پنجم ، شماره 1330 آگوست 1997 ، سال مرداد 1376 ، 16 شنبه 25
|
|
است؟ غمگين آقا گل چرا
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آخر بخش) بيسواد غصنفر و شاغلام آقا ، گل صابري ، كيومرث با ميزگرد
به ترتيب اين به.بكنند را چقلييكديگر دارند سعي مدام دو اين
ولي ميكنند ضررهم خود عمل همين واسطه به امابعد ميدهند اطلاعات گلآقا
چهميكند گلآقا چيست؟ دليلش.راميكنند كار اين ديگر درموقعيتي دوباره
ميكنند؟ طي مجدد معيوبرا دايره اين آنها كه
به هم آن كردن ، ماچ با گاه مثلافريبميدهد را آنها گلآقا:صابري
.مخصوص شكل
.دارد پيشما خاص محبوبيتي و يكپايگاه شاغلام البته:گلآقا
نسبت ميرسدغضنفر نظر به دارد ، برشاغلام گلآقا كه لطفي همه اين با
وقت هيچ تقريبا گلآقا اينكه وجود با يعني.مهربانتراست گلآقا به
شاغلام اما دارد ، ريشه او در جانكاه و دروني غمي گويي و نيست شاد
چرا؟ ندارد ، آن تسكين يا زدودن جهت در تلاشي
به او.است تامل قابل كه ميزند شاغلامحرفي اوقات گاهي:صابري
شروع هم با ما.بوديم گلستان و گرمابه رفيق ما:ميگويد گلآقا
...بوديم اينگونه خردسالي و شباب ايام در...كردم
اينشاغلام ميخواندند ، درس دو كهآن هم دبستاني آن در انگار اما
...طبقاتينيست فاصله...ميكرد حمل گلآقارا مدرسه كيف كه بود
تمام...است داشته شاغلام به نسبت بچگي از گلآقا كه است اقتدار نوعي
دارند هم با شخصي رازهاي رمزو انگار و بوده هم با دو اين جواني ايام
وقت هر و...باشند بيگانه يكديگر به نسبت دو آن ميشود مانع اين و
بين رابطه اين اما...مييابند را همديگر سريعتر دو آن ميافتد اتفاقي
اينگونه گلآقا چرا كه ميداند شاغلام اين بنابر...نيست غضنفر و گلآقا
.ندارد وجود گلآقا روحيه تغيير براي راهي كه ميداند و است
در و شاديندارد روحيه يعني.نيست شاد گلآقا چرا:ميپرسم شما از پس
...چرا.چشمميخورد به تنهايي و غم رفتارشنوعي و حرفها
...مادرم...نداشتم خندان منعكس...ننويسيد را همه:صابري
...سخت خيلي...سخت زندگي...شدم يتيم كودكي در...پدرم
كه هم اشعاري در...نيستم آدمشادمانهاي...خياطي تابستانها
گلآقا شروع از پس ماه كدر9000 و سياه..نميبينيد شادماني ميگفتم
را همه...بود عمرم حاصل..تلخ حادثه آن...اطلاعات روزنامه در
...ولي...ننويسيد
و غضنفر و شاغلام پيش را خودمان وجهه مانبايد ميفرمايي يعني:گلآقا
كنيم؟ حفظ آبدارخانه اصحاب بقيه
كجا كه نگفت بازگشت وقتي اما.شد گم مدتي براي سال 1367 در گلآقا
كجا به مواقع اين در گلآقا رفته ، دوباره كه است مدتي هم الان.بوده
.ميرود
.هكذا به هم ما:گلآقاميروم خانه مواقعيبه چنين در كه من:صابري
كجاست؟ گلآقا خانه
.خبريندارد او گذشته و شناسنامه كسياز حتي.نميداند كسي:صابري
اين در نيست وجهحاضر هيچ به هم او كه شاغلامميداند فقط ظاهرا
.آمدهاست دست دور از مهآلود روز يك در گلآقا انگار.صحبتكند باره
اداره ، وزارتخانه سازمان ، يك اينآبدارخانه كجاست؟ آبدارخانه
...يا
وبلاتشبيه است شيري راه كهكشان آبدارخانه ، مركز اين.نخير:گلآقا
پس.دارد جفتوجود يك جانداري هر از آن در ،(ع)نوح حضرت كشتي مثل
حضور از وقت هيچ گلآقاييهست ، يك عصري هر در وچون نميميرد هرگز
.خالينميشود