پنجم ، شماره 1324 آگوست 1997 ، سال مرداد 1376 ، 9 شنبه 18
|
|
جديد عصر با رويارويي در اخلاقيات
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
وبر ماكس ديدگاه از غرب در دين شدن دنيوي روند
(آخر بخش)
دوقلوي فرايندهاي از دنيويشدنناشي اينتاير ، مك رهيافت در
را انگلستان روستائي اخلاقياتجامعه كه است ، شدن صنعتي و شهرنشيني
ادعاي هيچ نمادها ، و ارزشها از مشترك نظام يك بدون.شكستند هم در
ميتواند تنها بلكه ;باشد داشته اقتدار و اهميت نميتواند اخلاقي
طبقاتي ، منافع بويژه خاصي ، منافع مورد در فرقهاي و جزيي ادعايي
خاص طبقاتي اخلاقيات به را خود جاي سنتي جامعه ارزشهاي.باشد داشته
منجر اصلي ، نه و ثانوي ، بهفضيلتهاي طبقاتي همكاري متن در كه داده ،
زندگي ، در خاصي راه يا هدف كه زماني در ثانوي ، فضيلتهاي.شدهاند
بياموزند ، ما به را بدان شدن نائل يا عمل نحوه ميتوانند شد ، معين
پيرامون حكمي اقتدار با بتواند كه ندارد وجود اصلي فضيلت هيچ ولي
از بخشهايي آن مورد در بويژه موقعيت اين.دهد ارائه ما به خوب زندگي
.است روشن دادند تشكيل را شهري كارگر طبقه كه روستايي جامعه
با و هوشمندانه ميتوان گسيختندكه اجتماعي از سرانجام آنان
اهميتي اجتماعي زندگي بر حاكم هنجارهاي آن در كه كرد ادعا اطمينان
مستقر اجتماعي در عوض در و.بودند خداداده و داشتند ، كلي و عمومي
منافع از برخي براي آشكارا شده تصديق رسما هنجارهاي آن در كه شدند
نسبت بدانها وكلي عمومي اهميتي نميتوان كه انسانها ، حزبي و نسبي
.بودند مفيد داده
دسترس در اخلاقيات كه ميفهمند انسانها حزبي ، اخلاقيات جهان در
اجتنابو غيرقابل طبيعي ، گيرند دسترسقرار در ميتوانند كه اخلاقياتي و
درآن ميتوانند انسانها كه است بهنحوي جديد موقعيت.نيستند خدادادي
پاسكالنخستين بلز اينتاير ، مك نظر از كنند ، انتخاب را داشتن ايمان
در پاسكال.كرد فرمولبندي را خداشناسي جديد مسئله كه بود كسي
داشته ايمان نميتواند كه است شده ساخته كهچنان انساني با رويارويي
يك برابر در را او كه است اين دهد انجام ميتواند كه كاري تنها باشد ،
خدا به ايمان كه مورد اين در پاسكال استنباط:ميدهد قرار انتخاب
...است تازه كاملا خداشناسي تاريخ در شود انتخاب بايد كه است چيزي
ظاهرا مفهوم مورد در اوست توضيح است تازه پاسكال نظريه در كه آنچه
به كه است اين انتخابها نوع اين اشكال.داشتن ايمان گزينش متناقض
ويژگي با شخصي جهانهاي زمينه از خارج به ايماني چنين نميرسد نظر
كه مسيحياني از دسته آن اينتاير ، مك نظر از.باشد اطلاقپذير خاص
چارچوبه در مسيحي ايمان كه مورد اين در اصرار با ميكوشند ،
بستگي موقعيت به همواره مسيحي اخلاقيات يا است پوچ انساني محدوديتهاي
مشكلي صرفا آورند بشمار فضيلت را شدن دنيوي است ، بوده مشخص و داشته
به بايد برقرارند خاصي شرايط در كه اخلاقياتي.ميافزايند ما مشكلات به
به تنها خود اصول اين ولي شوند ، متشبث وظيفه يا عشق نظير كلي اصلي
و چيست؟ عشق اينكه مورد در توافقهايي كه آيند كار به ميتوانند شرطي
توافقها قبيل اين كه آنجايي از.باشند گرفته انجام است كدام وظيفه
باشد خاصي شرايط بر متكي كه انتخابي هيچگونه نميگيرند ، انجام ديگر
در كه جهاني با رويارويي در اينتاير ، مك.نيست ديگري انتخاب از بهتر
طرح براي زباني زيرا داد ، پاسخ انسان اخلاقي مسائل به نميتوان آن
با مواجهه در كهوبر را تلخي هشدار همان ندارد ، وجود اخلاقي سئوالات
هيچ آن در كه است عصري اين:ميكند تكرار ميداد ما زمانه واقعيات
وظيفه.بدبختند و ديوانه مردم اكثر و نيست معتدل و سعادتمند فردي
در كه مهمي موضوعات از يكي.باشيم معقول ولي بدبخت استكه آن ما فعلي
حاليكه در كه ، است باور اين است مطرح ازوبر پس جامعهشناسي نظريه
داشته انتظار نميتوانيم كردهايم ، پشت جادو بهباغ چون خوشبخيتم
.سازيم قرين خوشبختي با را آزادي كه باشيم