پنجم ، شماره 1327 آگوست 1997 ، سال مرداد 1376 ، 12 سهشنبه 21
|
|
...دهه چهار اين و سال هزاران آن تفاوت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
محيطزيست عرصه در ايران كوچنشينان پويه به نگاهي
ناخواسته شرايطي چنبره در هردو طبيعت ، و كوچنشيني كه است اين واقعيت
.شدهاند گرفتار
امر طراحان و متوليان كه عمدهاي احتجاجات جمله از:درآمد
كوچنشيني ، كه است اين ميكنند ، ابراز ايران يكجانشينيكوچندگان
محيطزيست ميخواهيم اگر و طبيعت ، هنجارهاي با مغاير رويهاياست
آمد و رفت اين از را كوچندگان بايد شود ، حفظ كشور از وسيعي عرصههاي
خاك فرسايش و گياهي پوشش نابودي به كه كوهستاني دامنههاي در دايمي
واحدهاي فزوني كه ميدهد نشان نيز امر ظاهر.كنيم منع ميانجامد ، ...و
اراضي از عمدهاي بخش زيستبوم تخريب موجب مراتع ، ظرفيت به نسبت دامي
.است آورده وجود به را بيرويه معضلچراي و شده كشور مرتعي
طي يكباره به كوچنشيني ساله هزاران شيوه كه شد چه راستي به اما
طبيعت از كه پديدهاي اين و شد محيطزيست دشمن چهاردهه ، از كمتر
وآزارها گذاشت نمكنشناسي بناي ميكرد ، ارتزاق آن از و بود برخاسته
نگذاشت؟ آشتي جاي و فرمود
باهنجارهاي مغاير خود ذات در كوچنشيني ميكنند ، ادعا كه آنگونه آيا
در گرفتار طبيعت ، هم و كوچنشيني هم اينكه يا است ، محيطزيست حفاظت
به هركدام و ندارند انطباقي آن با كه شدهاند ناخواستهاي شرايط چنبره
هستند؟ باختگي رنگ حال در سرعت
وجغرافيدانان پژوهشگران از يكي توسط و ميخوانيد پي در كه نوشتاري
كه ميدهد نشان شده ، نوشته ديگار پيير ژان. نام به فرانسه سرشناس
از و بدوي شيوهاي ميشود انگاشته آنچنانكه نه آن فنون و كوچنشيني
طبيعت از بهرهبرداري براي پيچيده و هوشمندانه بس راهي بلكه سراجبار ،
.است آن پراكنده منابع و
:نيست ومشخص دقيق زير ، موارد در بهجز اغلب بختياري ايل مرزهاي حدود
ديگر طرف از ميآورد ، بهوجود را لرستان با طبيعي مرز طرفآبدز يك از
مثل ديگر ايلات از را بختياري كه سياسي ، شده تقسيمبندي مرزهاي
روستايي مجموعههاي از نيز و شرقي جنوب در قشقايي جنوب ، در بويراحمد
و غربي جنوب در خوزستان جمعيت مثل ندارند ، ايلي پيوستگي هيچگونه كه
كوههاي سلسله يك با بختياري سرزمين.ميسازد جدا شرق ، در چهارمحال
در ناهموار ، بريدگيهاي با شرقي جنوب به شمالغربي از آن جهت كه موازي
متر با 4548 آن قله مرتفعترين) است گرفته قرار منطقه دو اين بين
رود توسط غرب ، در پراكندهاي طور به كوهها اين.(زردكوه در ارتفاع
منحني.شدهاند زهكشي زايندهرود توسط شرق ، در و آن شاخههاي و كارون
هم با تقريبا كه ميليمتر ، بارندگي 400 ميزان و متر ميزان 2000
بختياري قلمرو طبيعي منطقه دو بين كه است مرزي بيانگر دارند ، مطابقت
متفاوت دنياي دو منطقه ، دو اين بختياريها نظر از كه است شده كشيده
و ييلاق يا سردسير ارتفاعات در آنها از يكي.ميدهند تشكيل را هم از
و زاگرس غربي دامنههاي دشتهاي در كه گرمسير نام به پايين ، در ديگري
تاثير تحت منطقه ، اين در هوا و آب.است گرفته قرار خوزستان مرز در
درجه و است خشك و گرم تابستانها خليجفارس ، منطقه حارهاي هواي و آب
ميزان و (بيشتر و درجه 45) ميرسد خود حداكثر به تير ماه در حرارت
بارندگي و ملايم منطقه اين زمستان.است هيچ عملا مهرماه در بارندگي
كه گياهاني.(فروردين تا آبان ماه از ميليمتر تا 400 300) است زياد
از) هستند بوتهاي و كوتاه ساقه نوع از ميشوند يافت منطقه اين در
انهدام از مرحلهاي در آن زمستاني مراتع و (كوهي پسته و بلوط گونه
و زاگرس ارتفاعات در ييلاق منطقهاست گرفته قرار جلگهاي علفزارهاي
معتدل و ييلاقي منطقه ، اين تابستاناست شده گسترده متر زير 2000 در
ميكند تجاوز درجه از 30 ندرت به تير ماه در حرارتچلگرد درجه.است
اين برعكس ، .ميشود بارندگي ندرت به مرداد ماه تا خرداد ماه از و
چندين به ماه دي در هوا درجه.است سختي بسيار زمستان داراي منطقه
راههاي كليه بهخصوص ميپوشاند ، را همهجا برف ، ميرسد ، صفر زير درجه
بر سال از ماه تا 6 مدت 5 به ييلاقي مراتع مرتفع بخش دو بين ارتباطي
اين.است بارندگي دورههاي پاييز و بهار.ميشود بسته برف ريزش اثر
بعضي توسط نيز و ميرويند ارتفاعات در كه گياهاني گونههاي توسط طبقه
را شواهدي سال 1985 در گروئهب.ميشوند مشخص (بلوط) درختي پوششهاي
از كه آن بدون مسافري پيش ، قرن يك آنهاتا براساس كه ميدهد ارائه
از.بپيمايد را ايذه تا (اردل) چغاخور از ميتوانسته شود خارج جنگل
است نشده كاسته منطقه جنگلهاي انهدام روند شدت از حال به تا موقع آن
ديگر بازفت ، منطقه در بهجز امروزه و (چوب ذغال تهيه براي بخصوص)
استفاده آن از چون بختياري سرزمين اين ، بنابر.ندارد وجود جنگلي
تمام در را مطلوب طبيعي شرايط از زيادي بسيار تنوع نميشود ، چنداني
حالت اين در ظاهرا كه) ميدارد عرضه ديگر سوي تا سو يك از خود گستره
-را ميهماننواز حوزهاي هميشه و (نميشوند يافت آنجا در كوچنشينان
.ميكند عرضه انسانها به -است فقير سرزمين باقي كه وقتي
گرمسير در را زمستان و ييلاق ارتفاعات در را تابستان كوچنشينان ،
صورت عكس جهت در پاييز و ارتفاعات بهسوي بهار در كوچ ميگذرانند ،
كه ميدهم ترجيح و است كوچنشيني سر بر اينجا در من صحبت) ميگيرد
:دارم نگه يكجانشينان به متعلق گلههاي حركت براي را رمهگرداني اصطلاح
بين در كه صورتي در ميشوند همراهي چوپانها توسط تنها گلهها اين
خانواده ، هر يا گروه هر.(ميدهند محل تغيير گروهها تمام بختياريها
سالهاي در كه ميكند اشغال را زميني همان گرمسير ، در هم و ييلاق در هم
كه ميشود برپا خود قبلي جاي همان در نيز چادرها.بود كرده اشغال قبل
راههاي ايل.است شده نشانهگذاري سنگهايي توسط و دارد نام جاوارگه
مربوط راه هرگروه ، و است تغيير غيرقابل كاملا خود نوبه به نيز كوچ
است كامل و پيچيده خيلي قاعده ، به و دقيق توزيع ايندارد را خود به
نظر از ايل مختلف واحدهاي مستقيم طبقهبندي براي مناسبي شاهد و
ميكند ايجاب را قاعدهاي و نظم توزيع ، همين.است سياسي و جغرافيايي
به كوتاه نسبت به زمان يك در بتوانند متعدد گروههاي آن براساس كه
.گذارند قدم معيني راه ايل در بهخصوص و كنند پيدا دسترسي معيني مرتع
تنگهها آمدن بند از تا باشد خاصي نظم داراي بايد قرارگاه ترك
منطقه يك از گذشتن امكان كه است گذرگاههايي تنگهها اين.شود جلوگيري
قسمت اين در تنگهها اين از كه ميكند فراهم را ديگر منطقه به مرتفع
آنها ، به متعلق حيوانات و كوچنشين هزار صدها كردن گذر براي زاگرس از
شكل كه گذرگاههاست همين در.(عدد پاييز 13 در) دارد وجود عدد ده فقط
ماهيچهاي رانوسان آن جانسون و ميشود مشخص كوچنشيني اين خارجي خطوط
براي فصلي محلهاي تغيير براي زمان مدت و راه و مسافتاست نهاده نام
زمينهاي كه منطقهبازفت طايفهموري مثلا.است متفاوت گروه هر
كيلومتر ده چند فقط است ، مرز هم و چسبيده هم به آن گرمسيري و ييلاقي
من كه بادي با طايفه.ميكند آن صرف وقت روز يا 3 و 2 كرده طي را راه
اين براي.كند طريق طي كيلومتر بايستي 170 ميكردم ، زندگي آن با
طول روز حدود 20 پاييزه كوچ و روز تا 40 از 30 بهاره كوچ طايفه
كه -ميشود مصادف نوروز جشن با معمولا گروه اولين حركت آغازميكشد
اين باشد نامناسب جوي شرايط اگر كه -نيست هم معنا بدون موضوع اين
كوچك گروههاي در كوچ ضمن در بختياريها.ميافتد تاخير به اندكي عمل
برپا چادري نيمه هرشب.ميكنند زاگرس ارتفاعات به آرام صعود به شروع
چوپانان نظر زير راه ، علوفه چريدن منظور به زود صبح گله ، .ميكنند
.ميكند حركت
مرتب را گذشته شب پخششده وسايل كودكان ، و زنان نيز و مردها ساير
را محل كه گروه اين افراد آخرين.ميكنند باركش حيوانات بار و كرده
مهيا را قرارگاه و ميرسند راه از افرادگروهبعدي اولين كردند ، ترك
يعني كوتاهي ، فاصله روز هر.ميكنند گلهها رسيدن براي آماده و كرده
.ميشود طي كيلومتر تا 10 حدود 5
اين شهريوردر اوايل تا و ميرسند ييلاق به ارديبهشت اوايل سرانجام ،
به را قرارگاهها جاي دوبار يا يك فقط مدت اين در.ميمانند منطقه
شدن تمام با ارتباط در جا تعويض اين و ميكنند عوض كيلومتري چند شعاع
منطقه ، اين به رسيدن از پس ماه چهاراست كشاورزي كارهاي لزوم و علف
آنها از گردنهها شدن بسته از قبل بتوانند كه اين براي نشينان كوچ
بودن خشك دليل به را پاييز كوچبيفتند راه اجبارا بايد بگذرند ،
زيرا.نيست دلچسب چندان آنها براي ولي ميدانند رودهاراحتتر بستر
نقطه يك به رسيدن براي روزها بيشتر در.است كم آب و فقير مراتع
در اقامت مدت.كنند طريق طي توقف بدون و طولاني مدتهاي بايد آبخيز ،
.است عشاير پراكندگي دوره طولانيترين كه است ماه حدود 6 گرمسير
ميكشند ، عذاب سرما و باران از گلهها است ، حاصل كم و وسعت كم مراتع ،
كه زيرا.هستند بهاره كوچ لحظه منتظر فزايندهاي بيحوصلگي با انسانها
زمين يك عنوان به آن از و ميدهند ترجيح را ييلاق كوچنشينان ، تمام
زيرا هستند ييلاق ساكن كه آنهايي بهجز) ميكنند ياد سعادت و نعمت
.(است گرمسير در تابستان از دشوارتر منطقه اين در زمستان
بر مسلط است دورهاي مسافرت نوعي كه زندگي ، نوع اين بدانيم ، بايد
ساختاري منشا و اقتصاد تكيهگاه زندگي اين.است بختياري زندگي تمام
آنها به درجه منتها به بختياريها كه است باورهايي و رسوم و آداب همه
مكان بيانگر كه آن از بيش وگرمسير بالاخرهييلاق و.وابستهاند
متعادل و منظم كوچهاي حال اين در و است زندگي رسمي شكل گوياي باشد ،
از پيش بارث فردريك.ميشوند ظاهر فصول ، گذراي آيينهاي مثابه به
است شباني جامعه مركزي آيين كوچ ، :است نوشته باصريها درباره اينها
بختياري كوچنشينان فنون:منبع
پييرديگار ژان:نويسنده
كريمي اصغر:مترجم