پنجم ، شماره 1336 آگوست 1997 ، سال شهريور 1376 ، 23 شنبه 1
|
|
حقيقت از دنباله‌روي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
كليسا در زن سه
(19001844)آلماني نقاش لايبل ، نمايشگاه‌ويلهلم درباره
نقاش ماهرترين ازرامبراند پس را وي حيات‌لايبل زمان در منتقدان
داده‌اند نام پرتره
و تابلو شامل 90 (19001844) لايبل نقاشي‌ويلهلم آثار از نمايشگاهي
.است شده برپا آلمان مونيخ شهر در وي ترسيمات و طرح مقداري
پنجاهمين و مناسبت‌يكصد به نمايشگاه اين اشپيگل ، هفته‌نامه نوشته به
در سال 1929 از بعد بار نخستين وبراي آلماني نقاش اين تولد سالگرد
وي‌را حيات‌لايبل زمان در منتقدان.است گرفته عموم‌قرار ديد معرض
.داده‌اند نام (پرتريست) صورتگر ماهرترين ازرامبراند ، پس
از كه عكسهايي.بودند وي علاقه مورد كارهاي از گوزن و قرقاول شكار
چرمي شلوار در باواريا ايالت ماننداهالي را او مانده ، جا به لايبل
شبيه يعني مي‌دهند ، نشان انبوه ريش و زيرزانو جورابپشمين و كوتاه
تصويرشان ميل با مي‌زيست ، بين‌شان در مي‌داشت ، دوست را آنها كه افرادي
وي شهري غليظ لهجه اگرميكرد جاويدشان تابلوهايش در و مي‌كشيد را
.كلن شهر اهل نه مي‌پنداشتند روستايي فردي را او همه نبود ،
در حتي و داشت شهرت كار در اصالت به نخست همان از لايبل ويلهلم
دهقانان هم و تجليل مورد خودش هم سوسياليستها ناسيونال حكومت دوران
.مي‌گرفتند قرار تقليد مورد تابلوهايش مدل
شهرت و احترام درآنجا و بود فرانسوي نقاشان تاثير تحت شخصا لايبل
تقاضاي حتي و مي‌كرد انتقاد خويش زمان اساتيد از.داشت فراواني
تاريخي تابلويي ترسيم براي را مونيخ هنر آكادمي در استادش با همكاري
اثري كارهايش در نيز دوره آن بر حاكم رئاليسم سبك از.كرد رد
.بود حقيقت دنباله‌روي و نقاشي قديم اساتيد پيرو وي.نمي‌يابيم
.مي‌كشيد تصوير به هستند ، زنده كه آنطور را انسانها
تابلوي‌زن.شد فراواني‌درخواست پرتره‌هاي كشيدن ازلايبل فرانسه در
سالها بود ، ربوده را هنري جهاني اول‌نمايشگاه جايزه كه حامله جوان
.داشت قرار علاقه‌مندان ديد معرض پاريس‌در در
آينده‌اي ودروازه بودند وي نقاشي‌هاي دنبال به دلالان و هنري تجار
جنگ آنكه از پيششد گشوده روي‌هنرمند به فرانسه در پررونق و روشن
خاك جوان نقاش كند ، رفتن به وادار را او وفرانسه آلمان بين
مي‌خواهم:مي‌گفت وي.بازگشت مادري سرزمين به و كرد ترك را فرانسه
سخت دوراني نتيجه گفته‌لايبل اين.كنم نقاشي مانده ، باقي برايم آنچه
سالهاي در وي هنر دوستداران.است قناعت نهايت در و ناچيز درامدي با
.مي‌كردند او از ديداري گاهي بعد به 1873
شاهكارش لايبل.نيانجاميد ازدواج به كه آمد سراغش به يكبار فقط عشق ،
سال سه.كرد خلق دورافتاده دهكده‌اي در را كليسا در زن تابلوي‌سه
هميشه بايد زن سه هر.بود توانفرسا سخت كاري كليسا ، نيمكت بر بيگاري
.كند كار تصوير از قسمت كدام روي بر استاد نمي‌كرد فرقي.مي‌شدند حاضر
كشيدن تصوير روي تصوير.مي‌تراشيد فراوان دقت با نمي‌پسنديد ، را هرچه
سال 1881 در بالاخره كه تابلو اين.نبود شرافتمندانه كاري وي نظر به
طرف ، يك از تاثيرگذار ، و دشوار بسيار است تابلويي رسيد ، پايان به
فضاي ديگر طرف از و قديم نقاشان استادانه ريزه‌كاريهاي و فراوان دقت
در يكديگر كنار در نفر چندين كشيدن شايد.مي‌دهد نشان را نقش مبهم
تمام نيمه يا و مي‌كرده پاره يا را كارها اينگونه و نبوده استاد قدرت
حساب به نقاش اصلي كار كليسا در زن تابلوي‌سه ولي.است مي‌گذاشته
وي براي پاريس و وين مونيخ ، در بسيار موفقيت و تحسين باعث و مي‌آيد
احساسي را آن مي‌بيند ، را تابلو بازسازي ونگوگ وقتي‌ونسان.مي‌شود
ماهرترين ازرامبراند ، پس:گفته‌اند لايبل درباره‌ويلهلم.مي‌نامد عالي
به والايي ارزش ولي باشد اغراق‌آميز شايدكمي گفته اين.است پرتره نقاش
، تابلوي‌دختري(قلبي ايست دليل به) مرگش از قبل يكسال.مي‌دهد هنرمند
.كشيد را پنجره كنار در
كه نشود آن تابلو ، اين اگر:مي‌گويد محيط و مدل تاثير تحت لايبل
.بس و مقصرم خودم فقط مي‌كنم ، آرزو
وي كه است پنجره‌همان كنار در قرمز موهاي با دختري پرتره تابلوي
.مي‌كرد آرزو
آراسته -گل لادن:ترجمه
