پنجم ، شماره 1330 آگوست 1997 ، سال مرداد 1376 ، 16 شنبه 25
|
|
مركز برنامهريزي ، نظام اصلاح توسعه ديدگاه
تكاملي تحول ثقل
آدم خادم ناصر دكتر
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و دستورعمل براساس موجود ازمنابع استفاده برنامهريزي ، نحوه
اهداف به دستيابي كه ، است پيوستهاي وبههم ضروري تدابير اتخاذ
اگر.ميسازد امكانپذير مدت دراز و ميان كوتاه ، مقاطع در را معيني
از بايد برنامهريزان از يك هر يابد ، تداوم توسعه جريان كه باشد قرار
برخوردار تخصصي پروژههاي طراحي قدرت و بخشيشناسي كلاننگري ، ويژگي
.باشند
درايران برنامهريزي عملي وتجربه انديشه شروع از قرن نيم حدود
مفاهيم براي جامعهكارشناسان هنوز طولاني ، اينمدت گذشت با.ميگذرد
مستحكم بهجايگاه وسيلهشناسي و هدفگذاري ، سياستگذاري برنامهريزي ،
تحت فن اهل اغلب.نيافتهاند دست اصطلاحي برايهم فراگيري و
برپايي لازمه آن مشترك كهدرك تخصصي واژههاي از برداشتهايمتفاوت
برنامهريزياست ، نظام به انضباطبخشيدن براي جاافتادهاي ساختار
پيوستگي ، كه است اين بر فرض.انديشهمواجهاند انتقال مشكل با
مستقيم ارتباطي كه معني اين به.است برنامهريزي ويژگيهاي از شبكهاي
به چه ميشوند ، برنامهگنجانده در كه اجزايي تمام غيرمستقيمبين يا
هر براين بنا.باشد اثبات قابل اجراييبايد ديدگاه از چه و لحاظنظري
.است برنامه ازنظام خارج منتزع ، عنصر
قرار تاييد و توافق مورد اهداف ، از منتخبي برنامهريزي ، هر جريان در
و ميانمدت درازمدت ، مقاطع در اهداف به دستيابي معمولا.ميگيرند
منطقهاي و بخشي كلان ، سطوح در برنامهريزي.ميشود زمانبندي كوتاهمدت
بايد بخشي ، منطقهايبرنامههاي توزيع مجموع نهايت در.ميگردد تفكيك
كلان برنامه اهداف نحو همين به.باشد كلان برنامه كننده منعكس آئينه
به نيز بخشي اهداف.مييابد تبلور برنامه فصلهاي و بخشي شاخههاي در
توزيع قالب در طبقهبندي ، اين تمامميشوند تجزيه پروژهها و طرحها
معنيدار شبكهاي چنين كه اين براي.مينمايد پيدا انضباط نيز منطقهاي
لازمهاش گردد ، برخوردار كاربردي عملكرد كيفيت ماهيت از و شود
كل برنامهريزانيكه.است تخصصيبرنامهريزان هنر ارائه و پيوستگيانديشه
عملكرد كنندتا طراحي را اجزا كار ، براساستقسيم و بشناسند را
.بينجامد اجرايي و ماهيتكاربردي به برنامهريزي
ميطلبدكه را مستقلي و عميق خودتحليل موجود برنامهريزي روش نقد
در اصلاحات ضرورت بر تاكيد ما هدف.يادداشتنميگنجد اين چارچوب در
.است برنامهريزي روش
يكديگرآغاز از مجزا و متفرق باطرحهاي ايران در برنامهريزي كار
بعدها.قرارنميگرفت سنجش مورد آنهاضرورتا بين پيوستگي.شد
كتاب بهصورت آن نتايج و شد داده قرار كار مبناي برنامههايپنجساله
در.بود پيوستگي بههم فاقد نيز دفاتر اين محتوايشد ارائه برنامه
علمي بار سنجش معيار در وسيلهها و سياستها هدفها ، برنامهها ، ساختار
و پراكنده نيز پروژهها و طرحها.ماندند منزوي پيوستگي ، بههم و
خوانده آنها محتواي از يافتن توسعه مكانيسم كه بهنحوي متفرقند ،
كه بود خواهد اميدبخش زماني برنامهريزي در موفقيت.نميشود
ايده انديشه ، توليد آموختن ، علم جريان در مستمر بهطور برنامهريزان
بهطور كه آن نتيجه كه بهنحوي.باشند فكري الگوهاي طراحي و آفريني
از دفاع قابل اجزاي داراي ميشود ، منعكس برنامه محتواي در پيوسته بهم
اجراي روش به ايران در برنامهريزي برعكس.باشد علمي استدلال طريق
ارائه زمان از قبل مدتي يعني.است شده انجام دورهاي نمايشنامه
ميآيند ، در آمادهباش حال به دولتي دستگاههاي انساني نيروي برنامه ،
و پشتوانه بدون و كرده جمعآوري ارقام و اعداد و اطلاعات حدودي تا
به دست روش اين با و ميدهند پيوند يكديگر به را آنها علمي ، ضمانت
انديشه پيوند فاقد كه است سندي روش اين نتيجه.ميزنند برنامه توليد
مدت تا برنامه يك اتمام از پس هم روند همين اما.است كارشناسي تخصصي
اين با.ميشود تعطيل ديگر برنامهريزي شروع زمان از قبل كوتاهي
.نميرسد نوري هماهنگ ، توسعه مسير از كورهراهي به حتي عملكرد
سازمان مديريت سياست تاثير زير برنامهريزي مشكلات گذشته دهه در
قوي بنيه وجود ضرورت گرفتن ناديده.شد تشديد بودجه و برنامه
ازتفكر گرفته نشات انساني سرمايه دفع جريان با همراه كارشناسي
در آن كاربرد و باروششناسي بيگانگي فرايند آنسازمان ، در ديوانسالاري
تشكيلدهنده عناصر گسستگي به آن نتيجه.كرد تقويت را نظامبرنامهريزي
.انجاميد برنامه ساختار
و بهطورمجزا كشور در شده اجرا طرحهايمهم و عمليات از عظيمي حجم
شرط ترتيب اين به.است يافته تحقق پيوسته ، بههم منظومهاي از خارج
فراهم پيوسته بههم طرحهاي چارچوب در توسعه جريان بهينهسازي لازم
.نيامد
مقاطع به گرچه است ، واحد ازسندي يافته الهام ملي برنامهريزي
خواهد استراتژيك ويژگي مدت دراز برنامهشود تفكيك متفاوت زماني
.است آيندهنگر سياستهاي و هدفها دورنماي كننده منعكس يعنيداشت
.بود درازمدتخواهند برنامههاي كوتاهمدتاقمار و ميانمدت برنامههاي
.است اهدافاستراتژيك از منشعب زماني ، اينمقاطع برنامه اهداف
منعكس را اهدافنهايي ميانراه ميانمدت ، ايستگاههاي و اهدافكوتاهمدت
.ميكنند
اصليتحقق يكپارچه برنامه قالب بايددر فرعي اهداف به دستيابي
قالب غيرنفتيدر صادرات توسعه طراحيبرنامه اين بر بنا.پذيرد
پيدا مفهوم درازمدت استراتژيك برنامهريزي درچارچوب و توسعه سياست
طراحي ملي برنامهريزي از منتزع نميتوان را فقرزدايي برنامه.ميكند
مناطق ، عقبافتادهترين بر تاكيد و اولويتها تغيير با آن طراحيكرد
دربرگيرنده برنامههاي بر تاكيد و اقتصادي بخشهاي پيشرفتهترين كمتر
هدف به دستيابي اين بر بنا.مييابد تحقق اجتماعي گروههاي فقيرترين
بلكه.نيستند يكديگر از مجزا ملي ، برنامههاي و فقرزدايي براي اشتغال
فرصتهاي كردن فراهم به دادن اولويت و تاكيد با اشتغالزايي برنامههاي
استراتژيك برنامه قالب در اجتماعي گروههاي فقيرترين براي اشتغال
قانونمنديهاي اصول كنونياز برنامهريزي روش متاسفانه.ميشود تنظيم
.است كرده پيدا ضروريفاصله
فراهمبودن شرايط در تكاملي بحثتحولات كه پيشرو زماني مقطع در
مركز در برنامهريزي روش دگرگوني و بازنگري است ، مطرح سازندگي زمينه
آنتقويت پيششرط.دارد قرار هماهنگ برنامهريزي بستر آمادهسازي ثقل
الگوهاي طراحي انسانيدر علمي سرمايه مشاركت تاكيدبر و كارشناسي بافت
.است توسعه بهجريان شتابدهنده