پنجم ، شماره 1331 آگوست 1997 ، سال مرداد 1376 ، 17 يكشنبه 26
|
|
چيست؟ كشور مديريت مشكل
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و قوانين دولتي ، سازمانهاي در اخلاقي بيماريهاي شيوع دلايل از يكي
و پيچ پر و حد ، نظامپيچيده بيشاز و بيمورد گوناگون كنترل و محدوديتها
است شده واگذار بامسئوليتهاي بيتناسب و كم مزاياي و حقوق خماداري ،
يك نه ديگر كه است شده متحول آنچنان بيستم قرن پايان در ما سياره
به توسعه نه متداول ، دموكراسي معناي به آزادي نه است ، سال قرن 100
نه درآمد ، عادلانه توزيع معناي به صرفا عدالت نه اقتصادي ، رشد معناي
پيشرفت معناي به رشداقتصادي نه و سازماني ، بهرهوري معناي به سودآوري
به حكومت نه و.سواد معناي به تحصيلاتدانشگاهي نه اجتماعي رستگاري و
و سينما و تلويزيون و تلفن نه و مردم بر حقحاكميت و تسلط معني
قرن مديريت.اعجابانگيز و مدرن ارتباطي ابزار وماهواره كامپيوتر
و مادي صرفا ديدگاههاي در و (لائيك) گاههاي نظر در بيستمحتي
مديريتي به مصلحتا و ضرورتا چه اگر را خود جاي اقتصادينيز
.دادهاست مدار وظيفه و مدار اخلاق مدار ، جامعه انسانمدار ، كيفيتمدار ،
و مشاهدات وبراساس آمد كوتاه مقدمه اين در آنچه براساس رو اين از
كشور اجتماعي و فرهنگي مديريتيو -صنعتي عرصه در گذشته سالهاي تجربه
سرفصل و گذرا را مطالبي و تحولميپردازم به نيازمند زمينههاي شرح به
.ميكنم تقديم وار
علت به ارزشي شعارهاي طرح عليرغم دولتي مديريت طرفه يك مديريت
عموما را خود است نتوانسته علمي غير و فردي و نفسي شخصي ، خصلتهاي
در مردمي مديريت اعمال عرصه در مردمي آرزومند دولت يك حد از
تلفن مشتركين اگر.برد فراتر زمينهها از بسياري رفتاري زمينههاي
اگر اما ميشود قطع آنها تلفن نپردازند معيني مهلت در را خود هزينه
آنوجه براي و كرده اعلام كه موعدي در را مردم تلفن شركتمخابرات
پايان در حتما شهروندبايد يك.نميشود مواخذه نكند وصل كرده دريافت
سازمان اگر اما ميشود قطع او والاارتباط بپردازد را خود بيمه حق ماه
خصلت اين نميشود مواخذه نكند عمل خود بهتعهد اجتماعي تامين
كرده كمكمسرايت نيز غيردولتي سازمانهاي از بسياري به رفتاريمتاسفانه
.است
كنترل ، براساس دولتي مديريت مجازات و دافعه و بازرسي كنترل ، مديريت
رفتار و دستورالعملها و قوانين روح در و شده تنظيم تنبيه و بازرسي
كه است سال سالهاي كنترل مديريتاست قويتر جاذبه از دافعه مسئولين
دولت ، كنترل شيوه در است داده كنترلي خود مديريت به را خود جاي
اهل و انصاف با فروشنده اما ميشود مجازات و تنبيه محتكر و گرانفروش
با راننده اما ميشود جريمه و تنبيه خاطي راننده.نميشود تشويق رعايت
اعلاميهها و بخشنامهها و دولت شصت ضرب شاهد ما.نميشود تشويق انضباط
رشد و هدايت شيوه اين و هستيم دافعهآميز و طرفه يك ضربتي قوانين و
پليس و بازرس يك حد از را دولت و داشت نخواهد بر در يقينا را ملت
.برد نخواهد بالاتر زدن بدل همراه يك حد از ملت و..و
و مديران و منصبان صاحب و عمومامسئولين:قدرت برمبناي مديريت
قدرت و رده و پست از ناشي عمدتا كه انتزاعي قدرت براساس...و روسا
علمي و فردي برمبنايلياقتهاي لزوما نه ميكنند مديريت است سازماني و
قدرت از ناشي امروزه مديريت در قدرت.خويش مديريتي و دروني قدرت و
.ميدهند دستان زبر به دستان زير كه قدرتي بهعلاوه است دانش
آرزو وما داشت وفور به آن از امام كه همان رهبري ، قدرت قدرتمعنوي ،
تقويت كه مديريتي.عنايتكند ما مديران همه و ما به خداوند ميكنيم
قدرت و كنترل و ترس از ناشي اطاعت درآن و است انگيزه و انديشه كننده
.ندارد جايي اطاعتكوركورانه و
پست ، پذيرش براي را شرعي تكليف مديران از شرعيبسياري تكليف
منظور و ملاحظه آن مزاياي و سازماني جايگاه و مسئوليت گاهي و مقام
ضرورتش شايد كه واستعفا كنارهگيري و جدائي براي هيچكس اما ميكنند
دولتي مديريتهاي در.نميكند استفاده اينتكليف از باشد هم بيشتر گاهي
و مديريتبالا به اعتراض يا و كار انجام توانائي عدم دليل استعفابه ما
آنها تقدير تا آنقدرميمانند همه و ندارد وجود سازمان در موجود نظام
.برگردند آمدهاند كه مينيبوس و هماناتوبوس با يا و كند تعويض را
خودپيش مقام حفظ براي تنها را مماشات و مدارا شيوه ازمديران بسياري
.سازمانميمانند در تحول و تاثير بدون اينرو از و ميگيرند
روحيه همواره كه عواملي از يكي خاطي مسئولين مجازات پيگيري و بررسي
خطاهاي مورد در شايعاتي و اخبار شنيدن است كرده تضعيف را مردم
اين كه آنجا حتي اما.است دولتي دستگاههاي كاركنان يا و مسئولين
با متناسب را هرگزمجازات مردم است بوده فاحش و قطعي برجسته ، خطاها
به مردم و جامعه بهرهوري كه است عواملموثري از اين و نديدهاند جرم
وقت آن و.است داده كاهش را سازمانها در وكاركنان زيردستان ويژه
دلايل دولتيهابه كه ميآورد وجود به را عمومي تصور اين متاسفانه
رويدادها اين هنگام به يكديگر از و ميدهند پوشش را يكديگر نامعلومي
عمومي تصور ميشود مطرح مسئولي خطاي و مشكل اگر هم گاهميكنند حمايت
آنرا ثانيا نيست ، خطا با متناسب هرگز مجازات اولا كه است برآن مردم
انتقام و حساب تصفيه حساب به آنرا بلكه نميدانند دولت عدالت از ناشي
محاكمه حتي كه است اين و ميگذارند موضوع شدن خارج كنترل از يا و خطي
.نميكند ايجاد را لازم ايمني نيز افراد اين مجازات و
جامعه به آن سرايت و دولتي سازمانهاي در اخلاقي بيماريهاي شيوع
و دولتي ، قوانين سازمانهاي در اخلاقي بيماريهاي شيوع دلايل از يكي
و پيچيده نظام ازحد ، بيش و بيمورد گوناگون كنترل و محدوديتها
واگذار مسئوليتهاي با وبيتناسب كم مزاياي و حقوق اداري ، پرپيچوخم
است شده
رفعكمبودهاي براي اول درجه در افراد تا است شده باعث امر اين و
و حرص و وادي اين شدنبه كشيده دليل به هم مواردي در و زندگي واقعي
امر اين با مبارزه و ميشوند مبتلا حادتراخلاقي بيماريهاي به بيشتر طمع
و پليس معلمين ، مورد در ويژه به.بايدباشد جدي امور از
و جان امنيتفرهنگ ، كه سازماني هر به و گمرك نظير كارمندانسازمانهايي
.شود توجه بيشتري باوسواس بايد دارد برعهده را مردم ناموس و مال
نوعش هر از هرحال به كنترل كه است داده نشان تجربه است سال سالهاي
كاهش ميآورد ، بار به دشواريهاياخلاقي خود با ضرورتي هر به و باشد كه
عموم با كه محلهايي و مراكز در هم آن ايستگاههايكنترل و كنترل سطوح
ندارد ، دولت دولت براي چنداني بازيافت كنترل نتيجه و سروكاردارد مردم
.ميدارد باز اهميت با كنترلهاي از را
دولتي مديريت دشواريهاي از يكي اتوبوسي مديريت و مديريت ثبات عدم
و سازمان درون از انتخاب براساس كمتر وزارتخانه در انتصابات كه آنست
اما.است خدمت سنوات و تجربي تحصيلي ، ارشديت و كارشناسي ديد با
مديريت آنرا كه است رايج چنان ما كشور در پديده اين متاسفانه
چند يا يك با وزير يا و مدير يعني مينامند مينيبوسي و اتوبوسي
و تحصيلكرده جوان يك ولي.ميشود وارد سازمان بيرون از مدير اتوبوس
و علمي راههاي از ميتواند كه باشد داشته اميد بايد وزارتخانهاي فني
معاونت مقام تا سازمان همان در رشد مسير لياقتي و تجربي و اخلاقي
.كند طي را وزارتخانه
بدانند بايد مديران و اجراييوزيران بدنه با وزيران ناهماهنگي
مديريتي و شخصيتي خوب خصلتهاي بتوانند كه اينست آنان هنرهاي از يكي
كار مهمترين اين و كنند منتقل سازمان در زيردستانشان به را خود
ارزشهايعملي صورت به را مديريتي و اعتقادي ارزشهاي بتوانند آنهاستكه
و تضادها ماعملا نيست چنين چون و كنند جاري سازمان در كاربردي و شده
عملكرد و آنان وديدگاههاي مديريتي ويژگيهاي بين در را ناهماهنگيهايي
ناهماهنگي چنين كه داريم حق ما ازاوقات بسياري در كه ميبينيم سازمان
حال هر به.بگذاريم سازمان بالاي مديريت عدمتوانايي حساب به را
و بزرگي هر با سازمان بد و خوب كه بدانند بايد هرسازمان مديران
كه كسياست خوب و لايق مدير يكميشود گذاشته آنان حساب به كوچكي
حضور والا كند سازمانجاري در را خود فلسفي و انديشهاي ارزشهاي بتواند
از يكي كه بدانند نيز و خواهدداشت؟ اثري چه سازمان در او غيبت و
بر تحميلي نيروهاي نقش سازمانشان با ناهماهنگي در وزيران دشواريهاي
است ماموريتشانممكن و اهداف رسالت كسانيكه.است سازمان ازبيرون آنان
.نباشد همسو وزرا با
جامعه عرصه در دولتي و سياسي و اجتماعي نهادهاي ناهماهنگي
به و هرجا در و لحظه هر در كه آنست دولتي مديريت دشواريهاي از يكي
و فشار تحت دولت اجرايي مسئولين و سازمانها بحث ، مورد موقعيت مقتضاي
اما.دارند قرار ديگري مرشد يا مراقبو و مداخلهگر سازمانهاي تاثير
و اختلافها همه تاثير ميدانند دولت را خود طرفاجرايي همواره چون مردم
ونظارتها مداخلهها اين.ميگذارند دولت حساب به يكجا را عملكردها سوء
بسيار گذشته درسالهاي ما كشور در اجرايي امور در..و ارشادها و
.است بوده چشمگير
شايعه و خبر نوعي هميشگي وجود و اتفاقات و اطلاعات از مردم بيخبري
دولت مورد در منفي
درهاي مردممديريت نظر مورد و مطلوب مديريت امروزي تعاريف از يكي
جمعآوري دادن ، عام بار مفهوم به ديگر باز درهاي اما است ، باز
براي است ممكن شيوه اين سويي از.نيست...و حضوري ملاقات شكايات ،
كشور جمهور رئيس براي اما باشد ميسر تا 500نفري سازمان 100 يك مدير
به باز درهاي مفهوم امروز اصلا.نيست ممكن ميليوننفري پهناور 60
بالابه از جريان و سازمان يك افراد به اطلاعات و گزارش مديريتارائه
.ميشود گفته اطلاعات پايين
يا و ظرفيت ، صلاحيت مردم كه است تصوربراين هنوز ما نظير كشورهايي در
و امنيتي -دلايلسياسي به يا ندارند را ازاطلاعات برخي شنيدن تحمل
دارند نياز آن به كه شنيدناطلاعاتي از مردم ديگر انديشيهاي مصلحت
خبرسازي ، شايعه ، جو آغاز ايننقطه و ميشوند محروم آنند وتشنه
و درست خبرهاي برخي دليل همين به و دولتاست مورد در غيبت و بدگويي
مجراهاي اين بازار همچنان.ميگيرند بيگانه اخبار رااز خود نياز مورد
را خود لياقت كه مردمي.دارد رونق بيگانه راديوهاي ازجمله و خبري
لايقشنيدن و سزاوار قطعا دادند نشان انتخاب در پرشور صحنه دريك
روشهاي به يا صداوسيماو مطبوعات ، طريق از دورهاي اطلاعات و گزارشات
.هستند گوناگون
سياستگذاري ، سياستهانوسانات و روشها و قوانين ثبات عدم
در نتواند هيچكس تا است باعثشده دولت راي ثبات عدم و تصميمگيري
علم ، خون كسانيكه و كند شركت مدت سرمايهگذاريهايبلند برنامهريزي
و اساسي امور در ميكنند تزريق كشور رگهاي رادر اقتصاد و فرهنگ
كوتاه روزمره كارهاي در حضور دنبال به همه و فعاليتنكنند ريشهدار
را آنان سرمايه و كند تضمين را آنان موقت كهمنافع مدت
و ايجاد بين منطقي ارتباط نبودن و تغييرات سرعت.برگرداندباشند
مصلحت و منطق هيچ كه ميكند ، احساس انسان گاه كه است طوري لغوآنها
فعاليت صحنه كهبه مردمي اگر.نيست تصميمات اين پشت اعتقادي و ملي
متمركزي سرمايه فايدهها حاصلاين از اگر و نبرند فايده ميآيند جامعه
و نميگيرد صورت مردم توسط بلندمدت اساسيو سرمايهگذاري نشود فراهم
نميتوان اينرو از و.نميآيد بيرون زيانآفرين حالتكارفرماي از دولت
واردبازار تدريج به كه را انقلاب از بعد جوان نسل ميليون حدودبيست
و صنعت و وبازرگاني فرهنگ علم و كرد راضي و داد سامان ميشوند ، كار
.داد نجات آينده ازنگراني را جوان نسل و كرد تقويت را كشاورزي
با روشهايي و سياستي مسئول ، دولتي ثبات ، با بلندمدت سرمايهگذاري
مغزها ، والا خودميخواهد متناسب نظري بلند و نفسي صحرا و دلي دريا
نهايتا جهان امنتر مناطق يابه سرگردان سرمايهاي و مهارتها ذوقها ،
با را دولت اساس كم و شتابزده و تصميماتمقطعي توجه يا و ميكنند كوچ
بايد دولتيها.ميكنند سرگردان و ميكشانند طرف وآن طرف اين به خود
اشتغالزايي ، در اقتصادي ، فعاليتهاي در مردم حضور ببينندنتيجه
امنيت تاثيريدر چه مردم براي خدمات و كالا فراواني در درآمد ، درتامين
.دارند مردم رواني و روحي آرامش و
كاشاني مجتبي مقالهء گزيدهء