پنجم ، شماره 1333 آگوست 1997 ، سال مرداد 1376 ، 19 سهشنبه 28
|
|
آينه كودكيهاي با
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
پناهي جعفر ساخته فيلمآينه از صحنهاي در محمدخاني مينا
فيلمآينه ساله بازيگر8 محمدخاني ، مينا با گفتگو
.است كارگرداني مقام در پناهي جعفر سينمايي بلند فيلم دومين آينه
انتظار از مدرسهاش تعطيلي از بعد كه است دختركي داستان فيلم اين
مسير طي در ولي خانهميشود راهي اتوبوس با شده ، مادرشخسته رسيدن براي
.مختلفيميشود ماجراهاي ودرگير كرده جلب را نظر مسافراناتوبوس
حضوربينالمللي اولين در سفيد ، آينه فيلمبادكنك موفقيتهاي از پس
و كرد تصاحب را امسال لوكارنوي جشنواره طلايي جايزهمعتبرپلنگ خود
جهان و ايران حرفهاي سينماي در كوتاهش حضور همين در را پناهي ميرود
فجر فيلم پانزدهم جشنواره در كه) آينهكند تبديل مطرحي فيلمساز به
شيفتگي و علاقه از فيلمساز اين قبلي فيلم همچون (نيامد در نمايش به
بازيگران با كار پناهي.دارد نشان كودكان صميمي و ساده دنياي به وي
.است آموخته خوبي به (تلويزيون براي) اوليهاش تجربههاي در را كودك
در (سفيد بادكنك بازيگر) محمدخاني كوچكترآيدا خواهر مخمدخاني مينا
دو اين از استفاده درباره پناهي ميكند بازي را فيلم دخترك نقش آينه
آيدا.هستند بازيگر ذاتا مينا و آيدا:ميگويد فيلمهايش براي خواهر
انتخاب مختلف تستهاي از پس و همسنوسالاش دختر هزاران ميان از را
انتخاب بهترين كه كرديم كشف را مينا خواهرش آينه براي بعد و كرديم
محمدخاني مينا با آينه فيلم شدن مطرح بهانه به.ميشوند محسوب هم
:ميخوانيد كه دادهايم انجام كوتاهي گفتوگوي
داري؟ دوست را بازيگري
.خيلي بله ، o
چرا؟
دوست بابازيگران ميشود آشنا باكارگردانها سينما توي آدم آخر o
.ميگيرم ياد كار خودم ذرههم يك ميشود ،
خوشتميآيد؟ سينما چيز چه از
از بازيگران فيلمبردار ، صدابردار ، ميآيد خوشم سينما چيز همه از o
....همه
شوي؟ كاره چه ميخواهي
.دكترشوم مثلآيدا ميخواهم o
ميكني؟ حسودي ميكني؟ هم تو ميكند آيدا كاري چراهر
.ميكنم رقابت نميكنم ، حسودي اصلا نه ، o
چطوره؟ درسهات
.است معدلم 20 هميشه و شدم ممتاز شاگرد خوب ، خيلي o
يابد؟ كردي بازي خوب نه؟ يا دوستداري را باپناهي كردن كار
اوبازي با راحت خيلي دارم ، بابامدوستش اندازه به زياد خيلي o
از نميتوانم- بابام مثل ميكشد ، خودش بهطرف را بچهها او و ميكنم
.كند تعريف خودش از نبايد آدم بگويم بازيم
ميكرد؟ بازي فيلم دراين تو جاي به آيدا بودي حاضر
كرده ، براي كار آقايپناهي با آيدااول خوب ، ولي.نه هم آره هم o
چون كند ، بازي ايشانآيدا بعدي درفيلمهاي حداقل دارم دوست همين
يك دو هر.ندارم دوستش من نكنيد فكر دارد ، دوست زياد خيلي را او
.داريم دوست اندازه
كردي؟ كار چه گريهميكردي بايد كه را صحنههايي
از را من مربي آقايپناهي اولينبار كردم ، گريه صحنه سه دو ، o
من چشم در ديگر صحنههاي در اما انداخت ، گريه مرا و كرد خارج صحنه
.ميگرفت گريهاش آدم كه بود جوري يك چشمهاش و ميكرد نگاه
است؟ كدامقسمت برايت فيلم صحنه بهترين
سراغ مغازهدارها از و شوم رد ازپيادهرو من بود قرار جا يك در o
و نيستم بلد را آنجا اسم من مثلا البته بگيرم را بهارستان ميدان
گذاشته مخفي بهطور آقايپناهي هم را دوربين.ميدهم را آنجا نشانيهاي
من به غليظي تركي به آقاييكه يك به رسيدم بعد.مردمنفهمند تا بود
.شدم رودبر ازخنده هم من.(شدي گم) ايتيلميسن گفت
نه؟ شوديا دوبله صدايت ميدهي ترجيح
يكطوري يا ميشود ، بد صدايم باشد ، آنوقت خودم صداي دارم دوست o
.صحبتكنم لااقل خودم كه باشد
داري؟ دوست را جشنواره
چارهاي خوب نشد هم اگر.شوم برنده و بگيرم جايزه دارم دوست خيلي o
به را عكسهايم داده قول آقايپناهي كنم ، سعي هم باز بايد ندارم
.بدهد روزنامهها