پنجم ، شماره 1333 آگوست 1997 ، سال مرداد 1376 ، 19 سهشنبه 28
|
|
سخت :چيني كارگردان كايگه چن با گفتگو
ميكنم تنهايي احساس
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
در.كنم درك را انسانها كه است اين هنرمند يك عنوان به وظيفهام
و خودم درباره چقدر مييابم در كه است هدفي چنين به رسيدن براي تلاش
.ميدانم كم ديگران
، ييمو ژانگ همچون شدهاست ، متولد پكن در سال 1952 در كه كايگه چن
پس وي.است چين پنجم بهنسل موسوم مشهورترينكارگردانان از يكي
در محبوبهام با فيلموداع بهخاطر كن جشنواره طلايي نخل دريافت از
فيلم نمايش مناسبت به مصاحبه اين.يافت دست جهاني شهرتي به سال 1993
سينمايي ماهنامه كارشناس كريمر استفان توسط اروپا در اغواگر ماه
:است شده انجام شانگهاي در epd Film
در كه است عاشقانه داستان يك چيست؟فيلم درباره اغواگر فيلمماه
زيادي مشترك البتهوجوه.ميگذرد زوسهو و شانگهاي در بيست سالهايدهه
از دهه يك تقريبا زمان آن.وجوددارد امروز و زمان آن بين
با جامعه.انقلابيميگذشت حكومت پايهريزي و ديناستي كونيگ سرنگوني
.بود شده روبرو آن به مربوط مشكلات بنياديو تغييرات از جرياني
در موفقيت تنهاخواستار امروز چين.دارد وجود وضعيت همين امروزهم
آن مانند -زيادي رنجهاي هدف اين دروراي و.است اقتصادي توسعه
و است تغيير درحال نكردني باور بطور چيز همه.است شده پنهان-زمان
انسانها ما روز به روز و شده حاكم ما براجتماع هميشه از بيش تكنيك
فيلم در خاطر همين بهميشويم دور فرديمان اصالت و ريشههايمان از
زندگي روش و كشيدهام پيش را انسانها هميشگي نياز اين اغواگر ماه
.آوردهام يادها به را آن زيباي طبيعت و چين در انسانها پاك و ساده
ميكنيد؟ كارتاناستفاده در شخصيتان تجربيات از چگونه
تلاش در.كنم درك را كهانسانها است اين هنرمند يك عنوان به وظيفهام
و خودم درباره چقدر مييابم در كه است هدفي بهچنين رسيدن براي
تحولات از بعد ميبردند ، گمان كه آنطور انسانهاميدانم كم ديگران
.نشدند متحول كنند ، تغيير اخير اجتماعيقرن و سياسي
وماه بامحبوبهام فيلمهايوداع در من اصلي موضوع همان اين
برابر در است انسان واكنش درباره فيلمها اين دو هراست اغواگر
سينما پرده روي به را شخصيتهايي من.شخصياش و تاريخي موقعيتهاي
نسبت حساسيتشان همينطور و والايشان فردي ارزشهاي بخاطر كه آوردهام ،
پس كه است حالي در اين.هستند متفاوت ديگران از اطراف ، و خود به
اين و دارند فرق يكديگر با اساسا فيلم دو اين مكاني و تاريخي زمينه
زده محنت و بيمارگون فضاي براساس فيلم دو هر.ندارد اهميتي اصلا
شخصي احساس از حالتي چنين.شدهاند ساخته تاريخيشان دوران به مربوط
و است من ازشخصيت حاكي من سرگذشت.است شده گرفته همنشات من
نامهمن زندگي -فيلم در.فرهنگي انقلاب بهدوران مربوط حوادث بخصوص
انقلاب.دادهام گزارش تفصيل آنبه درباره بادبادك ، عنوانبچههاي با
براي دوم جهاني جنگ مفهوم مانند دارد مفهومي چنين براييك فرهنگي
زندگي و مرگ درباره حادثه اين از چيزها خيلي ما.اروپايي يك
به نكردهاند تجربه را نوع اين از رويدادي ، چنين كه كساني.آموختيم
مقابل در من نسل كه روست اين از.كنند درك را آن ميتوانند زحمت
جوانترها به نسبت و دارد را خود خاص نگرش چين كنوني اجتماعي دگرگوني
ما در ماترياليستي جاذبههاي نميگذاريم ما.است مشكوكتر تحولات اين به
.دارد قرار اهميت اول درجه در فرديام پيشرفتهاي من براي.كند رسوخ
وضعيت در را اندكي نقش اجتماعي ، بيمارگونه رشد از من شخصي تجربيات
با شخصيتها عقيدتي درگيريهاي جهت اين به.ميكند بازي اجتماعيام
.است اغواگر كليديماه موضوعات از يكي هم خودشان
را اين.است ممنوع بدونمجوز خارجي تهيهكنندگان با همكاري چين در
وجود با شما كه شد چطور.كردهاند احساس روشني به كارگردانان اغلب
براي كنگي هنگ تهيهكننده باتامسون فيلمتان نمايش توقيف احتمال
كرديد؟ همكاري اينفكر تهيه
.كنم تمام شود ، اينكهتوقيف از قبل را فيلم توانستم خوشبختانه
عضويت كهبراي تلاشهايي بخاطر.كند تغيير بايد چيزها خيلي هنوز اينجا
.شدهاند دگرگوني دچار چين در هم محدودههايفرهنگي تمام ميشود درگات
تاثير آثارش و تفكرش ، زندگي طرز هنرمند ، بر درازمدت در تغييرات اين
استو شده زياد رسانهها تكنيكي توسعه همراه فرهنگيبه تنوع.ميگذارد
يا و كابلي تلويزيوني بيشترفرستندههاي امروزه.ميرود پيش هم سرعت به
.ميكند عمل وملايمتر ميگيرد سهلتر كمكم سانسور.دارد ماهوارهايوجود
در ميكرد ، مبارزه آزاديهايزيربنايي بخاطر هنر كه دوراني سرانجام
شده مدفون مدتهاست خاصش هنري مواضع همراه به سوسياليسمسرآمد چين
خواست.سيستم از انتقاد تا هست مهمتري چيزهاي هنر براي امروز و است
به را هنري سينماي آن ، براي تلاش و آينده به نگاه با كه است اين من
.كرد ارزيابي جهاني معيارهاي با را آن بتوان كه برسانم جايي
ارزيابيميكنيد؟ چگونه را فرهنگيتان فعاليتهاي
خود سهم و دهد نشان خود از را كار بهترين بايد كس هر كه است طبيعي
يك تاريخرا سرنوشتساز رخدادهاي هرگز اما.كشوربپردازد توسعه در را
كسي كه مدتهاست آسيا در.نرساندهاست انجام به تنهايي به انسان
تودههاي از هميشهصحبت اينجا.است نكرده صحبت فردي دربارهمسئوليت
احتماليمورد مسئوليت و نقش براساس تنها آنهافرديت در كه است انساني
مسئوليت با كس هر كه ميشود زمانيبهتر نظر اين اما.ميگيرد قرار توجه
كاري چنين البتهبراي.كند تلاش همگان وضع بهبود براي كهدارد اجتماعي
چيزهاي براي مردم همچنان اينجا.آمادگيندارد چندان هنوز چيني جامعه
و درماني برق ، بيمه خوردن ، براي چيزي خيليهاميكنند مهمتريمبارزه
چنين به توجه با.ندارند معاش برايامرار معتبري حقوقي وضعيت
اين در.ميافتد قبالجامعه در فردياش مسئوليت فكر به كسي شرايطيكمتر
ميدهم ، سخت هشدار فردي مسئوليت درباره عنوانهنرمند به وقتي ميان
.ميكنم تنهايي احساس
آوريد؟ وجود به دراجتماع تغييري فيلمهايتان با كه اميدواريد آيا
نميشوند ، ديده وجوديكه با دو هر است ، من وجود در آب مانند هنر.بله
را جامعه نميتواند تنهايي به هنر كه است طبيعي.دارند وجود اما
كه نيست ابزاري هنر ، .ايننيست هم هنر هدف.كند دگرگون يا دهد تغيير
.كرد خراب را بتوانديواري آن با
سرانجام تا ميفرسايد ديوارهارا تدريج به ;است باد و آب مانند هنر
به.ميافتد اتفاق اين چطور نميداند هيچكس اينميان در و ريزند فرو
جديدي ديوار تا خرابميكند را ديواري هميشه كه انقلاب ، از غير
كننده همراهي و لازمه هميشه هنر بناكند ، خود اصول براساس
در را اساسي نقش چين آيندهدر در هم مذهب.است تدريجي پيشرفتهاي
.كرد خواهد ايفا هنري و شكوفايياجتماعي و توسعه
است؟ داشته زندگيتان و كار در چينيتان نقشيمليت چه
نگاه جهاني شهروند يك و انسان يك فرد ، يك عنوان به خود به من نخست
نظر به مييابد ، گسترش چين در امروزه كه مليگرايي احساس چنين.ميكنم
احساس مليتم به نسبت كه راندارم احساس اين من.است خطرناك قدري من
و هستم يكچيني من.است طبيعيتر خيلي كشورم با ورابطهام كنم تعصب
.هستم ازآن بخشي من كه همانطور مناست ، وجود از جزئي چيني فرهنگ
خانه يك در و چينيبپوشم سنتي لباسهاي بازهم سالگي ، پنجاه از شايدبعد
.است من چيني اصالت اينبخاطر.كنم زندگي روستايي
تا ميسنجند ، سياسي بامعيارهاي هميشه را چين پيشروي سينماي غرب در
ميگيرد؟ تاثير سياست شمااز كار حد چه
با هميشه جوانان.نيست هنر سنجش بر مناسبي ميزان سياست من نظر به
مركزجهان عنوان به خود به.ميكنند نگاه اجتماعشان به منتقدانه نظر
بالا با.باشد ميلشان اطرافشانمطابق در چيز همه ميخواهند و مينگرند
و متفاوتميشود جامعهاش به انسان نگاه.ميشوند ديدگاههاعوض سن رفتن
فيلمسلطان سال 1986 در كه زماني.ميكند پيدا آن با بيشتري پيوندهاي
تلاش كه بود آن بعداز.يافتم وضعيتي چنين در را خود راميساختم ، بچهها
نميتوان انتقاد با تنها كه دريافتمدهم تغيير را شيوهام كردم
ارزش و دارد هم رسالتهايديگري هنر كه فهميدم.كرد حل را مشكلاتجهان
كه دوراست به انصاف از اين نظرم به.نيست انتقادكردن در تنها آن
در خودشان آثار سنجش معيار متفاوتبا معيارهايي از غربي منتقدان
يك كهدرباره نيستم موافق هم من.ميكنند استفاده آثارچيني ارزيابي
هنرنه.كنيم قضاوت آن تكنيكي و كيفيتزيباييشناسانه براساس تنها فيلم
.جامعه از انتقادصرف و است شناسي زيبايي مطلق اصول
نگرش بلكه ميشود ، بيان هنري اثر يك در كه نيست هنرمند دنياي اين
ديگران كه است بوده من هميشگي خواست اين.است جهان به هنرمند
مهمي سهم كه اجتماعهم به من البته.بازشناسند آثارم در بتوانندمرا
يك اجتماع نظرم به.ميكنم دارد ، انتقاد افراد شخصيت شكلگيري در
من خود بيهوده ، كارياست آن به كلي مفهوم يك دادن و است پديدهمجازي
پنهان جمع ميان در كه شخصيتانسانهايي به بيشتر هميشه
مسائل بلكه چينيهانيست ، مسائل من فيلمهاي موضوع.شدهاند ، ميپردازم
فرهنگآنجا درنتيجه و ميشوند بازي چين در اينفيلمها تنهاانسانهاست
من شخصي مسئله ميكنم ، مطرح را مشكليكهآن اما ميكنند ، منعكس را
فرهنگهاي با حتي انسانها ، ساير بلكه چينيها ، فقط نه اميدوارم.است
.بيابند من فيلمهاي در را مشكلاتشان و خود بتوانند بيگانهاشان ،
داريد؟ آينده براي نقشههايي چه
كه گرفته شكل روياهايي مناز فيلمهاي همه.دارم دوست را خيالبافي من
روياي آخرين.بخشم تحقق را آنها نتوانستم ديگري هيچشكل به زندگي در
موسس كه زرد افسانهكوينشيهويانگ ، سلطان درباره است فيلمي من
دست كه بهآنچه هرگز من.بود Qin-Dynastieديناستي -حكومتكوين
شعله اين روزي كه است اين من كابوسزندگي.نميشوم راضي مييابم ،
اما.بسازم فيلمي ديگرنميتوانم صورت اين در.شود خاموش دروجودم
.باشم داشته مدتيفرصت هنوز اميدوارم
زرد فيلمشناسي1984سرزمين
بزرگ 1985حمله
كودكان 1986سلطان
1990پيشگويي
محبوبهام با 1933وداع
فريبنده 1996ماه
فتوحي مهرزاد:ترجمه
:عكس شرح
كايگه چن ساخته محبوبهام با ازوداع نمايي