پنجم ، شماره 1322 آگوست 1997 ، سال مرداد 1376 ، 6 چهارشنبه 15
|
|
منطقه 20 شهردار محاكمه جلسه نخستين در
گفتن براي حرفي خصوصي شاكيان تهران
نداشتند
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
تني نيز و تهران منطقه 20 شهردار تاجران داود محاكمه جلسه نخستين
مجتمع در (سه‌شنبه) ديروز ساعت 30/9 در شهرداري اين مقامات از چند
ورود از جلسه درآغاز.شد برگزار تهران عمومي دادگاه شعبه 33 ويژه
پارچه يك اعتراض سرانجام اما شد جلوگيري دادگاه اين به خبرنگاران
آغاز دركرد هموار دادگاه جلسه به آنان ورود بر را راه خبرنگاران
منطقه شهردار اصلي وي‌اتهامات شد ، تشكيل ابوالحسني به‌رياست كه دادگاه
:برشمرد چنين تهران‌را 20
با تباني ويژه به معاملات‌شهرداري در پيمانكاران با تباني ـ
يكي و شهردار آقاي برادر اسلام‌كه رزمندگان وشركت رايانه‌رزم شركت
.هستند شركت‌ها اين سهام‌دار شهرداري مسئولان از
رشوه دريافت و قرارداد وجود بدون آهن‌فروشان از وجه قبول ـ
.بازيافت وشركت شهرداري اموال غيرقانوني تصرف ـ
.عليه‌شهرداري خصوصي شاكيان شكوائيه‌هاي ـ
بيايند تريبون پشت خواست دردادگاه حاضر شاكيان از آنگاه دادگاه رئيس
ورثه از دادگاه رئيس آنگاه‌ابوالحسني.كنند مطرح را خود وشكايت
دادگاه به‌عرض شكايتي‌دارند اگر و بيايند كه خواست مرحوم‌واثقي
از (علي حاج يگانه‌فرزند قاسمي فخري) نام به زني نخستين‌شاكي.برسانند
:گفت و گرفت قرار تريبون پشت كه واثقي‌بود مرحوم ورثه
مدتي.است مانده جاي بر وي ورثه‌از و 20 مرده پدرم است سال ـ 20
شهرداري با ما موردزمين در كه گرفت امضاء ما از پيش‌برادرم
تباني ما زيان به منطقه شهردار تاجران آقاي با و رفت كه كند مذاكره
تخريب را ما زمين كه شده‌ايم خبردار و مي‌خواهيم را مان حق ما.كرد
باغ وديوار خريده را اعياني شهرداري.فروخته‌اند شهرداري به و كرده
.است كرده تخريب را
مربوط؟ چه كسي فروخته‌به برادرت را زمين:دادگاه رئيس
.مي‌خواهيم را خود حق ما ـ
.بنشينيد بفرمائيد:دادگاه رئيس ـ
:گفت اظهاراتي نيزطي وي كه بود تقوي بعدي‌محسن شاكي
ناظر مهندس من.است كرده كه‌تخلف دارم شكايت شهرداري از من ـ
به را ديگر شخصي و كرد عزل جهت بدون شهرداري مرا و بودم ساختماني
آنها اماكردند ساختمان‌سازي مجوز بدون ديگر كساني.گماشت من جاي
.كردند بركنار مرا
.كنيد صحبت شهرداري از شكايت‌خود به راجع شما:دادگاه رئيس ـ
ناظرم مهندس كه من از شهردار كه است اين من شكايت رئيس ، آقاي ـ
.نكرد حمايت
است؟ شده چه‌تخلفي مي‌گوئيد ، چه شما:دادگاه رئيس ـ
.گذاشتند من جاي به را وديگري كردند باطل مرا پرونده.هيچ ـ
.بنشينيد خوب خيلي:رئيس ـ
رئيس سئوالات به و شد خوانده فرا تريبون پشت تاجران داوود ادامه ، در
.داد پاسخ دادگاه
و هستم بازداشت در كه است من 13روز:گفت جمله از سخناني طي وي
روشن مرا تكليفاست واهي همه‌آن‌ها و ندارم قبول را خود اتهامات
.كنيد
شما از عده‌اي و داريد اتهام چند شما قانون ، براساس:گفت دادگاه رئيس
حق شما قانون موجب به تاجران آقاي.هست پرونده در كه كرده‌اند شكايت
يا مي‌كنيد صحبت شخصا آياكنيد دفاع خود از و بگيريد وكيل داريد
مي‌گيريد؟ وكيل
.مي‌گيرم هم وكيل البته و هستم بي‌گناه كه مي‌كنم عرض بنده رئيس آقاي ـ
انتخاب را وكيل آينده جلسات در.بگيرم وكيل كه نشد ابلاغ من به
.مي‌كنم
وكيل كه بودم كرده ابلاغ ديگرمتهمان و شما به من:دادگاه رئيس ـ
.بنشينيد بفرمائيد.نداده‌اند اطلاع شماها به حتما بگيريد
در.كنند بيان را خود مطالب شاكيان‌خواست ديگر از سپس دادگاه رئيس
رئيس آقاي:گفت و آمد تريبون پشت شهرداري اسبق كارگر يك هنگام اين
نامم‌سيدمحمد من.كردند شهرداري‌بيرون از دليل بدون را بنده
.كردند اخراج سال از 23 پس مرا.هستم شهرداري رفتگر و است ميرنژاد
.بگيرد مرا حق مي‌كنم تقاضا
كار وزارت به بايد و بوديد قراردادي‌ما كارگر شما:تاجران ـداوود
خود جايگاه به دادگاه رئيس قبال‌سكوت در رفتگر اين.مي‌كرديد شكايت
.بازگشت
:گفت او و كرد رااحضار فتحي علي دادگاه‌عباس آنگاه
به را تومان ميليون پنج كه اطلاع‌دارم و بودم آهن‌فروشان وكيل من ـ
محل اين از مي‌خواهد وام هركس دادندكه شهرداري به قرض‌الحسنه عنوان
.دهد بازپس و بگيرد
نماينده من:گفت دادگاه به كه بود بابائي بعدي‌غلام‌خان شاكي
محل بايد كه شهرداري‌گفتند ماموران.بودم منطقه 12 در آهن‌فروشان
در زميني و كرديم جمع پول ما و يابد انتقال شهر از خارج به ما كار
ما.بود شهرداري پنج منطقه در ما پرونده.خريديم شهرداري منطقه 20
هرچه و بود چك با همه كه داديم شهرداري به پول مقداري زميني بابت
.ريخته‌ايم پول شهرداري حساب به و گرفته‌ايم رسيد پرداخته‌ايم
شهرداري به مي‌كنم تكرار به‌شهرداري نقد پول تومان ميليون ما 450
مديره هيات طريق از هست رسيدش كه آهن‌آلات هم تومان ميليون و 50 داديم
كه بنويسيم را آن بود قرار كه ننوشتيم قرارداد در فقط.داده‌ايم خود
.باشد رسمي
چه‌داديد؟ براي را پول اين:دادگاه رئيس ـ
همه ما.هست هم رسيدش كه منطقه 20 شهرداري در مغازه پروژه 20 براي ـ
يك فعلا بود قرار ما.ريختيم شهرداري حساب 99920 به را پولهايمان
پرورش و آموزش به كه كنيم هديه شهرداري به و بخريم مدرسه
تاجران آقاي نزد بود توماني پنجاه بسته‌هاي كه هم پول‌هايي.بدهد
را منطقه قرض‌الحسنه صندوق مسئول و نزد دست پولها به ايشان و آورديم
و.آنها قرض‌الحسنه صندوق به بدهيم را پول شد قرار بعدا كه كرد صدا
.هست هم رسيدش و قرض‌الحسنه حساب به ريختيم را پول رفتيم ما
به دقيقه ساعت 15/11 در تهران منطقه 20 شهردار دادگاه جلسه نخستين
بعد به‌روزهاي و منطقه 20تعطيل شهردار وكيل حضور امكان عدم دليل
.شد موكول
