پنجم ، شماره 1329 آگوست 1997 ، سال مرداد 1376 ، 14 پنجشنبه 23
|
|
مدني جامعه و انتخابات
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
:اشاره
در مجموعا اسلامي ، ازانقلاب پس سالهاي طول در كشورمان مسلمان مردم
جمهور رئيس بهانتخاب مربوط آن تاي كه 7 كردهاند انتخابشركت 18
و ماندگار حماسه خرداد ، دوم مردمي و انتخاباتگسترده.است بوده
مختلف جنبههاي و زوايا از ميبايد كه است كشورمان انقلاب تاريخ هميشگي
و اصليترين از كه انتخابات.گيرد قرار بازنگري و بررسي مورد
تعادل و تعاون اصل ترويج موجب و است مدني جامعه خصيصههاي بنياديترين
آن تاثيرات و باشد داشته خصوصياتي چه بايد ميشود ، ملت و دولت ميان
و حقوق جديدالانتشار نشريه از برگرفته كه حاضر مقاله چيست؟ جامعه بر
.است داده قرار بحث مورد را موضوع اين جوانب از برخي است ، اجتماع
مقالات سرويس
بهتر ، عبارت به يا دولت از آن عمل حوزه تفكيك و مدني جامعه پيدايش
حيات پويش در مدني جامعه تاسيسات و نهادها مستمر و موثر فعال ، حضور
و حقوق دوام و استقرار اساسي شرط و مبنايي عنصر جديد ، جوامع سياسي
نظم يك پيدايش زمينهساز ميتواند كه است گروهي و فردي مهم آزاديهاي
صورت خودي به خود وضعيتي چنين تحقق اما.باشد دمكراتيك پايدار
كاربردي كارهاي و ساز سلسله يك تكوين يا ايجاد مستلزم بلكه نميگيرد ،
بهعنوان قانونمند و دمكراتيك آزاد ، انتخابات.است نهادي الزامات و
از مردم سياسي مشاركت شدن شكلنهادي واقعيترين و شدهترين شناخته
و استقرار براي مساعدت ضمن كه است زمينههايي و ابزارها عمدهترين
آن تاسيس از ناشي مزاياي و ثمرها از ميتواند مدني استواريجامعه
تحول امكانپذيري سياسي ، اقتدار ساختن متوازن.گردد بهرهمند نيز
خردباوري اجتماعي ، تنوع و سياسي كثرتگرايي ارتقاي مسالمتآميز ، سياسي
ترغيب و عمومي گفتگوي و مفاهمه فضاي گسترش جمعي ، رفتار شدن عقلايي و
از انتخابات كه هستند طرقي و روشها عمدهترين از اجتماعي مسئوليت حس
.بگذارد تاثير مدني جامعه قوام و پويايي بر ميتواند آنها مجراي
سياسي و حقوقي نظام سياسياستقرار نظام در انتخابات جايگاه
جوامع اجزايلاينفك از يكي عنوان به آن نهايي درشكل انتخابات
در نمايندگي اصل يا سالاري نماينده نظريه قبول متعاقب مدرن دموكراتيك
حاكميت نظريه از الهام با مذكور اصل.پذيرفت صورت هجدهم و هفدهم قرن
عمل در مستقيم دمكراسي ايجاد چون كه بود انديشه اين متضمن ملي ،
زمينه لازم ، امكانات و ابزارها ساختن مهيا با بايد نيست امكانپذير
فراهم سياسي قدرت اعمال و شكلگيري در را مردم غيرمستقيم مشاركت
گسترده مفهوم به انتخابات كه كرد اذعان ميتوان اساس همين بر (1).كرد
گروهها ، افراد ، به كه ساختارهايي و فرايندها تمامي از است عبارت آن
تكوين ، جريان در تا ميدهد فرصت اجتماعي مختلف تشكلهاي و تجمعات
نظامهاي در انتخابات.كنند مشاركت سياسي اقتدار اعمال و توزيع
به ملي سطح در حكمرانان تعيين (ميكند1 ايفا اساسي نقش سه دمكراتيك
گرايشهاي و كشور كلي سياست هدايت و تعيين (اساسي ، 2 قانون اصول موجب
(2).آن سلب يا (دولت يعني) عمومي قدرت به مشروعيت اعطاي (سياسي ، 3
و كليهدستاندركاران بر مشتمل حقيقت در مدني مدنيجامعه جامعه
دولت ، از مستقل نسبتا يا مستقل صورت كهبه است غيردولتي نهادهاي
دقيقتر فهم (3).ميدهند نشان را جامعه مختلف بخشهاي منافع و گرايشها
جامعه يا تودهاي جامعه معناي و مفهوم شناخت مستلزم مدني جامعه ماهيت
تشكيلات ، آن ، در كه ميشود اطلاق جامعهاي به تودهاي جامعهاست تودهوار
شده سركوب يا ندارد وجود حكومت و فرد ميان واسط ، نهادهاي و سازمانها
و اقدامات معرض در مستقيما تشكلنيافته تودههاي نتيجه ، در و است
از است عبارت مدني جامعه مقابل ، در.دارند قرار حاكم گروه فشارهاي
و فرد ميان نيرومندي نهادهاي و سازمانها تشكيلات ، آن ، در كه جامعهاي
به حاكمه گروه مستقيم دسترسي امكان نتيجه ، در و دارد وجود حكومت
(4).است كم نيافته تشكل تودههاي
تشكلهاي و انجمنها نهادها ، موسسات ، وجود گفت ميتوان مبنا براين
و همبستگي حس پرورش ضمن كه داوطلبانه و غيرحكومتي ياعمومي خصوصي
فراهم را اجتماعي ساخت و قدرت منابع افزوني زمينههاي اجتماعي تعلق
در آزادانه مشاركت امكان و هستند مدني جامعه اصلي هسته ميآورند ،
محسوب دموكراتيك نظام يك ابعاد مهمترين از آنها ايجاد و سازماندهي
.ميشود
و دارد مشخصي جنبههاي جامعهمدني آراتو ، آندره و كوهن جين عقيده به
:زير برعناصر است مشتمل
انجمنهاي يا ومجمعها غيررسمي گروههاي خانوادهها ، وجود 1ـ
از گوناگوني شكلهاي آنها ، ساماني خود چندگانگيو كه داوطلبانه
.ميكند ممكن را زندگي
را زندگي آشكار يا حوزهعمومي كه ارتباطي و فرهنگي نهادي وجود 2ـ
.برميگيرند در
ميتوانند افراد كه وقلمروي زندگي خصوصي حوزه حرمت و امنيت 3ـ
مستقل گزينشهاياخلاقي به و سازند متجلي آنها در خودرا تواناييهاي
.بزنند دست
كه زمينه اين آوردن وفراهم شده ياد وجوه ميان فاصل حد تعيين 4ـ
از يكديگريا از زندگي خصوصي و عمومي حوزههاي اينكه براي مثلا
يك و قانوني ساختارهاي به متمايزبمانند اقتصادي زندگي و دولت
استقرار مدني جامعه آنها ، بدون كه است نياز اوليه سلسلهحقوق
(5).يافت نخواهد
است جامعهاي جامعهتودهوار ، برعكس مدني ، جامعه كه آن كلام خلاصه
احساس جمعيو خودآگاهي از برخوردار و يافته منسجم ، سازمان متشكل ،
.گروهي تعلق
شرايط ، شد ، گفته نيز پيشتر كه چنان مدني جامعه و انتخابات تعاملات
حقيقي مفهوم به -انتخابات و سياسي مشاركت رويههاي و نهادها روشها ،
كند فراهم تسهيلاتي و امكانات گوناگون شيوههاي و طرق به ميتواند -آن
جامعه تداوم و تكوين در تعيينكنندهاي نقش آنها موثر كارگيري به كه
منزله به شده ياد روشهاي از ميشود سعي قسمت اين در.داشت خواهد مدني
مدني جامعه و انتخابات متقابل تاثيرگذاري و تعامل سامانبخش زمينههاي
.شود بحث اختصار به
سنگين سايه حكومتي اقتدار سياسيهرگاه اقتدار ساختن متوازن (الف
مجال مدني جامعه بگستراند ، جامعه انساني حيات ابعاد تمامي بر را خود
از جدا دستگاهي دولت كه استبدادي جامعه يك در.يافت نخواهد ظهور
جامعه ميگيرد ، قرار جامعه مافوق بلكه راس ، در فقط نه و است مردم
آن درون در حكومتي قدرت سياهچالههاي قعر به غلتيدن فرو با مدني
.است مدني جامعه نابودكننده مهميز ، فاقد سياسي قدرت.ميگردد مستحيل
تمهيدات بر اتكا با دولت اقتدار كه است آن مدني جامعه بنابراين ،
در ديگر ، عبارت به.شود متوازن و تعديل نهادي ، شيوههاي و قانوني
خطوط كه آورد ميان به سخن مدني ازجامعه ميتوان زماني حقيقت
به توسل با مدني جامعه نهادهاي و دولت فعاليت عرصه متمايزكننده
(6).باشد شده ترسيم روشن نسبتا نحو به حقوقي چارچوبهاي
نظير ابزارهايي كارگيري به طريق از سياسي مشاركت كردن نهادي
زيادي حدود تا ممكناست گوناگون ، انحاي به واقعي انتخابات سازماندهي
در انتخابات بسيار اهميت.افتد موثر اقتدارسياسي ساختن متوازن در
و مشاركتپذيري كيفيت و سياسي ، وسعت مشروعيت ميزان بازنمايي و ايجاد
در و گردد مهيا امكاناتي تا ميشود سبب سياسي نظام ظرفيتپاسخگويي
واسط قدرتنهادهاي يعني اجتماعي ، قدرت دامنه بسط فضاهاييبراي مقابل ،
اجتماعي گروههاي و افراد حضور كيفيت كميتو كه جا آن از.شود گشوده
نشان را حكومت عمومي مقبوليت ميتواند زيادي ميزان به درانتخابات
درجات كسب منظور به تا ميكوشند همواره سياسي قدرت صاحبان بدهد ،
خواستهاي و انتظارات توقعات ، ساختن برآورده مشروعيت ، بالاتر
حكومت كه است آن مفهوم به امر اين.دهند قرار مدنظر را رايدهندگان
در خويش مسئوليت به قائل و ميداند پاسخگو مردم مقابل در را خود
.است ملت برابر
فلسفه از خاصي گونه سرآغازتكوين ملت ، به پاسخگويي مسئوليت پذيرش
و مال و صاحبجان نه را خود حكومت آن ، موجب به استكه دولتمداري
عملا گونه اين دولتي.ميداند آنها كارگزار و خادم بلكه مردم ، ناموس
.ميپروراند خويش درون در را سياسي قدرت تعديلكننده شيوههاي
از مردمي حمايتهاي وسعت نشاندادن واسطه به انتخابات اين ، بر افزون
دولت عملكرد نارساييهاي ساختن نمايان با كه است سياسيفرآيندي نظام
تصحيحي بعد اين.برآيد خود نقايص تصحيح صدد در تا ميرساند مدد آن به
نقد عرصه حكومت ، عمل نحوه از انتقاد زمينه آوردن فراهم با انتخابات ،
به نيز نقاديميگشايد مدني جامعه اساسي الزامات از يكي مثابه به را
سياسي اقتدار نفوذ و تاثيرگذاري حيطه بر را محدوديتهايي خود سهم
دورهاي و منظم جابهجايي در انتخابات نقش مورد ، همين در.ميكند اعمال
وضوح حكومتي قدرت تعديلكننده طرق به كه است ديگري خصيصه حكومتگران
.ميبخشد بيشتري
معناي به هرگز مدني استقرارجامعه كه كرد اذعان بايد حال اين با
وضعيتي درچنين بلكه نيست ، مرج و هرج بروز و اقتدارسياسي تزلزل
فراوان تاثيرگذاري و كارايي از معلومخود و مشخص قلمرو در دولت
و حاصل دولت قدرتمندي و اقتدار مذكور ، شرايط تحت.است برخوردار
استواري از ناشي بلكه نيست ، جامعه زبوني و گسستگي پراكندگي ، مستلزم
.است شهروندي حقوق شدن نهادي استواري و مدني جامعه نهادهاي
.نيست مردم سركوبگري اقتداردولت ، تجلي و پشتوانه وضعيت ، اين در
بهارزشهاي آن اصولي پايبندي به شهروندان كه اعتقادياست بلكه
(7).دارند دموكراتيك
سايه در فقط مدني مسالمتآميزجامعه سياسي تحول امكانپذيري (ب
و برايتداوم مطمئني زمينه ميتواند اجتماعي -آرامشسياسي و امنيت
هم از با سياسي تحولات و حوادث طوفان وگرنه كند مهيا خويش پايداري
تجديد و اندام عرض هرگونه فرصت اجتماعي ، جاري نظم ريختن فرو و گسستن
ناتوان و خرد را آنها و ميربايد مدني جامعه نهادهاي كف از را قوا
با كه است آن مستلزم مدني جامعه كيان از حراست ترتيب ، بدين.ميسازد
كه آيد پديد جامعه در شرايطي قانوني ، و نهادي روشهاي تدوين و تعبيه
ويرانكننده دگرگوني و تغيير هرگونه بروز احتمال آنها ، موجب به
مسالمتآميز جابهجايي و انتقال زمينههاي و برسد حداقل به خشونتآميز
.يابد افزايش سياسي قدرتهاي
تشكلها ، گروهها ، ميان ورقابت مبارزه عرصه عنوان به سياست تلقي با
ايجاد براي وتلاش سو يك از مختلف ، ديدگاههاي و انديشهها ، طرحها
به انتخابات كه كرد اذعان ميتوان ديگر ازسوي اجتماعي همگوني و نظم
يك از انتخابات يعني ميسازد ، آشكار را سياست سيماي دو هر اين خوبي
مييابد تجلي مختلف دستجات و نيروها درگيري آن ، در كه است ميداني طرف
توسط مشيها خط و افراد برخي گزينش امكان تدارك با ديگر طرف از و
قدرت مسالمتآميز انتقال طريق از تا ميكند فراهم را فرصت اين مردم ،
در.شود سياسي بحرانهاي گرداب در جامعه شدن گرفتار مانع سياسي ،
زمينه در اختلافات مسالمتآميز فصل و حل شيوه مهمترين انتخابات حقيقت ،
آن پناه در كه ميرود شمار به جامعه درون گروههاي مبارزات و رقابتها
را بنيادي اوليه شرايط سياسي ، نظم فروپاشي از ممانعت ضمن ميتوان
فراهم اجتماعي آرامش و امنيت يعني مدني ، جامعه ايفاي و تاسيس براي
.ساخت
اجتماعي وتنوع سياسي كثرتگرايي ارتقاي (ج
كه است آن گوياي مدرن سياسي نظامهاي توسعه تاريخي فرايند مطالعه
توام اجتماعي ساخت در تنوع با همواره مدني جامعه گسترش و اساساظهور
اجتماعي تنوع و سياسي كثرتگرايي با مدني جامعه كه جايي تا است بوده
كه يافتهاند بروز رخصت هنگامي فقط مدني جامعه نهادهاي و گشته معادل
.باشد شده پذيرفته جامعه و دولت جانب از تكثرگرايي و گوناگوني اصل
عنصركثرتگرايي نقشتعيينكننده و انتخابات بهويژگي نظر مورد همين در
از يكي عنوان به انتخابات از ميتوان آن واقعي شكل تحقق در
حقيقي مفهوم به انتخابات كه چرا ;كرد مدنيياد جامعه اصلي پشتوانههاي
و گزينهها ميان از بتوانند افرادجامعه كه مييابد مصداق زماني آن
شرط بنابراين ، .كنند گزينش ميپندارند ، درست را آنچه متعدد رقباي
كسب براي كه وكسانياست رقابتكنندگان تنوع و تعدد انتخابكردن ، اوليه
جز چيزي انتخابات صورت ، اين غير در كه ميكنند مبارزه سياسي قدرت
اساس ، كثرتگرايي همين برنيست نمايشي و صوري مانورهاي از مجموعهاي
و ميرود شمار به دمكراتيك و آزاد انتخابات اصلي شاخصههاي از همواره
:است زير شرايط متضمن
انتخابات ازطريق كه مردم پذيرش و بررضايت سياسي قدرت اتكاي.1
.دستميآيد به آزاد
ازمجراي مردم كه نحوي به ملت سياسيبه برنامه ارائه امكان.2
.باشند انتخاب به قادر سياسي شناختافكار و حزبي رقابت
وداوطلبان برنامهها بين از انتخاباتبتوانند هنگام به مردم.3
منظور ، اين فراهمآوردن براي.بزنند انتخاب دستبه آزادانه حزبي
سالم گيري راي و شود محدوديتيبرگزار گونه هيچ بدون انتخاباتبايد
.باشد
احزاب برايتمامي آراء تمامي كه ممكناست وقتي انتخاب آزادي.4
(8).قرارگيرد قبول مورد
جمعي رفتار عقلاييشدن و خردباوري ترغيب (د
جامعه نهادهايمنسجم و تاسيسات درقالب افراد تشكل و سازماندهي با
تنشهاي بر جمعي وهويت تعلق احساس كسب ضمن فرد هر واقع ، در مدني ،
از برخاسته بيخويشتني و بيگانگي خود از احساس و اضطرابآفرين رواني
مدني ، جامعه غيبت شرايط در.آمد خواهد فائق تكافتادگي و تنهايي
رواني تلاطمهاي معرض در افتاده ، تك و مانده جدا اجزاي صورت به افراد
دادن نشان براي ديگر زمان هر از بيش و ميگيرند قرار روحي هيجانات و
.مستعدند ضميرناخودآگاه عناصر فشار از ناشي غيرعقلايي رفتار
ماهيت به توجه با انتخابات سياسيو مشاركت نظير نهادهايي
فراهم مدني استحكامجامعه براي توجهي قابل تسهيلات عقلاييشانميتوانند
به سياسي وگزينش انتخابات فرايند در سياسي اهميتكثرتگرايي.آورند
بتوانند كه است متعددي دستههاي و گروهها وجود ضرورت بر تاكيد مفهوم
رقابت خويش مقاصد و اهداف تحقق براي قدرت منابع از بهرهگيري با
زدودن با سياسي فعاليتهاي پويش در شركتكننده نيروهاي تنوع.كنند
تودهاي ، جامعه شرايط در غيرتعقلي احساسات غلبه از ناشي سوء آثار
مقاصد و آماج به خويش جمعي تعلقات مجراي از تا ميكند وادار را افراد
به گروهي منافع با مرتبط منطقي محاسبات چهارچوب در و بنگرند خويش
جامعه نيرومندي نتيجه در واقع در.بينديشند رقابت و مبارزه صحنه
در و نميكنند پيدا سياست در مستقيم و فعال شركت امكان تودهها مدني ،
و جمعبندي را عامه افكار دولت ، و فرد ميان موجود گروهي مجاري عوض
آزاد رقابت و اجتماعي روابط در گروهها پيچيده شبكه.ميكنند نمايندگي
سياست در فريبي مردم پيدايش مانع مدني جامعه مختلف بخشهاي ميان
(9).ميگردد
لحاظ به صحت به مقرون درشرايطي انتخابات برگزاري امكان نتيجه در
گروههاي تشكلهاو چارچوب در انتخاباتي ، مبارزات به دادن سامان
مبتني تودهاي جامعه شكلگيري و مدني جامعه ازفروپاشي مانع اجتماعي ،
تعلق و انسجام وفاقد بدونسازمان تودههاي احساسات امواج تلاطم بر
دربارهنظريههاي كه بسياري رغمترديدهاي به بهعلاوه.شد خواهد
بهدليل كهانتخابات شد مدعي ميتوان دارد ، عقلاييوجود انتخاب
هموارهميتواند مختلف شقوق ازميان شق يك وگزينش برانتخاب تاكيد
خردستيز گرايشهاي تعديل و جمعي رفتار شدن عقلايي براي را فرصتهايي
رشد محصول نيز مدني جامعه كه كرد فراموش نبايد البتهسازد مهيا
.است آدمي جمعي تعقل و انديشه
پانوشتها
تهران دانشگاه تهران ، سياسي ونهادهاي اساسي حقوق ابوالفضلقاضي ، .1
ص 680 جلد1 ، 1370 ،
اطلاعات عربي ، حمله دموكراسيهاي بر ونقدي نقيبزاد ، نظري احمد.2
.ص 3238 ش7172 ، شهريور 1372 ، و مرداد اقتصادي ، - سياسي
همان ، توسعه ، فرايند در مدني وجامعه اميراحمدي ، نقشدولت هوشنگ.3
.ش 99100 ودي 1374 ، آذر
.دانشگاهتهران ، 1374 تهران ، بسيجسياسي ، و انقلاب بشيريه ، حسين.4
.ص 68
مجلهنگاه.مدرن تمدن و مدني دموكراسي ، جامعه.عظيمي فخرالدين.5
.ص6/29 ش 10 ، آبان 1375 ، .نو
ملت ، مسئوليت و ديكتاتوري دموكراسي ، .كاتوزيان همايون محمدعلي.6
.ش 6768 ارديبهشت1372 ، و فروردين اقتصادي ، - اطلاعاتسياسي
آبان 1375 ، .نو نگاه مجله مدرن ، وتمدن مدني جامعه دموكراسي ، .7
ص 629 ش 30 ،
شهيد دانشگاه تهران ، ايران اسلامي جمهوري اساسي حقوق محمدهاشمي ، .8
.ص 277 ج 1 ، بهشتي ، 1374 ،
ص81 ;سياسي بسيج و انقلاب.9
دارد ادامه