پنجم ، شماره 1336 آگوست 1997 ، سال شهريور 1376 ، 23 شنبه 1
|
|
دموكراسي به گذار شيوههاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
لاتين امريكاي در دموكراسي روند مشكلات به نگاهي
شيلي برزيل ، بوليوي ، درآرژانتين ، اقتدارگرا حكومتهاي سقوط
جهتآزادسازيهاي در كه تلاشهايي همراهبا اروگوئه و پرو اكوادر ،
غيرنظامي جمهور روساي انتخاب و است گرفته صورت مكزيك در سياسي
لاتين امريكاي در سياسي نقطهعطف يك هندوراس ، گواتمالا ، السالوادر ،
و آغازگرديد ، دهه 1980 از كه تغييررژيمها موج اين اما.ميآيد بهحساب
ثبات پيرامون پرسشهايي بودهاست ، شده هدايت نوعدموكراسيهاي از عمدتا
.ميسازد مطرح آنها وبقاي
اين طرح به (Dankwart Rustow)دانكوارتروستو قبل سال حدود 20
چه و ميسازد امكانپذير را دموكراسي كهچهشرايطي پرداخت پرسش
در ميشود سعي اينمقاله در ميگردد؟ آن شكوفايي و رونق باعث شرايطي
داده پاسخ پرسش اپن به لاتين امريكاي در شيرين و تلخ تجارب با ارتباط
.شود
مقالات سرويس
به را آن اگر.كارآسانينيست دموكراسي دموكراسيتعريف تعريف
در كه كنيم تعريف جامعهايسياسي (Schumpeter)شيوهشومپتر
نخبگان ميان آميزاز رقابت و منظم انتخابات در خود راي با آنشهروندان
بايد نيز را مركزي ميليتاريزهامريكاي كشورهاي رابرميگزينند ، افرادي
سياستگذارانامريكا كه همانگونه قرارداد ، سياسي دموكراسيهاي درزمره
از وسيعتري دامنه تا دهيم گسترش را تعريف اين اگر اما.ميكنند چنين
آزادي به مربوط محدوديتهاي فقدان از -برگيرد در را سياسي شرايط
رابه كشورها اينگونه -بهوسيلهغيرنظاميان ارتش كنترل تا بيانگرفته
.دموكراسيخواند ميتوان زحمت
از نهادهاييكه سيطره مانند كهمسائلي ميشود پيچيدتر هنگامي مشكل
در عمومي شكلسياستهاي به را فردي اكثريت ، تمايلات حكومت طريق
و تصميمگيري فرايند در ازمردم وسيعي بخشهاي دادن ميآورند ، شركت
چنين اماشود گنجانده دموكراسي ملزومات زمره در نيز اقتصادي برابري
است ، مطلوب لحاظاخلاقي به دموكراتها اكثر نظر از كه حالي در كاري
.ميسازد بيمعني عمليتقريبا مقاصد براي را تعريفدموكراسي
ميگرددفاقد ارائه ازدموكراسي اينجا در كه تعريفي ايندليل به
به كه است ازنهادها مجموعهاي دموكراسي.بلندپروازيهااست اينگونه
طريقشركت از خود عمده گزينشتصميمگيرندگان با ميدهد بالغامكان افراد
است بديهي ;اعمالكنند را حقوقشهروندي وعادلانه ، منظم انتخابات در
حكومت آن در كه بود خواهد ميسر محيطي در تنها چنينانتخاباتي انجام
وجه نظاميان دخالت عدم و سياسي آزاديهاي براي لازم تضمينهاي قانون ،
از كه است سياسي مفهوم يك دموكراسي ترتيب ، بدين.باشد داشته را غالب
رقابت خطمشيهاو و سياستها سر بر مناقشه (1):است برخوردار بعد چندين
و انجمنها احزاب ، طريق شهرونداناز مشاركت (2) ;كسبقدرت براي سياسي
برابر در پاسخگوييحكومتكنندگان (3) ;جمعي اقدام سايراشكال
(4) و قانون حكومت و نمايندگي مكانيسمهاي طريق از حكومتشوندگان
.غيرنظاميان بهوسيله ارتش كنترل
از قبل كه دموكراسيمحققاني شرطهاي پيش يافتن براي بيهوده جستجوي
پردازي نظريه به دهه 1980 در سازي دموكراتيك جديدروند موج
با و دموكراتيك سياسي جامعه يك ظهور براي را شرطهايي پيش ميپرداختند
توسعه از سطحي يا ثروت از خاصي درجه وجود (1):ميدانستند ضروري ثبات
Mertin Lipset)ليپست سيمورمارتين گفته به بنا.سرمايهداري
ثبات و استمرار باشد ، احتمال ثروتمندتر كشور يك هرچه(Seymour
سياسييعني فرهنگ از سطحي وجود (2).است بيشتر آن در دموكراسي
و باشد آننهفته بطن به سياسي اقدام ارزشهاييكه و معتقدات نظام
از عدهاي:خاص تاريخي شرايط (3) ;كند اخذ مفهوم و معني آن از
مختلف بحرانهاي ظهور ترتيب كه بودند اعتقاد اين بر نظريهپردازان
دگرگونيهاي در تعيينكننده نقشي آنها كردن فروكش و مدرنيزاسيون
(4);دارد دموكراسي تسهيلكنندهتوسعه اقتصادي و اجتماعي
وايالات لاتين امريكاي در نظريهپردازانوابستگي:تاثيراتخارجي
روند بازارهايجهاني ، به ورود كه استدلالميكردند چنين متحده
توسعهسرمايهداري پيشرفته مراحل در رابهويژه دموكراتيكسازي
ضرورت خاص شرايط حتيتحت و ميسازد دشوارتر واردات ، كننده جانشين
.ايجابميكند را اقتدارگرا يكحكومت
زير را شرطها پيش اين كليه دهه 1980 در لاتين امريكاي كشورهاي تجربه
تبيينگر است ممكن دموكراسي و ثروت بين فرضي ارتباط.داد قرار سوال
توجيه ميتواند بهدشواري اما باشد برزيل در بهدموكراسي گذار
باركود ، همراه دموكراسي به كهگذارش كشوري يعني باشد ، كنندهموردپرو
.بود ديگر مصائباقتصادي و پرداختها موازنه خارجي ، عدم هنگفت بدهيهاي
آرژانتين ، كشورهاي در بشر گستردهحقوق نقض و وحشت و ارعاب جو وجود
به بتواند كه نبود سياسي فرهنگ نوعي دهنده نويد برزيل و اروگوئه
در دموكراسي به گذار ديگر سوي از.گردد دموكراسي پشتيبان ناگهان
اجتنابناپذيري يا مستقيم همبستگي هيچگونه كه داد نشان شيلي و برزيل
ارتباط مورد در.ندارد وجود اقتدارگرا حكومت و سرمايهداري تعميق بين
چه هر معتقدند برخي كه دموكراسي ، گسترش و امريكا جهاني قدرت بين
رفت دموكراسيخواهد سوي به كشور آن باشد بيشتر امريكا نفوذ
امريكا نفوذ بهويژه كه جنوبي امريكاي در كه گفت بايد ،(هانتينگتون)
واگذار غيرنظاميان به را قدرت نظامي حاكمان نبود ، چشمگير چندان
تاريخيبدون نقش امريكا كه هائيتي و پاناما مركزي ، امريكاي ودر كردند
برگزاري امتيازاتشاجازه از كاستن بدون ارتشيا دارد ، چرايي و چون
.نمود اجتناب تركقدرت از اصلا اينكه يا و راداد انتخابات
واحدي پيششرط هيچ كه باشد آن استبيانگر ممكن بيهنجاريها اين پس ،
عوامل در ريشه كه عللي براي جستجو.نيست دموكراسيكافي ايجاد براي
به منجر هنوز دارند بينالمللي يا رواني - فرهنگي اجتماعي ، اقتصادي ،
آينده در و.است نگرديده سازي دموكراتيك عمومي قانون يك به دستيابي
در بنابراين.قانونينميرود چنين به انتظاردستيابي نيز نزديك
روند برايمطالعه شرايط بر مبتني يكرهيافت جستجوي در بايد وضعيتكنوني
پيششرطهاي گذشته كهدر آنچه آنكه ديگر نكته.سازيبود دموكراتيك
نتايج باشد بهتر ممكناست آينده در است ، شده دموكراسيتلقي
.گردد دموكراسيفرض
يافته احتمالسازمان تا احتمالي انتخاب از
كشف محاسباتاستراتژيك ، به تانظريهپردازان گرديد سبب مسائل اين
سياسي رژيمهاي تغيير دخيلدر شده مرحلهبندي والگوهاي فرايندها
روي پيوستگياجتماعي و تدريجي اصلاحات خشونت ، عدم شرايط تحت بهويژه
فيليپاشنيتر و (Guillermoo Donnell) نظرگيلرمواودانل از.آورند
مراحل با تاريخي فرايند يك سازي دموكراتيك ، روند(Philppe Schnitter)
زيادي تعداد است متداخل تجربي لحاظ به گرچه متمايز ، لحاظتحليلي به
خلال در مختلف زماني افقهاي و منابع محاسبات ، تمايلات ، با بازيگران از
و نخبگان جناحهاي برايمثال ، .ميگردند صحنه وارد متوالي مراحل اين
حكومت دادنبه پايان در كليدي نقشهاي ميرسد بهنظر اجتماعي نهضتهاي
ميدان وارد گذار جرياندوره در سياسي احزاب ;بازيكنند اقتدارگرا
دولتي بنگاههاي و كارگري اتحاديههاي بازرگاني ، وانجمنهاي ميشوند
كه ميشوند دموكراسي نوع آن براي مهم تعيينكننده عوامل به تبديل
.ميكند پيدا قوام و دوام نهايتا
آنچه خاطرنشانميسازد ، (Adam Przeworski)پرزروسكي آدام كه آنطور
هر در حاكم عدمقطعيت ميزان ميكند ايجاد مراحلتمايز اين ميان كه
سياسي متقابل كنشهاي محاسباتو كليه دورانگذار ، خلال در.است مرحله
.برخوردارند قطعيت عدم از بالايي درجه از
دشواريروبهرو با خود دشمنان و منافع ، هواداران شناخت در بازيگران
حاكم رژيماقتدارگراي غيرنظامي وهواداران مسلح نيروهاي.ميشوند
دراين سياسي احزاب.ميشوند تقسيم وتندرو جناحميانهرو دو به
رقابتهاي منطق زيرا ميگردند برخوردار ممتازي موقعيت از دوران
است اين چيزقطعي تنها.ميكند جلب آنها رابهسوي عمومي توجه انتخاباتي
صحنه از گرديدهاند ، محاسبهمهمي اشتباه دچار كه را كهانتخاباتكساني
.خارجميسازد
مرز و دورانگذارحد جريان در قابلپيشبيني بازي فقدانقواعد
محور بر گذار دوره پويشهاي درواقع ، .ميدهد راگسترش احتمالي انتخاب
بازيگراني ميان ترتيباتآزمايشي نيز استراتژيكو متقابل كنشهاي
و كنشهايمتقابل اين از هدف ;نامشخصيهستند قدرت منابع داراي ميچرخدكه
معيارهاي بازيسياسي ، در شركت براي شايسته ساختنافراد مشخص ترتيبات ،
ديدگاه ، اين از.ميباشد بحث موضوعاتمورد ثغور و حدود و باخت و برد
سياسي وگروههاي اجتماعي طبقات كه ميگيرد صورت هنگامي رژيم تحكيم
كه بپذيرند را غيررسمي تفاهمات يا رسمي قواعد از مجموعهاي معارض
و كجا در موقع ، چه چيزي ، چه كساني ، چه كه باشند امر اين تعيينكننده
.ميآورند بهدست سياست از چگونه
نتايج كه است مطلب اين بر ناظر اينجا در نظريهاحتمال
حاكم ذهني شرايط تا دارد عيني شرايط به كمتري وابستگي انتخاب
برتصميمات كه است مزيت اين داراي نظريه اين مطرحساختن.انتخاب بر
دركي چنين داشتن اما ميكند بيشتري تاكيد سياسي متقابل كنشهاي و جمعي
ارادهگرايي دامان به فرد كه است خطر اين دربردارنده دموكراسي از
در مزبور برداشت كه ميگردد ملموستر هنگامي خطر اين وبيفتد افراطي
دوران در حتي.نشود گنجانده تاريخي -ساختاري محدوديتهاي چارچوب
اقتصادي -اجتماعي ساختارهاي به مشروط مختلف بازيگران تصميمات گذار ،
بعضيساختارهاي برايمثال ، .است موجود پيش از سياسي نهادهاي و
برعكسفقدان ;ميدهند كاهش رابسيار سياسي دموكراسي ظهور اجتماعياحتمال
دموكراسيهاي.دموكراسيگردد ظهور عوامل باعثتقويت است ممكن آنها
نقش زميندار آنهاطبقات در كه آوردهاند دوام دركشورهايي تنها سياسي
در يا شيلي يا ونزوئلا مانند صادراتداشتهاند بر مبتني دراقتصاد اندكي
مانند است نبوده كارگران سركوب بر مبتني كشاورزي سيستم كه كشورهايي
در اجتماعي ساختارهاي نقش بنابراين.اروگوئه و آرژانتين كاستاريكا ،
قابل احتمالي فرصتهابرايانتخاب نيز و محدوديتها آوردن فراهم
.ميرسد توجهبهنظر
دموكراسي به گذار شيوههاي
شد ، بيان احتمالي انتخاب و نهادها ساختارها ، ميان رابطه كه هنگامي
در سياسيكليدي بازيگران توسط بهعملآمده ترتيبات كه ميگردد آشكار
آورده بهوجود را الگوهايرفتارياي و نقشها گذارقواعد ، دوران جريان
.نباشند يا باشند گذشته مهميبا گسست نمايانگر كهميتوانند است
چشماندازهاي شكلدهنده كه نهادهاييميشوند به تبديل خود نوبه اينهابه
تشويقعدهاي باعث انتخاباتي قوانين.هستند آينده در رژيم تحكيم
از را ديگر بعضي و ميگردد سياسي صحنه به ورود براي منافع صاحبان از
براي بيشتري منافع اقتصادي توسعه مدلهاي بعضي.بازميدارد كار اين
سياسي بيناحزاب بهعملآمده توافقات.ميآورند بهارمغان گروهها از بعضي
را غيرنظامي و حوزههاينظامي در دخيل اوليه مسلحمتغيرهاي نيروهاي و
ترتيباتموقتي است ممكن دوره دريك كه آنچه بنابراين ، .بهوجودميآورند
.ميآورد بهوجود تغيير موانعيبراي غالبا برسد بهنظر
درامريكاي دموكراسي مطالعه براي پيامدهايمهمي داراي ملاحظات اين
سمت به جديد برايپيششرطهاي جستجو بهجاي را ومحققان هستند لاتين
:ميدهند سوق وظايفزير
فراهم بستري گذار شيوههاي چگونه كه نكته اين ساختن روشن (1
(گيرد2 صورت ميتواند آن استراتژيكبرروي متقابل كنشهاي ميسازندكه
و ظهور خودتعيينكننده بهنوبه متقابل اينكنشهاي چگونه اينكه بررسي
كه زمينه اين در وتحليل تجزيه (و 3 ميگردند دموكراسيسياسي بقاي
دارد ادامه.نهادينهخواهدشد دموكراسي از نوعي نهايتاچه