پنجم ، شماره 1333 آگوست 1997 ، سال مرداد 1376 ، 19 سه‌شنبه 28
|
|
مي‌آيد به‌خانه زيبايي هم كوچك گلهاي با
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
در را گياه و گل لازم صرفه‌جويي با مي‌توان ، نيز كم‌آب چنين سالي در
داد پرورش آپارتمانها
ندارد رنگي گياه و گل بي زندگي
ازپنجره‌خانه‌اي كه گلي شاخه ديدن كم‌آب ، و خشك چنين تابستاني در
زندگي شميم‌روحبخش ديواري ، فراز از كه ياسي شاخه يا و مي‌نمايد رخ
شهر جاي‌جاي در كه همه‌كساني بي‌گمان و است شادي‌آفرين مي‌پراكند ، را
به قلب صميم از مي‌شوند روبه‌رو زندگي زيباي مظاهر با چنين اين بزرگ ،
.مي‌فرستند درود زيبايي‌ها اين پديدآورندگان
كه نيست بزرگ حياط يك گوشه در باغچه‌اي پرورش گزارش اين در ما بحث
و تلاش هنر ، به نهادن ارج بلكه بپيوندد ، خاطره‌ها به مي‌رود به‌مرور
زيبايي و طراوت مصرف‌آب ، در صرفه‌جويي حداكثر با كه است كساني ابتكار
.هديه‌مي‌كنند شهروندان و شهر به و خود خانه به را
كه كوشيده‌اند خويش سهم به آپارتماني گياهان و گلها پرورش‌دهندگان
.مصرف‌برسانند به را زيادي آب بي‌آن‌كه ، نگاهدارند زيبا را شهر چهره
يك شاهد تهران ، رهگذران غرب محله‌هاي از يكي در امسال تابستان سراسر
اين صاحب.خانه‌اند يك ديوارباريك فراز بر نوشكفته‌رز گلهاي رديف
باريك بسيار لوله يك از بهره‌گيري وبا آب حداقل از استفاده با خانه
در.است كرده هديه شهروندان و شهر به را وكوچك زيبا باغچه اين برنزي
و خشك سال‌هاي در حتي مي‌توانيم آپارتماني گياهان و گلها پرورش
به و خانه چهارديواري به را طراوت و زيبايي - امسال نظير - كم‌باران
.بياوريم شهر
ساخت به شهرهاي‌پرجمعيت رويكرد ناچار به و جمعيت افزايش شهرها ، گسترش
حوض و انار درختان قديمي ، باغچه‌ها ، حياطهاي خاطره ارتفاع ، در ساز و
.زيست گياه و بي‌گل مي‌توان مگر اما.رانده‌است دوردست‌ها به را كاشي
محوطه در حتي.مي‌بخشند طراوت و زيبايي ما زندگي به گياهان و گلها
كوچك باگلهاي آري.روياند را گياه و گل مي‌توان كوچك تنگ‌آپارتمانهاي
سبز روياي و نمي‌مانند دستهابي‌كار پس.مي‌آيد ما خانه به زيبايي هم
مي‌زنندو قلمه را شاخه دستها.مي‌زنند پيوند به‌واقعيت را آهن و سيمان
گياه و گل عطر از كوچك‌آپارتمان‌ها محوطه و مي‌كنند افزون را سبزي
آپارتمان.كرده‌ايم گو و گفت باشهروندان مورد اين در مي‌شود ، آكنده
آپارتمان در كه گلهايي.نيست گل شاخه يك آن در كه است پرنده قفس مثل
ندارد ، را لازم تازگي و زيبايي وطراوت دارد سبزي فقط مي‌شود نگهداري
طاهري خانم.ندارد آدمي روحيه در تاثيري وهيچ است مصنوعي گل مثل
مي‌روند كه مي‌انديشد پرگل باغچه‌هاي و شهر قديمي به‌حياطهاي هنوز
يك حتي‌با ديگري شهروند گفته به امابپيوندند دوردست به‌خاطره‌هاي
كامراني خانم‌فيروزدخت.آورد خانه به را طبيعت مي‌توان كوچك گلدان
.دارد خوبي تاثير افرادخانواده‌ام و من روحيه در سبز رنگ:مي‌گويد
كند احساس انسان كه مي‌شود باعث داخل‌منزل در گياه و گل از نگهداري
داشتن با حتي من.ندارند وجود ديگر كرده‌اند رااحاطه او كه ديوارهايي
گل يك‌باغ كه مي‌كنم احساس آن به روز هر كردن نگاه و كوچك يك‌گلدان
.است آرامبخش و ارزشمند برايم بسيار و دارم
مي‌تواند آپارتماني گياهان آيا كه سوال اين به پاسخ در كامراني خانم
نمي‌توانند هيچ‌وجه به:مي‌گويد بگيرد را قديمي باغچه‌هاي و حياط جاي
را دل جوري يك بايد امكانات‌نباشد ، وقتي اما كند پر را آنها خالي جاي
حوضهاي و باغچه‌ها حياطها ، ما ، دوران‌بچه‌هاي در مي‌كنم فكر.كرد خوش
.است شده سپري قديم
غم سبزه آبو مي‌گفتند ، قديميها:مي‌گويد بازنشسته ساله ، عقيقي 68 آقاي
پاسيوي 14 يك زندگي‌مي‌كنم ، آپارتمان در اينكه با من.مي‌برد بين از را
حداقلي اين مي‌كنم فكر و نگهداري‌مي‌كنم گياهان از آن در كه دارم متري
.كند دلنشين‌تر را فضا تا است
بسيار خانواده‌ام‌تاثير و من روحيه در سبز رنگ:مي‌گويد ادامه در وي
نگهداري خانه‌هايشان گياهان‌در از مي‌توانند همه مي‌كنم فكر و دارد خوبي
.ندارد زيادي‌احتياج رسيدگي و هزينه به چون كنند
آنها وبا هستم علاقه‌مند بسيار گلها به من:مي‌گويد ساله چ200 -سهيلا
داشتيم كه را خانه‌ويلايي مي‌خواستيم وقتي مي‌آيد يادم مي‌كنم ، زندگي
روبه‌رو مادربزرگم مخالفت بسازيم ، با آپارتمان آن جاي به و كنيم خراب
.شديم
!مي‌آورد دلتنگي آپارتمان در زندگي كه مي‌گويد او
گياهان سبز رنگ:مي‌گويد دوستش حرف تاييد با.ع مرجان ، سهيلا ، دوست
هديه‌اي دوستان براي اگر من‌معمولا دارد ، من روي بر خوبي بسيار تاثير
ساله شهيد ، 18 علي.مي‌كنم آن ضميمه نيز دسته‌گل يك بخرم بخواهم
به من ولي مي‌شود شادابي منزل‌باعث در گياه و گل از نگهداري:مي‌گويد
در گياه و گل از نگهداري با است آپارتمانها ، كوچك فضاي اينكه دليل
خانه در سبز فضاي به را شهر در سبز فضاي نيستم ، گسترش موافق منزل
.مي‌دهم ترجيح
و گل آپارتمانم در آنقدر من:مي‌گويد فارسي ادبيات دبير عسگري خانم
درراه‌پله‌ها را آنها از بعضي جا ، كمبود دليل به كه دارم گياه
.است كرده زيبا هم را آنجا فضاي البته كه گذاشته‌ام ،
نوازش را آنها.دارم دوست بچه‌هايم مانند را گلدانهايم من:مي‌گويد وي
باشند پژمرده روز يك اگر و مي‌كنم ، صحبت آنها با مي‌بوسم ، مي‌كنم ،
.مي‌كنم گريه برايشان
گياهان:مي‌گويد پاركها سازمان و گياهي علوم كارشناس خانم‌رحيمي‌فر
رشد باعث جمعي زندگي همين و دارند دوست را جمعي زندگي انسانها مانند
.مي‌شود آنها
و دارند توجه به نياز بچه‌ها مانند نيز گياهان:مي‌گويد ادامه در وي
.دارد تاثيرمثبت آنها رشد در ملايم موسيقي و آنها كردن نوازش
كرد نگهداري خانه در بايد را گياهاني چه كه سوال اين به پاسخ در وي
و دراسنا آلگونما ، :مي‌گويد باشند برخوردار بيشتري دوام از كه
آب و نور به اينكه دليل به كه هستند گياهاني جمله از فيلوم اسياتيي
نگهداري آنها از آپارتمان در مي‌توان به‌راحتي ندارند احتياج زيادي
.هستند برخوردار دوام‌بيشتري از و كرد
به گياهان اينكه براي:مي‌گويد گياهي علوم كارشناس خانم‌رحيمي‌فر
روز سه دو هر و قراربگيرند نور معرض در كه است كافي كنند رشد خوبي
شود ، مرطوب گلدان خاك كه به‌اندازه‌اي شود داده آب آنها به بار يك
رشد و آفت باعث چون نشود ، جمع آب زيرگلداني در كه شود سعي بايد
.مي‌شود پوسيده و كند تنفس نمي‌تواند ريشه مي‌شودو آفتها
عوض گلدانهارا يكبار سال سه دو ، هر است بهتر:مي‌گويد ادامه در وي
استفاده گياهان رشدبهتر براي مايع كود از تابستان و بهار در و كرد
.كرد
انسان در رنگها رواني تاثير
در غيرمستقيم طرز به و داشته رواني كاملا ماهيت ازرنگها انسان تاثير
هر.مي‌باشد موثر فرد رفتارهاي و عكس‌العمل‌ها واكنش‌ها ، و هنجارها
عصبي برگيرنده‌هاي محركي واقع در كند تحريك را انسان روان كه عاملي
به نسبت كه مي‌دهد بروز را خودرفتاري از زماني ، انسان مسلما.است
مغز به را آن عصبي گيرنده‌هاي كه است همان محرك اين و دهد پاسخ محركي
.مي‌دهد رخ خاصي واكنش نهايت در و كرده مخابره
و غيرمحسوس حد در ولي است چنين دقيقا نيز انسان بر رنگ تاثير
حالت ايجاد ضمن عصبي جريان.نيمه‌آگاهانه موارد بعضي در ناآگاهانه
خون در خاصي مواد ترشح باعث داخلي غدد تحريك با فرد در انگيختگي
بيروني هم و دروني هم رنگ در كه باورند اين بر هندي پزشكان.مي‌گردد
را او روان و جسم كه مي‌كند اثر انسان روي انرژي از سطحي در رنگ.است
.دهد قرار تاثير تحت
به نمي‌توان آبي رنگ از مثلانيست آني و شديد انسان در رنگها تاثير
رنگ از يا و كرد استفاده درد سريع رفع براي مسكن داروي يك عنوان
جزئي اثرات رنگها حال هر در ولي جست بهره سريع تحرك ايجاد در قرمز
قابل آثار و شده انباشته هم روي بر طولاني زمان مدت در كه دارند
پارامترهاي به توجه با مي‌توان وصف اين با.مي‌گذارند جاي بر را توجهي
و هيجانات تعديل در و كرد دريافت رنگها از را مطلوبي تاثيرات خاصي
در حتي كه احساساتي و هيجانات.نمود استفاده آنها از مختلف احساسات
.مي‌باشند موثر نيز فرد فيزيكي تعادل
بارور روح.هستند ارتباط در فصل‌ها و اشكال رنگها ، دنياي با هيجانات
و تلخ ميوه‌هاي از هيجانات كه است درختان انواع از مملو باغي انسان
وجود كيهاني طبقه‌بندي نوعي مثال عنوان به.تغذيه‌مي‌كنند آن شيرين
رنگ به محبت و علاقه آن در و است شده تنظيم هيجانات اساس بر كه دارد
قهرماني تيره ، قرمز به خشم خاكستري ، به ترحم سفيد ، به خلقي خوش سبز ،
مربوط غيره و آبي از خاصي نوع به تنفر زرد ، به تعجب نارنجي ، به
.مي‌شوند
فناناپذيري ، توكل ، و دين عقيده ، و ايمان سمبل سبز رنگ مذهب ، در
سمبل دارد استفاده مورد اعياد در بيشتر كه رنگ اين.است عمق و ابديت
.مي‌باشد نيز حشر و رستاخيز
آب سبزه ، به نگاهميكند روشن را ديده چيز سه:مي‌فرمايند هشتم امام
زيبا وصورت جاري
و درخشان برجسته ، رنگ يك رنگها بين در و آفرينش نظام در سبز رنگ
رنگ سبز سفره يك در آفرينش جهان كه گونه‌اي به مي‌باشد ، نمايان
لباسهاي بهشتي‌ها ، :مي‌فرمايد كريم قرآن در خداوند.است شده گسترده
.مي‌پوشند ديبا و حرير سبز
كه طوري به مي‌آمد ، خوششان سبز لباس پوشيدن از نيز (ص) اكرم پيامبر
.داشتند مبارك تن بر رنگي سبز ابريشمي قباي
شده توصيه نيز رواني اختلالات و عصبي بيماريهاي درمان براي سبز رنگ
هنوز كه را هيجاناتي كه است وفشاري تنفس مبين واقع در رنگ‌سبز.است
اعتماد غرور ، روحيه ، تقويت موجب و مي‌كند مخفي نيافته‌اند ، بروز امكان
ويا حوادث داشتن چنگ در و قدرت ديگران ، به نسبت برتري احساس نفس ، به
.مي‌شود آنها به دادن جهت و كردن منظم در توانايي موجب حداقل
ضمنا.مي‌باشد مفيد و موثر خستگي رفع و اعصاب آرامبخشي در رنگ اين
جهاتي به لندن در كه افرادي.مي‌دهد افزايش نيز را صبوري و تحمل قدرت
سياه پل بالاي از را خود كار اين براي بزنند خودكشي دست‌به مي‌خواستند
و است اكثراابري لندن آسمان.نمودند رودخانه‌پرت داخل به لندن
.بود سياه نيز پل رنگ و مي‌باشد درجريان آرامي به آن خاكستري رودخانه
خودكشي كاهش موجب عمل اين.تغييردادند سبز به را پل رنگ مدتي از پس
و برجسته سبز ، رنگ رنگ ، ديدن‌اين با افراد ذهن در كه سبب بدين.گرديد
.مي‌گردند زيادي‌حذف حدود تا ديگر روحي عوامل و مي‌شود درخشان
رنگ ايناست آرامبخش حال عين در و نشاطبخش رنگ يك سبز رنگ واقع در
ولي مي‌سازد پاك ميكروبها از را بافتها خون و مي‌دهد كاهش را خون فشار
.است احساسي يا رواني مهم مشكلات بردن بين از به كمك آن اصلي نقش
از مي‌توان عاطفي يا هيجاني شديد دوره‌هاي‌ناراحتي‌هاي در بنابراين
لباسهاي پوشيدن كه كرد دقت امابايد كرد ، استفاده خالص سبز لباسهاي
.نگيرد انجام طولاني درمدت رنگ سبز
هيچ رنگ اين.رنگهاست آرامبخش‌ترين مطلق ، سبز رنگ كاندينسكي ، نظر به
حركت در طرفي هيچ به و ندارد ترس يا و رنج شادي ، حاوي موجي انعكاس
.است خود از راضي و ساكن آرام ، بلكه نيست ،
از را مهرشان و زيبايي نمي‌كنند ، اخم نمي‌زنند ، نق مهربانند ، گياهها
در كه ما به و كوچكشان خانه‌هاي در مي‌نشينند.دريغ‌نمي‌دارند ما
و مي‌رويم آن‌سو و اين‌سو به تعجيل با پيوسته كوچكمان آپارتمانهاي
ما شادي با.مي‌دوزند چشم خودمي‌كشيم ، دنبال را ناتمام كارهاي كابوس
سپاس از مي‌كشيم دست برگهايشان‌كه به.مي‌بالند و مي‌شكفند مي‌شوند ، شاد
.مي‌كنند نثار بيشتري زيبايي باز و مي‌شوند لبريز
(علي‌اكبرزاده مهدي:تربيت و رنگ:منبع)
