پنجم ، شماره 1330 آگوست 1997 ، سال مرداد 1376 ، 16 شنبه 25
|
|
عكاسي در بينايي سازماندهي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
سارايوو - 1995- راستاني از:عكس
عكاسي در روانشناسي دستاوردهاي به نگاهي
محسن سخنراني از بخشي نظرتان‌مي‌گذرد ، از كه مطلبي اشاره ،
برپايي همزمان‌با كه است كشورمان مستنداجتماعي عكاسان از راستاني
عنوان تحت سينماي‌جوان ، انجمن جشنواره عكس‌چهاردهمين نمايشگاه
.شده‌است ايراد عكاسي در سازماندهي‌بينايي
عكاسي مضامين‌نظري خصوص در جديدي بحث شايد عكاسي در بينايي سازماندهي
اين بودن تازه واقع در.رود شمار به اخير آن‌دردهه خاص زبانشناسي و
و يافته‌ها انطباق از كه مفاهيمي و معاني استخراج به مي‌گردد باز بحث
حوزه در نگاه رفتاري ميدان‌هاي فرآيند و شناخت روانشناسي دستاوردهاي
حيطه در اگرچه وروانشناسان عكاسان ما.مي‌آيد به‌دست ديداري تجربه
از بي‌خبر متاسفانه اما عمل‌مي‌كنيم شناخت فرآيند چون مشتركي
پيرامون‌گستره را خود نظري يكديگر ، تحقيقات تجربي دستاوردهاي
در بينايي سازماندهي.مي‌بريم پيش به روانشناختي‌ديدار فرآيندهاي
را ادراك فرآيند بلكه ندارد ، را بينايي نظام در الگوسازي قصد عكاسي
.مي‌كند بررسي و تشريح شناخت ، روانشناسي دستاوردهاي از استمداد با
اين بازنمايي شيوه جهان ، از اطلاعات كسب نحوه با را ما نحوي به يعني
منظور به آن از استفاده و ذخيره نحوه و دانش به آن تبديل و اطلاعات
كه داشت اذعان بايد واقع در.مي‌سازد آشنا ما رفتار و توجه به جهت‌دهي
مي‌كند ثبت خود خاص بينايي سازماندهي با را خود پيرامون جهان فرد ، هر
.مي‌كند استخراج را متفاوت معاني آن از و
آن‌اطلاعات طي در كه مشتركي مراحل به‌بيان مي‌پردازيم بحث اين در ما
طرفي از.ارائه‌مي‌گردند خاص شكل در انسان به‌ذهن و مي‌شوند پردازش
مربوط واكنش‌هاي و ذهن وساختار فرآيند پيچيدگي كه اعتراف‌كرد بايد
نوشناختي انقلاب و مدرن روانشناسي تاريخي پيش‌آينده‌هاي وجود با آن به
در پژوهش زبانشناسي ، ارتباط نظريه در جديد توسعه‌هاي از متاثر
حركات از برخي درك به قادر امروز تابه كامپيوتر تكنولوژي و بابحافظه
.نيست ذهن پنهان لايه‌هاي در
در مطرح ومفاهيم عناوين ذكر به ابتدامي‌پردازيم درآمد اين با لذا
بازشناسي ادراك ، :از عبارتند موارد اين.شناخت روانشناسي گستره
ذهني ، تصويرسازي مفهوم ، تفكر ، تشكيل حافظه ، يادگيري ، توجه ، طرح‌ها ،
مربوط ميدان‌هاي همه و رشد فرآيندهاي هيجان‌ها ، زبان ، سپردن ، خاطر به
.رفتار به
در رامي‌توان شناخت شناخت ، نظريه‌روانشناسان طبق كلي طور به
مراحل اينيكديگرميآيند پي در كه كرد مراحل‌تحليل از مجموعه‌اي
حافظه ، از اطلاعات يادآوري اطلاعات ، رمزگذاري ازادراك ، عبارتند
مراحل اين طي در ساده‌تر بيان به.زبان توليد و داوري مفهوم ، تشكيل
بازسازي سپس و درذهن ديداري اطلاعات ورود بحث‌چگونگي به مي‌پردازيم ما
.رفتاري زبان يك به تبديل‌آن نهايتا و داوري و بازشناسي‌آنها و
بانشانه‌هاي ارتباط در كه حسي محرك‌هاي توسط الگوها كه بدين‌ترتيب
مرحله در و پيدامي‌شوند خارجي رويدادهاي و عنوان‌الگوها به ماست محيطي
معني‌دار نمادهاي به بلكه تجسم‌نمي‌يابند مغز در مستقيما پردازش‌اطلاعات
(دروني تجسم‌هاي) دروني بازنماهاي روانشناسان را اين.مي‌شوند تبديل
برمي‌گردد چيز هر توصيف در ما توانايي اصولا مرحله اين در ناميده‌اند ،
تحريك حسي گيرنده‌هاي توسط كه محيطي محرك‌هاي ديدن در ما توانايي به
.مي‌شوند
حسي اطلاعات تفسير و تعبير در عالي‌تر شناخت متضمن ادراك ديگر ازسوي
پيامي مي‌دهيم ، فرا گوش موسيقي به مي‌كنيم ، مطالعه را كتابي وقتي.است
تحريك از فراتر چيزي مي‌چشيم را سوپي يا مي‌بوئيم را رايحه‌اي داريم ،
زمينه در حسي رويدادهاي اين از يك هر.مي‌كنيم تجربه را بلافصل حسي
حسي ساده تجارب به ما قبلي تجارب مي‌گردند ، پرداخته جهان از ما دانش
و دروني جهان بين تماس نقطه كه مي‌رسد نظر به لذا.مي‌دهند معني
اشياء معني‌دارسازي مرحله در.باشد متمركز حسي سيستم در خارجي واقعيت
با الگوها اين تطبيق و الگوها بازشناسي اساس بر ما مي‌شوند رويت كه
پيرامونمان اشياء توصيف و درك به قادر حافظه در موجود الگوهاي
تاثير تحت ما حسي آستانه‌هاي در خارجي الگوهاي شناسايي.مي‌باشيم
واقع در مي‌باشد ، مشاهده‌گر در تصميم فرآيندهاي و نشانه‌ها استحكام
ماهيت نشانه ، بزرگي:برشمرد چنين مي‌توان را آستانه‌ها بر موثر عوامل
ملاك‌هاي و تنبيه و پاداش پيامدهاي مشاهده‌گر ، انتظار مشاهده‌گر ، تكليف
.مشاهده‌گر
برطبق الگوهاي‌ديداري ادراك مي‌كنند گشتالت‌فرض روانشناسان طرفي از
طرح‌گرايي و مشترك سرنوشت هدف ، جهت ، مشابهت ، نزديكي ، چون اصولي
عكاسي آزمون در خوبي به قبلي موارد و اصول اين.مي‌شوند سازماندهي
معني‌دار خصوص در آمده تعريف‌هاي طبق ما و تجربه‌اند قابل
را نگاهي عكاسي در ما مي‌شويم‌كه متوجه شده رويت الگوهاي ساختن
و مي‌كنند پيروي فوق ازاصول ناخودآگاه طور به كه تجربه‌مي‌كنيم
شكل درشرايطي پيرامون اشياء به عكاسانه‌نسبت نگاه كه مي‌بريم اساساپي
ساختار از تابعي كه معني‌داررا الگوهاي انتزاع عكاس‌توانايي كه مي‌گيرد
.باشد داشته گذشته‌است تجارب باب در او ودانش قبلي
در نقش‌مهمي مي‌شوند نموده باز درحافظه كه طور آن ما تجارب مسلما
هر عكاسي طرفي‌در از.دارند عهده به چگونگي‌ديدن و مي‌بينيم آنچه
بين ارتباطات هم و الگو خصوصيات هم بنگرد به‌الگويي شخص گاه
.مي‌دهد گزارش را خصوصيات
در الگوسازي‌هاي‌جديد به قادر كه‌عكس‌ها مي‌رسد نظر به اين بنابر
تكه يك يا و يك‌دست گلدان ، يك از ومي‌توانند بوده بينندگان حافظه
.دهند ارائه را عميق‌تري و جديدتر مفاهيم ديگر شي‌ء سفيدياهر ابر
سوي اشياءاز كردن معني‌دار و اعتبارمعني‌سازي به واقعيت نهايت در
پايداري درزندگي واقعيت طريق بدين و اعتبارمي‌يابد كه است بيننده
.مي‌كشد رخ‌ما به را خودش
