پنجم ، شماره 1326 آگوست 1997 ، سال مرداد 1376 ، 11 دوشنبه 20
|
|
واحدهاي عناوين و محتوا به نوين ديدگاهي
فرش دانشگاهي رشته درسي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(پاياني بخش) - است فرهنگ و تاريخ هنر ، ;نيست صنعت فرش ،
انديشههاي از بهرهگيري مفهوم تنها نه فرش ، رشته مصوبه عناوين در
نشده ، گرفته درنظر صحيح شيوه به نو دانشهاي از استفاده راههاي نوين
ديگري رشتههاي و باعلوم گسترده و وسيع رشته اين كردن درگير با بلكه
زمينهساز ندارد ، فرش با وارتباطي بوده مغاير فرش بر حاكم روح با كه
نمود خواهد آيندهچهره در كه است شده مسايلي
صوراسرافيل شيرين
مسايلفرش بر حاكم سنتي تفكر همان عيني نماد كه نگرش اين هرحال به
اين بعدها اما نبود ، اعتراض و ايراد مورد چندان زمان آن در شايد بود
در كه فرش سياستگزاريدانشگاههاي بر كه شد تصميماتي پايهگذار تفكر
دانشكدههاي عناوين و تدوينسرفصلها ترتيب بدين.افكند سايه بودند راه
برعهده شده ياد سنتي نگرش با و شده پيشاتخاذ از تصميم يك براساس فرش
.گرفت قرار هنر زيرپوششرشتههاي كميسيوني
ارزش نفي و بيحرمتي قصد مطلقا اينجا در كه است لازم نكته اين ذكر
طبق عناوين و سرفصلها تدوين براي متمادي ساعتهاي كه كساني كار
سابقه و حرمت صاحب افراد از بعضا و كشيدند زحمت شده تدوين برنامه
به امانيست هستند ، قلم اين صاحب دوستان از و ايران سنتي هنرهاي در
زيرپوشش فرش كارشناسي رشته درسي برنامه صورت به كه كار نتايج حال هر
بر تاكيد با عمدتا ميرفت انتظار كه طور همان شد ، تدوين هنر گروه
تحقق امكان بود مشخص ابتدا از كه عملي مسايل بعضا و نظري مسايل
اينجا دررسيد تصويب به ندارد ، وجود فرش هنري دانشكدههاي در آنها
وجود شده تعيين درستي عناوين جزء به جزء بحث براي فرصتي نه و قصد نه
احتمالا) پيشنهادي عناوين از فهرستي به نظري اجمال به اما دارد ،
.ميافكنيم اختياري و مشترك واحدهاي براي (شده تصويب
، اصول(1)قالي بافت كارگاه طراحي ، مباني و اصول فرش ، ارزيابي و شناخت
كارگاه ،(2)و (1)سنتي طراحي كارگاه ايران ، در فرش رنگرزي ، تاريخچه
و كيفي قالي ، كنترل مرمت كارگاه اوليهابزار ، مواد شناخت
و نقوش بررسي ،(1)فرش بازارهايجهاني شناخت ،(1)استانداردهايفرش
مقدماتريسندگي ، آزمايشگاه ، و علومالياف ايران ، قالي در نمادها
،(1)فرش اصولتكميل با آشنايي ايران ، فرشهايموزهاي در پژوهش
روش اسلامي ، هنرهاي مختلف ، حكمت كشورهاي مرمت باروشهاي آشنايي
شناختي زيبايي بررسي نقشه ، آميزي رنگ اصول فرش ، نگهداري و حفاظت
.دستي صنايع بازاريابي روستايي ، جامعهشناسي مباني سنتي ، هنرهاي آثار
آن حدود 34واحد مذكور ، عناوين شدهبراي گرفته نظر در واحد از 52
روح با كه افكنده سايه چيزي آنها مجموع بر كه است عملي بقيه و نظري
.است مغاير ايران بومي و كهن و واقعي فرشبافي با حاكم
بحث رامورد طراحي و بافت يعني رشتهفرش در سرفصل دو مثال براي
فاقد رشته اين كه ميرسد نظر به چه اگر بافت درمورد:ميدهيم قرار
خواهد طي را مشخصي مسير آن آموزش روش و راه و بوده خاص پيچيدگيهاي
جريان در نيز عينا كه فرش بافت درباره رايج تفكر به نگاهي اما كرد ،
سالهاي در متاسفانه كه ميدهد نشان شده منعكس آموزشي برنامهريزيهاي
ايجاد هنرجويان و علاقهمندان ذهن در فرش بافت از نادرست تصوري اخير
و پررنگتر پركارتر ، بافتفرشريزتر ، چه هر كه معني بدين.است شده
كيفي و كمي ارزش داراي باشد ، تابلو يا و ابتكاري طراحي داراي لزوما
و عجيب بافتهاي ابتكار و اختراع مدعي كساني راه اين در.است بالاتري
و گرهها اختراع -سنتي رنگهاي و طرحها در نامعقول دخالت غريب
دارد كاربرد ايران فرشهاي از كوچكي بسيار جزء در كه هستند قيچيهايي
تفكر اين نتيجه غيرملي و فانتزي -لوكس فرشي بافت آموزش كلي بطور و
هزاران در كه آنچه با ارتباطي كوچكترين فرش اين كه است بديهي.است
مناطق آن فرهنگ و سنت سال صدها در ريشه و ميگذرد كشور قاليبافي نقطه
بها را روستايي عشايري بافتههاي لوكس ، فرشبافي اين.ندارد دارد ،
به نياز قشقايي و بلوچي و كويري بافتههاي فرهنگ اين در.نميدهد
.شود محو روزگار صحنه از بايد و است خرسك دستباف فرش ندارد ، آموزش
مردم گبه دانشگاه فرش كارگاههاي در كه ندارد انتظار كه است طبيعي
اما شود ، داده آموزش غرب آباد اسلام يادرفته از گليم و بلوچ فقير
با بافندگاني توسط و كارگاهها اين در كه آموزشهايي در نيست ترديدي
كه ايران فرش بر حاكم روح آن از ميشود داده شده ، ياد خاص ديدگاههاي
.است دور حد چه تا دارد واقعي شناخت و اعتقاد عشق ، به نياز
قرار بهانهاصلي ظاهرا كه درسي اينعناوين در مساله مهمترين اما
به كه آنچه.فرشاست طراحي شده ، هنر پوششرشتههاي زير فرش دادن
كه آنچه چه و نظري بيان چهدر كه است آن داد نظر قطعميتوان طور
كه است سنتي طراحي نوعي شده ، پيشبيني عملي كارگاههاي در آنها آموزش
تجسمي ، هنرهاي مباني آموزش تا سنتي نقاشي و نگارگري از آن دامنه
را فرش ، در كامپيوتر و كامپيوتر مباني و اصول گرافيك ، نقوش ، هندسه
نمايش ميتوان فرش هنر آن تبع به و طراحي از تلقي اين در.ميشود شامل
.كرد مشاهده را شده ياد سنتي تفكر نوع آن از كاملي
مهم ، اگرچه سهمي كه ميداند طراحي آننوع به بسته را فرش كه تفكري
طلايي بارشهاي ارزشيبراي هيچگونه دارد ، فرشايران هويت در كم ولي
تفكر اين نظر از.نيست قوميقايل و سنتي و بومي ذهنبافندگان
بهخاطر طبيعتا كه نگارگري و وختايي است اسليمي فرش طراحي
بهدست را آن ميتوان آن شده پيشتعيين از و محدود قالبهاي
نقوش هندسه از آموزش فرش طرحهاي در نوآوري براي و سپرد كامپيوتر
كامل تضاد در سنتي آفريني نقش نوع با حداقل كه تجسمي هنرهاي ومباني
.گرفت كمك گرافيك حتي و است
هنرپويا ، از همانقدر سنتي قوالب نگارگريو هنر نميداند تفكر اين
و گرافيك كه است دور به فرش سنتي نقوش ناپذير قرار و ذهني و سيال
.حجمشناسي و كامپيوتر
را نقاشي اينشيوههاي آموزش حتي و سليم ، آشنايي عقل كه است طبيعي
فرش دروني و عميق بهمسايل اندكي فقط كه آنان نميكند ، اما نفي
بزرگي طراحان بهدست طراحي نوع اين.كجاست درد كه ميدانند آشنايند ،
اين برجسته هنرمندان ارچنگ و اسكنداني و وفا رضا و بهادري استاد چون
فرهنگ يعني آن ويژه درجايگاه آن جلال و كمال و رسيده اوج به رشته
در تجربهاي عنوان به ميتواند گاه آفريني نقش نوع ايناست اصفهان
يعني بوده استفاده مورد كه همانسان به ايران ديگر مراكز در خاص هنري
نيست كلاسهاينگارگري در آموزش قابل كه قلمي و محلي هويت و آب رنگ با
مناطق به نميتوان را منطقه يك خاص فرهنگ.گيرد قرار استفاده مورد
در بايد تابلوبافي و اصفهان در بايد اصفهان طرح.داد تعميم ديگر
و سنتي آموزشهايهنرهاي طراحي نگرش نوع اين در كه بماند ، باقي تبريز
سبزيكار طرح بر حاكم روح شناخت كه دارند ارزش همانقدر نگارگري
دست غير و اسارت غيرقابل طرحهاي و ملاير جوزان اراك ، ساروق كرمان ،
ميتوان اين بنابر.تكاب و سراب و فش و نياز روستاهايكليايي آموز
و بومي نقوش ارزشهاي به چگونه نگارگري آموزش نوع اين حاصل كه دريافت
رفته ياد از زيباي نقش هزاران احياء به دل و داد خواهد بها سنتي
.بست خواهد
تعميم سنتيقابل طراحي آموزش نوع كنيمكه فرض اگر حتي آنكه نهايت
ديگري عناصر كنار كهدر است عناصري از يكي ايرانباشد ، فرش كل به
-تكنيكي مسائل دهها و رفو مصرف ، تكميل ، مورد مواد -رنگ -نظيربافت
.نيست فرش رشتههاي كردن هنري براي كافي شرط و ميگيرد قرار ديگر فني
در انتقادي حالتتلخ از را خويش نظريات مجموعه آنكه براي هرحال به
است اميد كه ميشود ، ذكر مراكزآموزشي براي آورديمپيشنهادهايي
توجه مورد فرش دانشگاههاي دروس سرفصلهاي در دور چندان نه درآيندههاي
.گيرد قرار
-عمومي قاليبافي تدوين -پيشنهادي1 عناوين سرفصلهاو برخي
(فرش بافت مراكز يا و استاني رايج شيوههاي) خصوصي قاليبافي
(قاليبافي مراكز رايج شيوههاي) خصوصي رنگرزي -عمومي رنگرزي -2
توليدفرش شيوههاي كليه (آموزش ضمن پژوهش) آموزش و پژوهش -3
دستباف فرش فرهنگ -
عشايري -روستايي فرش فرهنگ آموزش -
فروش و توليد بر حاكم روابط و فرش سنتي اقتصاد با آشنايي -
(كارگاهي -خانوادگي -توليدي تك) فرش اقتصاد -
تعاونيها -
(منطقه هر در)ـ فرش آسيبشناسي -
فرش توليد به وابسته كارگاههاي در كار شرايط -
كارگاهها در ايمني و بهداشتي مقررات -
توليد به وابسته كارگاههاي كيفيت بر كنترل -
اين پيشرو استادان سبك و شيوه براساس بالنده و پويا طراحي آموزش -
-شاهرخي خان حسين اسكنداني -رضاوفا بهادري عيسي) ايران تمام در حرفه
مباني شناخت و (مسعودي خياباني -بنام -افشار امين حبيبالله -صانعي
براساس زنده -پويا قاليبافي آموزش -سنتي و بومي طرحهاي تطور
از استفاده جديد راههاي آموزش - عشايري روستايي نقوش از بهرهگيري
آنها توليد افزايش و احياء راههاي طبيعيو و سنتي و بومي رنگهاي
با آنها تطبيق و خرسك و باف درشت فرشهاي از مناسب استفاده آموزش -
امروز مدرن جامعه نيازهاي
فرش در مصرف جهت ابريشم -پنبه -پشم توليد افزايش راههاي آموزش -
.است بوده گذشتهها در آنچنانكه
حفظ و سنتي ميراثهاي به نهادن ارزش هدف با روستايي آموزشهاي -
خانواده كهن يادگارهاي
ممكن شيوههاي تمام با ايراني واقعي و اصيل فرش شناخت راههاي آموزش -
عرضجغرافيايي و تاريخ طول تمام در آن پيجويي و علمي
به دسترس از دور و خيالپردازانه بسيار عناوين اين از بسياري شايد
قابل دانشگاهي درسي قالبهاي در آنها از بسياري شايد و بيايد نظر
انجام و طولاني سالهاي بايد بهبرخي رسيدن براي شايد و نباشد جايگيري
آموزش فرش ، شناخت راه تنها اين اما گرفت ، بهكار را سنگين پروژههاي
به چراغ و دستنهادهايم از را آن سالهاست كه چيزي ماست ، فرش وحفظ فرش
.ميگرديم آن بقاياي دنبال به دست
رشته هيچ;است خاص رشتهاي و صنعتيخاص ، خاص ، هنري ايران فرش
كه نداشته جهانوجود در نه و كشور در نه اينزمان تا دانشگاهي
شده نزديك فرهنگي تركيبعجيب اين مرز به حتي ادعاكند بتواند
رشتههاي جزو فرش صنايع وزارت نظير فني و صنعتي تشكيلات نظر از.است
فرش ايجادكارخانههاي در كه بيپاياني لطف علت به شايد)است نساجي
و فرهنگ نظير آموزشي و هنري فرهنگي مراكز نظر از و (كردهاند ماشيني
وظاهرا) است هنر رشتههاي جزو فرش رايج عرف بر تاكيد با عالي آموزش
(.بودهاند بيشتري نظر اعمال به قادر مراكز اين نيز
عليرغماينكه نساجي علوم كه فرششناسيميگويد گسترش روبه دانش
فرش وساختاري اوليه مواد كيفيت رادرباره ممكن دانش بيشترين
هر به اما.دارند اينزمينه در مطلق نگرشي داشتهباشند ، ميتوانند
ميطلبدكه را مدرسيني و فوقاستادان در شده ارائه حالبرنامههاي
رنگرزي و رشتههاينساجي بخصوص و فارغالتحصيلاندانشگاهها از اگر
تدريس صلاحيت اخذ براي بايد ،(است فرش به نزديك تاحدودي كه) هستند
بومي و علمي و عيني مسايل با سال يك تا ماه حداقل 6 فرش رشتههاي در
.شوند آشنا ايران فرش
است ، غيره و رفوگر و رنگرز بافنده استادكاران از استفاده هدف اگر -
اوليندانشجويان عنوان به حرفه اين جوان نسل كه ميشود پيشنهاد اولا
و شود داده درجاتمعادل آنها به و شده پذيرفته فرش رشتههاي افتخاري
آن بر تاكيد و شود آموزش ، علمي براي آنها دانستههاي و اطلاعات ثانيا
يعني).شود استفاده تدريس منطقهايبراي قالب در فقط آنها دانش از كه
ترتيب بدين (نيست خراسان بر تعميمفيالمثل قابل تبريز قاليبافي آنكه
و تكنولوژي از استفاده را فرش بقاء شرط ضمنآنكه فرش بر علمي نگرش
فرش از بايد علم از قبل.نيست علم باخته خود نوينميداند دانشهاي
هنر ، فرهنگ ، به نهادن ارزش مفهوم به علمي فرش.باشيم داشته خويششناخت
اين در و است افتخارآفرين و آبرومند بالنده ، توليدي و اقتصاد هويت ،
.است همگاني بسيجي و درك به نياز راه
انسان آن اصلي كهارزش است پديدهاي -ياصنعت هنر -فرش آنكه نهايت
تمدن هجوم مقابل در تنها نه آن بقاي باعث عامل اين تنها و است
آن باعث عامل اين تنها و است شده صنعتي تمدن در نفوذ بلكه صنعتي ،
ياد از هنرهاي و صنايع از بازمانده آخرين عنوان به فرش كه گرديده
آن از ويژگيهايي حفظ ضمن بتواند قديم دنياي شده محدود يا و رفته
كفپوشها رقبايينظير برابر در نيز را خويش اقتصادي ارزش قديم ، دنياي
.كند حفظ ماشيني فرشهاي و
هزاران غالب در خوشبختانه كه است انساني عوامل آن از ويژگي اين و
هرگونه و دارد سرزمينوجود اين در فراواني به طراح رنگرز و بافنده
به و مدرن ابزار از بابهرهگيري عوامل اين از يك هر حذف جهت در تلاش
فرهنگ و روح بردن بين از يانوآوري ، و تكميل يا و تسريع بهانه
و ملي هنرهاي آن از قدرتمند تنهابازمانده فرش.است ايران فرشبافي
صورت به گهگاه و شدهاند تبديل خاطرهها يادو به امروز كه است سنتي
از بايد ملي ارزش اين حفظ براي.ميشوند مطرح درجامعه نمايشي ابزاري
بلكه نشود منجر آن نابودي به تنها نه كه بهرهگرفت تكنولوژيبنوعي
هر قبلاز امر اين و آيد در آن ويژگيهاي حفظ راه در وسيلهاي بهصورت
ديده آسيب وارزشهاي مباني بخصوص و واقعي ارزشهاي شناخت مستلزم مساله
مراكز در بايد كه وفرهنگي فكري اعتقاد آن است اين ;است ايران فرش
لبهاي دو شمشير به تبديل بدونشناخت ، آموزش وگرنه.شود پيگيري آموزش
در غلط يافتههاي با بلكه بود نخواهد بهفرش كمكي تنها نه كه شد خواهد
قرار آن تدريجي مسخ و فرش هويتي و ملي تدريجيريشههاي گسستن راه
.گرفت خواهد