پنجم ، شماره 1328 آگوست 1997 ، سال مرداد 1376 ، 13 چهارشنبه 22
|
|
رانندگي فرهنگ آسيبشناسي گزارش يك بازتاب
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
گزارش مورد در دادگستري رسمي كارشناس حاتمي علي آقاي از نوشته‌اي
بخش‌هايي كرده‌ايم دريافت (كرج اتوبان) فهميده شهيد آزادراه به مربوط
از خلاصه‌اي و مي‌كنيم درج شماره اين ستون‌بازتاب در را نوشته اين از
.كرد خواهيم درج ديگر شماره‌اي در را ايشان توسط شده مطرح نكات بقيه
كه تصويري.كلمه‌است هزار برابر عكس يك:مي‌گويد چيني ضربالمثل يك
چاپ جاري ماه مرداد ششم همشهري روزنامه صفحه 5 در آزادراه‌كرج از
نگاه با اگر.باشد داشته مطلب كلمه هزار از بيش شايد است ، شده
افراد رانندگي نوع متوجه كنيم ، دقت عكس اين جزئيات در كارشناسي
.مي‌شويم
شانه)غيرمجاز مسير در عكس دراين كه راننده‌اي نمونه عنوان به
داده انجام گذشته‌نيز در را تخلف اين دارد ، قرار (راست طرف در راه
حاشيه خطكشي از راننده تجاوز حدود.كرد خواهد تكرار نيز آينده در و
عكس از ديگري قسمت در.است ديدن قابل كامل به‌طور بزرگراه
نوع فاصله ، رفتن ميان از علت وبه دارند قرار هم كنار خودروها ، انبوه
خطكشي نوع بزنيم‌كه حدس مي‌توانيم مسلم امابه‌طور نمي‌شود ، ديده خطكشي
كه حركت باند هر يعني.مي‌باشد حركت باند سه داراي است‌و مقطع خطوط از
تمامي و عرض متر سه داراي مي‌شود ، گفته LAINEبه خارجي اصطلاح در
ماده 106 مفاد اساس بر و مي‌باشد متر عبور 9 خط سه با معبر
حركت خطوط بين در مكلفند رانندگان رانندگي ، و راهنمايي آيين‌نامه
.كنند
سه‌دستگاه ميني‌بوس ، يك رانندگان مي‌شود ديده عكس در كه همانطور
چشم كه نقطه‌اي تا سواري ، چند و ديگر ميني‌بوس يك سواري ، اتوموبيل
اين يقين به‌طور.مي‌باشند حركت حال در كرده ، ضبط را آن دوربين
زودتر كه بوده اين قصدشان تنها و گرفته ناديده را مقررات رانندگان
.بگذرند عوارضي دروازه از ديگران از
و رسيده‌اند نقطه اين به ديرتر كساني‌اندكه متخلفين از گروه اين
اما ندارند ، راه شانه روي رفتن به نيازي مقدم خودروهاي است بديهي
كه رانندگي و راهنمايي اداره.شده‌اند خلاف مرتكب آساني به دوم گروه
مي‌تواند كه است داده پياده‌نشان عابر ويژه خطوط تجربه اساس بر
و تخلفات‌آشكار قبيل اين به نسبت بايد كند ، برقرار را مرور و نظم‌عبور
خرج به بيشتري حساسيت رانندگان سوي از خطكشي‌ها و علايم گرفتن ناديده
رواج عمومي رفاه و آرامش سود به ما ، جامعه در رانندگي فرهنگ تا دهد
.يابد
