و همصحبت تا زندگي ،
وسيعتر انتخاب دامنه چه هر.است جامعه يك افراد انتخاب دامنه توسعه ،
ما.هستند يافته‌تر توسعه جامعه آن خود و جامعه آن افراد باشد
محدود بسيار زنها انتخاب حق كه مي‌كنيم زندگي جامعه‌اي در متاسفانه
او است انتخاب اين‌حق گستردگي هستيم آن به‌دنبال ما كه آنچه.است
بودن‌به زن به‌عنوان نمي‌خواهيم.نمي‌خواهيم زيادي چيز يك‌انسان به‌عنوان
ما از بودن زن به‌عنوان نمي‌خواهيم حال درعين ولي بدهند امتيازي ما
.بگيرند امتياز
